حافظ: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۲۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''خواجه شمس‌الدین محمد''' از شاعران پارسی زبان در قرن هشتم هجری قمری است که با استناد به برخی ابیات دیوانش میتوان گرایش و علاقه او را به اهل بیت دریافت نمود.{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
'''خواجه شمس‌الدین محمد''' از شاعران پارسی زبان در قرن هشتم هجری قمری است که با استناد به برخی ابیات دیوانش،  میتوان گرایش و علاقه او را به اهل بیت دریافت نمود.{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = حافظ
| نام                    = حافظ
| تصویر                  =حافظ.jpg  
| تصویر                  =حافظ.jpg  
خط ۵۲: خط ۵۲:
{{پایان شعر}}برخی گفته‌اند وجه تخلص و شهرت او به حافظ، آن است که او، حافظ قرآن بوده و بسیاری از ابیات او ترجمه‌ی مفاهیم قرآنی است.  
{{پایان شعر}}برخی گفته‌اند وجه تخلص و شهرت او به حافظ، آن است که او، حافظ قرآن بوده و بسیاری از ابیات او ترجمه‌ی مفاهیم قرآنی است.  


در مورد اصالت حافظ اتفاق نظر وجود ندارد. انصاری کازرونی اصل خاندان او را از عراق عجم و اهل رودآور همدان و خود حافظ را زاده و رشدیافته شیراز دانسته است<ref>انصاری کازرونی، ابوالقاسم، مرقوم ئنجم کتاب سلم السموات، به کوشش یحیی قریب، تهران، 1340ش.</ref>. ولی فخرالزمانی قزوینی، نیای حافظ را از مردم کوپای (کوهپای) اصفهان خوانده که در روزگار اتابکان فارس، به شیراز کوچ کرده است<ref>حسینی طهرانی، محمد حسین، روح مجرد (یاد نامه مرحوم حاج سیذ هاشم موسوی حداد)، انتشارات علامه طباطبایی.</ref>.  
در مورد اصالت حافظ اتفاق نظر وجود ندارد. انصاری کازرونی اصل خاندان او را از عراق عجم و اهل رودآور همدان و خود حافظ را زاده و رشدیافته شیراز دانسته است<ref>انصاری کازرونی، ابوالقاسم، مرقوم ئنجم کتاب سلم السموات، به کوشش یحیی قریب، تهران، 1340ش.</ref> ولی فخرالزمانی قزوینی، نیای حافظ را از مردم کوپای (کوهپای) اصفهان خوانده که در روزگار اتابکان فارس، به شیراز کوچ کرده است<ref>حسینی طهرانی، محمد حسین، روح مجرد (یاد نامه مرحوم حاج سیذ هاشم موسوی حداد)، انتشارات علامه طباطبایی.</ref>.  


قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین درباره حافظ گفته است: حافظ، عارف شیراز، سردفتر اهل راز و در حقایق و معارف ممتاز بود و... ایمان او مُبرّا از عیب و ریب است.<ref>شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، نشر اسلامیه، چاپ اول، 1375ق.</ref> از این عبارت او نتیجه گرفته‌اند که وی قائل به تشیع حافظ بوده است.  
قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین درباره حافظ گفته است: حافظ، عارف شیراز، سردفتر اهل راز و در حقایق و معارف ممتاز بود و... ایمان او مُبرّا از عیب و ریب است.<ref>شوشتری، سید نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، نشر اسلامیه، چاپ اول، 1375ق.</ref> از این عبارت او نتیجه گرفته‌اند که وی قائل به تشیع حافظ بوده است.  


حافظ در زمان خود تنها به لقب شمس الدین و تخلص حافظ مشهور بوده و القاب و عناوینی همچون خواجه، لسان الغیب، ترجمان الاسرار، عمدة العارفین و سلطان الشعرا و نیز نسبت او یعنی شیرازی، ظاهرا پس از مرگ او اطلاق شده است.<ref>خرمشاهی،حافظ، طرح نو، 1378ش.</ref>
حافظ در زمان خود تنها به لقب شمس‌الدین و تخلص حافظ مشهور بوده و القاب و عناوینی همچون «خواجه»، «لسان الغیب»، «ترجمان الاسرار»، «عمدة العارفین» و «سلطان الشعرا»


دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال ٧٩٢ه. ق در شیراز درگذشت. او را در کتِ شیراز یا مصلای آن شهر دفن کردند و 63 سال بعد عمارتی بر آن ساخته شد. آرامگاه کنونی او در سال ١٣١٦ه. ش ساخته شده و به نام «حافظیه» معروف است.
و نیز نسبت او یعنی شیرازی، ظاهرا پس از مرگ او اطلاق شده است.<ref>خرمشاهی،حافظ، طرح نو، 1378ش.</ref>
 
دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال ٧٩٢ه. ق در شیراز درگذشت. او را در کتِ شیراز یا مصلای آن شهر دفن کردند و ٦٣سال بعد عمارتی بر آن ساخته شد. آرامگاه کنونی او در سال ١٣١٦ ه. ش ساخته شده و به نام «حافظیه» معروف است.
==اشعار==
==اشعار==
در اشعار حافظ توجه خاصی به امام حسین(ع) و یارانش شده است که در زیر به نمونه هایی از ان اشاره می شود.


