عمرو بن‌ خالد صیداوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عمرو بن‌ خالد بن حکیم بن حزام اسدی صیداوی‌،''' از اهالی کوفه بود. صیداوی منسوب به صیدا تیره‌ای از قبیله همدان از اعراب عدنانی شمال شبه‌ جزیره که در کوفه می‌زیستند. <ref>انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص116.</ref> در زیارت رجبیه، عمرو بن خلف ذکر شده و احتمال دارد که به اشتباه به جای خالد، خلف ثبت شده باشد. <ref>همانجا.</ref> عمرو بن‌ خالد صیداوی از کوفه به امام حسین (ع) ملحق‌ شد.
'''عمرو بن‌ خالد بن حکیم بن حزام اسدی صیداوی‌،''' از اهالی [[کوفه]] بود. صیداوی منسوب به صیدا تیره‌ای از قبیله همدان از اعراب عدنانی شمال شبه‌ جزیره که در کوفه می‌زیستند. <ref name=":0">انصار الحسین(ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، ص۱۱۶.</ref> در [[زیارت رجبیه]]، عمرو بن خلف ذکر شده و احتمال دارد که به اشتباه به جای خالد، خلف ثبت شده باشد. <ref name=":0" /> عمرو بن‌ خالد صیداوی از کوفه به امام حسین (ع) ملحق‌ شد.


{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
خط ۲۹: خط ۲۹:




==نقش در واقعه کربلا==
در [[عذیب الهجانات|عُذَیب‌ِ الهِجانات]] چند نفر از شیعیان‌ [[امام حسین(ع)|امام‌ حسین (ع)]] که‌ از کوفه با راهنمایی [[طرماح بن عدی طائی|طِرِمّاح‌ بن‌ عدی]]<nowiki/>‌ آمده‌ بودند، به‌ آن‌ حضرت‌ ملحق‌ شدند. آنان عبارت‌ بودند از: عمرو بن‌ خالد صیداوی و خدمتگزارش [[سعد بن عبدالله|سعد]]، [[مجمع بن عبدالله عائذی|مجمع‌ عائذی]]<nowiki/>‌ و پسرش‌، [[جناده بن حارث سلمانی|جنادة‌ بن‌ حارث‌ سلمانی]]<nowiki/>‌ که‌ همراه‌ ایشان‌ یکی‌ از خدمت‌گزاران‌ [[نافع‌ بن‌ هلال جملی‌|نافع ‌بن‌ هلال‌ جملی‌]] بود که‌ خود قبلاً به‌ کاروان‌ امام‌ حسین (ع) پیوسته‌ و سفارش ‌نموده‌ بود که‌ اسبش را به‌ او برسانند. [[حر بن یزید ریاحى|حُرّ]] قصد داشت‌ آنان را دستگیر کرده‌ و به‌ نزد [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله]] بفرستد. اما امام‌ حسین (ع) فرمودند: این‌ عده‌ یاران‌ من‌ هستند و در حکم‌ همراهان‌ من‌ محسوب‌ می‌شوند و من‌ با تمام‌ نیرو از آنان‌ دفاع‌ می‌کنم‌. اگر تو به‌ پیمان‌ صلح‌ خود وفادار هستی‌، باید مزاحم‌ این‌ عده‌ نشوی‌ و اگر بخواهی‌ آنان‌ را دستگیر یا به‌ کوفه‌ برگردانی‌، با تو خواهم‌ جنگید. حُرّ که‌ قصدش‌ نرمی‌ و مسالمت‌ بود، از مزاحمت‌ این‌ افراد خودداری‌ کرد. آن‌گاه‌ امام‌ حسین (ع) از اوضاع‌ کوفه‌ سؤال‌ فرمود. مجمع‌ عائذی‌ گفت‌: اشراف‌ کوفه‌ از دستگاه‌ حکومت‌ رشوه‌های‌ زیادی‌ گرفته‌اند و خود را فروخته‌اند. حکومت‌ آنان‌ را همکاران‌ مخلص‌ خود نموده‌ است‌ و آنان‌ بر ضد شما متفق‌ گشته‌اند، اما مردم‌ دیگر دل‌هایشان‌ با شماست‌ و شمشیرهایشان‌ بر ضد شما آماده‌ گردیده‌است‌، آنان‌ فردا بر تو شمشیر خواهند کشید. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۷۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۰۳-۴۰۴.</ref>


