اسداللّه صنیعیان: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «اسد اللّه صنیعیان فرزند محمّد هادی متخلّص به «صابر» در سال 1282 ه. ش. در همدان چ...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۴: خط ۹۴:
{{ب| لیک اگر امروز او سر در گریبان می‌نشیند|روز محشر شاد در نزد محبّان می‌نشیند }}
{{ب| لیک اگر امروز او سر در گریبان می‌نشیند|روز محشر شاد در نزد محبّان می‌نشیند }}


{{ب| در مقام قرب حق با روی خندان می‌نشیند}}
{{م| در مقام قرب حق با روی خندان می‌نشیند}}


{{ب| هرکجا گردد لوای ماتمش بر پا به دوران|جمع آیند اهل معنی با دلی از غم پریشان }}
{{ب| هرکجا گردد لوای ماتمش بر پا به دوران|جمع آیند اهل معنی با دلی از غم پریشان }}
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
{{ب| آن یکی بر سر زند این یک نماید آه و افغان‌|در قیامت آنکه چشمش از غم وی بود گریان  }}
{{ب| آن یکی بر سر زند این یک نماید آه و افغان‌|در قیامت آنکه چشمش از غم وی بود گریان  }}


{{ب| ز اشک چشم او شرار عندلیبان می‌نشیند}}
{{م| ز اشک چشم او شرار عندلیبان می‌نشیند}}


{{ب| یادم آمد این زمان از اهل بیت شاه بی‌سر|کز کنار قتلگه بردنشان آن قوم کافر }}
{{ب| یادم آمد این زمان از اهل بیت شاه بی‌سر|کز کنار قتلگه بردنشان آن قوم کافر }}
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
{{ب| ریختند از بهر تودیع شهیدان مام و خواهر|بر سر هر نوگل بشکفته‌ای از تیر و خنجر }}
{{ب| ریختند از بهر تودیع شهیدان مام و خواهر|بر سر هر نوگل بشکفته‌ای از تیر و خنجر }}


{{ب| دید زینب هر زنی چون عندلیبان می‌نشیند}}
{{م| دید زینب هر زنی چون عندلیبان می‌نشیند}}


{{ب| زینب آمد بر سر بالین شاه تشنه‌کامان|دید بی‌سر جسم شه افتاده از بیداد عدوان }}
{{ب| زینب آمد بر سر بالین شاه تشنه‌کامان|دید بی‌سر جسم شه افتاده از بیداد عدوان }}
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
{{ب| هرچه زاری کرد از دل عقده‌اش نگشود آسان‌|خم شد و زد بوسه بر حلقوم سلطان شهیدان }}
{{ب| هرچه زاری کرد از دل عقده‌اش نگشود آسان‌|خم شد و زد بوسه بر حلقوم سلطان شهیدان }}


{{ب| گفت زین مشکل مرا سوز دل آسان می‌نشیند}}
{{م| گفت زین مشکل مرا سوز دل آسان می‌نشیند}}


{{ب| گفت ای جان عزیز این‌سان به خون غلتان چرائی؟|ای گل باغ نبی، خار کف عدوان چرائی؟ }}
{{ب| گفت ای جان عزیز این‌سان به خون غلتان چرائی؟|ای گل باغ نبی، خار کف عدوان چرائی؟ }}
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
{{ب| داشتی پیراهنی بر تن، چنین عریان چرائی؟|غافل از حال دل زینب در این دوران چرائی؟ }}
{{ب| داشتی پیراهنی بر تن، چنین عریان چرائی؟|غافل از حال دل زینب در این دوران چرائی؟ }}


{{ب| کز پس قتل تو جغدآسا به ویران می‌نشیند}}
{{م| کز پس قتل تو جغدآسا به ویران می‌نشیند}}


{{ب| خیز و بنگر از سر کوی تو چون گشتم روانه|بازوی طفلان چو مویت شد سیه ز تازیانه }}
{{ب| خیز و بنگر از سر کوی تو چون گشتم روانه|بازوی طفلان چو مویت شد سیه ز تازیانه }}
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
{{ب| کرد آخر مرغ دل را تیر هجرانت نشانه‌|کی گمانم بود ببینم از جفاهای زمانه }}
{{ب| کرد آخر مرغ دل را تیر هجرانت نشانه‌|کی گمانم بود ببینم از جفاهای زمانه }}


{{ب| بر تن پاک تو پیکان روی پیکان می‌نشیند}}
{{م| بر تن پاک تو پیکان روی پیکان می‌نشیند}}


{{ب| گرچه رفتیم و غم هجرت به دل گردید مدغم <ref>مدغم: ادغام شده، با هم گرد آمد، و یکی شده.</ref>|لیک امشب ای سلیمان اندرین وادی پر غم }}
{{ب| گرچه رفتیم و غم هجرت به دل گردید مدغم <ref>مدغم: ادغام شده، با هم گرد آمد، و یکی شده.</ref>|لیک امشب ای سلیمان اندرین وادی پر غم }}
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
{{ب| دیو خصلت بجدل <ref>بجدل: ملعون پست نهادی که انگشت حضرت سیّد الشهداء را به جهت انگشتری قطع کرد.</ref> انگشت برد از بهر خاتم‌|گرچه من رفتم ز کویت ای شهنشاه معظّم}}
{{ب| دیو خصلت بجدل <ref>بجدل: ملعون پست نهادی که انگشت حضرت سیّد الشهداء را به جهت انگشتری قطع کرد.</ref> انگشت برد از بهر خاتم‌|گرچه من رفتم ز کویت ای شهنشاه معظّم}}


{{ب| در عزایت (صابر) غمدیده گریان می‌نشیند }}
{{م| در عزایت (صابر) غمدیده گریان می‌نشیند }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری