سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «کتاب '''سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا''' به بررسی سخنان اباعبدالله در م...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
کتاب '''سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا''' به بررسی سخنان اباعبدالله در مراحل مختلف زندگانی ایشان می‌پردازد.
کتاب '''سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا''' به بررسی سخنان [[حسین بن على (ع)|اباعبدالله]] در مراحل مختلف زندگانی ایشان می‌پردازد. {{جعبه اطلاعات کتاب
 
| عنوان          = سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا
| عنوان اصلی      =
| برگرداننده      =
| ویراستار          =
| به کوشش    =
| تصویر          =  سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا.jpg
| زیرنویس تصویر  =
| نویسنده        =محمدصادق نجمی
| تصویرگر        =
| طراح جلد        =
| زبان            = فارسی
| مجموعه          =
| موضوع          = سخنان و نامه‌های امام حسین(ع)
| سبک            =
| ناشر            =  بوستان کتاب
| ناشر فارسی      =
| محل انتشارات    = قم
| تاریخ نشر      = ۱۳۹۳
| تاریخ نشر فارسی =
| محل ناشر فارسی  =
| نوع رسانه      =
| صفحه            =۴۱۸
| قطع            =
| اندازه وزن = 
| شمارگان        =
| نوبت چاپ    =
| تعداد جلد      =۱
| شابک            =  ۹۷۸۹۶۴۰۹۱۲۴۱۶
| کتاب‌خانهٔ ملی ایران    =
| پس از          =
| پیش از          =
}}
== درباره‌ نویسنده ==
== درباره‌ نویسنده ==
محمدصادق نجمی (1315- 1390) در روستای هریس از توابع شهرستان شبستر متولد شد. وی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی، فعالیت و در این زمینه‌ها تالیفاتی نیز دارد. از فعالیتهای اجتماعی وی می‌توان به تاسیس موسسه حمایت از بیماران کلیوی و همچنین موسسه توان‌بخشی مادر، که زنان و دختران عقب‌مانده ذهنی را تحت پوشش قرار می‌دهد، اشاره کرد. نجمی در سال 1360 به فرمان امام خمینی (ره) امام جمعه شهرستان خوی شد و به مدت بیست سال در این منصب‌پاسخگوی نیازهای مردم و مشکلات اجتماعی آنان بود.
محمدصادق نجمی (1315- 1390) در روستای هریس از توابع شهرستان شبستر متولد شد. وی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی، فعالیت و در این زمینه‌ها تالیفاتی نیز دارد. از فعالیتهای اجتماعی وی می‌توان به تاسیس موسسه حمایت از بیماران کلیوی و همچنین موسسه توان‌بخشی مادر، که زنان و دختران عقب‌مانده ذهنی را تحت پوشش قرار می‌دهد، اشاره کرد. نجمی در سال 1360 به فرمان امام خمینی(ره) امام جمعه شهرستان خوی شد و به مدت بیست سال در این منصب‌پاسخگوی نیازهای مردم و مشکلات اجتماعی آنان بود.


از نمونه آثار وی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
از نمونه آثار وی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
خط ۱۶: خط ۴۷:


== درباره‌ کتاب ==
== درباره‌ کتاب ==
کتاب سخنان امام حسین(ع)  از مدینه تا کربلا نوشته محمد صادق نجمی در چاپ سوم با ۳۳۲ صفحه توسط دفتر انتشارات اسلامی منتشر شده‌است.
کتاب سخنان امام حسین(ع)  از مدینه تا کربلا نوشته محمدصادق نجمی در چاپ سوم در ۳۳۲ صفحه توسط دفتر انتشارات اسلامی منتشر شده‌است. چاپ های اول و دوم این کتاب توسط انتشارات بوستان کتاب بوده‌است.
 
چاپ های اول و دوم این کتاب توسط انتشارات بوستان کتاب بوده‌است.


