پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «سید جعفر شهیدی. چاپ بیست و یکم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 216.1377 ص، رقعی...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سید جعفر شهیدی. چاپ بیست و یکم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 216.1377 ص، رقعی. 7
سید جعفر شهیدی. چاپ بیست و یکم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 216.1377 ص، رقعی.  
کتابی تحلیلی و خوشخوان دربارهٔ قیام امام حسین - ع - است و تاریخ پایان نگارش آن، اسفند 1357 (1399 ق). نویسنده در این کتاب کمتر عهده دار تاریخنگاری شده، بلکه بیشتر به تحلیل تاریخ پرداخته و کوشیده است علل رویداد عاشورا را تحلیل کند. وی در آغاز کتاب میگوید: «مقصود من از نوشتن این یادداشتها مقتلنویسی، تبلیغ مذهبی و حتی نوشتن تاریخ نیست. من به هنگام گردآوری اسناد و طبقه بندی آن کوشیدهام تا خود بدانم آنچه رخ داد چرا رخ داد.... برای آنکه پاسخ درست را بیابم، دین و معتقدات خود را نادیده گرفته ام. روایات و داستانهای ضد و نقیضی بیش از یک قرن را کنار هم گذاشته ام و از میان همه، آن را نوشته ام که گذشته از تاریخ درست، شرایط اقلیمی، دینی، اقتصادی و اجتماعی نیز آن را تأیید می کند. من در این کتاب از زاویه ای بدین حادثه نگریستهام که در گذشته کمتر بدان توجه کردهاند» (ص 7-8). در این کتاب یک پرسش مهم مطرح شده است که چرا پس از پنجاه سال از درگذشت رسول خدا - ص - فرزند او را کشتند و با اصحاب و خانوادهاش چنان کردند؟ تفصیل این پرسش، که عنوان اصلی کتاب نیز بدان اشاره دارد، چنین است: «چه شد که اجتماع
 
مسلمانان آن روز، در مقابل این حادثه عاشورا ] تا آن حد خونسردی و بیاعتنایی نشان داد؟ چرا مردم این سرزمینهای پهناور و پرجمعیت حالت تماشاگر صحنه را به خود گرفتند؟ چه شد که پس از گذشت نیم قرن آن اندازه از فقه اسلام و احکام دین بی اطلاع ماندند که ندانستند چگونه منکری می کنند و چه ننگی دامنگیرشان می شود؟... چرا قتل نفس به ناحق در دیدهٔ آنان بی مقدار گردید؟» (ص 15). در حدود نیمی از کتاب، از فصل اول تا سیزدهم (تا صفحهٔ 111)، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، پاسخ به پرسشهای فوق است. به نظر نویسنده، علل واقعهٔ عاشورای سال 61 را باید در سالهای پیش از آن جستجو کرد؛ یعنی در دوران خلفای پس از پیامبر (بجز امیرالمؤمنین)، و حتی پیش از تولد پیامبر، با گذشت پنجاه سال از درگذشت آن حضرت، «عرب به جاهلیت دیرین خود برگشت» (ص 177 و «از یک سو برادری اسلامی فراموش شد و از سوی دیگر خشم و انتقامجویی... به کینه توزی و خونخواهی قبیلهای تبدیل گشت» (ص 45). مضافاً اینکه در این پنجاه سال، «همچشمی بنی امیه با بنی هاشم و کینه ای که فرزندان عبدشمس، پیش از اسلام، از پسر عموهای خود در دل داشتند»، زنده شده (ص 76) و «رغبت به مال اندوزی»، جامعه را فاسد کرده بود (ص 61). مختصر اینکه انحطاط جامعه پس از درگذشت پیامبر، بویژه در دوران خلافت معاویه، کینهٔ بنی امیه از بنی هاشم، درگذشت اصحاب پیامبر و ظهور طبقه ای که در عهد معاویه وارد اجتماع شده بودند و او را خلیفه و الگو می دانستند، از علل رویداد عاشورا بود. انا نویسنده آنقدر بر اختلاف بنی امیه و بنی هاشم تأکید کرده است که شاید بعضی چنین گمان کنند که عاشورا محصول اختلاف قبیلگی بود. از سی فصل کتاب، فصل اول تا دوازدهم در بارهٔ رویدادهای پیش از مرگ معاویهد بررسی علل رویداد عاشورا و چگونگی افکار و اخلاق مردم است. فصل سیزدهم خانه و نتیجهٔ فصلهای گذشته است و فصل چهاردهم تا پایان کتاب، به قیام امام حسین ح اختصاص دارد. کتاب حاضر با عنوان بعد خمسین سنة : تحقیق تاریخی فی کیفیة تکوین واقعة کربلا ترج منتشر شده است (تهران، 1367)، همچنین خلاصه ای از آن با عنوان نام حسین(ع) عنوان روی جلد: خلاصهٔ قیام حسین (ع)) به چاپ رسیده است (چاپ اول: تهران، دفخر فرهنگ اسلامی، 1376).
 
