علی اصغر فقیهی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''علی اصغر فقیهی''' نویسنده، تاریخ پژوه و معلم ایرانی است.
'''علی اصغر فقیهی''' نویسنده، تاریخ پژوه و معلم ایرانی است.


== زندگینامه ==
==زندگینامه==
علی اصغر فقیهی در سال  1336ه. ق برابر با  1292ه.ش در خانواده‏‌ای روحانی در قم زاده شد. پدر او مرحوم شیخ ابوالحسن فقیهی از مدرسان حوزه‏ علمیه‏ قم و از شاگردان مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری بود.
علی اصغر فقیهی در سال  1336ه. ق برابر با  1292ه.ش در خانواده‏‌ای روحانی در قم زاده شد. پدر او مرحوم شیخ ابوالحسن فقیهی از مدرسان حوزه‏ علمیه‏ قم و از شاگردان مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری بود.


خط ۱۲: خط ۱۲:
هم نشینی و همکاری با مرحوم آیت اللّه شهید بهشتی از دیگر برگ‏های تاریخ زندگانی اوست. پس از تأسیس مدرسه‏ی دین و دانش در قم، این همکاری و همدلی به نهایت خود رسید.  
هم نشینی و همکاری با مرحوم آیت اللّه شهید بهشتی از دیگر برگ‏های تاریخ زندگانی اوست. پس از تأسیس مدرسه‏ی دین و دانش در قم، این همکاری و همدلی به نهایت خود رسید.  


 
== آثار ==
آثار  
 
بیشترین شهرت استاد فقیهی شاید در همین زمینه‏ی ادبیات باشد. گفتنی است، یکی از قدیمی‏ترین کتاب‏های دستور در زمینه‏ی املاء و انشاء نیز تألیف این استاد ادبیات می‏‌باشد. ترجمه‏ متون عربی از جمله نهج البلاغه که اولین بار در سال  1374به چاپ رسید.  
بیشترین شهرت استاد فقیهی شاید در همین زمینه‏ی ادبیات باشد. گفتنی است، یکی از قدیمی‏ترین کتاب‏های دستور در زمینه‏ی املاء و انشاء نیز تألیف این استاد ادبیات می‏‌باشد. ترجمه‏ متون عربی از جمله نهج البلاغه که اولین بار در سال  1374به چاپ رسید.  


خط ۲۳: خط ۲۱:
از دیگر آثار وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
از دیگر آثار وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:


* تاریخ و عقاید وهابیان
*تاریخ و عقاید وهابیان
* تاریخ اسلام و جغرافیای کشورهای اسلامی
*تاریخ اسلام و جغرافیای کشورهای اسلامی
* حج، آنطور که من رفتم
*حج، آنطور که من رفتم
* عضدالدوله‏ی دیلمی
*عضدالدوله‏ی دیلمی
* تاریخ مذهبی قم
*تاریخ مذهبی قم
* تاریخ آل بویه  
*تاریخ آل بویه


=== تاریخچه‏ عزاداری حضرت امام حسین (ع) ===
==دیدگاه در مورد تاریخچه‏ عزاداری حضرت امام حسین (ع)==
دراین مورد، کتابهای بسیاری با عنوان «[[مقتل]]» وجود دارد و هر اثر مکتوبی درباره‏ واقعه‏ [[کربلا]] را شامل می‏‌شود. به همین جهت هم هست که نویسندگان بسیاری از این «مقاتل»، شیعه نیستند. البته همیشه عنوان «مقتل» را به همراه ندارد، ولی درباره‏ واقعه‏ کربلاست. از جمله ی آثار ارزشمندی که به واقعه‏ کربلا پرداخته، می‏توان به «مقاتل الطالبین» ابوالفرج اصفهانی - که کتابی فوق العاده جالب است - و نیز «تاریخ طبری» اشاره کرد.  
دراین مورد، کتابهای بسیاری با عنوان «[[مقتل]]» وجود دارد و هر اثر مکتوبی درباره‏ واقعه‏ [[کربلا]] را شامل می‏‌شود. به همین جهت هم هست که نویسندگان بسیاری از این «مقاتل»، شیعه نیستند. البته همیشه عنوان «مقتل» را به همراه ندارد، ولی درباره‏ واقعه‏ کربلاست. از جمله ی آثار ارزشمندی که به واقعه‏ کربلا پرداخته، می‏توان به «مقاتل الطالبین» ابوالفرج اصفهانی - که کتابی فوق العاده جالب است - و نیز «تاریخ طبری» اشاره کرد.  