این کتاب در چهار بخش با عناوین از مدینه تا مکه، از مکه تا کربلا، در کربلا و [[خطبه امام حسین در منا|خطبه حسین بن علی (ع) درمنی]]، به سخنان امام حسین(ع) از آغاز حرکت از مدینه تا هنگام شهادت پرداخته‌است. نویسنده ابتدا متن عربی سخنان را آورده و در ادامه به توصیف و توضیح آن پرداخته‌است. نجمی در این کتاب از منابع مختلف بهره گرفته و توضیح لغات و ترجمه و شرح متن سخنرانی ها را نیز آورده‌است.
این کتاب در چهار بخش با عناوین از مدینه تا مکه، از مکه تا کربلا، در کربلا و [[خطبه امام حسین در منا|خطبه حسین بن علی (ع) درمنی]]، به سخنان امام حسین(ع) از آغاز حرکت از مدینه تا هنگام شهادت پرداخته‌است. نویسنده ابتدا متن عربی سخنان را آورده و در ادامه به توصیف و توضیح آن پرداخته‌است. نجمی در این کتاب از منابع مختلف بهره گرفته و توضیح لغات و ترجمه و شرح متن سخنرانی ها را نیز آورده‌است.


بخش اول کتاب شامل زیربخش‌های: سخن امام (ع) به استاندار مدینه، پاسخ امام حسین(ع) به مروان، سخن امام(ع) در کنار قبر رسول الله(ص)، پاسخ امام(ع)  به ام سلمه و [[محمد حنفیه|محمد حنیفه]] و وصیتنامه امام حسین(ع) است.
* بخش اول کتاب شامل زیربخش‌های: سخن امام(ع) به استاندار مدینه، پاسخ امام حسین(ع) به [[مروان بن حکم|مروان]]، سخن امام(ع) در کنار قبر رسول‌الله(ص)، پاسخ امام(ع) به ام سلمه و [[محمد حنفیه|محمد حنیفه]] و وصیت‌نامه امام حسین(ع) است.
 
* بخش دوم به بررسی [[شهادت]] امام حسین(ع) پرداخته و سخنان امام حسین(ع) را در منازلی که امام(ع) از مدینه تا کربلا طی کرده‌است، را عنوان می‌کند.
بخش دوم به بررسی شهادت امام حسین(ع) پرداخته و سخنان امام حسین(ع) را در منازلی که امام(ع) از مدینه تا کربلا طی کرده‌است، را عنوان می‌کند.
* بخش سوم به سخنان امام حسین(ع) در کربلا اختصاص دارد و شامل زیر بخش‌های مانند گفتار امام(ع) در عصر [[عاشورا]]، شب عاشورا، وصیت نامه امام(ع) به خواهران و همسرانش در شب عاشورا و ... می‌باشد.
 
* بخش پایانی کتاب نیز به بررسی خطبه امام حسین(ع) در منی اشاره دارد.
بخش سوم به سخنان امام حسین(ع) در کربلا اختصاص دارد و شامل زیر بخش‌های مانند گفتار امام(ع) در عصر [[عاشورا]]، شب عاشورا، وصیت نامه امام(ع) به خواهران و همسرانش در شب عاشورا و ... می‌توان اشاره کرد.
 
بخش پایانی کتاب نیز به بررسی خطبه امام حسین(ع) در منی اشاره دارد.


