زهیر بن قین بجلى: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «از شخصیتهاى برجستۀ کوفه بود که روز عاشورا،افتخار یافت در رکاب حسین بن على«ع»...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
از شخصیتهاى برجستۀ کوفه بود که روز عاشورا،افتخار یافت در رکاب حسین بن على«ع»به شهادت برسد.وى در میدانهاى جنگ،دلاوریهاى بسیارى نشان داده بود.ابتدا نیز هوادار جناح عثمان بود،امّا توفیق یافت که نیک فرجام و از شهداى عالى مقام کربلا شود.وى در سال 60 هجرى(که سید الشهدا هم از مکّه به قصد کوفه حرکت کرده بود)از سفر حج بر مى‌گشت و دوست نداشت که با امام برخورد کند و هم منزل شود.امّا در یکى از منزلگاهها ناچار با فرود آمدن کاروان حسینى همزمان شد.امام کسى را نزد او فرستاد.
'''زهیر بن قین بجلی''' از شخصیتهاى برجستۀ [[کوفه]] بود که روز [[عاشورا]]، افتخار یافت در رکاب [[حسین بن على (ع)|حسین بن على(ع)]] به [[شهادت]] برسد.


فرستادۀ حسین«ع»به خیمۀ او رفت و پیام امام را رساند.ابتدا بى‌میلى نشان مى‌داد.امّا همسرش او را تشویق کرد تا برود و ببیند خواستۀ امام چیست.زهیر نزد امام رفت.کلمات امام آتشى در دل او افروخت که از«عثمانى»بودن به«حسینى»بودن تبدیل شد.همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان حسین«ع»پیوستند. <ref>بحار الانوار،ج 44،ص 371.</ref> سپاه حرّ وقتى راه را بر امام حسین«ع» بستند،زهیر با اجازۀ سید الشهدا با آنان سخن گفت و به امام پیشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولى امام نپذیرفت. <ref>اعیان الشیعة،ج 7،ص 71.</ref> شب عاشورا نیز،از جمله کسانى بود که با نطقى پرشور،مراتب اخلاص و حمایت و جانبازى خویش را نسبت به امام کرد و گفت:اگر هزار بار هم کشته شوم و زنده گردم هرگز دست از یارى پسر پیغمبر بر نخواهم داشت. <ref>عنصر شجاعت،ج 1،ص 271.</ref>
== حکایت همراهی قافله کربلا ==
زهیر بن قین در میدانهاى جنگ، دلاوریهاى بسیارى نشان داده بود. ابتدا نیز هوادار جناح عثمان بود، امّا توفیق یافت که نیک فرجام و از شهداى عالى مقام کربلا شود. وى در سال ۶۰ هجرى (که سیدالشهدا هم از مکّه به قصد کوفه حرکت کرده بود) از سفر حج بر مى‌گشت و دوست نداشت که با امام برخورد کند و هم منزل شود. امّا در یکى از منزلگاهها ناچار با فرود آمدن کاروان حسینى همزمان شد.امام کسى را نزد او فرستاد.


روز عاشورا،سید الشهدا فرماندهى جناح راست یاران خویش را در میدان به زهیر سپرد.زهیر،پس از امام حسین«ع»اوّلین کسى بود که سواره و غرق در سلاح مقابل دشمن رفت و به نصیحت آنان پرداخت.شمر به طرف او تیرى افکند.گفتگوهایى بین او و شمر انجام گرفت. <ref>انصار الحسین،ص 37 و عنصر شجاعت،ج 1،ص 250.</ref> ظهر عاشورا هم او و سعید بن عبد الله جلوى امام ایستادند و سپر تیرها شدند تا امام نماز بخواند.پس از اتمام نماز،به میدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و چنین رجز مى‌خواند:
فرستادۀ حسین(ع)به خیمۀ او رفت و پیام امام را رساند.ابتدا بى‌میلى نشان مى‌داد. امّا همسرش او را تشویق کرد تا برود و ببیند خواستۀ امام چیست.زهیر نزد امام رفت. کلمات امام آتشى در دل او افروخت که از «عثمانى»بودن به «حسینى»بودن تبدیل شد. همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان حسین(ع)پیوستند.<ref>بحار الانوار،ج ۴۴،ص ۳۷۱.</ref>  


{{ب| انا زهیر و انا ابن القین | اذودکم بالسّیف عن حسین }}
سپاه [[حرّ بن یزید ریاحى|حرّ]] وقتى راه را بر امام حسین(ع) بستند، زهیر با اجازۀ [[حسین بن على (ع)|سیدالشهدا]] با آنان سخن گفت و به امام پیشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولى امام نپذیرفت.<ref>اعیان الشیعة،ج ۷،ص ۷۱.</ref> شب عاشورا نیز،از جمله کسانى بود که با نطقى پرشور،مراتب اخلاص و حمایت و جانبازى خویش را نسبت به امام کرد و گفت: «اگر هزار بار هم کشته شوم و زنده گردم هرگز دست از یارى پسر پیغمبر بر نخواهم داشت.» <ref>عنصر شجاعت،ج۱،ص ۲۷۱.</ref>


