کجاوه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «محمل،هودج،عمارى،نشیمن و جایگاهى که بر شتر و استر بار کنند و در هر طرفى یکى بن...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
محمل،هودج،عمارى،نشیمن و جایگاهى که بر شتر و استر بار کنند و در هر طرفى یکى بنشیند،نشیمن روپوش دار. <ref>همان.</ref> در منابع و مقتلها آمده است که امام سجاد«ع»را در طول سفر اسارت،بر شتر بى‌جهاز و کجاوه نشانده بودند.یا آنکه زنان و کودکان اهل بیت، بر کجاوه‌ها نشسته بودند. <ref>الفتوح،ابن اعثم،ج 5،ص 147.</ref> در بعضى نقلها آمده است که چون در کوفه سر ابا عبد اللّه«ع»را پیشاپیش سرها آوردند و چشم زینب بر آن سر تابان افتاد،پیشانى خود را به جلوى محمل زد و خون از زیر مقنعه‌اش بیرون آمد و خرقه‌اى طلبید تا آن را ببندد.شعر«یا هلالا لمّا استتمّ کمالا...»را نیز آنجا خواند. <ref>عوالم(امام حسین)،ص 373.</ref>
'''کجاوه'''، محمل، هودج، عمارى، نشیمن و جایگاهى است که بر شتر و استر بار کنند و در هر طرفى یکى بنشیند. نشیمن روپوش دار می‌باشد.<ref>همان.</ref>  




در منابع و مقتلها آمده است که [[امام سجاد(ع)]] را در طول سفر اسارت، بر شتر بى‌جهاز و کجاوه نشانده بودند.یا آنکه زنان و کودکان [[اهل بیت (ع)|اهل بیت]]، بر کجاوه‌ها نشسته بودند. <ref>الفتوح،ابن اعثم،ج ۵،ص ۱۴۷.</ref> در بعضى نقلها آمده‌است که چون در [[کوفه]] سر [[حسین بن على (ع)|اباعبداللّه(ع)]] را پیشاپیش سرها آوردند و چشم [[زینب (ع)|زینب]] بر آن سر تابان افتاد،پیشانى خود را به جلوى محمل زد و خون از زیر مقنعه‌اش بیرون آمد و خرقه‌اى طلبید تا آن را ببندد. شعر«یا هلالا لمّا استتمّ کمالا...»را نیز آنجا خواند. <ref>عوالم(امام حسین)،ص ۳۷۳.</ref>


== منبع ==


* جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۳۶۶-۳۶۷.


 
== پی‌نوشت ==
 
<references />
 
[[رده:اشیا و فرهنگ مادی]]
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 366-367.

نسخهٔ ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۵

کجاوه، محمل، هودج، عمارى، نشیمن و جایگاهى است که بر شتر و استر بار کنند و در هر طرفى یکى بنشیند. نشیمن روپوش دار می‌باشد.‌[۱]


در منابع و مقتلها آمده است که امام سجاد(ع) را در طول سفر اسارت، بر شتر بى‌جهاز و کجاوه نشانده بودند.یا آنکه زنان و کودکان اهل بیت، بر کجاوه‌ها نشسته بودند. [۲] در بعضى نقلها آمده‌است که چون در کوفه سر اباعبداللّه(ع) را پیشاپیش سرها آوردند و چشم زینب بر آن سر تابان افتاد،پیشانى خود را به جلوى محمل زد و خون از زیر مقنعه‌اش بیرون آمد و خرقه‌اى طلبید تا آن را ببندد. شعر«یا هلالا لمّا استتمّ کمالا...»را نیز آنجا خواند. [۳]

منبع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۳۶۶-۳۶۷.

پی‌نوشت

  1. همان.
  2. الفتوح،ابن اعثم،ج ۵،ص ۱۴۷.
  3. عوالم(امام حسین)،ص ۳۷۳.