== چکیده‌ای از کتاب ==
== چکیده‌ای از کتاب ==


=== بخش اول: از مدینه تا مکه ===
=== بخش اول: از مدینه تا مکه ===
در این بخش نویسنده ابتدا خطبه‌‌ی امام حسین (ع) به استاندار مدینه، ولید، در مورد [[بیعت]] با [[یزید]] را بیان کرده و بعد از متن عربی خطبه، در مورد آن توضیح داده‌است. در این توضیح اشاره است که یزید به شدت اجبار برای بیعت گرفتن از امام حسین (ع) دارد اما از آن بیعت ممانعت نمود. به اجبار، مخفیانه و شبانه ولید برای بیعت گرفتن به منزل امام حسین(ع) میرود اما امام در پاسخ او می گوید بیعت گرفتن نباید مخفیانه باشد بلکه باید علنی بوده و در آن باید رضای خدا را در نظر گرفت. از سخنان امام حسین(ع) می‌توان نتیجه گرفت که امام حکومت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت و انگیزه قیام امام را درهم شکستن قدرت یزید می‌داند که می‌خواست مقدرات مسلمانان را به دست بگیرد.  
در این بخش نویسنده ابتدا خطبه‌‌ امام حسین(ع) به استاندار مدینه، [[ولید بن عتبه|ولید]]، در مورد [[بیعت]] با [[یزید]] را بیان کرده و بعد از متن عربی خطبه، در مورد آن توضیح داده‌است. در این توضیح اشاره شده‌است که یزید به شدت اجبار برای بیعت گرفتن از امام حسین(ع) داشت اما امام از بیعت ممانعت نمود. ولید به اجبار، مخفیانه و شبانه برای بیعت گرفتن به منزل امام حسین(ع) می‌رود اما امام در پاسخ او می‌گوید بیعت گرفتن نباید مخفیانه باشد بلکه باید علنی بوده و در آن باید رضای خدا را در نظر گرفت. از سخنان امام حسین(ع) می‌توان نتیجه گرفت که امام حکومت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت و انگیزه قیام امام را درهم شکستن قدرت یزید می‌دانست که می‌خواست مقدرات مسلمانان را به دست بگیرد.  


در خطبه دوم این بخش به پاسخ [[مروان بن حکم|مروان حکم]] پرداخت‌شده است. مروان به امام حسین (ع) گفت: من خیر تو را می خواهم و از امام تقاضای بیعت با یزید را کرد. امام در پاسخ به وی فرمود باید فاتحه اسلام را خواند هنگامی که فرمانروایی چون یزید داشته باشد. نویسنده سپس به نقش مبارزه امامان در برابر ستم و فساد در همه عصرها اشاره می‌کند. او مبارزه آنها را با توجه به اوضاع و شرایط به مبارزه منفی و مبارزه مثبت تقسیم کرده و عملکرد امام حسین (ع) را از بارزترین شکل هر دو نوع مبارزه می‌داند.
در خطبه دوم این بخش به پاسخ [[مروان بن حکم|مروان حکم]] پرداخته شده‌است. مروان به امام حسین(ع) گفت: «من خیر تو را می خواهم و از امام تقاضای بیعت با یزید را کرد.» امام در پاسخ به وی فرمود: «باید فاتحه اسلام را خواند هنگامی که فرمانروایی چون یزید داشته باشد.» نویسنده سپس به نقش مبارزه امامان در برابر ستم و فساد در همه عصرها اشاره می‌کند. او مبارزه آنها را با توجه به اوضاع و شرایط به مبارزه منفی و مبارزه مثبت تقسیم کرده و عملکرد امام حسین (ع) را از بارزترین شکل هر دو نوع مبارزه می‌داند.


