۹٬۵۴۶
ویرایش
(عنوان نویسی، گذاشتن تعدادی لینک داخلی، اصلاح بعضی از جملات) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''[[حسین]] بن على'''، امام سوم از امامان دوازدهگانه شیعه امامیه و یکى از چهارده معصوم است که در [[کربلا]] در سال ۶۱ هجری به همراه اصحابش در روز [[عاشورا]] به [[شهادت]] رسید. | '''[[حسین]] بن على'''، امام سوم از امامان دوازدهگانه شیعه امامیه و یکى از چهارده معصوم است که در [[کربلا]] در سال ۶۱ هجری به همراه اصحابش در روز [[عاشورا]] به [[شهادت]] رسید. | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
به اتفاق همه منابع، نام و نسب او [[حسین بن علی|حسین بن علی]]<nowiki/> بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم است. جد مادریاش پیامبر اکرم(ص)، پدرش على بن ابی طالب(ع) و مادرش فاطمه زهرا(س) دختر رسول | به اتفاق همه منابع، نام و نسب او [[حسین بن علی|حسین بن علی]]<nowiki/> بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم است. جد مادریاش پیامبر اکرم(ص)، پدرش [[على بن ابی طالب(ع)]] و مادرش [[فاطمه زهرا(س)]] دختر [[رسول خدا]]<nowiki/>ست<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۳۹۹؛ ابوالفرج اصفهانى، ص ۵۱؛ مفید، ج ۲، ص ۲۷.</ref>. | ||
=== نامگذاری === | ===نامگذاری=== | ||
پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، [[ | پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، [[حسین]] نامید<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۳۵۶ـ۳۵۷؛ ابنحنبل، ج ۱، ص ۹۸، ۱۱۸؛ دولابى، ص ۹۹؛ کلینى، ج ۶، ص ۳۳؛ قس ابنسعد، همانجا؛ دولابى، ص ۱۲۲، که حسین را مشتق از حسن شمردهاند.</ref>. بنابر برخى روایات، امام على(ع) دوست داشت که او را حرب بنامد، اما در نامگذارى بر پیامبر(ص) پیشى نگرفت<ref>رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳ش الف، ج ۲، ص ۲۵ـ۲۶؛ فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج۱، ص۴۲۷ـ ۴۲۸؛ قس بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۴.</ref>. بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر طیار، که در آن زمان هنوز در حبشه بود، جعفر نامیده شده بود، اما پیامبر نام او را به [[حسین]] تغییر داد<ref>ابنحنبل، ج ۱، ص ۱۵۹؛ دولابى، ص ۹۹، ۱۲۱؛ طبرانى، ج۳، ص ۹۸.</ref>. اما بنابر روایات شیعى، پیامبر در ابتدا و پیش از آنکه نامى براى او انتخاب شود نام حسین را به امر خدا بر آن حضرت نهاد<ref>براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۳۳ـ۳۴؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ ۱۲۸۶، ج۱، ص ۱۳۷ـ۱۳۸؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۳۶۷؛ براى نقد محتوایى روایات دیگر رجوع کنید به قرشى، ج ۱، ص ۳۱ـ۳۲.</ref>. در برخى روایات تأکید شده است که نامهاى حسن و حسین از اسامى بهشتى بوده و پیش از اسلام سابقه نداشتهاند<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۳۵۷؛ دولابى، ص ۱۰۰؛ براى اقوال مشابه درباره نامگذارى امام حسن علیهالسلام رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. | ||
بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر | |||
==== کنیه و القاب ==== | ====کنیه و القاب==== | ||
کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن ابیشیبه، ج ۸، ص ۶۵؛ ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص ۲۱۳؛ طبرانى، ج ۳، ص ۹۴؛ مفید، همانجا.</ref>، اما خصیبى<ref>ص ۲۰۱.</ref> کنیهاش را نزد خاصه ابوعلى دانسته است. | کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن ابیشیبه، ج ۸، ص ۶۵؛ ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص ۲۱۳؛ طبرانى، ج ۳، ص ۹۴؛ مفید، همانجا.</ref>، اما خصیبى<ref>ص ۲۰۱.</ref> کنیهاش را نزد خاصه ابوعلى دانسته است. به [[حسین بن علی|امام حسین(ع)]] القاب فراوانى نسبت داده شده که بسیارى از آنها با القاب برادرش، [[امام حسن(ع)]]، مشترک است<ref>رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. از القاب خاص امام، زکى، طیب، وفىّ، سید، مبارک<ref>ابن ابیالثلج، ص ۲۸؛ ابنطلحه شافعى، ج ۲، ص ۳۷۴.</ref>، نافع، الدلیل على ذاتاللّه<ref>ابن ابیالثلج، همانجا.</ref>، رشید، و التابع لمرضاةاللّه<ref>ابنطلحه شافعى، همانجا.</ref> بوده است<ref>براى فهرستى از القاب آن حضرت رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج ۴، ص ۸۶.</ref>. | ||
