checkuser
۳۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
===ولادت=== | ===ولادت=== | ||
در اینکه زادگاه امام حسین(ع) مدینه است، اختلافى نیست<ref>براى نمونه رجوع کنید به مفید، همانجا؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۶، ص ۴۱.</ref>. سال تولد او را نیز سال سوم<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۳؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجا؛ ابنعبدالبرّ، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref>، چهارم<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۳۹۹؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۴۶؛ دولابى، ص ۱۰۲، ۱۲۱؛ طبرى، ج ۲، ص ۵۵۵؛ ابوالفرج اصفهانى، ص ۵۱؛ مفید، همانجا.</ref>، پنجم<ref>ابنعبدالبرّ، ج۱، ص۳۹۳.</ref> و ششم هجرى<ref>حاکم نیشابورى، ج ۳، ص۱۷۷؛ ابنعساکر، ج ۱۴، ص ۱۱۶.</ref> ذکر کردهاند. روز ولادت وى، بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است<ref>مجلسى، ج ۴۴، ص۲۰۱.</ref>، اما برخى، زادروز امام را آخر ربیعالاول<ref>رجوع کنید به طوسى، ۱۴۰۱، همانجا.</ref>، پنجم ماه شعبان<ref>ابوالفرج اصفهانى؛ مفید، همانجاها؛ ابنطلحه شافعى، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref> یا یکى از نخستین | در اینکه زادگاه امام حسین(ع) مدینه است، اختلافى نیست<ref>براى نمونه رجوع کنید به مفید، همانجا؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۶، ص ۴۱.</ref>. سال تولد او را نیز سال سوم<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۳؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجا؛ ابنعبدالبرّ، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref>، چهارم<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۳۹۹؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۴۶؛ دولابى، ص ۱۰۲، ۱۲۱؛ طبرى، ج ۲، ص ۵۵۵؛ ابوالفرج اصفهانى، ص ۵۱؛ مفید، همانجا.</ref>، پنجم<ref>ابنعبدالبرّ، ج۱، ص۳۹۳.</ref> و ششم هجرى<ref>حاکم نیشابورى، ج ۳، ص۱۷۷؛ ابنعساکر، ج ۱۴، ص ۱۱۶.</ref> ذکر کردهاند. روز ولادت وى، بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است<ref>مجلسى، ج ۴۴، ص۲۰۱.</ref>، اما برخى، زادروز امام را آخر ربیعالاول<ref>رجوع کنید به طوسى، ۱۴۰۱، همانجا.</ref>، پنجم ماه شعبان<ref>ابوالفرج اصفهانى؛ مفید، همانجاها؛ ابنطلحه شافعى، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref> یا یکى از نخستین شبهاى ماه شعبان<ref>ابنسعد؛ طبرى؛ دولابى، همانجاها.</ref> نوشتهاند. بنابه روایتى، امام در غروب پنجشنبه متولد شد<ref>ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۸۲؛ براى اقوال مختلف درباره روز و ماه و سال تولد امام رجوع کنید به فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۴۲۰؛ مِزّى، ۱۴۲۲، ج ۶، ص ۳۹۸ـ۳۹۹.</ref>. فاصله تولد امام حسین و امام حسن را شش ماه و ده روز<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابن ابیالثلج، ص ۸.</ref>، ده ماه و بیست و دو روز<ref>ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص ۱۵۸.</ref> و یک سال و ده ماه<ref>دولابى، ص ۱۰۱؛ ابنعبدالبرّ؛ ابنعساکر، همانجاها.</ref> گزارش کردهاند. پس از تولد، پیامبر همان آدابى را براى او به جا آورد که درباره حسنبن على انجام داده بود، مانند: ادای [[اذان]] و اقامه در گوش نوزاد و عقیقه کردن. | ||