در ادامه نویسنده به سخنان امام حسین (ع) در پاسخ ام سلمه، محمد حنیفه، ابن عباس و... در مکانهای مختلف پرداخته که هر کدام سعی داشتند امام را از قیام منصرف کنند. سپس مولف به سخنان امام حسین (ع) گام خروج از مدینه پرداخته و در توضیح آن گفته که امام به خاطر ترس از مدینه خارج نشده بلکه برای تحقق بخشیدن به فرمان الهی به جهاد با کفر پرداخته است. پس از پنجاه روز امام حسین (ع) به مکه رسید و در آنجا آیه شریفه سوره قصص آیه ۲۲ را قرائت کرد که همانگونه که حضرت موسی (ع) در ترک نمودن وطنش بی هدف بود او نیز همچون مردان الهی منظور و مقصود‌ی دارد.سپس به پندهای عبدالله ابن عمر به امام حسین پرداخته که امام حسین (ع) را به صلح و سازش بایزید دعوت نمود. نویسنده در چند بخش به توصیف ظاهر واقعی عبدالله بن عمر پرداخت که از جمله آنها عبدالله بن عمر و مخالفت با امیرالمومنین(ع) ، بیعش بایزید و ... می توان اشاره کرد در ادامه این فصل به نام های امام حسین به مردم بصره، پاسخ نامه های مردم کوفه و نامه به مسلم بن عقیل اشاره شده و هر کدام با  توضیح ارائه شده‌است.
در ادامه نویسنده به سخنان امام حسین(ع) در پاسخ [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام‌سلمه]]، [[محمد حنفیه|محمد حنیفه]]، ابن عباس و... در مکانهای مختلف پرداخته که هر کدام سعی داشتند امام را از قیام منصرف کنند. سپس مولف به سخنان امام حسین(ع) در گام خروج از مدینه پرداخته و در توضیح آن گفته که امام به خاطر ترس از مدینه خارج نشده بلکه برای تحقق بخشیدن به فرمان الهی به جهاد با کفر پرداخته‌است. پس از پنجاه روز امام حسین(ع) به مکه رسید و در آنجا آیه 22 سوره قصص را قرائت نمود تا نشان دهد که همچون حضرت موسی(ع) که در ترک نمودن وطنش بی هدف نبود، امام نیز همچون مردان الهی منظور و مقصود‌ی داشت. سپس به پندهای عبدالله ابن عمر به امام حسین پرداخته که امام را به صلح و سازش با یزید دعوت نمود. نویسنده در چند بخش به توصیف ظاهر واقعی عبدالله بن عمر پرداخت که از جمله آنها مخالفت او با امیرالمومنین(ع) ، بیعش با یزید و ... می توان نام برد. در ادامه این فصل به نام‌های امام حسین به مردم بصره، پاسخ نامه‌های مردم [[کوفه]] و نامه به [[مسلم بن عقیل]] اشاره شده و هر کدام با  توضیح ارائه شده‌است.


=== بخش دوم: از مکه تا کربلا ===
=== بخش دوم: از مکه تا کربلا ===
در این فصل نویسنده به این موضوع، آیا امام حسین (ع) مجبور به شهادت بود؟ پرداخته که از مضمون سخنان آن حضرت چنین تعبیر می‌شود که کشته شدن آن حضرت امری غیرقابل اجتناب بوده است و امام خود را مشمول فرمان و مشیت الهی می‌دانند.
در این فصل نویسنده به این موضوع که آیا امام حسین(ع) مجبور به شهادت بود یا نه پرداخته است. از مضمون سخنان آن حضرت چنین تعبیر می‌شود که کشته شدن آن حضرت امری غیرقابل اجتناب بوده‌است و امام خود را مشمول فرمان و مشیت الهی می‌دانست. در این بخش امام حسین(ع) در پاسخ به عبدالله بن جعفر و عمر بن سعید که سعی در منصرف کردن امام حسین به عراق را داشتند، فرمود: «من در رویا رسول خدا را دیدم که مرا به امری مهم مأمور کرد و من باید آن را تعقیب کنم خواه به نفع من باشد یا به نظر من.»


در این بخش امام حسین (ع) در پاسخ عبدالله بن جعفر و عمر بن سعید که سعی در منصرف کردن امام حسین به عراق را داشتند، فرمود من در رویا رسول خدا را دیدم که مرا به امری مهم مأمور کرد و من باید آن را تعقیب کنم خواه به نفع من باشد یا به نظر من.
سپس به اسرار [[فرزدق‌|فرزدق]] شاعر عرب اشاره شده که او نیز قصد منصرف کردن امام حسین(ع) را داشت. در کتاب به گفتگوی امام حسین با وی اشاره شده‌است.


سپس به اسرار فرزدق شاعر عرب اشاره شده که به این نیز قصد منصرف کردن امام حسین (ع) را داشت. که کتاب به گفتگوی امام حسین با وی اشاره دارد.
امام حسین(ع) دومین نامه را نیز به مردم [[کوفه]] نوشت و در آن از پیوستن به کوفیان در هشتم ذیحجه خبر داد. در پیش بینی‌های امام حسین(ع) در روایت مختلف آمده که آن حضرت فرموده که مردم کوفه مرا خواهند کشت.


امام حسین (ع) دومین نامه را نیز به مردم کوفه نوشت و آنها را از پیوستن به آنها در هشتم ذیحجه خبر داد در پیش بینی های امام حسین (ع) در روایت مختلف آمده که آن حضرت فرموده که مردم کوفه مرا خواهند کشت.
در بخشی با عنوان تحقق ذلت مردم کوفه، امام حسین(ع) در سخنرانی فرمود که این مردم پس از جریان [[عاشورا]] به جز یک دوران موقت روی خوشی را نمی‌بینند و طبق گفته امام بلافاصله بعد از واقعه عاشورا گروهی به عنوان [[توابین]] در کوفه قیام کردند سپس قیام [[مختار ثقفى|مختار]] و بعد فرمانروایی حجاج بن یوسف و ... پیش آمد و همه آن قیام‌ها باعث ذلت مردم کوفه شد. در ادامه این فصل نویسنده به سخنان امام حسین(ع) در پاسخ [[زینب (س)|حضرت زینب(س)]] در مورد عاقبت این قیام در منطقه [[خزیمیه]] پرداخته که فرمود آنچه خدا مقرر کرده حتما به وقوع می‌پیوندد. خبر شهادت مسلم و [[هانی بن عروه|هانی]] در منزل [[ثعلبیه]] به امام داده‌شد و سخنان امام در این مورد نیز در کتاب اشاره شده‌است. سپس به دیگر منازلی که امام تا رسیدن به کربلا از آنها گذر کرد از جمله [[شقوق]]، [[زباله]]، [[بطن عقبه]] و ... اشاره شده و در هر منزل امام حسین (ع) سخنانی را ایراد کردند که در کتاب مفصل به آنها پرداخته شده است.
 
در بخشی با عنوان تحقق ذلت مردم کوفه، امام حسین (ع) سخنرانی ایراد فرمود و در آن اعلام کرد که این مردم پس از جریان عاشورا به جز یک دوران موقت روی خوشی را نمی ‌‌‌‌بینند و طبق گفته امام بلافاصله بعد از واقعه عاشورا گروهی به عنوان توابین در کوفه قیام کردند سپس قیام مختار و بعد فرمانروایی حجاج بن یوسف و ... پیش آمد و همه آن قیام ‌ها باعث ذلت مردم کوفه شد که کتاب در مورد آنها توضیح داده است.
 
در ادامه این فصل نویسنده به سخنان امام حسین (ع) در پاسخ حضرت زینب در مورد عاقبت این قیام در منطقه حزیمیه پرداخته که امام به حضرت زینب فرمود آنچه خدا مقرر کرده حتما به وقوع می‌پیوندد.
 
خبر شهادت مسلم و هانی در منزل ثعلبیه به امام داده شد که در کتاب سخنان امام حسین (ع) در این خصوص و همچنین در مورد مردم کوفه ارائه شده است.
 
سپس به دیگر منازلی که امام تا رسیدن به کربلا از آنها گذر کرد از جمله شقوق، زباله، بطن عقب و ... اشاره شده و در هر منزل امام حسین (ع) سخنرانی را ایراد کردند که در کتاب مفصل به آنها پرداخته شده است.


