پرده خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۴: خط ۳۴:
<gallery widths="300px" heights="300px" perrow="4">
<gallery widths="300px" heights="300px" perrow="4">
پرونده:Morshed-Mirza ali khandan 01.png|بندانگشتی|میرزا علی خندان
پرونده:Morshed-Mirza ali khandan 01.png|بندانگشتی|میرزا علی خندان
پرونده:Morshed-Akbar dabbaghiyan Isfahani 3.jpg|بندانگشتی|اکبر دباغیان اصفهانی
پرونده:Morshed-Naghi sabbaq hamedani 1.png|بندانگشتی|نقی صباغ همدانی
پرونده:Morshed-Soleiman heidari 7.jpg|بندانگشتی|سلیمان حیدری
پرونده:Morshed-Soleiman heidari 7.jpg|بندانگشتی|سلیمان حیدری
پرونده:Morshed-Mirza ali shafai 9.jpg|بندانگشتی|میرزا علی شفائی
پرونده:Morshed-Mirza ali shafai 9.jpg|بندانگشتی|میرزا علی شفائی
پرونده:Morshed-Naghi sabbaq hamedani 1.png|بندانگشتی|نقی صباغ همدانی
پرونده:Morshed-Akbar dabbaghiyan Isfahani 3.jpg|بندانگشتی|اکبر دباغیان اصفهانی
پرونده:Morshed-Qasem hemmati moqadam 6.jpg|بندانگشتی|قاسم همتی مقدم
پرونده:Morshed-Qasem hemmati moqadam 6.jpg|بندانگشتی|قاسم همتی مقدم
</gallery>
</gallery>

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۷

پرده خوانی، هنری از هنرهای نمایشی عامه که به نقل واقعه ‌های مذهبی، به ویژه واقعه عاشورا از روی تصاویر نقاشی شده روی پرده اختصاص دارد. در پرده خوانی نقالی که «پرده خوان» نامیده‌ می‌‎شود، با بیانی رسا و آهنگین داستان واقعه ‌های مجالس پرده را شرح‌ می‌‎دهد. پرده خوانی از جمله هنرهای معرکه گیری و ترکیبی از فنون قصه گویی و نقالی (ه م) است. پرده خوانی را شمایل گردانی (ه م)، پرده داری و پرده گردانی نیز‌ می‌‎گویند.[۱] «صورت خوانی» را بخشی از پرده خوانی[۲] ریا با پرده خوانی یکی دانسته‌اند.[۳]

پرده

از مشهورترین پرده‌های مذهبی، پرده‌های درویشی است که معمولا از جنس کرباس و همچون طومار است که در حدود 3 یا 4 متر طول و یک و نیم تا دو متر عرض دارد.[۴] روی این پرده‌ها که پرده‌های نقل خوانده‌ می‌‎شوند، مجالسی از وقایع زندگانی پیامبر (ص) و برخی غزوات ایشان و حضرت علی (ع)، حوادث زندگانی ائمه و وقایع کربلا، صحنه‌هایی از بهشت و جهنم و برخی واقعه‌های برگرفته از قصص و احادیث و باورهای عامه درباره روز قیامت و کیفر و پاداش گناهکاران و مؤمنان به تصویر در آمده‌اند. در کنار این تصاویر نقش‌هایی هم به منظور تنبه و آگاهی شنوندگان و تماشاگران از معجزات و کرامات ائمه، مانند داستان جوانمرد قصاب و عاق والدین نقاشی شده است.[۵] تصاویر مجالس فشرده و در کنار یکدیگر قرار دارند و از نظر موضوع کم و بیش به یکدیگر مرتبط‌اند. هر پرده شامل مجالس متعددی است که برخی از آنها 72 مجلس اصلی و فرعی دارند که نمودار 72 تن یاران امام حسین (ع) در کربلاست.[۶]

