الملهوف على قتلى الطفوف: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
ابن طاووس تالیفات زیادی دارد که از جمله آنها میتوان به: شرح نهجالبلاغه، الطرائف فی مذاهبالطوائف، الابانه فی معرفه کتابالخزانه، الاختیارات من کتاب ابی عمر و الزاهدالمطرز، الاصطفاء فیالاخبارالملوک و الخلفاء<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، مقدمه مترجم</ref> اشاره کرد. | ابن طاووس تالیفات زیادی دارد که از جمله آنها میتوان به: شرح نهجالبلاغه، الطرائف فی مذاهبالطوائف، الابانه فی معرفه کتابالخزانه، الاختیارات من کتاب ابی عمر و الزاهدالمطرز، الاصطفاء فیالاخبارالملوک و الخلفاء<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، مقدمه مترجم</ref> اشاره کرد. | ||
گفته شده است ابنطاووس در تالیف کتابهایش از حدود 500 کتاب دیگر که در اختیار داشته، سود جسته است که از جمله آنها میتوان به نسخهای از [[کامل الزیارات|کاملالزیارات]]، ابن قولویه قمی اشاره کرد که بر روی آن خط ابوجعفر طوسی وجود دارد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، | گفته شده است ابنطاووس در تالیف کتابهایش از حدود 500 کتاب دیگر که در اختیار داشته، سود جسته است که از جمله آنها میتوان به نسخهای از [[کامل الزیارات|کاملالزیارات]]، ابن قولویه قمی اشاره کرد که بر روی آن خط ابوجعفر طوسی وجود دارد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 212- 213</ref> همچنین گفته شده دو ثلث از کتابخانة بزرگ ابن طاووس را منابع اهل سنت تشکیل می داد.<ref>رحیم ابوالحسینی، سید ابن طاووس (589-664 ق)؛ پرچم سبز حله، ص 107</ref> | ||
یکی از مهمترین زمینههای آثار ابن طاووس دعا، زیارت و فضایل اعمال میباشد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 189</ref> او در فصل یکصد و چهل و دوم کتاب «کشفالمحجه» (تالیف در 649 قمری) میگوید: «بیش از شصت مجلد دعا در اختیار دارد.» این تعداد در سال 662 قمری و اندکی قبل از مرگش، به بیش از هفتاد مجلد افزایش پیدا کرد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 211</ref> در ارتباط با موضوع دعا، ابنطاووس چندین کتاب تالیف نموده است که برخی از آنها عبارتند از: «الفرج بعدالشده، «اقبالالاعمال»، «فلاحالسائل و نجاحالمسائل» و «مهج الدعوات و منهجالعنایات»<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 190</ref> | یکی از مهمترین زمینههای آثار ابن طاووس دعا، زیارت و فضایل اعمال میباشد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 189</ref> او در فصل یکصد و چهل و دوم کتاب «کشفالمحجه» (تالیف در 649 قمری) میگوید: «بیش از شصت مجلد دعا در اختیار دارد.» این تعداد در سال 662 قمری و اندکی قبل از مرگش، به بیش از هفتاد مجلد افزایش پیدا کرد.<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 211</ref> در ارتباط با موضوع دعا، ابنطاووس چندین کتاب تالیف نموده است که برخی از آنها عبارتند از: «الفرج بعدالشده، «اقبالالاعمال»، «فلاحالسائل و نجاحالمسائل» و «مهج الدعوات و منهجالعنایات»<ref>مهدی احمدی، اعتبار دعاهای ابن طاووس از نگاه او، ص 190</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
سیداحمد فهری زنجانی (1301- 1385/ 1340- 1427 ق)، ازعلمای معاصر شیعی و بنیانگذاری حوزه علمیه دمشق است که علاوه بر تربیت تعدادی زیادی طلبه، تالیفات و ترجمههای متعددی نیز از متون اصلی و مرجع شیعی از جمله «مصباحالهدایه»، «اسرار حج»، «رساله لقاءالله»<ref>پایگاه خبری شیعه، ذیل عنوان احمد فهری زنجانی</ref> و «الخصال ابنبابویه»<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، با مقدمه، ترجمه و تصحیح سید احمد فهری زنجانی. تهران: علمیه اسلامیه، 1363</ref> دارد. | سیداحمد فهری زنجانی (1301- 1385/ 1340- 1427 ق)، ازعلمای معاصر شیعی و بنیانگذاری حوزه علمیه دمشق است که علاوه بر تربیت تعدادی زیادی طلبه، تالیفات و ترجمههای متعددی نیز از متون اصلی و مرجع شیعی از جمله «مصباحالهدایه»، «اسرار حج»، «رساله لقاءالله»<ref>پایگاه خبری شیعه، ذیل عنوان احمد فهری زنجانی</ref> و «الخصال ابنبابویه»<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، با مقدمه، ترجمه و تصحیح سید احمد فهری زنجانی. تهران: علمیه اسلامیه، 1363</ref> دارد. | ||