به [[حسین بن علی|امام حسین(ع)]] القاب فراوانى نسبت داده شده که بسیارى از آنها با القاب برادرش، امام حسن(ع)، مشترک است<ref>رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. از القاب خاص امام، زکى، طیب، وفىّ، سید، مبارک<ref>ابن ابیالثلج، ص ۲۸؛ ابنطلحه شافعى، ج ۲، ص ۳۷۴.</ref>، نافع، الدلیل على ذاتاللّه<ref>ابن ابیالثلج، همانجا.</ref>، رشید، و التابع لمرضاةاللّه<ref>ابنطلحه شافعى، همانجا.</ref> بوده است<ref>براى فهرستى از القاب آن حضرت رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج ۴، ص ۸۶.</ref>. | |||
ابنطلحه شافعى<ref>همانجا.</ref> لقب زکى را مشهورتر از دیگر القاب و لقب | ابنطلحه شافعى<ref>همانجا.</ref> لقب زکى را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سیدشباب اهلالجنه را مهمترین آنها دانسته است. در پارهاى از احادیث امامان شیعه نیز امام حسین(ع) با لقب شهید یا [[سید الشهدا (ع)|سیدالشهداء]] خوانده شده است<ref>براى نمونه رجوع کنید به حِمْیرى، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابنقولویه، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص۴۹ـ ۵۰؛ مجلسى، ج ۳۷، ص ۹۴ـ۹۵؛ نیز رجوع کنید به سیدالشهداء.</ref>. در برخى متون ادبى و تاریخىِ متعلق به سدههاى چهارم به بعد براى امام [[حسین بن علی|حسین]] لقب امیرالمؤمنین نیز یاد شده است<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابناعثم کوفى، ترجمه فارسى، ص ۸۰۲، ۸۴۶؛ ناصرخسرو، ص ۷۲ـ۷۵، ۸۵؛ سنایى، ص ۲۶۲، ۲۶۶؛ مجدخوافى، ص ۲۲، ۲۶، ۲۰۵، ۲۷۱؛ جنید شیرازى، ص ۲۵۱ـ۲۵۲.</ref>، که با توجه به اینکه آن حضرت هیچگاه خلافت ظاهرى نیافت، در خور توجه است. | ||
==ولادت و شهادت== | |||
===ولادت=== | |||
در اینکه زادگاه امام حسین(ع) مدینه است، اختلافى نیست<ref>براى نمونه رجوع کنید به مفید، همانجا؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۶، ص ۴۱.</ref>. سال تولد او را نیز سال سوم<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۳؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجا؛ ابنعبدالبرّ، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref>، چهارم<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۳۹۹؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۴۶؛ دولابى، ص ۱۰۲، ۱۲۱؛ طبرى، ج ۲، ص ۵۵۵؛ ابوالفرج اصفهانى، ص ۵۱؛ مفید، همانجا.</ref>، پنجم<ref>ابنعبدالبرّ، ج۱، ص۳۹۳.</ref> و ششم هجرى<ref>حاکم نیشابورى، ج ۳، ص۱۷۷؛ ابنعساکر، ج ۱۴، ص ۱۱۶.</ref> ذکر کردهاند. روز ولادت وى، بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است<ref>مجلسى، ج ۴۴، ص۲۰۱.</ref>، اما برخى، زادروز امام را آخر ربیعالاول<ref>رجوع کنید به طوسى، ۱۴۰۱، همانجا.</ref>، پنجم ماه شعبان<ref>ابوالفرج اصفهانى؛ مفید، همانجاها؛ ابنطلحه شافعى، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref> یا یکى از نخستین شبهاى ماه شعبان<ref>ابنسعد؛ طبرى؛ دولابى، همانجاها.</ref> نوشتهاند. بنابه روایتى، امام در غروب پنجشنبه متولد شد<ref>ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۸۲؛ براى اقوال مختلف درباره روز و ماه و سال تولد امام رجوع کنید به فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۴۲۰؛ مِزّى، ۱۴۲۲، ج ۶، ص ۳۹۸ـ۳۹۹.</ref>. فاصله تولد امام حسین و امام حسن را شش ماه و ده روز<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابن ابیالثلج، ص ۸.</ref>، ده ماه و بیست و دو روز<ref>ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص ۱۵۸.</ref> و یک سال و ده ماه<ref>دولابى، ص ۱۰۱؛ ابنعبدالبرّ؛ ابنعساکر، همانجاها.</ref> گزارش کردهاند. پس از تولد، پیامبر همان آدابى را براى او به جا آورد که درباره حسنبن على انجام داده بود، مانند: ادای[[اذان]] و اقامه در گوش نوزاد و عقیقه کردن. | |||
هنگام ولادت او جبرئیل به همراه هزار فرشته از آسمان فرود آمدند تا ولادتش را به پیامبر تبریک گویند<ref>کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۸۲ـ۲۸۴؛ دلائلالامامة، ص ۱۹۰؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۸۲.</ref> و آنگاه جبرئیل پیامبر را از شهادت وى به دست امت مسلمان و نیز تداوم امامت در نسل او آگاه کرد<ref>کلینى، همانجا؛ نیز براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۵ـ۲۱۰؛ براى تشبیه تداوم امامت از صلب امام حسین نه برادرش حسن علیهماالسلام به ماجراى هارون و موسى رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۳۰۵؛ براى فهرستى از روایاتى درباره اِخبار پیامبر از شهادت امام حسین علیهالسلام رجوع کنید به عبداللّهبن نوراللّه بحرانى، ج ۱۷، ص ۱۱۳ـ۱۳۳.</ref>. جبرئیل مشتى از خاک کربلا را نیز براى پیامبر آورد و این خاک بعدها نزد [[ام سلمه|امّ سلمه]] بود و او از تغییر رنگ آن در روز [[عاشورا]]، از شهادت نواده پیامبر با خبر شد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۷ـ۴۱۹؛ ابنحنبل، ج۶، ص۲۹۴؛ ابنقولویه، ص۱۳۲؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص۶۳.</ref>. | |||