در مورد [[عزاداری]] باید عرض کنم که، تا اوایل قرن چهارم، روش معمول و مرسوم این بود که عده‏ای از شیعیان، جمع می‏شدند، شعر می‏خواندند و گریه می‏کردند؛ امّا در اوایل قرن چهار، جمعیتی پیدا شدند به نام «سلفیه» - که بنیانگذار همین وهابیت هستند - بنده در کتاب وهابیان مفصلا در این باره نوشته‌‏ام... گروهی از علمای اینان، که شعبه‌‏ای از حنبلی‏ها هستند، مدعی شدند که «بدعت» زیاد شده و ما باید این بدعت‌ها را از بین ببریم و برای این کار هم باید به زمان سَلَف صالح باز گردیم. از نظر اینها، سلف صالح، یعنی صحابه‏ پیغمبر و تابعین. به هرحال، یکی از اعتقادات سلفیه این بود که عزاداری برای [[حسین بن على (ع)|حضرت امام حسین (ع)]] درست نیست. همین طور، زیارت قبر حضرت امام حسین (ع). به طور کلی اینها معتقدند که اصلا سفربه منظور زیارت - مگر زیارت سه مسجد - درست نیست.  
در مورد [[عزاداری]] باید عرض کنم که، تا اوایل قرن چهارم، روش معمول و مرسوم این بود که عده‏ای از شیعیان، جمع می‏شدند، شعر می‏خواندند و گریه می‏کردند؛ امّا در اوایل قرن چهار، جمعیتی پیدا شدند به نام «سلفیه» - که بنیانگذار همین وهابیت هستند - بنده در کتاب وهابیان مفصلا در این باره نوشته‌‏ام... گروهی از علمای اینان، که شعبه‌‏ای از حنبلی‏ها هستند، مدعی شدند که «بدعت» زیاد شده و ما باید این بدعت‌ها را از بین ببریم و برای این کار هم باید به زمان سَلَف صالح باز گردیم. از نظر اینها، سلف صالح، یعنی صحابه‏ پیغمبر و تابعین. به هرحال، یکی از اعتقادات سلفیه این بود که عزاداری برای [[حسین بن على (ع)|حضرت امام حسین (ع)]] درست نیست. همین طور، زیارت قبر حضرت امام حسین (ع). به طور کلی اینها معتقدند که اصلا سفربه منظور زیارت - مگر زیارت سه مسجد - درست نیست.  