«فهری زنجانی» ترجمه «اللهوف» را در 18 خرداد 1348 به پایان رسانید.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 211</ref> او تنها به ترجمه کتاب بسنده نکرده و علاوه بر نگارش متن مناسبی در مقدمه ، برای آشنایی خوانندگان با ابن طاووس و منزلت و جایگاهش، در پاره ای موارد، نکات بیان شده در متن را هم مورد تردید قرار میدهد. از جمله هنگامی که ابن طاووس مینویسد: « معمر بن مثنی در مقتل الحسین روایت کرده است چون روز ترویه شد [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] با قشون زیادی به مکه وارد شد،»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، | «فهری زنجانی» ترجمه «اللهوف» را در 18 خرداد 1348 به پایان رسانید.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 211</ref> او تنها به ترجمه کتاب بسنده نکرده و علاوه بر نگارش متن مناسبی در مقدمه ، برای آشنایی خوانندگان با ابن طاووس و منزلت و جایگاهش، در پاره ای موارد، نکات بیان شده در متن را هم مورد تردید قرار میدهد. از جمله هنگامی که ابن طاووس مینویسد: « معمر بن مثنی در مقتل الحسین روایت کرده است چون روز ترویه شد [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] با قشون زیادی به مکه وارد شد،»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 62و63</ref> فهری زنجانی در زیر نویس همان صفحه مینویسد: «آمدن عمربن سعد به مکه بعید مینماید و شاید روایت با عمرو بن سعید اشدق که هنگام فوت [[معاویه]] حاکم مکه بود، اشتباه شده است و او بوده که از مسافرت و یا از نزد یزید به مکه آمده است و عجبتر اینکه در جریان وصیت [[مسلم بن عقیل]] در مجلس [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]] به عمر بن سعد، اشتباه بعکس روی داده است.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 63</ref> | ||
==درباره کتاب== | ==درباره کتاب== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
* «سوگنامه کربلا»، ترجمه «محمدطاهر دزفولی» | * «سوگنامه کربلا»، ترجمه «محمدطاهر دزفولی» | ||
* ترجمه «اللهوف»، از «عبدالرحیم عقیقی بخشایشی» | * ترجمه «اللهوف»، از «عبدالرحیم عقیقی بخشایشی» | ||
* ترجمه «ابوالحسن میر ابوطالبی» با مقدمه «شیخ فارس تبریزیان»<ref>جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، | * ترجمه «ابوالحسن میر ابوطالبی» با مقدمه «شیخ فارس تبریزیان»<ref>جلیل تجلیل، بهاء الدین محمد مختاری نخستین مترجم لهوف، ص 3-5</ref> | ||
کتاب مورد بررسی نوشتار حاضر، نسخهای از «اللهوف» است که در سال 1353 با ترجمه «سیداحمد فهری زنجانی» توسط انتشارات جهان انتشار یافت. آن کتاب بار دیگر در سال 1379 شمسی نیز توسط موسسه انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ گردید.<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، یا، آهی سوزان بر مزار شهیدان. ترجمه سید احمد فهری زنجانی. تهران: امیر کبیر، 1379</ref> همچنین انتشارات بین الملل نیز مستقلا اقدام به تجدید چاپ آن کتاب نمود. چاپ دوم نسخه انتشارات بین الملل، در سال 1393 شمسی منتشر شد. | کتاب مورد بررسی نوشتار حاضر، نسخهای از «اللهوف» است که در سال 1353 با ترجمه «سیداحمد فهری زنجانی» توسط انتشارات جهان انتشار یافت. آن کتاب بار دیگر در سال 1379 شمسی نیز توسط موسسه انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ گردید.<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، یا، آهی سوزان بر مزار شهیدان. ترجمه سید احمد فهری زنجانی. تهران: امیر کبیر، 1379</ref> همچنین انتشارات بین الملل نیز مستقلا اقدام به تجدید چاپ آن کتاب نمود. چاپ دوم نسخه انتشارات بین الملل، در سال 1393 شمسی منتشر شد. | ||