به نوشته ابنسعد<ref>ج ۶، ص ۴۰۰ـ۴۰۱.</ref>، امّفضل<ref>همسر عباسبن عبدالمطلب.</ref>، به امر پیامبر، دایگى امام را برعهده گرفت و بدین ترتیب امام برادر رضاعى قُثمبن عباس، که او نیز شیرخواره بود، گردید<ref>نیز رجوع کنید به ابناعثم کوفى، ج۴، ص۳۲۳؛ قس ابنحنبل، ج ۶، ص ۳۴۰؛ دولابى، ص ۱۰۶؛ بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۳۰۸،۳۲۰، ۳۴۸ـ۳۴۹، که این موضوع را به امام حسن (ع) نسبت دادهاند.</ref>. برخی منابع مادر [[عبدالله بن یقطر]] را نیز دایه امام حسین(ع) دانستهاند،<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.</ref> اما کلینى<ref>ج ۱، ص ۴۶۵.</ref> روایاتى نقل کرده است که بنابر آنها امام حسین(ع) از هیچ زنى، حتى مادرش فاطمه زهرا(س)، شیر نخورد. | |||
=== | ===شهادت=== | ||
امام حسین(ع) در دهم [[محرم|محرّمِ]]<ref>روز عاشورا.</ref> سال ۶۱ هجرى در سرزمین نینوا<ref>کربلا.</ref> در عراق به [[شهادت]] رسید<ref>ابنسعد، ج۶، ص۴۴۱؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص۵۱۲؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۹۴،۴۰۰؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۶، ص ۴۱ـ۴۲؛ قس طبرى، ج ۵، ص ۳۹۴، که بنابر روایتى شهادت امام را در ماه صفر دانسته است؛ ابن ابیالثلج، همانجا، که سال شهادت را شصتم هجرى ذکر کرده است.</ref>.روز شهادت امام را جمعه<ref>رجوع کنید به ابنسعد، همانجا؛ طبرى، ج ۵، ص ۴۲۲؛ ابوالفرج اصفهانى؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجاها.</ref>، شنبه<ref>طبرى؛ ابوالفرج اصفهانى؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجاها.</ref>، یکشنبه<ref>دولابى، ص ۱۳۳.</ref> و دوشنبه<ref>کلینى؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجاها.</ref> گزارش کرده<ref>نیز رجوع کنید به فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، همانجا.</ref> و در این میان روز جمعه را قول صحیح و مشهور شمردهاند<ref name=":0">رجوع کنید به مسعودى، تنبیه، ص ۳۰۳؛ ناطقبالحق، ص ۱۱.</ref>. ابوالفرج اصفهانى<ref name=":0" /> قول شهادت امام در روز دوشنبه را قولى شایع میان مردم دانسته و آن را از نظر محاسبات تقویمى مردود شمرده است<ref>نیز رجوع کنید به ناطقبالحق، همانجا.</ref>. سن امام را به هنگام شهادت ۵۶ سال و پنج ماه<ref>رجوع کنید به ابنسعد؛ ابوالفرج اصفهانى، همانجاها؛ نیز رجوع کنید به ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص ۲۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛ یعقوبى، همانجاها؛ طبرانى، ج۳، ص۱۱۵، که سن امام را ۵۶ سال نوشتهاند.</ref>، ۵۷ سال و پنج ماه<ref>فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، همانجا؛ نیز رجوع کنید به کلینى، ج۱، ص :۴۶۳ ۵۷ سال و چند ماه؛ ابنابیالثلج؛ مسعودى، تنبیه، همانجاها: ۵۷ سال.</ref> و ۵۸ سال<ref>ابنسعد؛ ابنقتیبه، ۱۹۶۰، همانجاها؛ طبرانى، ج۳، ص۹۸ـ۹۹، ۱۰۳، ۱۰۵؛ طوسى، ۱۴۰۱، همانجا.</ref> ذکر کردهاند<ref>براى اقوال گوناگون درباره سن امام به هنگام شهادت و روز و ماه و سالآن رجوع کنید به مزّى،۱۴۲۲، ج۶، ص۴۴۵ـ۴۴۶.</ref>. | |||
در روایات فراوانى پیامبر اصحابش را از شهادت فرزندش حسین آگاه کرده بود<ref>براى نمونه رجوع کنید به صفار قمى، ص ۶۸؛ کلینى، ج ۱، ص ۲۰۹؛ ابنقولویه، ص ۱۴۳ـ۱۴۸؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۸۹.</ref>. به جز پیامبر، امام على(ع) و امام حسن(ع) نیز از ماجراى شهادت آن حضرت خبر داده بودند<ref>رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۱۴۲؛ ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۹ـ۴۲۰؛ ابنقولویه، ص ۱۴۹ـ۱۵۶؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۱۷۷ـ۱۷۸، ۱۹۶ـ۱۹۷؛ همان، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۵۹ـ۲۶۰، ج ۲، ص ۵۳۲ـ۵۳۵؛ مفید، ج ۱، ص ۳۳۰ـ۳۳۱؛ ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۹۳ـ۹۴؛ براى تفصیل مآخذ روایى در منابع اهلسنّت رجوع کنید به امینى، ص ۴۹ـ۱۵۰.</ref>. چنانکه خداوند انبیاى پیشین را از شهادت امام آگاه ساخته بود<ref>براى فهرستى از این روایات رجوع کنید به عبداللّهبن نوراللّه بحرانى، ج ۱۷، ص ۱۰۱ـ۱۱۲.</ref>. درباره حوادث روز عاشورا و پس از شهادت آن حضرت و نیز عقوبت کسانى که در شهادت امام دست داشتند، نیز امور معجزهآسایى نقل شده است<ref>رجوع کنید به کربلا*، واقعه.</ref>. از جمله گفتهاند خدا در روز عاشورا چهارهزار فرشتهاى را که در جنگ بدر به یارى پیامبر فرستاده بود، به سوى او فرود آورد و امام مخیر شد که از بین پیروزى و دیدار با پیامبر یکى را برگزیند و او ترجیح داد به لقاى پیامبر نایل شود. این فرشتگان به امر خدا تا روز قیامت بر مزارش گریه میکنند و براى زائران دعا و طلب بخشش میکنند<ref>رجوع کنید به ابنقولویه، ص ۱۷۱ـ۱۷۲، ۳۵۴؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۲، ص ۶۷۲؛ دلائلالامامة، ص ۱۷۸.</ref>. | |||