کتابی تحلیلی و خوشخوان دربارهٔ قیام امام حسین -ع- است و تاریخ پایان نگارش آن، اسفند 1357 (1399 ق). نویسنده در این کتاب کمتر عهده‌دار تاریخ‌نگاری شده، بلکه بیشتر به تحلیل تاریخ پرداخته و کوشیده است علل رویداد عاشورا را تحلیل کند. وی در آغاز کتاب می‌گوید: «مقصود من از نوشتن این یادداشت‌ها مقتل‌نویسی، تبلیغ مذهبی و حتی نوشتن تاریخ نیست. من به هنگام گردآوری اسناد و طبقه‌بندی آن کوشیده‌ام تا خود بدانم آنچه رخ داد چرا رخ داد.... برای آنکه پاسخ درست را بیابم، دین و معتقدات خود را نادیده گرفته‌ام. روایات و داستان‌های ضد و نقیضی بیش از یک قرن را کنار هم گذاشته‌ام و از میان همه، آن را نوشته‌ام که گذشته از تاریخ درست، شرایط اقلیمی، دینی، اقتصادی و اجتماعی نیز آن را تأیید می‌کند. من در این کتاب از زاویه‌ای بدین حادثه نگریسته‌ام که در گذشته کمتر بدان توجه کرده‌اند» (ص 7-8).  
 
 
در این کتاب یک پرسش مهم مطرح شده است که چرا پس از پنجاه سال از درگذشت رسول خدا -ص- فرزند او را کشتند و با اصحاب و خانواده‌اش چنان کردند؟ تفصیل این پرسش، که عنوان اصلی کتاب نیز بدان اشاره دارد، چنین است: «چه شد که اجتماع مسلمانان آن روز، در مقابل این حادثه [عاشورا] تا آن حد خونسردی و بی‌اعتنایی نشان داد؟ چرا مردم این سرزمین‌های پهناور و پرجمعیت حالت تماشاگر صحنه را به خود گرفتند؟ چه شد که پس از گذشت نیم قرن آن اندازه از فقه اسلام و احکام دین بی‌اطلاع ماندند که ندانستند چگونه منکری می‌کنند و چه ننگی دامنگیرشان می‌شود؟... چرا قتل نفس به ناحق در دیدهٔ آنان بی‌مقدار گردید؟» (ص 15). در حدود نیمی از کتاب، از فصل اول تا سیزدهم (تا صفحهٔ 111)، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، پاسخ به پرسش‌های فوق است.  
 
 
به نظر نویسنده، علل واقعهٔ عاشورای سال 61 را باید در سال‌های پیش از آن جستجو کرد؛ یعنی در دوران خلفای پس از پیامبر (به جزء امیرالمؤمنین)، و حتی پیش از تولد پیامبر، با گذشت پنجاه سال از درگذشت آن حضرت، «عرب به جاهلیت دیرین خود برگشت» (ص 77) و «از یک‌سو برادری اسلامی فراموش شد و از سوی دیگر خشم و انتقام‌جویی... به کینه‌توزی و خون‌خواهی قبیله‌ای تبدیل گشت» (ص 45). مضافاً اینکه در این پنجاه سال، «هم‌چشمی بنی‌امیه با بنی‌هاشم و کینه‌ای که فرزندان عبدشمس، پیش از اسلام، از پسر عموهای خود در دل داشتند»، زنده شده (ص 76) و «رغبت به مال‌اندوزی»، جامعه را فاسد کرده بود (ص 61).  
 
 
مختصر اینکه انحطاط جامعه پس از درگذشت پیامبر، به ویژه در دوران خلافت معاویه، کینهٔ بنی‌امیه از بنی‌هاشم، درگذشت اصحاب پیامبر و ظهور طبقه‌ای که در عهد معاویه وارد اجتماع شده بودند و او را خلیفه و الگو می‌دانستند، از علل رویداد عاشورا بود. اما نویسنده آنقدر بر اختلاف بنی‌امیه و بنی‌هاشم تأکید کرده است که شاید بعضی چنین گمان کنند که عاشورا محصول اختلاف قبیلگی بود.  
 
 
از سی فصل کتاب، فصل اول تا دوازدهم دربارهٔ رویدادهای پیش از مرگ معاویه و بررسی علل رویداد عاشورا و چگونگی افکار و اخلاق مردم است. فصل سیزدهم خانه و نتیجهٔ فصل‌های گذشته است و فصل چهاردهم تا پایان کتاب، به قیام امام حسین -ع- اختصاص دارد.  
 
 
کتاب حاضر با عنوان بعد خمسین سنة : تحقیق تاریخی فی کیفیة تکوین واقعة کربلا ترجمه و منتشر شده است (تهران، 1367)، همچنین خلاصه‌ای از آن با عنوان نام حسین (ع) (عنوان روی جلد: خلاصهٔ قیام حسین (ع)) به چاپ رسیده است (چاپ اول: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376).  





نسخهٔ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۰

سید جعفر شهیدی. چاپ بیست و یکم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 216.1377 ص، رقعی.