===شکر با شکایت===
===شکر با شکایت===
خط ۷۰: خط ۷۳:
| class="b" |بی مزد بود منت هر خدمتی که کردم
| class="b" |بی مزد بود منت هر خدمتی که کردم
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |یارب مباد کس را مخد.م بی عنایت
| class="b" |یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت
|-
|-
| class="b" |رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
| class="b" |رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
خط ۹۸: خط ۱۰۱:
|عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ
|عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ
|
|
|قرآن ز بر بخوانی، با چارده روایت
|قرآن ز بر بخوانی، در چهارده روایت
|}
|}


خط ۱۰۴: خط ۱۰۷:
در توضیح غزل بالا گفته شده که در صبح روز عاشورا زمانی که امام حسین(ع) جمعیت چونان سیل سپاه دشمن را دید که به سوی سپاه اندکش روانه بودند دست به آسمان بلند کرده و فرمودند:  
در توضیح غزل بالا گفته شده که در صبح روز عاشورا زمانی که امام حسین(ع) جمعیت چونان سیل سپاه دشمن را دید که به سوی سپاه اندکش روانه بودند دست به آسمان بلند کرده و فرمودند:  


«ای پروردگار من، تویی معتمد من در هر اندوه گلوگیری و تویی امید من در هر شدت جانکاهی و تویی ملجا من و ساز و برگ من در هر سختی‌ای که بر من فرود آید. چه بسیار اندوه دلاویز که دل را به کاهش اندازد و طریق چاره را مسدود سازد و دوست را بر دست خذلان پایمالی دهد و دشمن را در شماتت فزایش فرماید و من به درگاه تو روی آوردم، شکایت به حضرت تو کردم و راز دل جز با تو نگفتم و بیرون تو کس نجستم. پس آن بلای متراکم را تو فرح بخشیدی و آن خطب مظلم را منقشع بر طرف ساختی، پس تویی ولی نعمت و خداوند هر نیکویی و منتهای هر آرزویی»<ref>حسین بدرالدین، از زمین کربلا تا عرش، 1380، انتشارات مهتاب، ص 79</ref>
«ای پروردگار من، تویی معتمد من در هر اندوه گلوگیری و تویی امید من در هر شدت جانکاهی و تویی ملجا من و ساز و برگ من در هر سختی‌ای که بر من فرود آید. چه بسیار اندوه دلاویز که دل را به کاهش اندازد و طریق چاره را مسدود سازد و دوست را بر دست خذلان پایمالی دهد و دشمن را در شماتت فزایش فرماید و من به درگاه تو روی آوردم، شکایت به حضرت تو کردم و راز دل جز با تو نگفتم و بیرون تو کس نجستم. پس آن بلای متراکم را تو فرح بخشیدی، پس تویی ولی نعمت و خداوند هر نیکویی و منتهای هر آرزویی»<ref>حسین بدرالدین، از زمین کربلا تا عرش، 1380، انتشارات مهتاب، ص 79</ref>


===برای حضرت عباس===
===برای حضرت عباس<ref>سایت خبر آنلاین</ref>===
<br />
<br />
{| style="margin: 0 auto; "
{| style="margin: 0 auto; "
خط ۱۳۳: خط ۱۳۶:
|مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
|مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
|-
|-
|مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
|با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم
|
|
|که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان
|که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان
خط ۱۴۰: خط ۱۴۳:
|
|
|از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
|از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
|}
=== برای ظهر عاشورا و اسرای کربلا<ref>حسین بدرالدین، از زمین کربلا تا عرش، 1380، انتشارات مهتاب، ص 160</ref> ===
<br />
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
| style="width:2em;" |
| class="b" |آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
|-
| class="b" |تنم از واسطه‌ی دوری دلبر بگداخت
| style="width:2em;" |
| class="b" |جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
|-
| class="b" |آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
| style="width:2em;" |
| class="b" |چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
|}
|}
==منبع==
==منبع==


*حسین بدرالدین، از زمین کربلا تا عرش، 1380، انتشارات مهتاب
*[https://ganjoor.net/hafez/ سایت گنجور]
*[https://ganjoor.net/hafez/ سایت گنجور]
*[http://fa.wikishia.net/view/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C سایت ویکی شیعه]
*[http://fa.wikishia.net/view/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C سایت ویکی شیعه]
*حسین بدرالدین، از زمین کربلا تا عرش، 1380، انتشارات مهتاب
*[https://www.khabaronline.ir/news/322178/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86 سایت خبر آنلاین]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
<references />
<references />
checkuser
۲٬۳۶۳

ویرایش

منوی ناوبری