==پیش از امامت== | ==پیش از امامت== | ||
=== کودکی در کنار پیامبر(ص) === | ===کودکی در کنار پیامبر(ص)=== | ||
ابنسعد<ref>ج ۶، ص ۳۹۹.</ref> امام حسین(ع) را در زمره واپسین طبقه<ref>طبقه پنجم.</ref> از اصحاب رسول خدا(ص) که به هنگام وفات آن حضرت خردسال بودند و در هیچ جنگى او را همراهى | ابنسعد<ref>ج ۶، ص ۳۹۹.</ref> امام حسین(ع) را در زمره واپسین طبقه<ref>طبقه پنجم.</ref> از اصحاب رسول خدا(ص) یاد کرده است که به هنگام وفات آن حضرت خردسال بودند و در هیچ جنگى او را همراهى نکردند. قریب به هفت سال از زندگانى امام در زمان حیات پیامبر گذشت<ref>رجوع کنید به ابن ابیالثلج، همانجا؛ دلائلالامامة، ص ۱۷۷.</ref>. پیامبر او و برادرش را بسیار گرامى میداشت، چنانکه آن دو را بر سینه خود مینشاند و در همان حال با مردم سخن میگفت<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۱.</ref> و گاهى آن دو را بر دوش خود مینهاد<ref>ابنماجه، ج ۱، ص ۲۱۶؛ طبرانى، ج ۳، ص ۶۵.</ref>، بنا به نقلى، روزى پیامبر بر بالاى منبر سخنرانى میکرد و چون آن دو را دید از منبر پایین آمد و ایشان را در آغوش گرفت<ref>ابنحنبل، ج ۵، ص ۳۵۴؛ ابنماجه، ج ۲، ص ۱۱۹۰؛ ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref>. | ||
اما ''مهمترین رخداد دوران کودکى امام، شرکت در [[مباهله]]'' و معرفى او و برادرش به عنوان مصداق «ابناءَنا»<ref>رجوع کنید به آلعمران: ۶؛ براى بیان امام رضا علیهالسلام درباره این آیه رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳الف، ج ۱، ص ۲۳۱ـ۲۳۲.</ref> بود<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۶ـ۴۰۷؛ مسلمبن حجاج، ج ۷، ص ۱۲۰ـ۱۲۱؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش الف، ج ۱، ص ۸۵؛ مفید، ج ۱، ص ۱۶۸؛ براى اقوال مشابه درباره امام حسن (ع) رجوع کنید به حسنبن على، امام.</ref>. | اما ''مهمترین رخداد دوران کودکى امام، شرکت در [[مباهله]]'' و معرفى او و برادرش به عنوان مصداق «ابناءَنا»<ref>رجوع کنید به آلعمران: ۶؛ براى بیان امام رضا علیهالسلام درباره این آیه رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳الف، ج ۱، ص ۲۳۱ـ۲۳۲.</ref> بود<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۶ـ۴۰۷؛ مسلمبن حجاج، ج ۷، ص ۱۲۰ـ۱۲۱؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش الف، ج ۱، ص ۸۵؛ مفید، ج ۱، ص ۱۶۸؛ براى اقوال مشابه درباره امام حسن (ع) رجوع کنید به حسنبن على، امام.</ref>. | ||
===اعتراض به عمر=== | |||
امام حسین(ع) حدود نُه ساله داشت که وارد مسجد شد. او عمر را در حال سخنرانی بر منبر پیامبر(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدرت بنشین!». | |||
عمر گفت: «پدرم منبری نداشت»<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۲.</ref> عمر خطبه خود را نیمهکاره رها کرد و از منبر به زیر آمد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۳، ص ۷۹۸ـ۷۹۹.</ref>. گزارشهایی از احترام ویژه عمر به امام حسین در منابع تاریخی دیده میشود. مانند اینکه عمر سهم بیتالمال امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را، به سبب قرابت آنان با رسول خدا، همانند سهم حضرت على(ع) و اهل بدر قرار داده بود<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۷.</ref>. | |||
=== | ===حضور در جنگها=== | ||
در برخى منابع تاریخى از حضور امام حسین(ع) به اتفاق برادرش در فتح طبرستان به سال ۲۹ هجرى یاد شده است<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۴۰۷، ص ۴۶۷؛ طبرى، ج ۴، ص ۲۶۹.</ref>. در دوران عثمان، امام حسین(ع) به هنگام تبعید ابوذر به ربذه، در کنار پدر و برادرش امام حسن(ع) او را مشایعت کرد<ref>مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۸۴؛ ابن ابیالحدید، ج ۸، ص ۲۵۳؛ براى سخن وى خطاب به ابوذر رجوع کنید به مجلسى، ج ۲۲، ص۴۱۲ـ۴۱۳.</ref>. به روایتى، در شورش برضد عثمان، امام حسین(ع)، به توصیه امام على(ع)، همراه با برادرش کوشید عثمان را از خطر محفوظ دارد<ref>نعیمبن حمّاد، ص ۸۴ـ۸۵.</ref> و به نقلى، در این واقعه مجروح شد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۳، ص ۱۱۳۱؛ قس ابنقتیبه، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۵۸، ۶۲؛ مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۸۹، که این مجروح شدن را به امام حسن (ع) نسبت دادهاند.</ref>. امام حسین در جنگهاى دوره خلافت امامعلى نیز حضور داشت<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج2، ص۱۸۷، ۲۱۳، ۲۴۶، ۳۲۳؛ مسعودى، مروج، ج ۳، ص ۱۰۴ـ۱۱۴، ۱۳۶.</ref> و در جنگ صِفّین خطبهاى در تحریض به جهاد خواند<ref>رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۱۱۴ـ۱۱۵.</ref>. | |||