«ابن طاووس» در مقدمه «اللهوف» انگیزهاش برای تدوین آن کتاب را به این شرح بیان میکند: «گردآورنده این کتاب گوید آنچه بیش از هر چیز مرا به نوشتن این کتاب واداشت، این بود که از همراه بردن کتاب مقتلی نیز به حرم سیدالشهداء در زیارت عاشورا بی نیاز گردد. از این رو این کتاب را تهیه نمودم که به پیوست کتاب [مصباحالزائر و جناحالمسافر] باشد و آنچه در این کتاب فراهم آوردهام با توجه به اینکه زوار فرصت کمتری دارند، رشته سخن را کوتاه نموده و به طور اختصار بیان کردهام و همین اندازه کافی است که درهای اندوه را به روی خواننده باز و افراد با ایمان را رستگار سازد که در قالب این الفاظ حقایق ارزندهای نهادهایم و نامش را کتاب «اللهوف علی قتلی الطفوف» (آه های سوزان بر کشتگان میدان جنگ) گذاشتیم.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، | «ابن طاووس» در مقدمه «اللهوف» انگیزهاش برای تدوین آن کتاب را به این شرح بیان میکند: «گردآورنده این کتاب گوید آنچه بیش از هر چیز مرا به نوشتن این کتاب واداشت، این بود که از همراه بردن کتاب مقتلی نیز به حرم سیدالشهداء در زیارت عاشورا بی نیاز گردد. از این رو این کتاب را تهیه نمودم که به پیوست کتاب [مصباحالزائر و جناحالمسافر] باشد و آنچه در این کتاب فراهم آوردهام با توجه به اینکه زوار فرصت کمتری دارند، رشته سخن را کوتاه نموده و به طور اختصار بیان کردهام و همین اندازه کافی است که درهای اندوه را به روی خواننده باز و افراد با ایمان را رستگار سازد که در قالب این الفاظ حقایق ارزندهای نهادهایم و نامش را کتاب «اللهوف علی قتلی الطفوف» (آه های سوزان بر کشتگان میدان جنگ) گذاشتیم.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 11-12</ref> | ||
بنابراین «اللهوف» در اصل برای استفاده شیعیان در هنگام مسافرت و زیارت، به طور اختصار تدوین و به همین دلیل، سلسله اسناد روایات مقتل حذف و تنها آخرین راوی یا مرجعی که روایت از آن نقل شده، ذکر می شود. بنابراین نمیتوان از آن مقتل، به عنوان یک کتاب علمی کامل و جامع یاد نمود و معرفیاش به عنوان معتبرترین و مورد اعتمادترین کتب مقاتل،<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref> مبالغه آمیز به نظر می رسد. | بنابراین «اللهوف» در اصل برای استفاده شیعیان در هنگام مسافرت و زیارت، به طور اختصار تدوین و به همین دلیل، سلسله اسناد روایات مقتل حذف و تنها آخرین راوی یا مرجعی که روایت از آن نقل شده، ذکر می شود. بنابراین نمیتوان از آن مقتل، به عنوان یک کتاب علمی کامل و جامع یاد نمود و معرفیاش به عنوان معتبرترین و مورد اعتمادترین کتب مقاتل،<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref> مبالغه آمیز به نظر می رسد. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
گفته شده مقتل «اللهوف» را گویا «ابن طاووس» در سالهای جوانیاش نوشته است.<ref>علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود، ص 11</ref> قاضی طباطبایی در آن نظر تشکیک نموده و بیان میکند: «ظاهر فرمایش [ابنطاووس] این است که از تالیفات اولیه من میباشد، نه اینکه در اوایل سن و جوانی نوشته است.»<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref> | گفته شده مقتل «اللهوف» را گویا «ابن طاووس» در سالهای جوانیاش نوشته است.<ref>علی دوانی، نقد و بررسی مقاتل موجود، ص 11</ref> قاضی طباطبایی در آن نظر تشکیک نموده و بیان میکند: «ظاهر فرمایش [ابنطاووس] این است که از تالیفات اولیه من میباشد، نه اینکه در اوایل سن و جوانی نوشته است.»<ref>قاضی طباطبائی، سیدمحمدعلی، تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص 7</ref> | ||
