اسلم ترکى: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{ب|اذا حسامى فى یمینى ینجلى |ینشق قلب الحاسد المبجّل <ref>''مقتل خوارزمى،ج 2،ص 24.''</ref>} | {ب|اذا حسامى فى یمینى ینجلى |ینشق قلب الحاسد المبجّل <ref>''مقتل خوارزمى،ج 2،ص 24.''</ref>} | ||
{پایان شعر} | {{پایان شعر}} | ||
دریا از ضربت نیزه و شمشیرم مىجوشد و آسمان از تیرم پر مىشود، آنگاه که تیغ در کفم آشکار شود، قلب حسود متکبّر را مىشکافد. وى دلاورانه جنگید و بر زمین افتاد. | دریا از ضربت نیزه و شمشیرم مىجوشد و آسمان از تیرم پر مىشود، آنگاه که تیغ در کفم آشکار شود، قلب حسود متکبّر را مىشکافد. وى دلاورانه جنگید و بر زمین افتاد. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{ب|یکجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت: |در دین ما سیه نکند فرق با سفید جون} | {ب|یکجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت: |در دین ما سیه نکند فرق با سفید جون} | ||
{پایان شعر} | {{پایان شعر}} | ||
نسخهٔ ۲۳ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۵۰
یکى از شهداى کربلا، وى غلام سید الشهدا (ع) و ترک زبان بود، تیرانداز و کماندار بود و کاتب امام حسین (ع) به شمار مىرفت. قارى قرآن و آشنا به عربى بود. برخى نام او را سلیمان و سلیم هم نوشتهاند. [۱] روز عاشورا که اذن میدان گرفت، اینگونه رجز مىخواند:
{ب|البحر من طعنى و ضربى یصطلى | و الجوّ من سهمى و نبلى یمتلى}} {ب|اذا حسامى فى یمینى ینجلى |ینشق قلب الحاسد المبجّل [۲]}دریا از ضربت نیزه و شمشیرم مىجوشد و آسمان از تیرم پر مىشود، آنگاه که تیغ در کفم آشکار شود، قلب حسود متکبّر را مىشکافد. وى دلاورانه جنگید و بر زمین افتاد.
امام به بالین او آمد و گریست و چهره بر چهرهاش نهاد. اسلم، چشم گشود و حسین (ع) را بر بالین خود دید، تبسّمى کرد و جان داد.[۳]
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 49.