=== بخش سوم: در کربلا ===
=== بخش سوم: در کربلا ===
بعد از رسیدن قافله امام حسین (ع) سپاهیان و حربه نینوا مامور ابن زیاد به آنها رسید و نامه حامل پیام ابن زیاد را به هر داد و هر نیز امام را در جریان ماموریت خویش قرار داد و امام را در منطقه طف یا کربلا نگه‌داشت.
بعد از رسیدن قافله امام حسین(ع) و سپاهیان [[حر بن یزید ریاحی|حر]] به نینوا، مامور [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]] به آنها رسید و نامه را به حر داد و حر نیز امام را در جریان ماموریت خودش قرار داد و امام را در منطقه [[طف]] یا کربلا نگه‌داشت. نویسنده به ذکر خطبه امام حسین (ع) هنگام رسیدن به کربلا پرداخته، و در اولین انگیزه قیام امام حسین را مخالفت با حکومت یزید و امر به معروف و نهی از منکر می‌داند. در نکته دوم مسئله آزمایش را مطرح کرده و آن را بهترین راه شناخت حقایق، افکار و شخصیت‌ها و اصالت انسان‌ها می‌داند.
 
نویسنده به ذکر خطبه امام حسین (ع) هنگام رسیدن به کربلا پرداخته، و در اولین نقطه در توزیع آن انگیزه قیام امام حسین را مخالفت با حکومت یزید موضوع امر به معروف و نهی از منکر می‌داند.
 
در نکته دوم مسئله آزمایش را مطرح کرده و آن را بهترین راه شناخت حقایق، افکار و شخصیت‌ها و اصالت انسان‌ها می‌داند.
 
از دیگر سخنان و نامه های امام حسین (ع) می‌توان به نامه‌ای که برای عمر سعد نوشته شده اشاره کرد که امام حسین برای وی پیام فرستاد و اورا به گفتگو فراخوان سپس به او گفت عمر آیا می خواهی مرا بکشی در حالی که من را میشناسی و مرد دلیل همراهی نکردن امام را در قیام ترس از ویران کردن خانه اش در کوفه بیان کرد که در سخنان امام حسین (ع)  با عمر از روی خیرخواهی بود آینده نافرجام را برای عمر پیش بینی کرد.
 
در ادامه به گفتار امام حسین در عصر تاسوعا پرداخته شده که بعد از این که حضرت عباس(ع)  را برای گفتگو با آنها فرستاد و شب عاشورا را به امام مهلت دادن تا تسلیم فرمان ابن زیاد شود.
 
در شب عاشورا امام حسین(ع) برای اصحاب خود خطبه خواند و با آنها گفت هر کسی نمی خواهد کشته شود از تاریکی شب استفاده کند و فرار کند اولین کسی که پس از سخنرانی سخن گفت حضرت عباس بود که فرمود خدا آن روز را نیاورد که ما تو را تنها بگذاریم و سپس دیگر از اصحاب به تعقیب سخن حضرت عباس (ع) سخنانی در این باب گفتند.
 
امام حسین(ع) در خطبه های روز عاشورا تا حد امکان میخواست از جنگ و خونریزی پرهیز شود پس رو به سپاه ابن زیاد کرد و گفت دنیا برای کسی باقی نمی ماند اگر قرار باقی ماندن در دنیا بود، پیامبر از همه ما سزاوار تر بود برای آخرت توشه ای برگیرید.
 
مولف در کتاب تمام خطبه‌های امام حسین (ع) قبل از وقوع جنگ پرداخته و در ادامه آن نیز توضیح و تفسیر آن خطبه را ذکر کرده است.


هنگامی که خطبه‌هاب امام حسین(ع) در دل سپاهیان ابن زیاد اثر نکرد آنان آماده جنگ شدند.
از دیگر سخنان و نامه‌های امام حسین(ع) می‌توان به نامه‌ای که برای [[عمر بن سعد|عمر سعد]] نوشته شده اشاره کرد. امام برای وی پیام فرستاد و او را به گفتگو فراخواند. سپس به او فرمود: «عمر آیا می خواهی مرا بکشی در حالی که من را میشناسی؟» و سپس آینده‌ای نافرجام را برای عمر پیش‌بینی نمود.  


