۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «ابو الحسن جمال الدّین علی بن عبد العزیز بن محمّد خلعی یا خلیعی موصلی حلّی شاع...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = ابو الحسن الخلیعی | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = 750 هجری | |||
| محل مرگ = حلّه | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = حلّه | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = شاعر | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = خلعی | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
ابو الحسن جمال الدّین علی بن عبد العزیز بن محمّد خلعی یا خلیعی موصلی حلّی شاعر و سرایندهی خاندان رسالت علیهم السّلام است که درباره ایشان اشعار بسیار سروده و آنان را ستایش نموده است. وی در حلّه زندگی میکرد و مردی فاضل بود و شعری روان و ساده دارد. دیوان اشعارش 1656 بیت است. او به سال 750 هجری در حلّه وفات یافت و در همان جا دفن شد. علت تخلّصش به خلعی این بود که روزی در حرم حضرت سید الشهداء شعری را که در مدح حضرت سروده بود میخواند که یکی از پردههای درب حرم از طرف آن حضرت بر شانه او افتاد. <ref>ادب الطف؛ ج 4، ص 210.</ref> | ابو الحسن جمال الدّین علی بن عبد العزیز بن محمّد خلعی یا خلیعی موصلی حلّی شاعر و سرایندهی خاندان رسالت علیهم السّلام است که درباره ایشان اشعار بسیار سروده و آنان را ستایش نموده است. وی در حلّه زندگی میکرد و مردی فاضل بود و شعری روان و ساده دارد. دیوان اشعارش 1656 بیت است. او به سال 750 هجری در حلّه وفات یافت و در همان جا دفن شد. علت تخلّصش به خلعی این بود که روزی در حرم حضرت سید الشهداء شعری را که در مدح حضرت سروده بود میخواند که یکی از پردههای درب حرم از طرف آن حضرت بر شانه او افتاد. <ref>ادب الطف؛ ج 4، ص 210.</ref> | ||
ویرایش