هنگام ولادت او جبرئیل به همراه هزار فرشته از آسمان فرود آمدند تا ولادتش را به پیامبر تبریک گویند<ref>کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۸۲ـ۲۸۴؛ دلائلالامامة، ص ۱۹۰؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۸۲.</ref> و آنگاه جبرئیل پیامبر را از شهادت وى به دست امت مسلمان و نیز تداوم امامت در نسل او آگاه کرد<ref>کلینى، همانجا؛ نیز براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۵ـ۲۱۰؛ براى تشبیه تداوم امامت از صلب امام حسین نه برادرش حسن علیهماالسلام به ماجراى هارون و موسى رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۳۰۵؛ براى فهرستى از روایاتى درباره اِخبار پیامبر از شهادت امام حسین علیهالسلام رجوع کنید به عبداللّهبن نوراللّه بحرانى، ج ۱۷، ص ۱۱۳ـ۱۳۳.</ref>. جبرئیل مشتى از خاک کربلا را نیز براى پیامبر آورد و این خاک بعدها نزد [[ام سلمه|امّ سلمه]] بود و او از تغییر رنگ آن در روز [[عاشورا]]، از شهادت نواده پیامبر با خبر شد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۷ـ۴۱۹؛ ابنحنبل، ج۶، ص۲۹۴؛ ابنقولویه، ص۱۳۲؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص۶۳.</ref>. | هنگام ولادت او جبرئیل به همراه هزار فرشته از آسمان فرود آمدند تا ولادتش را به پیامبر تبریک گویند<ref>کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۸۲ـ۲۸۴؛ دلائلالامامة، ص ۱۹۰؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۸۲.</ref> و آنگاه جبرئیل پیامبر را از شهادت وى به دست امت مسلمان و نیز تداوم امامت در نسل او آگاه کرد<ref>کلینى، همانجا؛ نیز براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۵ـ۲۱۰؛ براى تشبیه تداوم امامت از صلب امام حسین نه برادرش حسن علیهماالسلام به ماجراى هارون و موسى رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۳۰۵؛ براى فهرستى از روایاتى درباره اِخبار پیامبر از شهادت امام حسین علیهالسلام رجوع کنید به عبداللّهبن نوراللّه بحرانى، ج ۱۷، ص ۱۱۳ـ۱۳۳.</ref>. جبرئیل مشتى از خاک کربلا را نیز براى پیامبر آورد و این خاک بعدها نزد [[ام سلمه|امّ سلمه]] بود و او از تغییر رنگ آن در روز [[عاشورا]]، از شهادت نواده پیامبر با خبر شد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۷ـ۴۱۹؛ ابنحنبل، ج۶، ص۲۹۴؛ ابنقولویه، ص۱۳۲؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص۶۳.</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در برخى منابع تاریخى از حضور امام حسین(ع) به اتفاق برادرش در فتح طبرستان به سال ۲۹ هجرى یاد شده است<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۴۰۷، ص ۴۶۷؛ طبرى، ج ۴، ص ۲۶۹.</ref>. در دوران عثمان، امام حسین(ع) به هنگام تبعید ابوذر به ربذه، در کنار پدر و برادرش امام حسن(ع) او را مشایعت کرد<ref>مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۸۴؛ ابن ابیالحدید، ج ۸، ص ۲۵۳؛ براى سخن وى خطاب به ابوذر رجوع کنید به مجلسى، ج ۲۲، ص۴۱۲ـ۴۱۳.</ref>. به روایتى، در شورش برضد عثمان، امام حسین(ع)، به توصیه امام على(ع)، همراه با برادرش کوشید عثمان را از خطر محفوظ دارد<ref>نعیمبن حمّاد، ص ۸۴ـ۸۵.</ref> و به نقلى، در این واقعه مجروح شد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۳، ص ۱۱۳۱؛ قس ابنقتیبه، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۵۸، ۶۲؛ مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۸۹، که این مجروح شدن را به امام حسن (ع) نسبت دادهاند.</ref>. امام حسین در جنگهاى دوره خلافت امامعلى نیز حضور داشت<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج2، ص۱۸۷، ۲۱۳، ۲۴۶، ۳۲۳؛ مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۱۰۴ـ۱۱۴، ۱۳۶.</ref> و در جنگ صِفّین خطبهاى در تحریض به جهاد خواند<ref>رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۱۱۴ـ۱۱۵.</ref>. | در برخى منابع تاریخى از حضور امام حسین(ع) به اتفاق برادرش در فتح طبرستان به سال ۲۹ هجرى یاد شده است<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۴۰۷، ص ۴۶۷؛ طبرى، ج ۴، ص ۲۶۹.</ref>. در دوران عثمان، امام حسین(ع) به هنگام تبعید ابوذر به ربذه، در کنار پدر و برادرش امام حسن(ع) او را مشایعت کرد<ref>مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۸۴؛ ابن ابیالحدید، ج ۸، ص ۲۵۳؛ براى سخن وى خطاب به ابوذر رجوع کنید به مجلسى، ج ۲۲، ص۴۱۲ـ۴۱۳.