سه نفر از آنان (محمدبن اشعث،عبدالله‌بن حوزه تمیمی، ابن حصین) شخصاً با آن حضرت مواجه شدند و در لجاجت و انکار حقیقت کار را به آخرین مرحله رساندند و امام حسین (ع) نیز آن را نفرین کرد.
در شب عاشورا امام حسین(ع) برای اصحاب خود خطبه خواند و با آنها گفت هر کسی نمی خواهد کشته شود از تاریکی شب استفاده کند و فرار کند.


محمد بن اشعث عبدالله بن حوزه در همان روز و ابن حصین کمی بعد از حادثه عاشورا به سزای عمل خود رسیدند.
امام حسین(ع) در خطبه‌های روز عاشورا تا حد امکان می‌خواست از جنگ و خونریزی پرهیز شود. پس رو به سپاه ابن زیاد کرد و گفت: «دنیا برای کسی باقی نمی ماند اگر قرار باقی ماندن در دنیا بود، پیامبر از همه ما سزاوار تر بود. برای آخرت توشه‌ای برگیرید.» مولف در کتاب تمام خطبه‌های امام حسین(ع) قبل از وقوع جنگ پرداخته و در ادامه آن نیز توضیح و تفسیر آن خطبه را ذکر کرده است.


بخش دیگر از این فصل به خطبه‌های امام حسین (ع) در آخرین ساعات زندگی یارانش اشاره شده که امام حسین (ع) آنها را کسانی معرفی کرده که شهادت و جانبازی را انتخاب و آن را همچون مدال افتخاری می دانند که در قیامت بر گردن آنها می درخشد.
هنگامی که خطبه‌هاب امام حسین(ع) در دل سپاهیان ابن زیاد اثر نکرد، آنان آماده جنگ شدند. در بخش دیگر از این فصل به خطبه‌های امام حسین (ع) در آخرین ساعات زندگی یارانش اشاره شده که امام حسین(ع) شهادت را همچون مدال افتخاری می دانست که در قیامت بر گردن آنها خواد درخشید. در پایان این بخش به آخرین مناجات‌های امام حسین (ع) پرداخته‌شده‌است.
 
در ادامه آن خطبه ها امام یارانش از جمله مادر عبدالله بن عمیر، ابوثمامه صائدی، سعیدبن عبدالله حنفی و... پرداخته‌شده‌است.
 
پس از شهادت یاران امام نوبت به اهل بیت امام رسید در کتاب ادامه سخنان و خطبه های امام حسین (ع) پس از مرگ اهل بیتش پرداخته که از خطبه  درباره مرگ حضرت علی اکبر (ع) شروع می‌شود شهادت حضرت قاسم (ع) و حضرت علی اصغر(ع) و ... تا جایی که کسی بجز امام حسین(ع) باقی نمی ماند.
 
در حملات پی در پی آن حضرت نویسنده می‌گوید که دشمن تصمیم گرفت با وارد آوردن ضربه روحی آن حضرت را از پای بیندازد بنابراین حمله به خیمه ها را آغاز کرد.
 
پس امام حسین(ع)  با صدای بلند گفت پیروان خاندان ابوسفیان اگر دین ندارید و از روز جزا نمی‌ترسید لااقل در دنیا آزاد مرد باشید که این خطبه یک پیام عمومی و منشور جهانی است از قتلگاه کربلا تا به همه جهانیان و در همه زمان‌ها.
 
سپس در پایان این بخش به آخرین مناجات های امام حسین (ع) پرداخته‌شده‌است.


=== بخش چهارم: خطبه حسین(ع)  بن علی در منی ===
=== بخش چهارم: خطبه حسین(ع)  بن علی در منی ===
در این فصل بعد از متن عربی خطبه امام حسین (ع) در منی به نگاهی اجمالی به محتوا و چگونگی نقل این خطبه در منابع حدیثی پرداخته شده است.
در این فصل بعد از متن عربی خطبه امام حسین(ع) در منی، نگاهی اجمالی به محتوا و چگونگی نقل این خطبه در منابع حدیثی پرداخته شده است. مولف نکات مربوط به خطبه را در ۱) انحراف از ولایت ۲) اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ۳) خودباختگان تاریخ می‌داند و هر کدام را مفصل توضیح داده است. در پایان این بخش به انقلاب اسلامی ایران اشاره شده و آن را پاسخی به خطبه‌های امام حسین (ع) می داند.
 