==نقش در واقعه کربلا==
=== شهادت ===
در عُذَیب‌ِ الهِجانات چند نفر از شیعیان‌ امام‌ حسین (ع) که‌ از کوفه با راهنمایی طِرِمّاح‌ بن‌ عدی‌ آمده‌ بودند، به‌ آن‌ حضرت‌ ملحق‌ شدند. آنان عبارت‌ بودند از: عمرو بن‌ خالد صیداوی و خدمتگزارش سعد، مجمع‌ عائذی‌ و پسرش‌، جنادة‌ بن‌ حارث‌ سلمانی‌ که‌ همراه‌ ایشان‌ یکی‌ از خدمت‌گزاران‌ نافع ‌بن‌ هلال‌ جملی‌ بود که‌ خود قبلاً به‌ کاروان‌ امام‌ حسین (ع) پیوسته‌ و سفارش ‌نموده‌ بود که‌ اسبش را به‌ او برسانند. حُرّ قصد داشت‌ آنان را دستگیر کرده‌ و به‌ نزد عبیدالله بفرستد. اما امام‌ حسین (ع) فرمودند: این‌ عده‌ یاران‌ من‌ هستند و در حکم‌ همراهان‌ من‌ محسوب‌ می‌شوند و من‌ با تمام‌ نیرو از آنان‌ دفاع‌ می‌کنم‌. اگر تو به‌ پیمان‌ صلح‌ خود وفادار هستی‌، باید مزاحم‌ این‌ عده‌ نشوی‌ و اگر بخواهی‌ آنان‌ را دستگیر یا به‌ کوفه‌ برگردانی‌، با تو خواهم‌ جنگید. حُرّ که‌ قصدش‌ نرمی‌ و مسالمت‌ بود، از مزاحمت‌ این‌ افراد خودداری‌ کرد. آن‌گاه‌ امام‌ حسین (ع) از اوضاع‌ کوفه‌ سؤال‌ فرمود. مجمع‌ عائذی‌ گفت‌: اشراف‌ کوفه‌ از دستگاه‌ حکومت‌ رشوه‌های‌ زیادی‌ گرفته‌اند و خود را فروخته‌اند. حکومت‌ آنان‌ را همکاران‌ مخلص‌ خود نموده‌ است‌ و آنان‌ بر ضد شما متفق‌ گشته‌اند، اما مردم‌ دیگر دل‌هایشان‌ با شماست‌ و شمشیرهایشان‌ بر ضد شما آماده‌ گردیده‌ است‌، آنان‌ فردا بر تو شمشیر خواهند کشید. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، ج3، ص171؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص403-404.</ref>
در صبح [[عاشورا]] و پس‌ از [[شهادت]] [[عبد الله بن عمیر کلبى|عبدالله بن عمیر کلبی]]، عمرو بن‌ خالد صیداوی‌ به‌ همراه‌ خدمت‌گزار خود سعد، جنادة بن‌ حارث‌ سلمانی‌ و مجمّع‌ بن‌ عبدالله عائذی‌ از امام‌ حسین (ع) اذن رفتن به میدان گرفتند. عمرو به امام حسین (ع) عرض کرد: فدایت شوم دوست ندارم زنده باشم و تو را میان خانواده‌ات کشته ببینم. امام‌ حسین (ع) فرمود: پیش‌ بروید که‌ ما نیز به‌ زودی‌ به‌ شما خواهیم‌ پیوست. این چهار تن با هم‌ بر دشمن‌ تاختند و آرایش‌ جنگی‌ آنان‌ را به‌ هم‌ زدند. دشمن‌ نیز آنان‌ را محاصره‌ کرد و ارتباط‌ آنان‌ را با مرکز فرماندهی‌ امام‌ حسین (ع) قطع‌ کردند، اما [[عباس بن علی|عباس‌ (ع)]] با یک ‌یورش‌ قهرمانانه‌ محاصره‌ را شکست‌ و آنان‌ را از کشته‌ شدن‌ نجات‌ داد. بار دیگر بر سپاه‌ پسر [[عمر بن سعد|سعد]] تاختند و بعد از به‌ هلاکت‌ رساندن‌ تعدادی‌ از آنان‌ خود نیز به‌ شهادت رسیدند. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۶. </ref> گاه نام او را عمرو بن‌ خالد ازدی‌ نوشته‌اند و ذکر کرده‌اند که او در میدان رجز می‌خواند و می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید: <ref>الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م.، ج۵، ص۱۹۲. </ref>
در صبح عاشورا و پس‌ از شهادت عبدالله بن عمیر کلبی، عمرو بن‌ خالد صیداوی‌ به‌ همراه‌ خدمت‌گزار خود سعد، جنادة بن‌ حارث‌ سلمانی‌ و مجمّع‌ بن‌ عبدالله عائذی‌ از امام‌ حسین (ع) اذن رفتن به میدان گرفتند. عمرو به امام حسین (ع) عرض کرد: فدایت شوم دوست ندارم زنده باشم و تو را میان خانواده‌ات کشته ببینم. امام‌ حسین (ع) فرمود: پیش‌ بروید که‌ ما نیز به‌ زودی‌ به‌ شما خواهیم‌ پیوست. این چهار تن با هم‌ بر دشمن‌ تاختند و آرایش‌ جنگی‌ آنان‌ را به‌ هم‌ زدند. دشمن‌ نیز آنان‌ را محاصره‌ کرد و ارتباط‌ آنان‌ را با مرکز فرماندهی‌ امام‌ حسین (ع) قطع‌ کردند، اما عباس‌ (ع) با یک ‌یورش‌ قهرمانانه‌ محاصره‌ را شکست‌ و آنان‌ را از کشته‌ شدن‌ نجات‌ داد. بار دیگر بر سپاه‌ پسر سعد تاختند و بعد از به‌ هلاکت‌ رساندن‌ تعدادی‌ از آنان‌ خود نیز به‌ شهادت رسیدند. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 2000 م.، ج3، ص198؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 1387 ﻫ ق / 1962 1967 م.، ج5، ص446. </ref>
گاه نام او را عمرو بن‌ خالد ازدی‌ نوشته‌اند و ذکر کرده‌اند که او در میدان رجز می‌خواند و می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید: <ref>الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: 1395 ه ق/ 1975  م.، ج5، ص192. </ref>