</ref>. به روایتى، در شورش برضد عثمان، امام حسین(ع)، به توصیه امام على(ع)، همراه با برادرش کوشید عثمان را از خطر محفوظ دارد<ref>نعیمبن حمّاد، ص ۸۴ـ۸۵.</ref> و به نقلى، در این واقعه مجروح شد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۳، ص ۱۱۳۱؛ قس ابنقتیبه، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۵۸، ۶۲؛ مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۸۹، که این مجروح شدن را به امام حسن (ع) نسبت دادهاند.</ref>. امام حسین در جنگهاى دوره خلافت امامعلى نیز حضور داشت<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج2، ص۱۸۷، ۲۱۳، ۲۴۶، ۳۲۳؛ مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۱۰۴ـ۱۱۴، ۱۳۶.</ref> و در جنگ صِفّین خطبهاى در تحریض به جهاد خواند<ref>رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۱۱۴ـ۱۱۵.</ref>. | ||
=== | ===دوران امامت پدر=== | ||
امام على(ع)، امام حسین(ع) را پس از امام حسن(ع) متولى صدقات<ref>موقوفات.</ref> خود قرار داد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۱، ص ۲۲۷؛ نهجالبلاغة، نامه ۲۴.</ref>. به نقلى، امام حسین به هنگام شهادت پدر، براى انجام دادن مأموریتى که على(ع) به او داده بود، در مدائن بود و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۵۶، قس ج ۲، ص ۳۵۷.</ref>. امام حسین در مراسم تجهیز و خاکسپارى پدر حاضر بود<ref>رجوع کنید به ابنقتیبه، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۱۸۱؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۵۵ـ ۳۵۶؛ مفید، ج۱، ص۲۵؛ مجلسى، ج۴۲، ص۲۳۵، ۲۹۴ـ ۲۹۵.</ref>. | امام على(ع)، امام حسین(ع) را پس از امام حسن(ع) متولى صدقات<ref>موقوفات.</ref> خود قرار داد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۱، ص ۲۲۷؛ نهجالبلاغة، نامه ۲۴.</ref>. به نقلى، امام حسین به هنگام شهادت پدر، براى انجام دادن مأموریتى که على(ع) به او داده بود، در مدائن بود و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۵۶، قس ج ۲، ص ۳۵۷.</ref>. امام حسین در مراسم تجهیز و خاکسپارى پدر حاضر بود<ref>رجوع کنید به ابنقتیبه، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۱۸۱؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۵۵ـ ۳۵۶؛ مفید، ج۱، ص۲۵؛ مجلسى، ج۴۲، ص۲۳۵، ۲۹۴ـ ۲۹۵.</ref>. | ||
=== | ===دوران امامت برادر=== | ||
در دوره امامت امام حسن(ع)، که حدود ده سال به طول انجامید<ref>رجوع کنید به ابن ابیالثلج، همانجا؛ دلائل الامامة، ص ۱۵۹، ۱۷۷.</ref>، امام حسین همراه و همگام برادر بود. با اینکه طبق برخى منابع تاریخى، امام حسین با واگذارى خلافت به [[معاویه]] مخالف بود<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۹۳، ۴۵۶؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> و حتى پس از صلح امام حسن، با معاویه بیعت نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۲۹۲.</ref>، پس از وقوع صلح به این مصالحه ملتزم بود. حتى وقتى برخى شیعیان از او تقاضا کردند پیمان را بشکند و با معاویه بجنگد، به آنان امر کرد که تا زمان مرگ معاویه منتظر بمانند<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۷ـ۴۵۸.</ref>. ابنسعد<ref>ج ۶، ص ۴۱۰ـ۴۱۵.</ref> از امام باقر(ع) روایت کرده که امام حسن و امام حسین، در نماز به [[مروان بن حکم|مروان]]، که منصوب از جانب معاویه بود، اقتدا میکردند و حال آنکه حسینبنعلى با وى برخوردهاى تند داشت؛ ضمن آنکه، تقیهاى هم در کار نبود. اما این روایت با شمار زیادى حدیث در منابع شیعه که از اقتدا به غیر معتقدان به عقاید صحیح و نیز اقتدا به شخص فاسق نهى کردهاست، سازگار نیست<ref>رجوع کنید به حرّ عاملى، ج۸، ص ۳۰۹ـ۳۱۸.</ref>. مواجهه قاطع و صریح امام با مروان به هنگام اهانت به مادرش فاطمه(س) نیز گزارش شده است<ref>رجوع کنید به احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۲۳.