===در دوران امامت پدر=== | |||
امام على(ع)، امام حسین(ع) را پس از امام حسن(ع) متولى صدقات<ref>موقوفات.</ref> خود قرار داد<ref>ابنشبّه نمیرى، ج ۱، ص ۲۲۷؛ نهجالبلاغة، نامه ۲۴.</ref>. به نقلى، امام حسین به هنگام شهادت پدر، براى انجام دادن مأموریتى که على(ع) به او داده بود، در مدائن بود و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۵۶، قس ج ۲، ص ۳۵۷.</ref>. امام حسین در مراسم تجهیز و خاکسپارى پدر حاضر بود<ref>رجوع کنید به ابنقتیبه، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۱۸۱؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۵۵ـ ۳۵۶؛ مفید، ج۱، ص۲۵؛ مجلسى، ج۴۲، ص۲۳۵، ۲۹۴ـ ۲۹۵.</ref>. | |||
امام حسین پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادى که به سن از وى بزرگتر بودند، شریفترین فرد از خاندان هاشم به شمار میرفت<ref>رجوع کنید به یعقوبى، ج ۲، ص ۲۲۶؛ نیز رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۹، که از احترام خاص ابنعباس به وى سخن گفته است.</ref> و در امور خویش با او مشورت میکردند و نظر او را بر رأى دیگران ترجیح میدادند<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۴ـ۴۱۵.</ref>. | === در دوران امامت برادر === | ||
در دوره امامت امام حسن(ع)، که حدود ده سال به طول انجامید<ref>رجوع کنید به ابن ابیالثلج، همانجا؛ دلائل الامامة، ص ۱۵۹، ۱۷۷.</ref>، امام حسین همراه و همگام برادر بود. با اینکه طبق برخى منابع تاریخى، امام حسین با واگذارى خلافت به [[معاویه]] مخالف بود<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۹۳، ۴۵۶؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> و حتى پس از صلح امام حسن، با معاویه بیعت نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۲۹۲.</ref>، پس از وقوع صلح به این مصالحه ملتزم بود. حتى وقتى برخى شیعیان از او تقاضا کردند پیمان را بشکند و با معاویه بجنگد، به آنان امر کرد که تا زمان مرگ معاویه منتظر بمانند<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۷ـ۴۵۸.</ref>. ابنسعد<ref>ج ۶، ص ۴۱۰ـ۴۱۵.</ref> از امام باقر(ع) روایت کرده که امام حسن و امام حسین، در نماز به [[مروان بن حکم|مروان]]، که منصوب از جانب معاویه بود، اقتدا میکردند و حال آنکه حسینبنعلى با وى برخوردهاى تند داشت؛ ضمن آنکه، تقیهاى هم در کار نبود. اما این روایت با شمار زیادى حدیث در منابع شیعه که از اقتدا به غیر معتقدان به عقاید صحیح و نیز اقتدا به شخص فاسق نهى کردهاست، سازگار نیست<ref>رجوع کنید به حرّ عاملى، ج۸، ص ۳۰۹ـ۳۱۸.</ref>. مواجهه قاطع و صریح امام با مروان به هنگام اهانت به مادرش فاطمه(س) نیز گزارش شده است<ref>رجوع کنید به احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۲۳.</ref>. | |||
همچنان که در برابر سبّ امام على(ع) از سوى امویان، بهشدت واکنش نشان میداد<ref>ابنسعد، ج۶، ص۴۰۹ـ۴۱۰، ۴۱۵؛ براى گزارش برخورد متفاوت امام حسن(ع) رجوع کنید به همانجاها؛ نیز رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. در کل، گزارش منابع نشان میدهد که امام حسین در زمان امامتِ امام حسن آشکارتر از برادر در برابر [[بنى امیه|بنیامیه]] موضع میگرفت و علنا با آنان مخالفت میکرد<ref>براى نمونه رجوع کنید به همان، ج۶، ص۴۱۴ـ۴۱۵.</ref>. با این حال، بهرغم برخى اختلافهاى ظاهرى در رفتار امام حسن(ع) و امام حسین(ع)<ref>رجوع کنید به همان، ج ۶، ص ۴۱۳؛ ابنابیشیبه، ج ۲، ص ۱۷۴.</ref>، غیر از توضیحى که از منظر عقیده امامتِ منصوص مطرح میشود، از نظر تحلیل تاریخى نیز وحدت رویه کلى آن دو قابل اثبات است<ref>نمونهاى از این هماهنگى در مراسم خاکسپارى امام حسن گزارش شده است رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. | |||
امام حسین پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادى که به سن از وى بزرگتر بودند، شریفترین فرد از [[بنیهاشم|خاندان هاشم]] به شمار میرفت<ref>رجوع کنید به یعقوبى، ج ۲، ص ۲۲۶؛ نیز رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۹، که از احترام خاص ابنعباس به وى سخن گفته است.</ref> و در امور خویش با او مشورت میکردند و نظر او را بر رأى دیگران ترجیح میدادند<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۴ـ۴۱۵.</ref>. | |||