===رجزخوانی===
===رجزخوانی===
خط ۶۰: خط ۶۰:
ای گروه ازدِ بنی قحطان، شکیب در رزمگاه و عرصه جهاد، لذت آفرین‌تر و شادی‌ بخش‌تر از امان خواستن برای دنیا و آرزوهای دور و دراز و دست نایافتنی است.  
ای گروه ازدِ بنی قحطان، شکیب در رزمگاه و عرصه جهاد، لذت آفرین‌تر و شادی‌ بخش‌تر از امان خواستن برای دنیا و آرزوهای دور و دراز و دست نایافتنی است.  
==منبع==
==منبع==
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 313-315.
 
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۳۱۳-۳۱۵.]
 
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
خط ۶۶: خط ۶۸:
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
<references />

نسخهٔ ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۸

عمرو بن‌ خالد بن حکیم بن حزام اسدی صیداوی‌، از اهالی کوفه بود. صیداوی منسوب به صیدا تیره‌ای از قبیله همدان از اعراب عدنانی شمال شبه‌ جزیره که در کوفه می‌زیستند. [۱] در زیارت رجبیه، عمرو بن خلف ذکر شده و احتمال دارد که به اشتباه به جای خالد، خلف ثبت شده باشد. [۱] عمرو بن‌ خالد صیداوی از کوفه به امام حسین (ع) ملحق‌ شد.

اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
نام کامل عمرو بن‌ خالد بن حکیم بن حزام اسدی صیداوی‌
محل زندگی کوفه
نقش های برجسته بر سپاه‌ پسر سعد تاخت و بعد از به‌ هلاکت‌ رساندن‌ تعدادی‌ از آنان‌ خود نیز به‌ شهادت رسید



