۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| کوچکتر از آنست که شمشیر ببندد | بایست که در کنج لبش شیر ببندد }} | {{ب| کوچکتر از آنست که شمشیر ببندد | بایست که در کنج لبش شیر ببندد }} | ||
{{ب| از مهد برون جسته که قنداقه همت | در خدمت مظلومترین پیر ببندد }} | {{ب| از مهد برون جسته که قنداقه همت | در خدمت مظلومترین پیر ببندد }} | ||
{{ب| با یک سپر از جنس گلو آمده تا | راه بر هر چه کمان هر چه کمانگیر ببندد }} | {{ب| با یک سپر از جنس گلو آمده تا | راه بر هر چه کمان هر چه کمانگیر ببندد }} | ||
{{ب| برخاسته تا شور نماز پدرش را | قد قامتی از سرخی تکبیر ببندد }} | {{ب| برخاسته تا شور نماز پدرش را | قد قامتی از سرخی تکبیر ببندد }} | ||
{{ب| این معجزه پرپر شش ماهه توانست | بال و پر پرواز اساطیر ببندد }} | {{ب| این معجزه پرپر شش ماهه توانست | بال و پر پرواز اساطیر ببندد }} | ||
{{ب| ای وای مگر شهپر جبریل امین نیست | تا راه به گستاخی این تیر ببندد }} | {{ب| ای وای مگر شهپر جبریل امین نیست | تا راه به گستاخی این تیر ببندد }} | ||
{{ب| باشد که شفای دل دلسوختگان را | با گوشه چشمی نم تأثیر ببندد }} | {{ب| باشد که شفای دل دلسوختگان را | با گوشه چشمی نم تأثیر ببندد }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۸۰: | خط ۸۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| زیباییات مسیر جهان را به هم زده است | ابروی تو زمین و زمان را به هم زده است }} | {{ب| زیباییات مسیر جهان را به هم زده است | ابروی تو زمین و زمان را به هم زده است }} | ||
{{ب| بالا بلند! چرخش زلف شکستهات | قانون آبهای روان را به هم زده است }} | {{ب| بالا بلند! چرخش زلف شکستهات | قانون آبهای روان را به هم زده است }} | ||
{{ب| شاید که بعد خلقت چشمت خدای نیز | معیار چشم آدمیان را به هم زده است }} | {{ب| شاید که بعد خلقت چشمت خدای نیز | معیار چشم آدمیان را به هم زده است }} | ||
{{ب| رقصیدنت به شوق در این بزم عاشقان | گیسوی مادری نگران را به هم زده است }} | {{ب| رقصیدنت به شوق در این بزم عاشقان | گیسوی مادری نگران را به هم زده است }} | ||
{{ب| اینجا حدیث نیزه و شمشیر و تیغ نیست | ابرو کشیدن تو کمان را به هم زده است }} | {{ب| اینجا حدیث نیزه و شمشیر و تیغ نیست | ابرو کشیدن تو کمان را به هم زده است }} | ||
{{ب| سردار حسن پلک گشای و ببین پدر | دلواپس تو لشکریان را به هم زده است }} | {{ب| سردار حسن پلک گشای و ببین پدر | دلواپس تو لشکریان را به هم زده است }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۹۱: | خط ۱۰۲: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| به رگهای بریده میسپارد آسمانش را | و با خود میبرد تنها سر ماه جوانش را }} | {{ب| به رگهای بریده میسپارد آسمانش را | و با خود میبرد تنها سر ماه جوانش را }} | ||
{{ب| شب جشن رگ و ماه است و بانوی جنون تنها | به غارت میکشد بوسه گلوی میهمانش را }} | {{ب| شب جشن رگ و ماه است و بانوی جنون تنها | به غارت میکشد بوسه گلوی میهمانش را }} | ||
