۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| علی ای هُمای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه هما را}} | {{ب| علی ای هُمای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه هما را }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و مرثیه کاروان کربلا که در مورد امام حسین (ع) میباشد. | |||
شهریار سرانجام در 26 شهریور ماه سال 1376 شمسی پس از هشت ماه، بیماری ریوی در بیمارستان تهران از دنیا رفت. جنازه او را به تبریز منتقل کردند و پس از تشییع با شکوه در «مقبرة الشعراء»ی این شهر به خاک سپردند. | شهریار سرانجام در 26 شهریور ماه سال 1376 شمسی پس از هشت ماه، بیماری ریوی در بیمارستان تهران از دنیا رفت. جنازه او را به تبریز منتقل کردند و پس از تشییع با شکوه در «مقبرة الشعراء»ی این شهر به خاک سپردند. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
{{ب| شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین }} | |||
{{ب| از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین }} | |||
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین | {{ب| میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین }} | ||
{{ب| پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین }} | |||
{{ب| بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین }} | |||
{{ب| رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین }} | |||
{{ب| بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ورنه این بیحرمتی هاکی روا دارد حسین }} | |||
{{ب| سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین }} | |||
{{ب| سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق مینماید خود که عهدی با خدا دارد حسین }} | |||
{{ب| او وفای عهد را با سر کند سودا ولی خون به دل از کوفیان بیوفا دارد حسین }} | |||
{{ب| دشمنانش بیامان و دوستانش بیوفا با کدامین سرکند، مشکل دو تا دارد حسین }} | |||
{{ب| سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست هر زمان از ما، یکی صورت نما دارد حسین }} | |||
آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین | {{ب| آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین }} | ||
{{ب| دشمنش هم آب میبندد به روی اهل بیت داوری بین با چه قومی بیحیا دارد حسین }} | |||
بعد از اینش صحنهها و پردهها اشک است و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین | {{ب| بعد از اینش صحنهها و پردهها اشک است و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین }} | ||
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمهای گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین | {{ب| ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمهای گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین }} | ||
{{ب| دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین }} | |||
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین | {{ب| شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین }} | ||
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم «شهریار» کاندرین گوشه عزایی بیریا دارد حسین | {{ب| اشک خونین گو بیا بنشین به چشم «شهریار» کاندرین گوشه عزایی بیریا دارد حسین }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
از دو شهید عشق: علی و حسین (ع) او دو قطره خون پریده به دامان روزگار | {{ب| از دو شهید عشق: علی و حسین (ع) او دو قطره خون پریده به دامان روزگار }} | ||
از آن ازل به نام شفق این دو قطره خون هر روز و شب گرفته گریبان روزگار | {{ب| از آن ازل به نام شفق این دو قطره خون هر روز و شب گرفته گریبان روزگار }} | ||
دارند میکشند به کشتارگاه حشر کآنجاست ختم و قصه و پایان روزگار | {{ب| دارند میکشند به کشتارگاه حشر کآنجاست ختم و قصه و پایان روزگار }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
{{ب| محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین گریست ابر خزان هم به باغ و راغ، حسین }} | |||
{{ب| هزار و سیصد و اندی گذشت سال و هنوز چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین }} | |||
{{ب| به هر چمن که بتازد سموم باد خزان زمانه یاد کند از خزان باغ حسین }} | |||
{{ب| هنوز ساقی عطشان کربلا گویی کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین }} | |||
{{ب| اگر چراغ حسین به خیمه شد خاموش منوّر است مساجد به چلچراغ حسین }} | |||
{{ب| خدا به نافهی خلدش دماغ جان پُر داشت که بوی خون فکند رخنه در دماغ حسین }} | |||
{{ب| فراغ از دو جهان داشت با فروغ خدای خدای را چه فروغیست در فراغ حسین }} | |||
{{ب| یزید کو که ببیند به ناله قافلهها گرفته از همه سوی جهان سراغ حسین }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
{{ب| محرم آمد و آفاق مات و محزون شد غبار محنت این خاکدان به گردون شد }} | |||
{{ب| به جامههای سیه کودکان کو دیدم دلم به یاد اسیران کربلا خون شد }} | |||
{{ب| به یاد تشنه لبان کنار نهر فرات کنار چشم من از گریه رود کارون شد }} | |||
{{ب| چه آتشی است که میجوشد اشکها گویی که چشمها همه کارون و سینه کانون شد }} | |||
{{ب| سرو بری که رسول خداش میبوسید به زیر سمّ ستوران، خدای من چون شد؟ }} | |||
حماسهای ست حسین از حماسهها ما فوق هر آن حماسه که در وی رسید مادون شد | {{ب| حماسهای ست حسین از حماسهها ما فوق هر آن حماسه که در وی رسید مادون شد }} | ||
به خیمههای امامت، چنان زدند آتش که آهوان حرم سر به دشت و هامون شد | {{ب| به خیمههای امامت، چنان زدند آتش که آهوان حرم سر به دشت و هامون شد }} | ||
{{ب| رسید نوبت زینب که شیرزاد علیست جهان به حیرت ازین سربلند خاتون شد }} | |||
به دوش، پرچم آتش گرفتهی اسلام به قصر ابن زیاد و یزید ملعون شد | {{ب| به دوش، پرچم آتش گرفتهی اسلام به قصر ابن زیاد و یزید ملعون شد }} | ||
چنان بکوفت به تبلیغ، دستگاه یزید که خود یزید چو مار فسرده افسون شد | {{ب| چنان بکوفت به تبلیغ، دستگاه یزید که خود یزید چو مار فسرده افسون شد }} | ||
حسین، عائله با خود نبرده بیتدبیر که غرق حکمت او فکرت فلاطون شد | {{ب| حسین، عائله با خود نبرده بیتدبیر که غرق حکمت او فکرت فلاطون شد }} | ||
یزید جلوه کار حسین میپوشید ز زینب است که این جلوه روز افزون شد | {{ب| یزید جلوه کار حسین میپوشید ز زینب است که این جلوه روز افزون شد }} | ||
از این مبارزه بشکفت دودمان علی چنان که نسل یزید پلید موهون شد | {{ب| از این مبارزه بشکفت دودمان علی چنان که نسل یزید پلید موهون شد }} | ||
تو رهبرا، چه قیامی به راه دین کردی؟ که مکّه هم به تو- ماه مدینه- مدیون شد | {{ب| تو رهبرا، چه قیامی به راه دین کردی؟ که مکّه هم به تو- ماه مدینه- مدیون شد }} | ||
خوشا به حال شما ای فدائیان حسین که دین به خون شماها رهین و مرهون شد | {{ب| خوشا به حال شما ای فدائیان حسین که دین به خون شماها رهین و مرهون شد }} | ||
چو نیک مینگری زنده این شهیدانند و گرنه هر بشری زاد و مُرد و مدفون شد | {{ب| چو نیک مینگری زنده این شهیدانند و گرنه هر بشری زاد و مُرد و مدفون شد }} | ||
یزید نخله اسلام ریشهکن میخواست حسین بود که دین زنده تا به اکنون شد | {{ب| یزید نخله اسلام ریشهکن میخواست حسین بود که دین زنده تا به اکنون شد }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
ویرایش