در خلال کتاب، ابن طاووس در بسیاری از موارد حکم کلی میدهد. از جمله این حکمها که البته در جای خود بسیار مهم است، موضوع اطلاع امام حسین(ع) از شهادتش میباشد. در اوایل کتاب و پس از گفتگوی امام(ع) با مروان در مدینه و قبل از اینکه وضعیت مدینه و مسائل آن روشن شود، آمده است: «مولف این کتاب: علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس گوید: آنچه پس از تحقیق و بررسی نزد ما روشن است این است که حسین (ع) میدانست که عاقبت کارش به کجا منتهی میشود و وظیفهاش همان بود که با کمال اطمینان خاطر انجام داد.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25</ref> و در ادامه، «ابنطاووس»، دلایلش بر آن مدعا را اقامه میکند.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، | در خلال کتاب، ابن طاووس در بسیاری از موارد حکم کلی میدهد. از جمله این حکمها که البته در جای خود بسیار مهم است، موضوع اطلاع امام حسین(ع) از شهادتش میباشد. در اوایل کتاب و پس از گفتگوی امام(ع) با مروان در مدینه و قبل از اینکه وضعیت مدینه و مسائل آن روشن شود، آمده است: «مولف این کتاب: علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس گوید: آنچه پس از تحقیق و بررسی نزد ما روشن است این است که حسین (ع) میدانست که عاقبت کارش به کجا منتهی میشود و وظیفهاش همان بود که با کمال اطمینان خاطر انجام داد.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25</ref> و در ادامه، «ابنطاووس»، دلایلش بر آن مدعا را اقامه میکند.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 25- 30</ref> | ||
همین تفکر به وضوح بیشتری در چند جای دیگر از کتاب «لهوف»، مورد اشاره و تاکید ابن طاووس قرار میگیرد. از آن جمله هنگامی که امام حسین مدینه را به مقصد مکه ترک کرده بود، ابن طاووس مینویسد: حضرت امام حسین (ع) در پاسخ به درخواست گروههایی از مومنین جن در مورد کمک به ایشان فرمودند:«اگر من در شهر و وطن خود بمانم پس این مردم نگونسار به چه وسیله آزمایش شوند؟ و چه کسی در قبر من جایگزین خواهد شد؟ جائی که خداوند آن روز که بساط زمین را گسترد، آن جای را برای من برگزید و پناهگاه شیعیان و دوستان ما قرار داد تا عملها و نمازهایشان آنجا پذیرفته شود و دعایشان مستجاب گردد و شیعیان ما آنجا سکونت کنند تا در دنیا و آخرت در امان باشند.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص67 و 68</ref> | همین تفکر به وضوح بیشتری در چند جای دیگر از کتاب «لهوف»، مورد اشاره و تاکید ابن طاووس قرار میگیرد. از آن جمله هنگامی که امام حسین مدینه را به مقصد مکه ترک کرده بود، ابن طاووس مینویسد: حضرت امام حسین (ع) در پاسخ به درخواست گروههایی از مومنین جن در مورد کمک به ایشان فرمودند:«اگر من در شهر و وطن خود بمانم پس این مردم نگونسار به چه وسیله آزمایش شوند؟ و چه کسی در قبر من جایگزین خواهد شد؟ جائی که خداوند آن روز که بساط زمین را گسترد، آن جای را برای من برگزید و پناهگاه شیعیان و دوستان ما قرار داد تا عملها و نمازهایشان آنجا پذیرفته شود و دعایشان مستجاب گردد و شیعیان ما آنجا سکونت کنند تا در دنیا و آخرت در امان باشند.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص67 و 68</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
علیرغم این موضوع، در پایان مسلک اول کتاب، چنین عباراتی نوشته شده است: «ممکن است یکی از جهاتی که باعث شد حسین (ع) حرمسرا و زنان خود را به همراه بیاورد این باشد که اگر آنان را در حجاز و یا شهر دیگری بجای می گذاشت، [[یزید]] ماموران می فرستاد تا آنان را اسیر گرفته و تحت شکنجه و آزارشان قرار دهند و بدین وسیله از مبارزه و [[شهادت]] حسین (ع) جلوگیری کند.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 84</ref> | علیرغم این موضوع، در پایان مسلک اول کتاب، چنین عباراتی نوشته شده است: «ممکن است یکی از جهاتی که باعث شد حسین (ع) حرمسرا و زنان خود را به همراه بیاورد این باشد که اگر آنان را در حجاز و یا شهر دیگری بجای می گذاشت، [[یزید]] ماموران می فرستاد تا آنان را اسیر گرفته و تحت شکنجه و آزارشان قرار دهند و بدین وسیله از مبارزه و [[شهادت]] حسین (ع) جلوگیری کند.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 84</ref> | ||