{{ب| اگر امشب به شنهای مصیبت شکوِه میپاشد | تمام جذر و مد این دل رنگین کمانش را }} | {{ب| اگر امشب به شنهای مصیبت شکوِه میپاشد | تمام جذر و مد این دل رنگین کمانش را }} | ||
{{ب| ولی طوفان زنی فردا میان شهر میپیچد | که بگشاید سر هفتاد و دو آتشفشانش را }} | {{ب| ولی طوفان زنی فردا میان شهر میپیچد | که بگشاید سر هفتاد و دو آتشفشانش را }} | ||
{{ب| مگر طوفانی از جنس قیامت گل کند تا شهر | بفهمد اندکی از زخمهای بیکرانش را }} | {{ب| مگر طوفانی از جنس قیامت گل کند تا شهر | بفهمد اندکی از زخمهای بیکرانش را }} | ||
{{ب| به جای تیغ و آتش شهر با تسبیح میسنجد | میان ماندن و رفتن غم سود و زیانش را }} | {{ب| به جای تیغ و آتش شهر با تسبیح میسنجد | میان ماندن و رفتن غم سود و زیانش را }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۱۸: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| عجیب نیست از این کشتههای بیکفنش | که آفریده خدا عشق را به قد تنش }} | {{ب| عجیب نیست از این کشتههای بیکفنش | که آفریده خدا عشق را به قد تنش }} | ||
{{ب| قرار بود از اول که راه میافتاد | چراغ راه شود شیوه فدا شدنش }} | {{ب| قرار بود از اول که راه میافتاد | چراغ راه شود شیوه فدا شدنش }} | ||
{{ب| شبیه طعم عسل در دهان کندوها | جهان به رقص میآمد ز طرز آمدنش }} | {{ب| شبیه طعم عسل در دهان کندوها | جهان به رقص میآمد ز طرز آمدنش }} | ||
{{ب| قرار شد که خداوند گل بیفشاند | به شکل سرخترین زخمها به پیرهنش }} | {{ب| قرار شد که خداوند گل بیفشاند | به شکل سرخترین زخمها به پیرهنش }} | ||
{{ب| رسید و خیمه برافراشت تا جهان برسد | پس از هزاره آخر به معنی سخنش }} | {{ب| رسید و خیمه برافراشت تا جهان برسد | پس از هزاره آخر به معنی سخنش }} | ||
{{ب| چه کیمیای عجیبیست خاک کرب و بلا | که مرد میدمد از ردّ پای مرد و زنش }} | {{ب| چه کیمیای عجیبیست خاک کرب و بلا | که مرد میدمد از ردّ پای مرد و زنش }} | ||
{{ب| در این سپاه خداوند عاشقی دارد | که بوی شیر میآید هنوز از دهنش }} | {{ب| در این سپاه خداوند عاشقی دارد | که بوی شیر میآید هنوز از دهنش }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۳۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| کاروان با نیزهها افتان و خیزان میرود | آسمان پشت سرش گیسو پریشان میرود }} | {{ب| کاروان با نیزهها افتان و خیزان میرود | آسمان پشت سرش گیسو پریشان میرود }} | ||
{{ب| میبرد منزل به منزل عشق را همراه خویش | این سفر تا انتهای روزگاران میرود }} | {{ب| میبرد منزل به منزل عشق را همراه خویش | این سفر تا انتهای روزگاران میرود }} | ||
{{ب| کوفه! در مهماننوازی زشت رسم داشتی | پیکر بیسر چه خواهی کرد، مهمان میرود }} | {{ب| کوفه! در مهماننوازی زشت رسم داشتی | پیکر بیسر چه خواهی کرد، مهمان میرود }} | ||
{{ب| هر نسیم مؤمنی از کربلا چون بگذرد | نوحهخوان، بر سرزنان، با چشم گریان میرود }} | {{ب| هر نسیم مؤمنی از کربلا چون بگذرد | نوحهخوان، بر سرزنان، با چشم گریان میرود }} | ||
{{ب| کیمیای مرد دارد خاک این دارالسلام | کفر میآید به این وادی، مسلمان میرود }} | {{ب| کیمیای مرد دارد خاک این دارالسلام | کفر میآید به این وادی، مسلمان میرود }} | ||
{{ب| در مقام پاکبازان حرف سن و سال نیست | کودک شش ماهه هم اینجا به میدان میرود }} | {{ب| در مقام پاکبازان حرف سن و سال نیست | کودک شش ماهه هم اینجا به میدان میرود }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۵۲: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| برادر بر نمیتابد غم و رنج برادر را | لبان از عطش تفتیده طفلان مضطرّ را }} | {{ب| برادر بر نمیتابد غم و رنج برادر را | لبان از عطش تفتیده طفلان مضطرّ را }} | ||
{{ب| نهیبی میزند مرد علم با گردش تیغش | چو موسی میشکافد سینه دریای لشکر را }} | {{ب| نهیبی میزند مرد علم با گردش تیغش | چو موسی میشکافد سینه دریای لشکر را }} | ||
{{ب| به پایش علقمه افتاده است و آرزو دارد | ببوسد آن لب از برکت قرآن معطّر را }} | {{ب| به پایش علقمه افتاده است و آرزو دارد | ببوسد آن لب از برکت قرآن معطّر را }} | ||
{{ب| ولی آنسان عطش را در گلوی رود جاری کرد | که ارباب فتوّت خواند عباس دلاور را }} | {{ب| ولی آنسان عطش را در گلوی رود جاری کرد | که ارباب فتوّت خواند عباس دلاور را }} | ||
{{ب| به دندان میکشد مشک مصیبت دیده را شاید | به ساحل بسپرد این کشتی در خون شناور را }} | {{ب| به دندان میکشد مشک مصیبت دیده را شاید | به ساحل بسپرد این کشتی در خون شناور را }} | ||
{{ب| علمدار از نفس افتاده است و اولین بار است | برای آخرین دیدار میخواند برادر را }} | {{ب| علمدار از نفس افتاده است و اولین بار است | برای آخرین دیدار میخواند برادر را }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۶۷: | ||
'''تمام داغها''' | '''تمام داغها''' | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| بپوش ای کوفه بعد از این همیشه رخت ماتم را | {{ب| بپوش ای کوفه بعد از این همیشه رخت ماتم را | که پاشیده خدا بر چهرهات خاکستر غم را }} | ||
{{ب| به فتوای فقیهانت سر خورشید بر نیزه است | نمیبینند این تلبیسها جز برق درهم را }} | {{ب| به فتوای فقیهانت سر خورشید بر نیزه است | نمیبینند این تلبیسها جز برق درهم را }} | ||
{{ب| در آغاز جهان وقتی خدا سرگرم خلقت شد | سرشت از خون سرخ عاشقان ماه محرم را }} | {{ب| در آغاز جهان وقتی خدا سرگرم خلقت شد | سرشت از خون سرخ عاشقان ماه محرم را }} | ||
{{ب| فلک در روز عاشورا ملایک را تماشا کرد | که بی چون و چرایی سجده آوردند آدم را }} | {{ب| فلک در روز عاشورا ملایک را تماشا کرد | که بی چون و چرایی سجده آوردند آدم را }} | ||
{{ب| چنان بار امانت را علمداری چنین باید | که حتی غرقه در خون هم بچرخانند پرچم را }} | {{ب| چنان بار امانت را علمداری چنین باید | که حتی غرقه در خون هم بچرخانند پرچم را }} | ||
{{ب| تمام داغها را میتوان یک روز اینجا دید | تن صدپاره، حلق تیر خورده، قامت خم را }} | {{ب| تمام داغها را میتوان یک روز اینجا دید | تن صدپاره، حلق تیر خورده، قامت خم را }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۸۴: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| به پابوس کدامین تیغ ابرو میبری سر را؟ | که برپا کردهای با شور خود غوغای محشر را }} | {{ب| به پابوس کدامین تیغ ابرو میبری سر را؟ | که برپا کردهای با شور خود غوغای محشر را }} | ||