یکی از علمای حنبلی که در رأس سلفیه آن روز قرار داشت، ابومحمّد بربهاری اشت که شرح حال و افکاری و آرای او را بنده در کتاب وهابیان آورده‏ام. این شخص، نخستین کسی است که عقاید سلفیه را جامه‏ عمل پوشاند. وی که نه برای حضرت امام حسین (ع) عزاداری می‏کرد و نه برای زیارت قبر حضرت می‏رفت، به افرادش دستور داده بود که هر کجا و در هر راهی که به زوّار حضرت امام حسین (ع) برخورد کردند، آنها را بکشند. همین طور هر کس را که برای امام [[نوحه|نوحه‌]]<nowiki/>گری کند از میان بردارند. به این سبب در آن ایام هیچ کس نه جرأت رفتن به زیارت قبر امام را داشت و نه شهامت نوحه‌گری را، و اگر هم کسی می‏خواست به این امور دست بزند، در نهایت اختفا آن را انجام می‏داد. امّا هنگامی که آل‌بویه بر سریر قدرت، تکیه زدند - به ویژه در زمان عضدالدوله - مردم، دسته جمعی در کوچه‏‌ها حرکت می‌‏کردند و نوحه می‏‌خواندند و سینه می‏زدند و به احتمال بسیار زیاد، شبیه واقعه‏ روز [[عاشورا]] را هم درست می‏‌کردند. ولی چون در این زمان در بغداد، اکثریت غالب با اهل تسنن بود، دائما نزاع و اختلاف پیش می‌‏آمد و غالبا در هر عاشورا، گروهی زخمی و کشته می‏شدند. گاهی اوقات به دستور خلفا، برای جلوگیری از نزاع و کشتار، از انجام مراسم عزاداری ممانعت به عمل می‏‌آمد، لیکن شیعیان عموما کارشان را انجام می‌‏دادند و از خطر هم بیم و هراسی نداشتند؛ که این امر از ویژگی‏‌های شیعیان است.  
یکی از علمای حنبلی که در رأس سلفیه آن روز قرار داشت، ابومحمّد بربهاری اشت که شرح حال و افکاری و آرای او را بنده در کتاب وهابیان آورده‏ام. این شخص، نخستین کسی است که عقاید سلفیه را جامه‏ عمل پوشاند. وی که نه برای حضرت امام حسین (ع) عزاداری می‏کرد و نه برای زیارت قبر حضرت می‏رفت، به افرادش دستور داده بود که هر کجا و در هر راهی که به زوّار حضرت امام حسین (ع) برخورد کردند، آنها را بکشند. همین طور هر کس را که برای امام [[نوحه|نوحه‌]]<nowiki/>گری کند از میان بردارند. به این سبب در آن ایام هیچ کس نه جرأت رفتن به زیارت قبر امام را داشت و نه شهامت نوحه‌گری را، و اگر هم کسی می‏خواست به این امور دست بزند، در نهایت اختفا آن را انجام می‏داد. امّا هنگامی که آل‌بویه بر سریر قدرت، تکیه زدند - به ویژه در زمان عضدالدوله - مردم، دسته جمعی در کوچه‏‌ها حرکت می‌‏کردند و نوحه می‏‌خواندند و سینه می‏زدند و به احتمال بسیار زیاد، شبیه واقعه‏ روز [[عاشورا]] را هم درست می‏‌کردند. ولی چون در این زمان در بغداد، اکثریت غالب با اهل تسنن بود، دائما نزاع و اختلاف پیش می‌‏آمد و غالبا در هر عاشورا، گروهی زخمی و کشته می‏شدند. گاهی اوقات به دستور خلفا، برای جلوگیری از نزاع و کشتار، از انجام مراسم عزاداری ممانعت به عمل می‏‌آمد، لیکن شیعیان عموما کارشان را انجام می‌‏دادند و از خطر هم بیم و هراسی نداشتند؛ که این امر از ویژگی‏‌های شیعیان است.


به هر صورت، مسلم است که قبل از آل بویه، عزاداری وجود داشته. ولی علنی نبوده و در اختفا صورت می‏گرفته است. بعدها ملاحسین واعظ کاشفی- صاحب «فتوت نامه‏ سلطانی» که از نویسندگان کثیر التألیف است و در بسیاری از رشته‌‏ها کتاب دارد- «[[روضه الشهداء|روضة الشهدا]]» را نوشت که اثری است بسیار جگرسوز و اشعار آن هم به صورت نوحه و مناسب عزاداری است. این کتاب در آن ایام، علنی بوده؛ از این رو معلوم می‏شود موانعی که قبلا در این زمینه وجود داشته، به هنگام حکومت آل بویه از میان رفته بوده است.
به هر صورت، مسلم است که قبل از آل بویه، عزاداری وجود داشته. ولی علنی نبوده و در اختفا صورت می‏گرفته است. بعدها ملاحسین واعظ کاشفی- صاحب «فتوت نامه‏ سلطانی» که از نویسندگان کثیر التألیف است و در بسیاری از رشته‌‏ها کتاب دارد- «[[روضه الشهداء|روضة الشهدا]]» را نوشت که اثری است بسیار جگرسوز و اشعار آن هم به صورت نوحه و مناسب عزاداری است. این کتاب در آن ایام، علنی بوده؛ از این رو معلوم می‏شود موانعی که قبلا در این زمینه وجود داشته، به هنگام حکومت آل بویه از میان رفته بوده است.
خط ۴۵: خط ۴۳:
==منبع==
==منبع==


* درباره «او [[هیئت|هیئتی]] بود: توضیح المسائل نوشت»، خیمه، شماره 9، آذر 1382، ص 44 - 47.
*درباره «او [[هیئت|هیئتی]] بود: توضیح المسائل نوشت»، خیمه، شماره 9، آذر 1382، ص 44 - 47.


[[رده:افراد]]
[[رده:افراد]]
[[رده:پژوهشگران]]
[[رده:پژوهشگران]]