در ایام سوگواری، در مساجد یا مجالس روضه خوانی پرده‌هایی نصب‌ می‌‎کردند که وقایع عاشورا را نشان‌ می‌‎داد و روضه خوانان گاهی به تصاویر وقایع عاشورا بر روی پرده اشاره‌ می‌‎کردند.[۷]

شخصیت‌های هر یک از مجالس پرده براساس نقشی که در روایات مذهبی یا افسانه‌ای داشته‌اند، به طور متفاوت به تصویر کشیده شده‌اند. چهره اولیا و معصومین، به ویژه حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت امام حسین (ع) و شاهزاده علی اکبر، زیبا و متناسب و اندامشان بزرگتر از دیگران است و غالبا در مرکز پرده قرار دارد[۸] و چهره أشقیا، به ویژه مارد ابن سُدیف، بزرگ، زشت، خشن، ستیزه جو و بی شرم است. چهره معصومین گاه با نقاب و گاه در هاله‌ای از نور قرار دارد[۹] و یا هاله‌ای از نور آن را مشخص‌ می‌‎کند.[۱۰] چهره زنان کربلا گاهی محو و گاهی زیر پوشش پنهان است. اشخاص و وقایع هر مجلس با چند کلمه و یا جمله‌ای کوتاه روی پرده معرفی شده‌اند.[۱۱] نقاشان این پرده‌ها با بهره گیری از باورهای عامه، از یک سو و نقش و رنگ‌ها از سوی دیگر، تضاد میان اولیا و اشقیا را نشان‌ می‌‎دادند. مثلا رنگ سبز را به نشانه تقدس، و رنگ سرخ را به علامت ستمگری به کار‌ می‌‎بردند و از درختان و حیوانات همچون نمادهایی استفاده‌ می‌‎کردند.

نقاشی پرده‌های مذهبی بخش مهمی از نقاشی‌های سبک هنر عامه است که به ویژه در اواخر عصر قاجار در قهوه خانه‌های شهرهای بزرگ رونقی یافته و به «نقاشی قهوه خانه» معروف شد.[۱۲] چون موضوع این نقاشی‌ها عمدتا مذهبی بود و به شهادت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا ارتباط داشت، پیترسن[۱۳] اصطلاح «نقاشی کربلا» را برای این نوع نقاشی مناسب تر‌ می‌‎داند. از استادان نقاشی که پرده درویشی‌ می‌‎کشیدند، محمد مدبر و حسین همدانی شهرت بیشتری داشتند.[۱۴]

پیشینه

با توجه به ارتباط این هنر تصویرگری با اسطوره‌ها و برخورداری آن از ارزش‌های مذهبی و فراطبیعی و نیز با عنایت به نقوش سفالینه‌ها و پرده‌های اساطیری در سوگ سیاوش، برخی سابقه این نوع نقاشی را به دوره پیش از تاریخ‌ می‌‎رسانند. برخی هم با توجه به نقاشی‌های مانی[۱۵] که نشانه تفکرات و اعتقادات مذهبی است، قدمت آن را به زمان مانی‌ می‌‎رسانند.[۱۶] به هر حال، به تصویر در آوردن وقایع و رخدادهای تاریخی-مذهبی مربوط به کربلا احتمالا از اواخر حکومت آل بویه[۱۷] در ایران معمول گردیده است.[۱۸] در عصر صفوی به سبب رسمی شدن مذهب تشیع و توجه خاص به سوگنامه‌ها، نقاشی‌های مذهبی رونق و تحول یافت و به صورت شمایل نگاری بر روی پرده، دیوار، شیشه و کتاب درآمد. این هنر بر پایه روایت‌های افسانه‌ای و تاریخی برگرفته از کلام نقالان مذهبی، مداحان و تعزیه خوانان، بهره گیری از تخیل و احساس هنری تصویرگران آنها و باورهای عامه شکل گرفت (پیترسن، نیز بلوکباشی، قهوه خانه‌ها، همانجاها)، برخی از پژوهشگران درخشندگی این هنر را تا حدی متأثر از هنر نقاشان اروپایی در سده‌های 16، 17 و 18م‌ می‌‎دانند.[۱۹]