کتابی تحلیلی و خوشخوان دربارهٔ قیام امام حسین -ع- است و تاریخ پایان نگارش آن، اسفند 1357 (1399 ق). نویسنده در این کتاب کمتر عهده‌دار تاریخ‌نگاری شده، بلکه بیشتر به تحلیل تاریخ پرداخته و کوشیده است علل رویداد عاشورا را تحلیل کند. وی در آغاز کتاب می‌گوید: «مقصود من از نوشتن این یادداشت‌ها مقتل‌نویسی، تبلیغ مذهبی و حتی نوشتن تاریخ نیست. من به هنگام گردآوری اسناد و طبقه‌بندی آن کوشیده‌ام تا خود بدانم آنچه رخ داد چرا رخ داد.... برای آنکه پاسخ درست را بیابم، دین و معتقدات خود را نادیده گرفته‌ام. روایات و داستان‌های ضد و نقیضی بیش از یک قرن را کنار هم گذاشته‌ام و از میان همه، آن را نوشته‌ام که گذشته از تاریخ درست، شرایط اقلیمی، دینی، اقتصادی و اجتماعی نیز آن را تأیید می‌کند. من در این کتاب از زاویه‌ای بدین حادثه نگریسته‌ام که در گذشته کمتر بدان توجه کرده‌اند» (ص 7-8).


در این کتاب یک پرسش مهم مطرح شده است که چرا پس از پنجاه سال از درگذشت رسول خدا -ص- فرزند او را کشتند و با اصحاب و خانواده‌اش چنان کردند؟ تفصیل این پرسش، که عنوان اصلی کتاب نیز بدان اشاره دارد، چنین است: «چه شد که اجتماع مسلمانان آن روز، در مقابل این حادثه [عاشورا] تا آن حد خونسردی و بی‌اعتنایی نشان داد؟ چرا مردم این سرزمین‌های پهناور و پرجمعیت حالت تماشاگر صحنه را به خود گرفتند؟ چه شد که پس از گذشت نیم قرن آن اندازه از فقه اسلام و احکام دین بی‌اطلاع ماندند که ندانستند چگونه منکری می‌کنند و چه ننگی دامنگیرشان می‌شود؟... چرا قتل نفس به ناحق در دیدهٔ آنان بی‌مقدار گردید؟» (ص 15). در حدود نیمی از کتاب، از فصل اول تا سیزدهم (تا صفحهٔ 111)، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، پاسخ به پرسش‌های فوق است.


به نظر نویسنده، علل واقعهٔ عاشورای سال 61 را باید در سال‌های پیش از آن جستجو کرد؛ یعنی در دوران خلفای پس از پیامبر (به جزء امیرالمؤمنین)، و حتی پیش از تولد پیامبر، با گذشت پنجاه سال از درگذشت آن حضرت، «عرب به جاهلیت دیرین خود برگشت» (ص 77) و «از یک‌سو برادری اسلامی فراموش شد و از سوی دیگر خشم و انتقام‌جویی... به کینه‌توزی و خون‌خواهی قبیله‌ای تبدیل گشت» (ص 45). مضافاً اینکه در این پنجاه سال، «هم‌چشمی بنی‌امیه با بنی‌هاشم و کینه‌ای که فرزندان عبدشمس، پیش از اسلام، از پسر عموهای خود در دل داشتند»، زنده شده (ص 76) و «رغبت به مال‌اندوزی»، جامعه را فاسد کرده بود (ص 61).


مختصر اینکه انحطاط جامعه پس از درگذشت پیامبر، به ویژه در دوران خلافت معاویه، کینهٔ بنی‌امیه از بنی‌هاشم، درگذشت اصحاب پیامبر و ظهور طبقه‌ای که در عهد معاویه وارد اجتماع شده بودند و او را خلیفه و الگو می‌دانستند، از علل رویداد عاشورا بود. اما نویسنده آنقدر بر اختلاف بنی‌امیه و بنی‌هاشم تأکید کرده است که شاید بعضی چنین گمان کنند که عاشورا محصول اختلاف قبیلگی بود.


از سی فصل کتاب، فصل اول تا دوازدهم دربارهٔ رویدادهای پیش از مرگ معاویه و بررسی علل رویداد عاشورا و چگونگی افکار و اخلاق مردم است. فصل سیزدهم خانه و نتیجهٔ فصل‌های گذشته است و فصل چهاردهم تا پایان کتاب، به قیام امام حسین -ع- اختصاص دارد.


کتاب حاضر با عنوان بعد خمسین سنة : تحقیق تاریخی فی کیفیة تکوین واقعة کربلا ترجمه و منتشر شده است (تهران، 1367)، همچنین خلاصه‌ای از آن با عنوان نام حسین (ع) (عنوان روی جلد: خلاصهٔ قیام حسین (ع)) به چاپ رسیده است (چاپ اول: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376).



منابع

کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه‌السلام، محمد اسفندیاری، ص 163-164.

پی نوشت