بعضی روایات و ادعاهای مطرح شده در کتاب «اللهوف» جای تامل جدی تری دارد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و به هنگام بیان وقایع روز [[عاشورا]]، هنگامی که دو تن از نگهبانان خیمه امام حسین (ع) در حال گفتگو هستند، ابن طاووس، گفتگوی آنان را چنین نقل می کند: «در این حال [[بریر بن خضیر همدانی|بریر]] خوشحال و خندان بود و سعی داشت که [[عبدالرحمن بن عبدالله یزنی|عبدالرحمن]] را نیز بخنداند. عبدالرحمن به بریر گفت: ای «بریر» چرا می خندی؟ بریر گفت: شوخی این وقت من از فرط خوشحالی به سرنوشتی است که در پیش داریم. بخدا قسم فاصله میان ما و دست به گردن شدن با حوریان بهشتی، جز این نیست که ساعتی با این مردم با شمشیرهای خود بجنگیم.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، | بعضی روایات و ادعاهای مطرح شده در کتاب «اللهوف» جای تامل جدی تری دارد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و به هنگام بیان وقایع روز [[عاشورا]]، هنگامی که دو تن از نگهبانان خیمه امام حسین (ع) در حال گفتگو هستند، ابن طاووس، گفتگوی آنان را چنین نقل می کند: «در این حال [[بریر بن خضیر همدانی|بریر]] خوشحال و خندان بود و سعی داشت که [[عبدالرحمن بن عبدالله یزنی|عبدالرحمن]] را نیز بخنداند. عبدالرحمن به بریر گفت: ای «بریر» چرا می خندی؟ بریر گفت: شوخی این وقت من از فرط خوشحالی به سرنوشتی است که در پیش داریم. بخدا قسم فاصله میان ما و دست به گردن شدن با حوریان بهشتی، جز این نیست که ساعتی با این مردم با شمشیرهای خود بجنگیم.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 95و96</ref> | ||
وجود جملات عربی و ترجمه فارسی آن همراه با یکدیگر در «اللهوف»، این امکان را برای خواننده فراهم می کند که در مورد ترجمه متن نیز قضاوت مناسبتری داشته باشد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و در هنگام بیان وقایع ظهر عاشورا، ابن طاووس می نویسد: «قال: بعضی رواه فو الله ما رأیت مکثورا» و در متن ترجمه می خوانیم: «خبرنگاری که آنجا بوده است گفته است بخدا هرگز ندیدم کسی ....».<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 119</ref> | وجود جملات عربی و ترجمه فارسی آن همراه با یکدیگر در «اللهوف»، این امکان را برای خواننده فراهم می کند که در مورد ترجمه متن نیز قضاوت مناسبتری داشته باشد. از آن جمله در فرازی از مسلک ثانی و در هنگام بیان وقایع ظهر عاشورا، ابن طاووس می نویسد: «قال: بعضی رواه فو الله ما رأیت مکثورا» و در متن ترجمه می خوانیم: «خبرنگاری که آنجا بوده است گفته است بخدا هرگز ندیدم کسی ....».<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 119</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
== چکیده کتاب == | == چکیده کتاب == | ||
ابن طاووس کلیت مقتل «اللهوف» را در چهار قسمت تدوین نمود. کتاب با مقدمه مولف در باب اهمیت و مقام عزاداری و گریستن بر امام حسین (ع) آغاز میشود. در این رابطه او روایتی از امام صادق (ع) را نقل میکند که در آن آمده است: «هر کس که چون یادی از ما بنزد او شود، دیدگانش پر از اشک گردد، اگر چه به اندازه بال مگسی باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد؛ هر چند مانند کف دریا باشد و باز از فرزندان رسول خدا روایت شده است: کسی که در مصیبت ما، خود گریه کند و یا صد نفر را گریان سازد، ما ضمانت می کنیم که خداوند او را اهل بهشت گرداند و کسی که گریه کند و یا پنجاه نفر را بگریاند، اهل بهشت است وکسی که بگرید و یا سی نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که بگرید و یا ده نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که گریه کند یا یک نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که خود را به گریه وادار کند، اهل بهشت است.