ارتباط پرده خوانی و تعزیه خوانی (ه م) و تأثیر متقابل آنها که هر دو از هنرهای دینی یا قدسی[۲۰] به شمار‌ می‌‎روند، بدیهی به نظر‌ می‌‎رسد. برخی پرده خوانی و شمایل خوانی را هنری مرکب از هنر تجسمی نقاشی و هنر کلامی نقالی و مرتبط با روضه خوانی و تعزیه خوانی[۲۱]، و بعضی دیگر آن را مقدم بر تعزیه و در شکوفایی آن مؤثر‌ می‌‎دانند.[۲۲]

پرده خوان

پرده خوان که او را درویش[۲۳]، پرده گردان[۲۴]، پرده چی[۲۵] و در لرستان تذکره خوان‌ می‌‎نامند[۲۶]، از برخی روایات مذهبی آگاهی دارد و با صوتی خوش و بیانی جذاب و رسا آنها را توصیف‌ می‌‎کند. برخی از پرده خوانان به هنر شمایل نگاری نیز کم و بیش آشنایی داشتند و گروهی از شمایل نگاران خود پرده خوانی‌ می‌‎کردند.[۲۷] پرده خوان با شیوه‌های نمایشی کردن وقایع آشنا بود و در مواقع لازم، برای بیان و شرح واقعه‌ها از اشعار مناسب استفاده‌ می‌‎کرد.[۲۸] پرده خوان که معمولا خود را «سید» معرفی‌ می‌‎کند، شالی سبز به کمر و پارچه‌ای سیاه یا سبز بر سر‌ می‌‎بندد و یا به جای پارچه، کلاهی سیاه یا سبز بر سر‌ می‌‎گذارد.[۲۹] به هنگام پرده خوانی ابتدا طومار را به دیوار نصب، و سپس آن را باز‌ می‌‎کند و آنگاه پارچه سفید روی پرده را کم کم کنار‌ می‌‎زند و با چوب دستی خود که مِطرق یا مِطراق نام دارد[۳۰]، به تصاویر مجالس پرده اشاره، و با بیان مقدمه‌ای کار خود را آغاز‌ می‌‎کند. شماری از پرده خوانان از روی طوماری که در دست دارند، داستان واقعه‌های پرده را‌ می‌‎خوانند.[۳۱]

مراحل کار پرده خوان به ترتیب شامل پیش واقعه خوانی، مناجات و فضائل خوانی، مناقب خوانی، خطبه خوانی و نقل قصه و حدیث است. او در پایان با لحنی سوزناک گریزی به صحرای کربلا‌ می‌‎زند و به نوحه و ندبه‌ می‌‎پردازد.[۳۲] گرچه پرده خوانان با نیت ثواب بردن و ثواب رساندن و تحریک احساسات مذهبی تماشاگران به پرده خوانی‌ می‌‎پردازند، لیکن از راه پرده خوانی کسب معاش نیز‌ می‌‎کنند. از این رو، در پایان هر مجلس پولی به رسم تبرک از مردم دریافت‌ می‌‎کنند.[۳۳]

واعظ کاشفی در فصل ششم فتوت نامه سلطانی در شرح ارباب معرکه، به ارکان معرکه و بایسته‌ها و خصوصیات اهل معرکه اشاره‌ می‌‎کند. او رکن اصلی معرکه را فیض گرفتن و فیض رساندن و قبول دل‌ها ورفع نیاز خود و مضایقه نکردن در رفع نیاز درویشان و مبالغه نکردن در گدایی نوشته است که در مورد پرده خوانان که از جمله معرکه گیران‌اند، نیز صدق‌ می‌‎کند.[۳۴]