==امامت در دوران خلافت معاویه== | ==امامت در دوران خلافت معاویه== | ||
پس از وفات امام حسن(ع)، مردم کوفه براى قیام برضد معاویه به امام [[حسین]](ع) نامه نوشتند، اما امام ضمن آنکه مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد کرد و بر جهاد با ظالمان تأکید نمود، از قیام دورى گزید و آن را به پس از مرگ معاویه موکول کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲ـ۴۲۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۸ـ۴۵۹؛ مفید، ج ۲، ص ۳۲.</ref>. معاویه نیز از قیام امام بیم داشت و پس از شهادت امام حسن از امام خواست که از قیام بپرهیزد و امام پایبندى خود را به عهدنامه صلح به وى یادآورى کرد<ref>ابنسعد، همانجا؛ قس بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۹ـ۴۶۰.</ref>. معاویه نیز به تعهد مالى سالیانه خود ادامه داد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. معاویه خود بهخوبى از میزان نفوذ امام حسین(ع) در مدینه آگاه بود، چنانکه به فردى از قریش گفته بود هرگاه حلقهاى از جمعیت در مسجدالنبى دیدى که سخن هزلى در آن نیست، آن حلقه حسین است<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۴.</ref>. زمانى که معاویه براى یزید بیعت میگرفت، امام از معدود کسانى بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهاى قاطع معاویه را محکوم کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۲۸؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۷ـ۳۳۹، ۳۴۲ـ۳۴۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۰۳.</ref> و، برخلاف دیگر افراد بنیهاشم، هدیه معاویه را نیز قبول نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۹.</ref>. معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۲۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۲۲؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۴۹ـ۳۵۰؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۲۱۵ـ۲۱۶.</ref>. | پس از وفات امام حسن(ع)، مردم [[کوفه]] براى قیام برضد معاویه به امام [[حسین]](ع) نامه نوشتند، اما امام ضمن آنکه مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد کرد و بر جهاد با ظالمان تأکید نمود، از قیام دورى گزید و آن را به پس از مرگ معاویه موکول کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲ـ۴۲۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۸ـ۴۵۹؛ مفید، ج ۲، ص ۳۲.</ref>. معاویه نیز از قیام امام بیم داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) از امام خواست که از قیام بپرهیزد و امام پایبندى خود را به عهدنامه صلح به وى یادآورى کرد<ref>ابنسعد، همانجا؛ قس بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۵۹ـ۴۶۰.</ref>. معاویه نیز به تعهد مالى سالیانه خود ادامه داد<ref>بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. معاویه خود بهخوبى از میزان نفوذ امام حسین(ع) در مدینه آگاه بود، چنانکه به فردى از قریش گفته بود هرگاه حلقهاى از جمعیت در مسجدالنبى دیدى که سخن هزلى در آن نیست، آن حلقه حسین است<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۴.</ref>. زمانى که معاویه براى [[یزید]] بیعت میگرفت، امام از معدود کسانى بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابهاى قاطع معاویه را محکوم کرد<ref>همان، ج ۶، ص ۴۲۲؛ یعقوبى، ج ۲، ص ۲۲۸؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۷ـ۳۳۹، ۳۴۲ـ۳۴۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۰۳.</ref> و، برخلاف دیگر افراد بنیهاشم، هدیه معاویه را نیز قبول نکرد<ref>ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۳۹.</ref>. معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۲۳؛ طبرى، ج ۵، ص ۳۲۲؛ ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۴۹ـ۳۵۰؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۲۱۵ـ۲۱۶.</ref>. | ||
== | ==ویژگی ها و سیره== | ||
=== | ===ویژگی ها=== | ||
