|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| }}<div class="first-column-container">{{Featured Index | | }}<div class="first-column-container">{{Featured Index |
| | imagesize = 300px | | | imagesize = 300px |
| | text = ابن طاووس در تبیین موضوع [[اربعین]] [[حسین|امام حسین(ع)]]، با به کارگیری برشی روایی، به بیان حضور [[جابر بن عبد اللّه انصارى|جابر بن عبدالله انصاری]] بر مزار آن حضرت اشاره میکند. بر این اساس، آن زمان که کاروان اسیران و در راس آنها، [[زین العابدین «ع»| امام زینالعابدین(ع)]] به [[کربلا]] رسیدند، با جابر رو به رو شدند که در آن روز برای [[زیارت]] قبر امام حسین (ع) بدانجا آمده بودهاست؛ پس همه با هم به عزاداری و نوحهسرایی پرداختند؛ بدین ترتیب، ابن طاووس آنچه را که به زیارت قبر امام مربوط میشود، با روز اربعین در هم میتند. هر دو موضوع به کارگیری اصطلاح «[[زیارت اربعین]]»، و نیز حضور جابر، پیش از یادکرد ابن طاووس هم دارای پیشینه بوده است؛ بیرونی تصریح دارد که در زمان وی، ۲۰ صفر را از آنرو که چهل کس از [[اهل بیت]] آن حضرت به زیارت قبر ایشان آمدهاند، و نه مستقیما به آن سبب که چهلمین روز [[شهادت]] ایشان بودهاست، روز «زیارت اربعین» مینامند، و شیخ مفید بخشی از "المزار" خود را به فضایل زیارت اربعین اختصاص دادهاست. از سوی دیگر، حضور جابر بر مزار آن حضرت با بسیاری از اسناد و مدارک پیش از ابن طاووس، همچون عمادالدین محمد طبری و با قدری تفاوت در بیان، توسط ابن نما تایید میشود. آنچه در اینجا رخ داده این است که مولف، چند موضوع را در کنار یکدیگر آوردهاست: حضور جابر برای زیارت قبر امام، تغییر مسیر اسیران به سمت کربلا و آوردن سر آن حضرت توسط اسیران بدانجا در همان روز، دیدار امام سجاد(ع) و جابر، و نیز موضوع زیارت اربعین. بدون توجه به نقدهای صورت گرفته بر اینموضوعات و کنارهم آمدنها، و اینکه موضوعات بیان شده توسط ابن طاووس دارای سابقه بوده، یا نه؛ واقعیت این است که این بیان و چینش، به عنوان یک نقطۀ عطف، از سویی سبب تثبیت روز ۲۰ صفر به عنوان اربعین و چهلمین روز شهادت و روز زیارت قبر آن بزرگوار، و از سویی دیگر سبب جهتدهی و تدوین مفاهیمی همچون دعای زیارت اربعین گشت. ابن طاووس ادعیه زیارت اربعین را از آغاز تا انجام، به همراه زیارت دیگر شهدا، که در آخر با وداع به پایان میرسد، با شرح و بسط آورده است. | | | text = مسلم بن عقیل، به همراه [[قیس بن مسهر صیداوی]] از مکه خارج شد. او ابتدا به مدینه رفت و پس از زیارت مرقد پیامبر(ص) و وداع با خاندانش، به همراه دو راهنما از قبیله قیس بن مسهر صیداوی به سمت کوفه حرکت کرد و چون شبانه راه افتادند، راه را گم کردند. چنانکه مورخان نوشتهاند فشار تشنگی و گرسنگی باعث شد تا دو راهنمای او فوت کنند. اما مسلم توانست خود را به تنگه دره خبیت یا مضیق برساند و نجات پیدا کند. او این پیشامد را به فال بد گرفت و از آنجا نامهای برای [[امام حسین (ع)]] نوشت و اخبار را به ایشان اطلاع داد و کسب تکلیف نمود. |
| | متن نامه مسلم چنین است: |
| | «بعد از حمد و درود! من از مدینه با دو راهنما حرکت کردم. این دو راهنما راه را گم کردند و تشنگی ما شدید شد و طولی نکشید که آن دو نفر فوت شدند. ما به حرکت خود ادامه دادیم تا به آب رسیدیم و توانستیم خود را نجات دهیم و این آب در مکانی است که «مضیق نامیده» میشود که در تنگه دره خبیت واقع شده است و من از این پیشامد فال بد زدم. اکنون اگر موافقت فرمایید، مرا معاف دارید و دیگری را به جای من بفرستید. والسلام.» |
| | امام بار دیگر تاکید کرد که به سمت کوفه حرکت نماید و در اجرای دستور کوتاهی نکند و نوشت: |
| | «ما اهل بیت به فال اعتقادی نداریم.» |
| | [[مسلم بن عقیل|ادامه ...]] |
|
| |
|
| [[اربعین|ادامه...]]
| | |image=مسلم بن عقیل.jpg}}{{did you know |
| | |
| |image=اربعین 1.jpg}}{{did you know | |
| | image =Tekye_dowlat1.jpg | | | image =Tekye_dowlat1.jpg |
| | imagesize = 330px | | | imagesize = 330px |