برخی از پرده خوانان شاگردی دارند که در مواقع لزوم از او کمک‌ می‌‎گیرند. در میان چهره‌های معروف پرده خوانان از درویش بلبل قزوینی[۳۵]، و مرشد نقی، اهل الیگودرز نام برده‌اند.[۳۶]

خاستگاه ادبیات پرده خوانی بخشی شفاهی است که معمولا از اقوال و روایات نقالان گرفته شده، و بخشی دیگر کتبی و برگرفته از مقتل‌ها و سوگنامه‌هایی مانند روضة الشهدای حسین واعظ کاشفی است.[۳۷]

پرده خوانی در عصر صفوی، با رونق گرفتن نقاشی‌های پرده، متداول شد[۳۸]، اما از سال‌ها قبل از آن مردم در ماه‌های عزاداری، صحنه‌هایی از زندگانی شهدا را که بر روی تابلوهای بزرگی به تصویر در آمده بود، به مراسم عزاداری سیدالشهدا‌ می‌‎بردند.[۳۹]

در عصر قاجار پرده خوانی رونق بیشتری یافت و پرده خوانی و شمایل گردانی به مجموعه آیین‌های مراسم سوگواری افزوده شد و در مکان‌های متبرکی مانند امامزاده‌ها و زیارتگاه‌ها برپا‌ می‌‎شد.[۴۰] رفته رفته در تمام ایام سال پرده خوانان در محل تجمع و گذر مردم، مانند میدان‌ها، چارسوها و سرگذرها برده‌ می‌‎گشودند و پرده خوانی‌ می‌‎کردند.

نگارخانه

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

منابع

پی‌نوشت

  1. بیضایی، نمایش...، 73؛ خلج، 61؛ ملک پور، گزیده.... 135؛ نیز نک: حسن بیگی، 341: شاملو، 384/1 ؛ ناظرزاده، 185.
  2. بیضایی، همان، 74.
  3. غریب‌پور، 55.
  4. سیف، 168؛ حسن بیگی، 342؛ غریب پور، 60.
  5. بیضایی، همان، 73؛ عناصری، 179.
  6. غریب پور، 58.
  7. فقیهی، 290.
  8. سیف، 196؛ عناصری، 200: غریب‌پور، 60.
  9. سیف، همانجا؛ همایونی، 28؛ پیترسن، 119؛ موسوی، 45.
  10. بیضایی، همانجا رهبری، 26؛ خلج، پیترسن، موسوی، ناظرزاده، همانجاها.
  11. همایونی، پیترسن، غریب پور، همانجاها.
  12. پیترسن، 115؛ بلوکباشی، قهوه خانه‌ها...، 97.
  13. همانجا.
  14. سیف، 168، 116.
  15. 215-276م.
  16. حسن بیگی، 340؛ عناصری، 175 : الیاده، 276؛ غریب پور، همانجا.
  17. سده 4 ق.
  18. بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 4.
  19. محجوب، 195-196؛ نیز نک: 65/ER, VII.
  20. غریب پور، 56.
  21. بلوکباشی، «شمایل نگاری»، 7.
  22. بیضایی، نمایش، 74؛ همایونی، همانجا؛ ملک پور، سیر...، 54؛ غریب پور، 64؛ ناظرزاده، 185.
  23. غریب پور، 61؛ موسوی، 45.
  24. شاملو، 380/1 -381.
  25. هدایت، 54.
  26. موسوی، همانجا.
  27. عناصری، 200 ؛ ناظرزاده، همانجا.
  28. شاملو، 381/1.
  29. موسوی، 46؛ شاملو، همانجا.
  30. بیضایی، «نمایش...»، 31؛ عناصری، 174.
  31. رهبری، 46.
  32. عناصری، 178-181.
  33. حسن بیگی، 344؛ غریب پور، 62.
  34. ص 275-300.
  35. غریب پور، 58.
  36. موسوی، همانجا.
  37. غریب پور، 57.
  38. موسوی، 45.
  39. فونتانا، 70.
  40. حسن بیگی، 341۔ 343؛ غریب پور، 56.