در بیشتر منابع حدیثى و تاریخى و رجالىِ کهن از شباهت حسینبن على به پیامبر اکرم سخن گفته شده<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۶۶، ۴۵۳؛ دولابى، ص ۱۰۴؛ طبرانى، ج ۳، ص ۹۵؛ ناطقبالحق، ص ۱۱؛ مفید، ج ۲، ص ۲۷.</ref> و در یک روایت، امام حسین شبیهترین فرد به پیامبر وصف شده است<ref>رجوع کنید به ابنحنبل، ج ۳، ص ۲۶۱؛ بخارى، ج ۴، ص ۲۱۶؛ ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۵.</ref>. بنابر روایتى دیگر از امام على، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۱۲۳.</ref>. امام حسین(ع) سپید چهره بود<ref>ناطقبالحق، همانجا.</ref>. گاه عمامهاى از خز<ref>طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> و گاه عمامهاى سیاه بر سر میگذاشت<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۵؛ ابنابیشیبه، ج ۶، ص ۴۶؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۰.</ref>. موى سر و محاسن خود را خضاب مینمود<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳ـ ۴۱۷؛ ابن ابیشیبه، ج ۶، ص ۳، ۱۵.</ref>. | در بیشتر منابع حدیثى و تاریخى و رجالىِ کهن از شباهت حسینبن على به پیامبر اکرم سخن گفته شده<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۳۶۶، ۴۵۳؛ دولابى، ص ۱۰۴؛ طبرانى، ج ۳، ص ۹۵؛ ناطقبالحق، ص ۱۱؛ مفید، ج ۲، ص ۲۷.</ref> و در یک روایت، امام حسین شبیهترین فرد به پیامبر وصف شده است<ref>رجوع کنید به ابنحنبل، ج ۳، ص ۲۶۱؛ بخارى، ج ۴، ص ۲۱۶؛ ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۵.</ref>. بنابر روایتى دیگر از امام على، آن حضرت فرزندش حسین را شبیهترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۲، ص ۱۲۳.</ref>. امام حسین(ع) سپید چهره بود<ref>ناطقبالحق، همانجا.</ref>. گاه عمامهاى از خز<ref>طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> و گاه عمامهاى سیاه بر سر میگذاشت<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۵؛ ابنابیشیبه، ج ۶، ص ۴۶؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۰۰.</ref>. موى سر و محاسن خود را خضاب مینمود<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳ـ ۴۱۷؛ ابن ابیشیبه، ج ۶، ص ۳، ۱۵.</ref>. | ||
نقش دو انگشترى او یکى «لاالهالّااللّه، عُدَّةٌ للِقاءاللّه» و دیگرى «اناللّه بالغٌ اَمْرَه» بود<ref>کلینى، ج ۶، ص ۴۷۳ـ۴۷۴؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۱۹۳، ۱۹۴، ۵۴۳.</ref>. امام حسین(ع) ۲۵ بار، همراه با نزدیکانش، پیاده حج گزارد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۰؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۵؛ ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۳۹۷.</ref>. با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را نیز به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳.</ref>. دشمنان امام نیز به فضائل او معترف بودند، چنان که معاویه میگفت که حسین همچون پدرش على اهل غدر و حیله نیست<ref>ابناعثم کوفى، ج ۳، ص ۴۰.</ref> و عمروبن عاص او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۸؛ ابنابیشیبه، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref>. | نقش دو انگشترى او یکى «لاالهالّااللّه، عُدَّةٌ للِقاءاللّه» و دیگرى «اناللّه بالغٌ اَمْرَه» بود<ref>کلینى، ج ۶، ص ۴۷۳ـ۴۷۴؛ ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۱۹۳، ۱۹۴، ۵۴۳.</ref>. امام حسین(ع) ۲۵ بار، همراه با نزدیکانش، پیاده حج گزارد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۰؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۵؛ ابن عبدالبرّ، ج ۱، ص ۳۹۷.</ref>. با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را نیز به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳.</ref>. دشمنان امام نیز به فضائل او معترف بودند، چنان که معاویه میگفت که حسین همچون پدرش على اهل غدر و حیله نیست<ref>ابناعثم کوفى، ج ۳، ص ۴۰.</ref> و عمروبن عاص او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۸؛ ابنابیشیبه، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref>. | ||
او همواره احترام برادرش، امام حسن(ع)، را پاس میداشت و در برابرش سخن نمیگفت، چنانکه محمدبن حنفیه با امام حسین چنین برخورد میکرد<ref>رجوع کنید به مجلسى، ج ۴۳، ص ۳۱۹؛ نیز براى روایتى دیگر درباره احترام امامحسین به امام حسن علیهالسلام رجوع کنید به بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۸۱؛ و براى احترام محمدبن حنفیه به امامحسین رجوع کنید به ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۴.</ref>. امام بسیار بخشنده بود و در مدینه به جود و کرم شناخته شده بود<ref>رجوع کنید به ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۳.</ref>. اگر سائلى از او درخواست میکرد و امام در حال نماز بود، نمازش را کوتاه میکرد و هر چه در اختیار داشت، به او میداد<ref>ابنعساکر، ج ۱۴، ص ۱۸۵.</ref>. | او همواره احترام برادرش، امام حسن(ع)، را پاس میداشت و در برابرش سخن نمیگفت، چنانکه [[محمد حنفیه|محمدبن حنفیه]] با امام حسین چنین برخورد میکرد<ref>رجوع کنید به مجلسى، ج ۴۳، ص ۳۱۹؛ نیز براى روایتى دیگر درباره احترام امامحسین به امام حسن علیهالسلام رجوع کنید به بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۸۱؛ و براى احترام محمدبن حنفیه به امامحسین رجوع کنید به ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۴.</ref>. امام بسیار بخشنده بود و در مدینه به جود و کرم شناخته شده بود<ref>رجوع کنید به ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۳.</ref>. اگر سائلى از او درخواست میکرد و امام در حال نماز بود، نمازش را کوتاه میکرد و هر چه در اختیار داشت، به او میداد<ref>ابنعساکر، ج ۱۴، ص ۱۸۵.</ref>. | ||
