۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «علی معلم به سال 1330 ه. ش در دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
آن روز در جام شفق مُل کرد | {{ب| آن روز در جام شفق مُل کرد خورشید|بر خشک چوب نیزهها گُل کرد خورشید }} | ||
شید و شفق را چون صدف در آب | |||
خورشید را بر نیزه؟ آری این چنین | {{ب| شید و شفق را چون صدف در آب دیدم|خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم }} | ||
بر صخره از سیب زنخ، بر میتوان | |||
{{ب| خورشید را بر نیزه؟ آری این چنین است|خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است }} | |||
{{ب| بر صخره از سیب زنخ، بر میتوان دید|خورشید را بر نیزه کمتر میتوان دید }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
در جام من می بیشتر کن ساقی | {{ب| در جام من می بیشتر کن ساقی امشب|با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب }} | ||
بر آبخورد آخر مقدّم | |||
این تازهرویان، کهنه رندان | {{ب| بر آبخورد آخر مقدّم تشنگانند|می ده، حریفانم صبوری میتوانند }} | ||
من صحبت شب تا سحوری کی | |||
تسکین ظلمت، شیر کوران را | {{ب| این تازهرویان، کهنه رندان زمینند|با ناشکیبایان، صبوری را قرینند }} | ||
من زخمهای کهنه دارم، | |||
من زخمدار تیغ قابیلم، برادر!میراث خوار رنج هابیلم، برادر! | {{ب| من صحبت شب تا سحوری کی توانم|من زخم دارم، من صبوری کی توانم }} | ||
یوسف مرا فرزند مادر بود در | |||
از نیل با موسی بیابانگرد | {{ب| تسکین ظلمت، شیر کوران را مبارک|ساقی سلامت این صبوران را مبارک }} | ||
من با محمّد از یتیمی عهد | |||
بر ثور، شب با عنکبوتان | {{ب| من زخمهای کهنه دارم، بیشکیبم|من گرچه اینجا آشیان دارم، غریبم }} | ||
بر ریگ صحرا با ابوذر پویه | |||
تاوان مستی همچو اشتر باز | {{ب| من زخمدار تیغ قابیلم، برادر!|میراث خوار رنج هابیلم، برادر! }} | ||
من تلخی صبر خدا در جام | |||
من زخم خوردم، صبر کردم، دیر | {{ب| یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه|یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه }} | ||
آن روز در جام شفق مل کرد | |||
فریادهای خسته سر بر اوج | {{ب| از نیل با موسی بیابانگرد بودم|بردار، با عیسی شریک درد بودم }} | ||
{{ب| من با محمّد از یتیمی عهد کردم|با عاشقی میثاق خون در مهد کردم }} | |||
{{ب| بر ثور، شب با عنکبوتان میتنیدم|در چاه کوفه وای حیدر میشنیدم }} | |||
{{ب| بر ریگ صحرا با ابوذر پویه کردم|عمّاروش چون ابر و دریا مویه کردم }} | |||
{{ب| تاوان مستی همچو اشتر باز راندم|با میثم از معراجدار آواز خواندم }} | |||
{{ب| من تلخی صبر خدا در جام دارم|صغرای رنج مجتبی در کام دارم }} | |||
{{ب| من زخم خوردم، صبر کردم، دیر کردم|من با حسین از کربلا شبگیر کردم }} | |||
{{ب| آن روز در جام شفق مل کرد خورشید|بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید }} | |||
{{ب| فریادهای خسته سر بر اوج میزد|وادی به وادی خون پاکان موج میزد }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
بیدرد مردم ما خدا، بیدرد | {{ب| بیدرد مردم ما خدا، بیدرد مردم|نامرد مردم ما خدا، نامرد مردم }} | ||
از پا حسین افتاد و ما بر پای | |||
از دست ما بر ریگ صحرا نطع | {{ب| از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم|زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم }} | ||
نوباوهگان مصطفی را سر | |||
در برگریز باغ زهرا برگ | {{ب| از دست ما بر ریگ صحرا نطع <ref> نطع: فرش چرمین.</ref> کردند|دست علمدار خدا را قطع کردند }} | ||
چون بیوهگان ننگ سلامت ماند بر | |||
روزی که در جام شفق مل کرد | {{ب| نوباوهگان مصطفی را سر بریدند|مرغان بستان خدا را سر بریدند }} | ||
{{ب| در برگریز باغ زهرا برگ کردیم|زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم }} | |||
{{ب| چون بیوهگان ننگ سلامت ماند بر ما|تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما }} | |||
{{ب| روزی که در جام شفق مل کرد خورشید|بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید <ref>رجعت سرخ ستاره؛ ص 63- 66.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۵۰: | خط ۷۵: | ||
این فصل را با من بخوان باقی فسانه | {{ب| این فصل را با من بخوان باقی فسانه است|این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است }} | ||
شبگیر غم بود و شبیخون بلا | |||
قابیلیان بر قامت شب | {{ب| شبگیر غم بود و شبیخون بلا بود|هر روز عاشورا و هر جا کربلا بود }} | ||
جان از سکوت سرد شب دلگیر | |||
امیدها در دام حرمان درد | {{ب| قابیلیان بر قامت شب میتنیدند|هابیلیان بوی قیامت میشنیدند }} | ||
دیدم، شبان خفته را تبدار | |||
مردی صفای صحبت آیینه | {{ب| جان از سکوت سرد شب دلگیر میشد|دل در رکاب آرزوها پیر میشد }} | ||
مردی حوادث، پایمال همت | |||
مردی نهان با روح، هم پیمان | {{ب| امیدها در دام حرمان درد میشد|بازار گرم عاشقیها سرد میشد }} | ||
مردی به مردی دشنه بر بیداد | |||
مردی تذرو | {{ب| دیدم، شبان خفته را تبدار دیدم|بر خفتهی شب، شبروی بیدار دیدم }} | ||
کای عالمی آشفته چند آشفتن | |||
ابر و نباریدن چه رنگ است این چه رنگ | {{ب| مردی صفای صحبت آیینه دیده|از روزن شب، شوکت دیرینه دیده }} | ||
یاد احد یاد بزرگیها که | |||
شبگیر ما در روز خیبر یاد | {{ب| مردی حوادث، پایمال همت او|عالم ثناگوی جلال همّت او }} | ||
{{ب| مردی نهان با روح، هم پیمان نشسته|مردی به رنگ نوح در طوفان نشسته }} | |||
{{ب| مردی به مردی دشنه بر بیداد بسته|در خامشیها قامت فریاد بسته }} | |||
{{ب| مردی تذرو <ref>تذرو: قرقاول، نام پرندهای.</ref> کشته را پرواز داده|اسلام را در خامشی آواز داده }} | |||
{{ب| کای عالمی آشفته چند آشفتن تو|گیتی فسرد از فتنه تا کی خفتن تو }} | |||
{{ب| ابر و نباریدن چه رنگ است این چه رنگ است|تیغ و نبرّیدن چه ننگ است این چه ننگ است }} | |||
{{ب| یاد احد یاد بزرگیها که کردیم|آن پهلوانیها، سترگیها که کردیم }} | |||
{{ب| شبگیر ما در روز خیبر یاد باد|قهر خدا در خشم حیدر یاد بادا ... <ref>رجعت سرخ ستاره.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
ویرایش