۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==نسب و خاندان== | ==نسب و خاندان== | ||
نام اصلی او عَمرو است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص1؛ طبری، تاریخ، ج2، ص251</ref> به ظاهر در [[مکه]] به دنیا آمد و به قولی بزرگترین فرزند [[عبدمناف]] بود.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج2، ص16؛ قس ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص138؛ ابن سعد، الطبقات، ج1، ص75</ref> در باره | نام اصلی او عَمرو است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص1؛ طبری، تاریخ، ج2، ص251</ref> به ظاهر در [[مکه]] به دنیا آمد و به قولی بزرگترین فرزند [[عبدمناف]] بود.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج2، ص16؛ قس ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص138؛ ابن سعد، الطبقات، ج1، ص75</ref> در باره کنیه او چند نظر ارائه شده است: ابونَضْله، <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ص64</ref> ابوزید یا ابواَسَد<ref>ابن سعد، الطبقات، ج1، ص80</ref>. | ||
هاشم، بعد از پدرش، شرافت و بزرگی یافت و آوازهاش بلند شد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج1، ص242</ref> چهرهای نورانی و درخشان داشت <ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج3، ص96</ref> و برترین فرد در قبیلۀ [[قریش]] از نظر حسب و نسب و مکارم اخلاق بود.<ref>باعونی، جواهر المطالب، ج1، ص26</ref> بزرگوار، بخشنده و مهمان نواز، و نامش در سخاوت، ضربالمثل بود.<ref>رجوع کنید به ثعالبی، ثِمار القلوب، 609؛ نیز رجوع کنید به ادامۀ مقاله</ref> | هاشم، بعد از پدرش، شرافت و بزرگی یافت و آوازهاش بلند شد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج1، ص242</ref> چهرهای نورانی و درخشان داشت <ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج3، ص96</ref> و برترین فرد در قبیلۀ [[قریش]] از نظر حسب و نسب و مکارم اخلاق بود.<ref>باعونی، جواهر المطالب، ج1، ص26</ref> بزرگوار، بخشنده و مهمان نواز، و نامش در سخاوت، ضربالمثل بود.<ref>رجوع کنید به ثعالبی، ثِمار القلوب، 609؛ نیز رجوع کنید به ادامۀ مقاله</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
[[پرونده:مسجد هاشم در غزه.jpg|بندانگشتی|مسجد و زیارتگاه هاشم بن [[عبدمناف]] در غزه]] | [[پرونده:مسجد هاشم در غزه.jpg|بندانگشتی|مسجد و زیارتگاه هاشم بن [[عبدمناف]] در غزه|پیوند=Special:FilePath/مسجد_هاشم_در_غزه.jpg]] | ||
هاشم در آخرین سفر خود، به همراه چهل تن از تجار قریش، به سوی شام رفت. چون به غزّه رسید، بیمار شد و از دنیا رفت. همراهان هاشم، بعد از دفن او در [[غزه]]، اموال او را برای فرزندانش بردند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص146ـ147؛ ابن سعد، الطبقات، ج1، ص79؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج15، ص210</ref> | هاشم در آخرین سفر خود، به همراه چهل تن از تجار قریش، به سوی شام رفت. چون به غزّه رسید، بیمار شد و از دنیا رفت. همراهان هاشم، بعد از دفن او در [[غزه]]، اموال او را برای فرزندانش بردند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص146ـ147؛ ابن سعد، الطبقات، ج1، ص79؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج15، ص210</ref> | ||