نقش در واقعه کربلا

در عُذَیب‌ِ الهِجانات چند نفر از شیعیان‌ امام‌ حسین (ع) که‌ از کوفه با راهنمایی طِرِمّاح‌ بن‌ عدی‌ آمده‌ بودند، به‌ آن‌ حضرت‌ ملحق‌ شدند. آنان عبارت‌ بودند از: عمرو بن‌ خالد صیداوی و خدمتگزارش سعد، مجمع‌ عائذی‌ و پسرش‌، جنادة‌ بن‌ حارث‌ سلمانی‌ که‌ همراه‌ ایشان‌ یکی‌ از خدمت‌گزاران‌ نافع ‌بن‌ هلال‌ جملی‌ بود که‌ خود قبلاً به‌ کاروان‌ امام‌ حسین (ع) پیوسته‌ و سفارش ‌نموده‌ بود که‌ اسبش را به‌ او برسانند. حُرّ قصد داشت‌ آنان را دستگیر کرده‌ و به‌ نزد عبیدالله بفرستد. اما امام‌ حسین (ع) فرمودند: این‌ عده‌ یاران‌ من‌ هستند و در حکم‌ همراهان‌ من‌ محسوب‌ می‌شوند و من‌ با تمام‌ نیرو از آنان‌ دفاع‌ می‌کنم‌. اگر تو به‌ پیمان‌ صلح‌ خود وفادار هستی‌، باید مزاحم‌ این‌ عده‌ نشوی‌ و اگر بخواهی‌ آنان‌ را دستگیر یا به‌ کوفه‌ برگردانی‌، با تو خواهم‌ جنگید. حُرّ که‌ قصدش‌ نرمی‌ و مسالمت‌ بود، از مزاحمت‌ این‌ افراد خودداری‌ کرد. آن‌گاه‌ امام‌ حسین (ع) از اوضاع‌ کوفه‌ سؤال‌ فرمود. مجمع‌ عائذی‌ گفت‌: اشراف‌ کوفه‌ از دستگاه‌ حکومت‌ رشوه‌های‌ زیادی‌ گرفته‌اند و خود را فروخته‌اند. حکومت‌ آنان‌ را همکاران‌ مخلص‌ خود نموده‌ است‌ و آنان‌ بر ضد شما متفق‌ گشته‌اند، اما مردم‌ دیگر دل‌هایشان‌ با شماست‌ و شمشیرهایشان‌ بر ضد شما آماده‌ گردیده‌است‌، آنان‌ فردا بر تو شمشیر خواهند کشید. [۲]

شهادت

در صبح عاشورا و پس‌ از شهادت عبدالله بن عمیر کلبی، عمرو بن‌ خالد صیداوی‌ به‌ همراه‌ خدمت‌گزار خود سعد، جنادة بن‌ حارث‌ سلمانی‌ و مجمّع‌ بن‌ عبدالله عائذی‌ از امام‌ حسین (ع) اذن رفتن به میدان گرفتند. عمرو به امام حسین (ع) عرض کرد: فدایت شوم دوست ندارم زنده باشم و تو را میان خانواده‌ات کشته ببینم. امام‌ حسین (ع) فرمود: پیش‌ بروید که‌ ما نیز به‌ زودی‌ به‌ شما خواهیم‌ پیوست. این چهار تن با هم‌ بر دشمن‌ تاختند و آرایش‌ جنگی‌ آنان‌ را به‌ هم‌ زدند. دشمن‌ نیز آنان‌ را محاصره‌ کرد و ارتباط‌ آنان‌ را با مرکز فرماندهی‌ امام‌ حسین (ع) قطع‌ کردند، اما عباس‌ (ع) با یک ‌یورش‌ قهرمانانه‌ محاصره‌ را شکست‌ و آنان‌ را از کشته‌ شدن‌ نجات‌ داد. بار دیگر بر سپاه‌ پسر سعد تاختند و بعد از به‌ هلاکت‌ رساندن‌ تعدادی‌ از آنان‌ خود نیز به‌ شهادت رسیدند. [۳] گاه نام او را عمرو بن‌ خالد ازدی‌ نوشته‌اند و ذکر کرده‌اند که او در میدان رجز می‌خواند و می‌جنگید تا به‌ شهادت‌ رسید: [۴]

رجزخوانی

الیک یا نفس الی الرحمن
الیوم تجزین علی الاحسان
ما خُطَّ فی اللّوح لدی اللیان
و الصّبرُ احظی لک بالامانی
فابشری بالرّوح و الرّیحان
قد کان منک غابر الزمان
لا تجزعی فکُلَّ حی فان
یا معشر الازد بنی قحطان

ای نفس! مژده بادت که سوی خدای رحمان با آرامش و شادکامی راه می‌سپری.

امروز به احسان و نیکی پاداش می‌یابی. دلواپس آن‌چه پیشتر از گناه و لغزش بر لوح اعمالت نگاشته شده مباش، شهادت همه گناهان را خواهد شست. ای نفس بی‌تابی مکن که هر زنده‌ای خواهد مرد.

ای گروه ازدِ بنی قحطان، شکیب در رزمگاه و عرصه جهاد، لذت آفرین‌تر و شادی‌ بخش‌تر از امان خواستن برای دنیا و آرزوهای دور و دراز و دست نایافتنی است.

منبع

پی نوشت

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ انصار الحسین(ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، ص۱۱۶.
  2. انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۷۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۰۳-۴۰۴.
  3. انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۶.
  4. الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م.، ج۵، ص۱۹۲.