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، | ابن طاووس کلیت مقتل «اللهوف» را در چهار قسمت تدوین نمود. کتاب با مقدمه مولف در باب اهمیت و مقام عزاداری و گریستن بر امام حسین (ع) آغاز میشود. در این رابطه او روایتی از امام صادق (ع) را نقل میکند که در آن آمده است: «هر کس که چون یادی از ما بنزد او شود، دیدگانش پر از اشک گردد، اگر چه به اندازه بال مگسی باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد؛ هر چند مانند کف دریا باشد و باز از فرزندان رسول خدا روایت شده است: کسی که در مصیبت ما، خود گریه کند و یا صد نفر را گریان سازد، ما ضمانت می کنیم که خداوند او را اهل بهشت گرداند و کسی که گریه کند و یا پنجاه نفر را بگریاند، اهل بهشت است وکسی که بگرید و یا سی نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که بگرید و یا ده نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که گریه کند یا یک نفر را بگریاند، اهل بهشت است و کسی که خود را به گریه وادار کند، اهل بهشت است.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 10 و 11</ref> | ||
مسلک اول اللهوف به بیان اموری اختصاص دارد که پیش از واقعه کربلا روی داد. در این قسمت ابن طاووس در مقام بیان اهمیت واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) مینویسد: « راویان حدیث گفتهاند: «که چون یک سال تمام از ولادت حسین (ع) سپری شد دوازده فرشته به حضور رسول خدا (ص) فرود آمدند یکی از آنان به صورت شیر بود و دومی به صورت پلنگ و سومی به صورت اژدها و چهارمی به صورت آدمیزاده و هشت فرشته دیگر به صورتهای گوناگون، همگی یا صورتهای برافروخته و چشمهای گریان و بالهای گسترده. عرض کردند: یا محمد به فرزندت حسین پسر فاطمه آن خواهد رسید که از قابیل به هابیل رسید.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، | مسلک اول اللهوف به بیان اموری اختصاص دارد که پیش از واقعه کربلا روی داد. در این قسمت ابن طاووس در مقام بیان اهمیت واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) مینویسد: « راویان حدیث گفتهاند: «که چون یک سال تمام از ولادت حسین (ع) سپری شد دوازده فرشته به حضور رسول خدا (ص) فرود آمدند یکی از آنان به صورت شیر بود و دومی به صورت پلنگ و سومی به صورت اژدها و چهارمی به صورت آدمیزاده و هشت فرشته دیگر به صورتهای گوناگون، همگی یا صورتهای برافروخته و چشمهای گریان و بالهای گسترده. عرض کردند: یا محمد به فرزندت حسین پسر فاطمه آن خواهد رسید که از قابیل به هابیل رسید.»<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 15و16</ref> | ||
قسمت دوم کتاب یا مسلک الثانی کتاب با عنوان «در توصیف حال جنگ و آنچه نزدیک به حال جنگ بود.» به بیان وقایع کربلا و شهادت امام حسین (ع) اختصاص دارد.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، | قسمت دوم کتاب یا مسلک الثانی کتاب با عنوان «در توصیف حال جنگ و آنچه نزدیک به حال جنگ بود.» به بیان وقایع کربلا و شهادت امام حسین (ع) اختصاص دارد.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 85- 141</ref> سومین قسمت کتاب تحت عنوان المسلک الثالث پیرامون وقایعی که پس از شهادت حضرت روی داد، میباشد.<ref>ابن طاووس، اللهوف علی قتلی، ص 142- 210</ref> این قسمت از «اللهوف» حاوی شرح وقایع و نکاتی است که در مقاتل تالیف شده قبل از آن، کمتر به آنها توجه شده بود. از آن جمله میتوان به خطبه های مندرج در قسمت سوم اشاره کرد.<ref>سیدمحمدکاظم طباطبایی، سیدحمید موسوی، اعتبار سنجی کتب مقاتل امام حسین (ع)، ص 5</ref> | ||
== ارزش و اهمیت کتاب == | == ارزش و اهمیت کتاب == |