یکی از خطبه‌های مهم امام حسین (ع) خطبه‌ای است که آن حضرت در سال ۵۸ هجری یعنی دو سال قبل از مرگ معاویه برای امت اسلامی خواند. شامل سه بخش است که بخش اول حاوی فضایل حضرت علی (ع) و خاندان عصمت، بخش دوم دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و بخش سوم وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران است.
 
هریک از محدثان و محققان به نقل بخشی از خطبه طبق روال و محدثان از جمله علامه مجلسی فیض کاشانی امام خمینی و... پرداخته‌شده است.
 
مولف انگیزه ایراد این خطبه از سوی امام حسین (ع) را در تضییع حقوق اهل‌بیت، و ظلم و ستمی که به پیروان حضرت علی (ع) وارد شده می‌داند و آن را در چندین بخشنامه از زبان مورخانی همچون سلیم بن قیس ارائه داده است.
 
و در ادامه آن نکات مربوط به خطبه را در ۱) انحراف از ولایت ۲) اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ۳) خودباختگان تاریخ میداند و هر کدام را مفصل توضیح داده است.
 
در پایان این بخش به انقلاب اسلامی ایران اشاره شده و آن را پاسخی به خطبه امام حسین (ع) می داند.


== قسمت‌هایی از کتاب ==
== قسمت‌هایی از کتاب ==
یکی از سپاهیان «حر» به نام «علی بن طعان محاربی» گوید من در اثر تشنگی و خستگی شدید پس از همه سربازان و پشت سر سپاهیانم توانستم به منطقه «شراف» و محل اردوی سپاه وارد گردد در آن هنگام چون همه یاران حسین (ع) سرگرم سیراب نمودن لشکریان بودند کسی به من توجه ننمود در این موقع مرد خوش‌خو و خوش‌قیافه‌ای از کنار خیمه ها متوجه من گردیده بود و سپس معلوم شد که خود حسین بن علی (ع) است، به یاری هم شتاب و در حالی که مشک آبی با خود حمل می کرد خود را به من رسانید و گفت شترت را بخوابان ... در اثر تشنگی شدید و دستپاچگی آب به سر و صورتم می‌ریخت و نمی‌توانستم به راحتی استفاده کنم امام مشک را به دست گرفته بود با دست دیگرش دهانه آن را گرفت تا توانستم بدون زحمت و به راحتی سیراب گردم. (ص ۱۰۰)
یکی از سپاهیان حر به نام علی بن طعان محاربی گوید من در اثر تشنگی و خستگی شدید پس از همه سربازان و پشت سر سپاهیانم توانستم به منطقه «شراف» و محل اردوی سپاه وارد شم. در آن هنگام چون همه یاران حسین(ع) سرگرم سیراب نمودن لشکریان بودند کسی به من توجه ننمود. در این موقع مردی خوش‌خو و خوش‌قیافه‌ از کنار خیمه‌ها متوجه من گردید. سپس معلوم شد که خود حسین بن علی (ع) است. او به یاری من شتاب و در حالی که مشک آبی با خود حمل می‌کرد خود را به من رسانید و گفت شترت را بخوابان. در اثر تشنگی شدید و دستپاچگی آب به سر و صورتم می‌ریخت و نمی‌توانستم به راحتی استفاده کنم امام مشک را به دست گرفته بود با دست دیگرش دهانه آن را گرفت تا توانستم بدون زحمت و به راحتی سیراب گردم. (ص ۱۰۰)


== منبع ==
== منبع ==