</ref>. | در دوره امامت امام حسن(ع)، که حدود ده سال به طول انجامید<ref>رجوع کنید به ابن ابیالثلج، همانجا؛ دلائل الامامة، ص ۱۵۹، ۱۷۷.</ref>، امام حسین همراه و همگام برادر بود. با اینکه طبق برخى منابع تاریخى، امام حسین با واگذارى خلافت به [[معاویه]] مخالف بود<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۹۳، ۴۵۶؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> و حتى پس از صلح امام حسن، با معاویه بیعت نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۲۹۲.</ref>، پس از وقوع صلح به این مصالحه ملتزم بود. حتى وقتى برخى شیعیان از او تقاضا کردند پیمان را بشکند و با معاویه بجنگد، به آنان امر کرد که تا زمان مرگ معاویه منتظر بمانند<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۷ـ۴۵۸.</ref>. ابنسعد<ref>ج ۶، ص ۴۱۰ـ۴۱۵.</ref> از امام باقر(ع) روایت کرده که امام حسن و امام حسین، در نماز به [[مروان بن حکم|مروان]]، که منصوب از جانب معاویه بود، اقتدا میکردند و حال آنکه حسینبنعلى با وى برخوردهاى تند داشت؛ ضمن آنکه، تقیهاى هم در کار نبود. اما این روایت با شمار زیادى حدیث در منابع شیعه که از اقتدا به غیر معتقدان به عقاید صحیح و نیز اقتدا به شخص فاسق نهى کردهاست، سازگار نیست<ref>رجوع کنید به حرّ عاملى، ج۸، ص ۳۰۹ـ۳۱۸.</ref>. مواجهه قاطع و صریح امام با مروان به هنگام اهانت به مادرش فاطمه(س) نیز گزارش شده است<ref>رجوع کنید به احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۲۳.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==امامت در دوران خلافت معاویه== | ==امامت در دوران خلافت معاویه== | ||
پس از وفات امام حسن(ع)، مردم [[کوفه]] براى قیام برضد معاویه به امام [[حسین]](ع) نامه نوشتند، اما امام ضمن آنکه مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد کرد و بر جهاد با ظالمان تأکید نمود، از قیام دورى گزید و آن را به پس از مرگ معاویه موکول کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲ـ۴۲۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۸ـ۴۵۹؛ مفید، ج ۲، ص ۳۲.</ref>. معاویه نیز از قیام امام بیم داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) از امام خواست که از قیام بپرهیزد و امام پایبندى خود را به عهدنامه صلح به وى یادآورى کرد<ref>ابنسعد، همانجا؛ قس بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۹ـ۴۶۰.</ref>. معاویه نیز به تعهد مالى سالیانه خود ادامه داد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. معاویه خود بهخوبى از میزان نفوذ امام حسین(ع) در مدینه آگاه بود، چنانکه به فردى از قریش گفته بود هرگاه حلقهاى از جمعیت در مسجدالنبى دیدى که سخن هزلى در آن نیست، آن حلقه حسین است<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۴.</ref>. زمانى که معاویه براى [[یزید]] بیعت میگرفت، امام از معدود کسانى بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهاى قاطع معاویه را محکوم کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۲۸؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۷ـ۳۳۹، ۳۴۲ـ۳۴۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۰۳.</ref> و، برخلاف دیگر افراد بنیهاشم، هدیه معاویه را نیز قبول نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۹.</ref>. معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۲۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۲۲؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۴۹ـ۳۵۰؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۲۱۵ـ۲۱۶.</ref>. | پس از وفات امام حسن(ع)، مردم [[کوفه]] براى قیام برضد معاویه به امام [[حسین]](ع) نامه نوشتند، اما امام ضمن آنکه مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد کرد و بر جهاد با ظالمان تأکید نمود، از قیام دورى گزید و آن را به پس از مرگ معاویه موکول کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲ـ۴۲۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۸ـ۴۵۹؛ مفید، ج ۲، ص ۳۲.