۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
محمد یزدی مجموعهای به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2367895&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author نمکدان]» دارد که به سبک گلستان سعدی نگاشته شدهاست.<ref name=":0" /> مسمط وى در منقبت امیرمومنان على(ع) از آثار منظوم آیینى به شمار میرود. علاوه بر آن چند مربع ترکیب و مثنوى و مخمس | محمد یزدی مجموعهای به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2367895&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author نمکدان]» دارد که به سبک گلستان سعدی نگاشته شدهاست.<ref name=":0" /> مسمط وى در منقبت امیرمومنان على(ع) از آثار منظوم آیینى به شمار میرود. علاوه بر آن چند مربع ترکیب و مثنوى و مخمس [[عاشورا]]<nowiki/>یى دارد که مورد استقبال محافل ادبی عاشورایی واقع شدهاست. | ||
از وی [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2570736&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان اشعار] <ref>به سال ۱۳۱۶ ه. ق در بمبئی و دوبار نیز در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۶۳ ه. ش در تهران به چاپ رسیدهاست.</ref> نیز منتشر شدهاست. | از وی [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2570736&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان اشعار] <ref>به سال ۱۳۱۶ ه. ق در بمبئی و دوبار نیز در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۶۳ ه. ش در تهران به چاپ رسیدهاست.</ref> نیز منتشر شدهاست. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| باز ای مه | {{ب| باز ای مه [[محرم]] پر شور سر زدی|و اندر دلم شراره ز عاشور بر زدی }} | ||
{{ب| سختا که روی تو مگر از سنگ کردهاند|کاینک دوباره حلقهی ماتم به در زدی }} | {{ب| سختا که روی تو مگر از سنگ کردهاند|کاینک دوباره حلقهی ماتم به در زدی }} | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{ب| تو آن نهای مگر که به سر تاختی ز خیر|و آنگاه ره به زادهی خیر البشر زدی }} | {{ب| تو آن نهای مگر که به سر تاختی ز خیر|و آنگاه ره به زادهی خیر البشر زدی }} | ||
{{ب| تو آن نهای مگر که به جای کفی ز آب|پیکان به حلق اصغر خونین جگر زدی }} | {{ب| تو آن نهای مگر که به جای کفی ز آب|پیکان به حلق [[علی اصغر|اصغر]] خونین جگر زدی }} | ||
{{ب| آن سر که چرخْ روی به پایش همی نهاد|بر نوک نی نموده به هر رهگذر زدی }} | {{ب| آن سر که چرخْ روی به پایش همی نهاد|بر نوک نی نموده به هر رهگذر زدی }} | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
{{ب| با «مُرّة بن منقذ» <ref> مرّة بن منقذالعبدی قاتل حضرت علیاکبر(ع) است.</ref> شدی یار پس ز مکر|نزد پدر [[عمود]] به فرق پسر زدی }} | {{ب| با «مُرّة بن منقذ» <ref> مرّة بن منقذالعبدی قاتل حضرت علیاکبر(ع) است.</ref> شدی یار پس ز مکر|نزد پدر [[عمود]] به فرق پسر زدی }} | ||
{{ب| تو خود همان مهی که به پیشانی | {{ب| تو خود همان مهی که به پیشانی [[حسین]]|با سنگ جور نقشهی شق القمر زدی }} | ||
{{ب| تو خود همان مهی که به میل تنی شریر|در خیمهگاه آل پیمبر شرر زدی }} | {{ب| تو خود همان مهی که به میل تنی شریر|در خیمهگاه آل پیمبر شرر زدی }} | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
{{ب| بر پیکر امام امم با زبان تیغ|زخمی دهان نبسته که زخمی دگر زدی }} | {{ب| بر پیکر امام امم با زبان تیغ|زخمی دهان نبسته که زخمی دگر زدی }} | ||
{{ب| شاهی که خاک مقدم او روح کیمیاست|بر نیزهی | {{ب| شاهی که خاک مقدم او روح کیمیاست|بر نیزهی [[سنان بن انس نخعی|سنان]]، سرش از بهر زر زدی }} | ||
{{ب| از کام خشک و چشم تر عترت رسول|تا حشر شعله در دل هر خشک و تر زدی }} | {{ب| از کام خشک و چشم تر عترت رسول|تا حشر شعله در دل هر خشک و تر زدی }} | ||
{{ب| از روبهان چند بر انگیختی سپه|وانگه به حیله پنجه با شیر نر زدی }} | {{ب| از روبهان چند بر انگیختی سپه|وانگه به حیله [[پنجه]] با شیر نر زدی }} | ||
{{ب| از دادگر نگشته به شرم و سکینه را|سیلی به رخ ز مردم بیدادگر زدی }} | {{ب| از دادگر نگشته به شرم و [[سکینه]] را|سیلی به رخ ز مردم بیدادگر زدی }} | ||
{{ب| زینب که در سِیَر ز علی بود یادگار|او را به تازیانهی هر بد سِیَر زدی }} | {{ب| زینب که در سِیَر ز علی بود یادگار|او را به تازیانهی هر بد سِیَر زدی }} | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
{{ب| دید حر کز وضع جیش انگیختن | در دو سو، کار است بر خون ریختن }} | {{ب| دید حر کز وضع جیش انگیختن | در دو سو، کار است بر خون ریختن }} | ||
{{ب| پس به خود گفتا که: اى سرگشته حر! | از پى باطل ز حق برگشته حر! }} | {{ب| پس به خود گفتا که: اى سرگشته حر! | از پى باطل ز حق برگشته [[حر بن یزید ریاحی|حر]]! }} | ||
{{ب| قند مىپختى، شرنگ آمد پدید | صلح مىجستىّ و، جنگ آمد پدید }} | {{ب| قند مىپختى، شرنگ آمد پدید | صلح مىجستىّ و، جنگ آمد پدید }} |