حبیب یغمایی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''حبیب یغمایی''' (۱۲۸۰ ه. ش-۱۳۶۳ ه. ش) یکی از شاعران معاصر ایرانی است.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = حبیب یغمایی
| نام                    = حبیب یغمایی
خط ۷۱: خط ۷۰:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
'''حبیب یغمایی''' (۱۲۸۰ ه. ش-۱۳۶۳ ه. ش) یکی از شاعران معاصر ایرانی است.
==زندگینامه==
==زندگینامه==
حبیب یغمایی فرزند میرزا اسداللّه مجتهد، در سال ۱۲۸۰ ه. ش دیده به جهان گشود. او از دیرباز از ادبا و شعرا و نویسندگان مشهور معاصر است.
حبیب یغمایی فرزند میرزا اسداللّه مجتهد، در سال ۱۲۸۰ ه. ش دیده به جهان گشود. او از دیرباز از ادبا و شعرا و نویسندگان مشهور معاصر است.
خط ۸۶: خط ۸۶:
{{ب| بداد دستش و نامد به دستش آب، وز شرم‌|به خیمه‌گاه نیامد دگر برادر او }}
{{ب| بداد دستش و نامد به دستش آب، وز شرم‌|به خیمه‌گاه نیامد دگر برادر او }}


{{ب| ببین وفا و مروّت، کز اهل بیت رسول‌|فدا شد از همه اوّل، علیّ اکبر او }}
{{ب| ببین وفا و مروّت، کز [[اهل بیت]] رسول‌|فدا شد از همه اوّل، علیّ اکبر او }}


{{ب| ز کهنه پیرهن پاره‌پاره از پیکان‌|نکرد صرف نظر خصم و کند از بر او }}
{{ب| ز کهنه پیرهن پاره‌پاره از پیکان‌|نکرد صرف نظر خصم و کند از بر او }}
خط ۹۲: خط ۹۲:
{{ب| همه بپرسم از پستی عدو، که چرا|بتاخت اسب پس از مرگ او به پیکر او؟ }}
{{ب| همه بپرسم از پستی عدو، که چرا|بتاخت اسب پس از مرگ او به پیکر او؟ }}


{{ب| به گوش دل شنوی چون به کربلا گذری‌|ز قتلگاه برادر، خروش خواهر او }}
{{ب| به گوش دل شنوی چون به [[کربلا]] گذری‌|ز قتلگاه برادر، خروش خواهر او }}


{{ب| هنوز سر ز تن آن بزرگوار جداست‌|به کربلا تن او، تا کجا بود سر او؟ }}
{{ب| هنوز سر ز تن آن بزرگوار جداست‌|به کربلا تن او، تا کجا بود سر او؟ }}

نسخهٔ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۵

حبیب یغمایی
حبیب یغمایی.jpg
زادروز ۱۲۸۰ ه. ش
مرگ ۱۳۶۳ ه. ش

حبیب یغمایی (۱۲۸۰ ه. ش-۱۳۶۳ ه. ش) یکی از شاعران معاصر ایرانی است.

زندگینامه

حبیب یغمایی فرزند میرزا اسداللّه مجتهد، در سال ۱۲۸۰ ه. ش دیده به جهان گشود. او از دیرباز از ادبا و شعرا و نویسندگان مشهور معاصر است.

حبیب شاعری است خوش سلیقه و نکته سنج و صاحب ذوق، که آثاری چند از او نیز به چاپ رسیده است. [۱]

اشعار

به پا به گودی از آن شد خیام اطهر او که چشم خصم نیفتد به روی دختر او
ولی دریغ، که بعد از قتل او دشمن‌ ز روی دختر او بر گرفت مِعجر او
نبود قطره‌ای از آب بهر طفلش و، بود فرات موج زنان جاری از برابر او
بداد دستش و نامد به دستش آب، وز شرم‌ به خیمه‌گاه نیامد دگر برادر او
ببین وفا و مروّت، کز اهل بیت رسول‌ فدا شد از همه اوّل، علیّ اکبر او
ز کهنه پیرهن پاره‌پاره از پیکان‌ نکرد صرف نظر خصم و کند از بر او
همه بپرسم از پستی عدو، که چرا بتاخت اسب پس از مرگ او به پیکر او؟
به گوش دل شنوی چون به کربلا گذری‌ ز قتلگاه برادر، خروش خواهر او
هنوز سر ز تن آن بزرگوار جداست‌ به کربلا تن او، تا کجا بود سر او؟
غلام همّت آن مردمم که جا دادند به پاس یاری او در حریم بستر او [۲]

منابع

پی نوشت

  1. سیمای شاعران؛ ص ۵۶۰.
  2. تجلی عشق در حماسه عاشورا؛ ص ۲۹۱.