۹٬۵۴۶
ویرایش
جز (Esmaeili صفحهٔ ابو اسماء بشر بن سوط همدانی را به بشر بن سوط همدانی منتقل کرد: نام اشتباه با کنیه وارد شده است) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل = | | نام کامل =بشر بن سوط همدانی قابضی | ||
| کنیه = | | کنیه =ابواسماء | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| زادروز/زادگاه = | | زادروز/زادگاه = | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| دیگر فعالیتها = | | دیگر فعالیتها = | ||
| منصب = | | منصب = | ||
}}''' | }}'''بشر بن سوط همدانی قابضی،''' مکنی به ابواسماء<ref>طبری، تاریخ، ج۶، ص۵۹.</ref>، یکی از سربازان [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. | ||
==نقش در واقعه کربلا== | ==نقش در واقعه کربلا== | ||
[[عبدالرحمن بن عقیل بن ابی طالب (ع)|عبدالرحمن بن عقیل]]، پسر عموی امام حسین (ع) پس از [[شهادت]] برادرش [[جعفر بن عقیل بن ابی طالب (ع)|جعفر]] با اذن امام، به نبرد پرداخت. او پس از کشتن و مجروح کردن تنی چند به محاصره سپاه [[کوفه]] در آمد و توسط بشر بن سوط و [[عثمان بن خالد جهنی|عثمان بن خالد جهنی]] به شهادت رسید.<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری، ج۵، ص۴۷۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۴۷؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۴۳۸-۴۳۹؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندارنی، ابوجعفر رشیدالدین محمد بن علی، قم: انتشارات علامه.، ج۴، ص۱۰۵؛ ۳۱. انصار الحسین، محمدمهدی شمسالدین، ترجمه سیدناصر هاشمزاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل، ۱۳۸۷ شمسی.، ص۱۵۰. </ref> اگر چه در [[زیارت ناحیه مقدسه]] نام قاتل او [[عمر بن خالد بن اسد جهنی|عمر بن خالد بن اسد جُهَنی]] ذکر شده است که به نظر میآید قول اول صحیح است. بشر بن سوط علاوه بر کشتن عبدالرحمن، سلاح و لباسهای او را نیز غارت کرد. امام حسین (ع) در روز [[عاشورا]]، فرزندان عقیل را دعا و کشندگان آنان را لعن کرد و آلعقیل را به مقاومت دعوت نمود و به بهشت مژده داد: اَللّهُمَ اقْتُلْ قاتِلَ آل عقیل . . . صبراً آل عقیل اِنَّ مَوْعِدَکمُ الْجَنَّة<ref>- مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۶۱. </ref> | [[عبدالرحمن بن عقیل بن ابی طالب (ع)|عبدالرحمن بن عقیل]]، پسر عموی امام حسین (ع) پس از [[شهادت]] برادرش [[جعفر بن عقیل بن ابی طالب (ع)|جعفر]] با اذن امام، به نبرد پرداخت. او پس از کشتن و مجروح کردن تنی چند به محاصره سپاه [[کوفه]] در آمد و توسط بشر بن سوط و [[عثمان بن خالد جهنی|عثمان بن خالد جهنی]] به شهادت رسید.<ref>- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری، ج۵، ص۴۷۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۴۷؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۴۳۸-۴۳۹؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندارنی، ابوجعفر رشیدالدین محمد بن علی، قم: انتشارات علامه.، ج۴، ص۱۰۵؛ ۳۱. انصار الحسین، محمدمهدی شمسالدین، ترجمه سیدناصر هاشمزاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل، ۱۳۸۷ شمسی.، ص۱۵۰. </ref> اگر چه در [[زیارت ناحیه مقدسه]] نام قاتل او [[عمر بن خالد بن اسد جهنی|عمر بن خالد بن اسد جُهَنی]] ذکر شده است که به نظر میآید قول اول صحیح است. بشر بن سوط علاوه بر کشتن عبدالرحمن، سلاح و لباسهای او را نیز غارت کرد. امام حسین (ع) در روز [[عاشورا]]، فرزندان عقیل را دعا و کشندگان آنان را لعن کرد و آلعقیل را به مقاومت دعوت نمود و به بهشت مژده داد: اَللّهُمَ اقْتُلْ قاتِلَ آل عقیل . . . صبراً آل عقیل اِنَّ مَوْعِدَکمُ الْجَنَّة<ref>- مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۶۱. </ref> | ||
==مرگ== | ==مرگ== | ||
به نقل طبری، [[مختار ثقفى|مختار ثقفی]]، عبدالله بن کامل را سوی بشر بن سوط همدانی و عثمان بن خالد فرستاد که در قتل [[حسین بن علی (ع)|امام حسین (ع)]] نقش داشته و خون عبدالرحمن را ریخته و اموال او را به تاراج برده بودند. عبدالله بن کامل مسجد بنی دهمان را محاصره کرد و گفت: اگر این دو را نیابم، گردن همه شما را میزنم. آنان مهلت خواستند و سواران قبیله را به جستجوی بشر بن سوط و عثمان بن خالد فرستادند، زمانی که آن دو قصد داشتند به جزیره فرار کنند، آنان را دستگیر کرده و به نزد عبدالله بن کامل آوردند. عبدالله بن کامل از اینکه به قاتلین عبدالرحمن بن عقیل دست یافت، خداوند را شکر کرد و سپس در محل ”بئر الجعد“ سر هر دو را از تن جدا و بدن آنان را در بیابان رها کرد و به نزد مختار رفت. مختار گفت: برگرد و بدن آن دو را در آتش بسوزان که نباید خاک شوند.<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۴۳۸-۴۳۹. </ref> | به نقل طبری، [[مختار ثقفى|مختار ثقفی]]، عبدالله بن کامل را سوی بشر بن سوط همدانی و عثمان بن خالد فرستاد که در قتل [[حسین بن علی (ع)|امام حسین (ع)]] نقش داشته و خون عبدالرحمن را ریخته و اموال او را به تاراج برده بودند. عبدالله بن کامل مسجد بنی دهمان را محاصره کرد و گفت: اگر این دو را نیابم، گردن همه شما را میزنم. آنان مهلت خواستند و سواران قبیله را به جستجوی بشر بن سوط و عثمان بن خالد فرستادند، زمانی که آن دو قصد داشتند به جزیره فرار کنند، آنان را دستگیر کرده و به نزد عبدالله بن کامل آوردند. عبدالله بن کامل از اینکه به قاتلین عبدالرحمن بن عقیل دست یافت، خداوند را شکر کرد و سپس در محل ”بئر الجعد“ سر هر دو را از تن جدا و بدن آنان را در بیابان رها کرد و به نزد مختار رفت. مختار گفت: برگرد و بدن آن دو را در آتش بسوزان که نباید خاک شوند.<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۴۳۸-۴۳۹. </ref> | ||
گاهی از بشر بن سوط همدانی با عنوان بشر بن شمیط قانصی نام برده میشود که هر دو یکی هستند.<ref>- ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۲۴۰.</ref> | گاهی از بشر بن سوط همدانی با عنوان بشر بن شمیط قانصی نام برده میشود که هر دو یکی هستند.<ref>- ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۲۴۰.</ref> | ||
==منبع== | ==منبع== |