۹٬۵۴۶
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| آثار = دیوان. الحجة و الحجاب. | | آثار = دیوان. الحجة و الحجاب. | ||
}} | }} | ||
ابو الفتح، محمّد فرزند عبید اللّه بن عبد اللّه بغدادی معروف به | ابو الفتح، محمّد فرزند عبید اللّه بن عبد اللّه بغدادی معروف به '''ابن تعاویذی''' و «سبط ابن تعاویذی» شاعر و نویسندهی شیعی مذهب بغداد و مشهورترین شخصیّت در نظم و نثر زمان خود بود. | ||
پدرش که نوشتکین نام داشت از «ممالیک» ترکنژاد و مولای یکی از مشهورترین خاندانهای عراق به نام «بنی مظفر» بود. | == زندگینامه == | ||
ابن تعاویذی در واقع نیای مادریش ابو محمّد مبارک بن مبارک بود که در کرخ بغداد زاده شد و به پارسایی معروف بود و چون شاعر در دامان این نیا پرورش یافت به همو منسوب گردید. <ref> تاریخ ابن خلکان؛ ج 4، ص 466. الوافی؛ ج 4، ص 11.</ref> ابو الفتح در 10 رجب سال 519 ه ق در کرخ بغداد متولد شد. پدرش که نوشتکین نام داشت از «ممالیک» ترکنژاد و مولای یکی از مشهورترین خاندانهای عراق به نام «بنی مظفر» بود. امّا شاعر بعدها که شهرتی فراهم آورد نام ترکی نوشتکین را به عبید اللّه تغییر داد. <ref>تاریخ ابن خلکان ص 466.</ref> وی کاتب دیوان اقطاع در بغداد شد و در زمان خود، شاعر معروف عراق بود. و زمانیکه عماد الدّین کاتب در عراق بود مدتی با او همنشینی داشته است و میانشان دوستی و همعقیدتی برقرار بود این پیوند حتی پس از آنکه عماد الدّین به شام رفت هم چنان استوار ماند. | |||
نویسندگان شیعه به حق او را پیرو آیین تشیّع پنداشتهاند. <ref> الغدیر؛ ج 5، ص 386. تأسیس الشیعه؛ ص 221.</ref> شعری که برای مختار علوی فرستاد و نیز قصیدهی بسیار مفصلی (74 بیت) که در رثای [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] سرود، و تردیدی در این امر باقی نمیگذارد، و حتی در اواخر عمر زمانی که چشمان خود را از دست داده بود و بر بدبختی خویش میگریست نیز امامان شیعه را از خاطر نمیبرد و ستمی که روزگار بر ایشان رواداشته است برمیشمرد. | |||
ابن تعاویذی با شاعران همطراز خویش چون ابله بغدادی و ابن معلم رقابت و مهاجاة داشت. این سه بیگمان نمایندگان واقعی شعر عراقی در سدههای ششم هجری بهشمار میآیند. | |||
قصایدشان اساسا به سبک و قالب کهن است و مقطعات آنها به سبک شعرای قرن سوم هجری است. اما این شاعران گاهی از این اسلوبها کناره میگیرند و معانی تازهای را که با زمان متناسبتر است جایگزین آنها میسازند به همین دلایل است که عبد السودانی آنان را «محافظهکاران نوآور» خوانده است.<ref>الشعر العراقی فی قرن السادس الهجری؛ ص 59 و 63.</ref> | |||
وی در شوّال سال 584 ه ق درگذشت و او را در گورستان باب ابرز بغداد به خاک سپردند. | |||
== آثار == | |||
ابن تعاویذی پیش از آنکه بینایی خود را از دست دهد به جمعآوری اشعار خویش همّت گماشت، و آنچه را که پس از نابینایی سرود، به نام «زیادات» بر آنها افزود. <ref> معجم الادبا؛ ج 18، ص 249.</ref> وی دیوان خود را به نحوی خاص تنظیم کرده است. از این قرار که آن را، پس از مقدمهای زیبا در چهار بخش نهاده: | |||
1- مدح خلفای عباسی | |||
2- مدح بزرگان | |||
3- مدح خاندان بنی مظفر | |||
4- رثا، غزل، هجو و معانی متفرقهی دیگر. <ref>نک: نسخهی سپهسالار، ص 546- 547.</ref> | |||
کتاب دیگری به نام «الحجبة و الحجّاب» دارد که یاقوت حموی از آن نامبرده است. <ref>معجم الادبا؛ ج 18، ص 249.</ref> | |||
== نمونه اشعار == | |||
شعر او سخت مورد تمجید معاصران و نویسندگان سدههای بعد است و ابن خلکان در ستایش او گوید: «من معتقدم که از 200 سال پیش تاکنون کسی چون او نیامده است. <ref> تاریخ ابن خلکان؛ ج 4، ص 466.</ref> بخش اعظم آثار ابن تعاویذی را قصاید مدح تشکیل میدهد و بقیه به مضامین گوناگون از رثا، غزل، هجو، عتاب و نیز ذکر نابینایی و پیری و گله از ستم روزگار اختصاص دارد. | |||
در قرن ششم در مضامین قصاید و مدح شاعران عصر دو عامل عمده بهگونهای چشمگیر جلوهگر است. نخست آنکه در آن روزگار، صلاح الدّین ایوبی بر مسیحیان صلیبی چیره گردیده و آوازهی پیروزیهای او در سراسر جهان اسلام طنین افکنده بود، به همین جهت، بیشتر شاعران مسلمان که از پیروزی اسلام بر آیین نصرانی شادمان بودند و در صلاح الدّین به چشم قهرمان مینگریستند، وی را مدح گفتهاند. <ref> همان؛ ص 90 و 91.</ref> ابن تعاویذی نیز چندین قصیده به خدمت صلاح الدّین فرستاد. عامل دوم آن است که در زمان مستضیء (566- 575 ق) به درخواست صلاح الدّین در مصر نیز خطبه به نام خلیفهی بغداد خوانده شد. این امر و نیز قدرت نسبی مجددّی که دستگاه خلافت به دست آورده بود، شاعران را به سرودن قصایدی در تکریم و تعظیم خلفا و دستگاه خلافت برمیانگیخت و نوعی احساس غرور میهنی و سربلندی از اینکه سرانجام بغداد مرکز قدرت گردید در لابهلای اشعار پدیدار است. <ref>همان، ص 92 و 93.</ref> | |||
1- و لو أکرمت دمعک یا شؤؤنیبکیت علی الامام الفاطمیّ | 1- و لو أکرمت دمعک یا شؤؤنیبکیت علی الامام الفاطمیّ | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۵۰: | ||
28- برای روز قیامت، ولایت آنان ذخیرهی من است زیرا بهوسیلهی این ولایت سعید از شقی شناخته میشود. | 28- برای روز قیامت، ولایت آنان ذخیرهی من است زیرا بهوسیلهی این ولایت سعید از شقی شناخته میشود. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص:288-291. | * [https://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص:288-291.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |