زهیر بن قین بجلى

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۱۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «از شخصیتهاى برجستۀ کوفه بود که روز عاشورا،افتخار یافت در رکاب حسین بن على«ع»...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

از شخصیتهاى برجستۀ کوفه بود که روز عاشورا،افتخار یافت در رکاب حسین بن على«ع»به شهادت برسد.وى در میدانهاى جنگ،دلاوریهاى بسیارى نشان داده بود.ابتدا نیز هوادار جناح عثمان بود،امّا توفیق یافت که نیک فرجام و از شهداى عالى مقام کربلا شود.وى در سال 60 هجرى(که سید الشهدا هم از مکّه به قصد کوفه حرکت کرده بود)از سفر حج بر مى‌گشت و دوست نداشت که با امام برخورد کند و هم منزل شود.امّا در یکى از منزلگاهها ناچار با فرود آمدن کاروان حسینى همزمان شد.امام کسى را نزد او فرستاد.

فرستادۀ حسین«ع»به خیمۀ او رفت و پیام امام را رساند.ابتدا بى‌میلى نشان مى‌داد.امّا همسرش او را تشویق کرد تا برود و ببیند خواستۀ امام چیست.زهیر نزد امام رفت.کلمات امام آتشى در دل او افروخت که از«عثمانى»بودن به«حسینى»بودن تبدیل شد.همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان حسین«ع»پیوستند. [۱] سپاه حرّ وقتى راه را بر امام حسین«ع» بستند،زهیر با اجازۀ سید الشهدا با آنان سخن گفت و به امام پیشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولى امام نپذیرفت. [۲] شب عاشورا نیز،از جمله کسانى بود که با نطقى پرشور،مراتب اخلاص و حمایت و جانبازى خویش را نسبت به امام کرد و گفت:اگر هزار بار هم کشته شوم و زنده گردم هرگز دست از یارى پسر پیغمبر بر نخواهم داشت. [۳]

روز عاشورا،سید الشهدا فرماندهى جناح راست یاران خویش را در میدان به زهیر سپرد.زهیر،پس از امام حسین«ع»اوّلین کسى بود که سواره و غرق در سلاح مقابل دشمن رفت و به نصیحت آنان پرداخت.شمر به طرف او تیرى افکند.گفتگوهایى بین او و شمر انجام گرفت. [۴] ظهر عاشورا هم او و سعید بن عبد الله جلوى امام ایستادند و سپر تیرها شدند تا امام نماز بخواند.پس از اتمام نماز،به میدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و چنین رجز مى‌خواند:

انا زهیر و انا ابن القین اذودکم بالسّیف عن حسین انّ حسینا احد السبطین من عترة البرّ التّقىّ الزّین ذاک رسول اللّه غیر المین اضربکم و لا ارى من شین

یا لیت نفسى قسّمت قسمین [۵]

مطابق گفته‌اش،با شمشیر از حسین«ع»دفاع کرد و جنگید و کشته شد.امام به بالین او آمد و او را دعا و کشندگانش را نفرین کرد.



جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 201-202.

  1. بحار الانوار،ج 44،ص 371.
  2. اعیان الشیعة،ج 7،ص 71.
  3. عنصر شجاعت،ج 1،ص 271.
  4. انصار الحسین،ص 37 و عنصر شجاعت،ج 1،ص 250.
  5. اعیان الشیعة،ج 7،ص 72.