{{ب| بپرس از ریگهای تفته این دشت میدانند | جماعت بر نمیتابند فریاد ابوذر را }} | {{ب| بپرس از ریگهای تفته این دشت میدانند | جماعت بر نمیتابند فریاد ابوذر را }} | ||
{{ب| شهادت میدهند این نخلهای گنگ رازآلود | رها کرده است چندی پیشتر این کوفه حیدر را }} | {{ب| شهادت میدهند این نخلهای گنگ رازآلود | رها کرده است چندی پیشتر این کوفه حیدر را }} | ||
{{ب| نمیفهمند استدلالیان و جمله حیرانند | دلیل این همه زیبایی گلهای پرپر را }} | {{ب| نمیفهمند استدلالیان و جمله حیرانند | دلیل این همه زیبایی گلهای پرپر را }} | ||
{{ب| اگر ذهن جهان گنجایشی افزونتر از این داشت | چه حاجت بود بگشایی گلوی سرخ اصغر را }} | {{ب| اگر ذهن جهان گنجایشی افزونتر از این داشت | چه حاجت بود بگشایی گلوی سرخ اصغر را }} | ||
{{ب| همان سنگی که بر پیشانی ماه نبوت خورد | به خون در میکشد امروز فرزند پیمبر را }} | {{ب| همان سنگی که بر پیشانی ماه نبوت خورد | به خون در میکشد امروز فرزند پیمبر را }} | ||
{{ب| گلویت را حریر بوسههای ماه پوشانده | که الکن میکند نیش زبان تیز خنجر را }} | {{ب| گلویت را حریر بوسههای ماه پوشانده | که الکن میکند نیش زبان تیز خنجر را }} | ||
{{ب| چه دست افشان به میدان میروی قدری مدارا کن | که زینب بسپرد در بوسهای پیغام مادر را }} | {{ب| چه دست افشان به میدان میروی قدری مدارا کن | که زینب بسپرد در بوسهای پیغام مادر را }} | ||
{{ب| به خاک کربلا افتاده عریان جسم صد چاکت | که از جشن پریرویان نشاید برد پیکر را }} | {{ب| به خاک کربلا افتاده عریان جسم صد چاکت | که از جشن پریرویان نشاید برد پیکر را }} | ||
{{ب| چنان پرواز را بر خاک پاشیدی که تا امروز | نسیم از کربلا میآورد بال کبوتر را }} | {{ب| چنان پرواز را بر خاک پاشیدی که تا امروز | نسیم از کربلا میآورد بال کبوتر را }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۶۳: | خط ۲۰۸: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| یک شیهه خمیده و یک خیمه اشک و آه | مثل وقوع زلزلهای میرسد ز راه }} | {{ب| یک شیهه خمیده و یک خیمه اشک و آه | مثل وقوع زلزلهای میرسد ز راه }} | ||
{{ب| آرام و سربهزیرترین ایستاده است | این آسمان سوخته را میکند نگاه }} | {{ب| آرام و سربهزیرترین ایستاده است | این آسمان سوخته را میکند نگاه }} | ||
{{ب| دستی به یالهای نجیبش که میکشند | میلرزد از حقارت جاماندنی سیاه }} | {{ب| دستی به یالهای نجیبش که میکشند | میلرزد از حقارت جاماندنی سیاه }} | ||
{{ب| یکباره در تلاطم خشم و خروش و شرم | هی میزند به غیرتش و میزند به راه }} | {{ب| یکباره در تلاطم خشم و خروش و شرم | هی میزند به غیرتش و میزند به راه }} | ||
{{ب| آنسوتر از حریم حرم شیههای شکست | تا معنی شهید شود نام ذوالجناح }} | {{ب| آنسوتر از حریم حرم شیههای شکست | تا معنی شهید شود نام ذوالجناح }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} |
ویرایش