{{ب| انّ حسینا احد السبطین | من عترة البرّ التّقىّ الزّین }}
== شهادت ==
روز عاشورا، سیدالشهدا فرماندهى جناح راست یاران خویش را در میدان به زهیر سپرد.زهیر، پس از امام حسین(ع) اوّلین کسى بود که سواره و غرق در سلاح مقابل دشمن رفت و به نصیحت آنان پرداخت. [[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] به طرف او تیرى افکند. گفتگوهایى بین او و شمر انجام گرفت.<ref>انصار الحسین،ص ۳۷ و عنصر شجاعت،ج۱،ص ۲۵۰.</ref> ظهر عاشورا هم او و [[سعید بن عبدالله حنفی|سعید بن عبدالله]] جلوى امام ایستادند و سپر تیرها شدند تا امام نماز بخواند. پس از اتمام نماز،به میدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و چنین رجز مى‌خواند: «یا لیت نفسى قسّمت قسمین <ref>اعیان الشیعة،ج۷،ص ۷۲.</ref>»


{| ذاک رسول اللّه غیر المین | اضربکم و لا ارى من شین }}
<br />
{|
|انا زهیر و انا ابن القین
|
|اذودکم بالسّیف عن حسین
|-
|انّ حسینا احد السبطین
|
|من عترة البرّ التّقىّ الزّین
|-
|ذاک رسول اللّه غیر المین  
|
|اضربکم و لا ارى من شین  
|}
مطابق گفته‌اش،با شمشیر از حسین(ع)دفاع کرد و جنگید و کشته شد.امام به بالین او آمد و او را دعا و کشندگانش را نفرین کرد.


یا لیت نفسى قسّمت قسمین <ref>اعیان الشیعة،ج 7،ص 72.</ref>
== منبع ==


مطابق گفته‌اش،با شمشیر از حسین«ع»دفاع کرد و جنگید و کشته شد.امام به بالین او آمد و او را دعا و کشندگانش را نفرین کرد.
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۲۰۱-۲۰۲.]


 
== پی‌نوشت ==
 
<references />
 
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 201-202.

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۹

زهیر بن قین بجلی از شخصیتهاى برجستۀ کوفه بود که روز عاشورا، افتخار یافت در رکاب حسین بن على(ع) به شهادت برسد.

حکایت همراهی قافله کربلا

زهیر بن قین در میدانهاى جنگ، دلاوریهاى بسیارى نشان داده بود. ابتدا نیز هوادار جناح عثمان بود، امّا توفیق یافت که نیک فرجام و از شهداى عالى مقام کربلا شود. وى در سال ۶۰ هجرى (که سیدالشهدا هم از مکّه به قصد کوفه حرکت کرده بود) از سفر حج بر مى‌گشت و دوست نداشت که با امام برخورد کند و هم منزل شود. امّا در یکى از منزلگاهها ناچار با فرود آمدن کاروان حسینى همزمان شد.امام کسى را نزد او فرستاد.

فرستادۀ حسین(ع)به خیمۀ او رفت و پیام امام را رساند.ابتدا بى‌میلى نشان مى‌داد. امّا همسرش او را تشویق کرد تا برود و ببیند خواستۀ امام چیست.زهیر نزد امام رفت. کلمات امام آتشى در دل او افروخت که از «عثمانى»بودن به «حسینى»بودن تبدیل شد. همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان حسین(ع)پیوستند.[۱]

سپاه حرّ وقتى راه را بر امام حسین(ع) بستند، زهیر با اجازۀ سیدالشهدا با آنان سخن گفت و به امام پیشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولى امام نپذیرفت.[۲] شب عاشورا نیز،از جمله کسانى بود که با نطقى پرشور،مراتب اخلاص و حمایت و جانبازى خویش را نسبت به امام کرد و گفت: «اگر هزار بار هم کشته شوم و زنده گردم هرگز دست از یارى پسر پیغمبر بر نخواهم داشت.» [۳]

شهادت

روز عاشورا، سیدالشهدا فرماندهى جناح راست یاران خویش را در میدان به زهیر سپرد.زهیر، پس از امام حسین(ع) اوّلین کسى بود که سواره و غرق در سلاح مقابل دشمن رفت و به نصیحت آنان پرداخت. شمر به طرف او تیرى افکند. گفتگوهایى بین او و شمر انجام گرفت.[۴] ظهر عاشورا هم او و سعید بن عبدالله جلوى امام ایستادند و سپر تیرها شدند تا امام نماز بخواند. پس از اتمام نماز،به میدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و چنین رجز مى‌خواند: «یا لیت نفسى قسّمت قسمین [۵]»


انا زهیر و انا ابن القین اذودکم بالسّیف عن حسین
انّ حسینا احد السبطین من عترة البرّ التّقىّ الزّین
ذاک رسول اللّه غیر المین اضربکم و لا ارى من شین

مطابق گفته‌اش،با شمشیر از حسین(ع)دفاع کرد و جنگید و کشته شد.امام به بالین او آمد و او را دعا و کشندگانش را نفرین کرد.

منبع

پی‌نوشت

  1. بحار الانوار،ج ۴۴،ص ۳۷۱.
  2. اعیان الشیعة،ج ۷،ص ۷۱.
  3. عنصر شجاعت،ج۱،ص ۲۷۱.
  4. انصار الحسین،ص ۳۷ و عنصر شجاعت،ج۱،ص ۲۵۰.
  5. اعیان الشیعة،ج۷،ص ۷۲.