</ref>. معاویه نیز از قیام امام بیم داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) از امام خواست که از قیام بپرهیزد و امام پایبندى خود را به عهدنامه صلح به وى یادآورى کرد<ref>ابنسعد، همانجا؛ قس بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۹ـ۴۶۰.</ref>. معاویه نیز به تعهد مالى سالیانه خود ادامه داد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. معاویه خود بهخوبى از میزان نفوذ امام حسین(ع) در مدینه آگاه بود، چنانکه به فردى از قریش گفته بود هرگاه حلقهاى از جمعیت در مسجدالنبى دیدى که سخن هزلى در آن نیست، آن حلقه حسین است<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۴.</ref>. زمانى که معاویه براى [[یزید]] بیعت میگرفت، امام از معدود کسانى بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهاى قاطع معاویه را محکوم کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۲۸؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۷ـ۳۳۹، ۳۴۲ـ۳۴۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۰۳.</ref> و، برخلاف دیگر افراد بنیهاشم، هدیه معاویه را نیز قبول نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۹.</ref>. معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۲۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۲۲؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۴۹ـ۳۵۰؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۲۱۵ـ۲۱۶.</ref>. | ||
== | ==ویژگیها و سیره== | ||
=== | ===ویژگیها=== | ||
در بیشتر منابع حدیثى و تاریخى و رجالىِ کهن از شباهت حسینبن على به پیامبر اکرم سخن گفته شده<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۶۶، ۴۵۳؛ دولابى، ص ۱۰۴؛ طبرانى، ج ۳، ص ۹۵؛ ناطقبالحق، ص ۱۱؛ مفید، ج ۲، ص ۲۷.</ref> و در یک روایت، امام حسین شبیهترین فرد به پیامبر وصف شده است<ref>رجوع کنید به ابنحنبل، ج ۳، ص ۲۶۱؛ بخارى، ج ۴، ص ۲۱۶؛ ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۵.</ref>. بنابر روایتى دیگر از امام على، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۱۲۳.</ref>. امام حسین(ع) سپید چهره بود<ref>ناطقبالحق، همانجا.</ref>. گاه عمامهاى از خز<ref>طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> و گاه عمامهاى سیاه بر سر میگذاشت<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۵؛ ابنابیشیبه، ج ۶، ص ۴۶؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۰.</ref>. موى سر و محاسن خود را خضاب مینمود<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳ـ ۴۱۷؛ ابن ابیشیبه، ج ۶، ص ۳، ۱۵.</ref>. | در بیشتر منابع حدیثى و تاریخى و رجالىِ کهن از شباهت حسینبن على به پیامبر اکرم سخن گفته شده<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۶۶، ۴۵۳؛ دولابى، ص ۱۰۴؛ طبرانى، ج ۳، ص ۹۵؛ ناطقبالحق، ص ۱۱؛ مفید، ج ۲، ص ۲۷.</ref> و در یک روایت، امام حسین شبیهترین فرد به پیامبر وصف شده است<ref>رجوع کنید به ابنحنبل، ج ۳، ص ۲۶۱؛ بخارى، ج ۴، ص ۲۱۶؛ ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۵.</ref>. بنابر روایتى دیگر از امام على، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۱۲۳.</ref>. امام حسین(ع) سپید چهره بود<ref>ناطقبالحق، همانجا.</ref>. گاه عمامهاى از خز<ref>طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> و گاه عمامهاى سیاه بر سر میگذاشت<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۵؛ ابنابیشیبه، ج ۶، ص ۴۶؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۰.</ref>. موى سر و محاسن خود را خضاب مینمود<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳ـ ۴۱۷؛ ابن ابیشیبه، ج ۶، ص ۳، ۱۵.</ref>. | ||