==== نحوه برخورد با غلامان ==== | ====نحوه برخورد با غلامان==== | ||
او غلامان و کنیزانش را در قبال خوشرفتاریشان آزاد میکرد. به نقلى، کنیزى را که معاویه همراه با اموال و لباسهاى فراوانى برایش هدیه فرستاده بود، در ازاى خواندن آیاتى از قرآن و سرودن شعرى درباره فناى دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و اموال را بدو بخشید<ref>ابنعساکر، ج ۷۰، ص ۱۹۶ـ۱۹۷؛ براى موارد مشابه رجوع کنید به ابنحزم، ج ۸، ص ۵۱۵؛ بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۷۶.</ref>. حتى یکبار یکى از غلامانش کار ناشایستى کرد که درخور عقاب بود ولى چون غلام آیه «والعافین عنالناس» را خواند، او را بخشید، سپس غلام گفت : «واللّه یحب المحسنین»، و امام او را در راه خدا آزاد کرد<ref>بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۷۸ـ۴۷۹.</ref>. | او غلامان و کنیزانش را در قبال خوشرفتاریشان آزاد میکرد. به نقلى، کنیزى را که معاویه همراه با اموال و لباسهاى فراوانى برایش هدیه فرستاده بود، در ازاى خواندن آیاتى از قرآن و سرودن شعرى درباره فناى دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و اموال را بدو بخشید<ref>ابنعساکر، ج ۷۰، ص ۱۹۶ـ۱۹۷؛ براى موارد مشابه رجوع کنید به ابنحزم، ج ۸، ص ۵۱۵؛ بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۷۶.</ref>. حتى یکبار یکى از غلامانش کار ناشایستى کرد که درخور عقاب بود ولى چون غلام آیه «والعافین عنالناس» را خواند، او را بخشید، سپس غلام گفت : «واللّه یحب المحسنین»، و امام او را در راه خدا آزاد کرد<ref>بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۷۸ـ۴۷۹.</ref>. | ||
دَین اسامةبن زید را، که در بستر بیمارى افتاده و از پرداختش عاجز مانده بود، از جانب او پرداخت<ref>ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۲ـ۷۳.</ref>. بنابه روایتى، زمین و اشیایى را که به او ارث رسیده بود، پیش از دریافت آن بخشید<ref>قاضى نعمان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>. دیه مردى را در ازاى پاسخ به سه پرسش به طور کامل پرداخت و انگشتریاش را نیز بدو عطا کرد<ref>مجلسى، ج ۴۴، ص ۱۹۶؛ نیز رجوع کنید به ابن ابیالدنیا، ص ۱۴۰؛ کلینى، ج ۴، ص ۴۷؛ ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۱۳۵ـ۱۳۶، درباره بخشش حسنین(ع).</ref>. کرم او به حدى بود که زن و مردى یهودى به سبب این خلق نیکوى او مسلمان شدند<ref>ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۸۳.</ref>. او به آموزگار فرزندانش مال و لباس بسیار اعطا کرد و دهانش را از دُرّ پرکرد، در حالى که میگفت این جبرانکننده تعلیم تو نیست<ref>همان، ج ۴، ص ۷۳ـ۷۴.</ref>. | دَین اسامةبن زید را، که در بستر بیمارى افتاده و از پرداختش عاجز مانده بود، از جانب او پرداخت<ref>ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۲ـ۷۳.</ref>. بنابه روایتى، زمین و اشیایى را که به او ارث رسیده بود، پیش از دریافت آن بخشید<ref>قاضى نعمان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>. دیه مردى را در ازاى پاسخ به سه پرسش به طور کامل پرداخت و انگشتریاش را نیز بدو عطا کرد<ref>مجلسى، ج ۴۴، ص ۱۹۶؛ نیز رجوع کنید به ابن ابیالدنیا، ص ۱۴۰؛ کلینى، ج ۴، ص ۴۷؛ ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۱۳۵ـ۱۳۶، درباره بخشش حسنین(ع).</ref>. کرم او به حدى بود که زن و مردى یهودى به سبب این خلق نیکوى او مسلمان شدند<ref>ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۸۳.</ref>. او به آموزگار فرزندانش مال و لباس بسیار اعطا کرد و دهانش را از دُرّ پرکرد، در حالى که میگفت این جبرانکننده تعلیم تو نیست<ref>همان، ج ۴، ص ۷۳ـ۷۴.</ref>. | ||
==== صبر و بردباری ==== | ====صبر و بردباری==== | ||
درباره حلم امام گفتهاند که وقتى مردى شامى به او و پدرش ناسزا گفت، از او درگذشت و او را مورد لطف قرار داد<ref>رجوع کنید به ابنعساکر، ج ۴۳، ص ۲۲۴ـ۲۲۵.</ref>. گفته شده است اثر انبان آذوقهاى که براى ایتام و مساکین بر پشتش حمل میکرد، در روز شهادت آشکار بود<ref>ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۳.</ref>. | درباره حلم امام گفتهاند که وقتى مردى شامى به او و پدرش ناسزا گفت، از او درگذشت و او را مورد لطف قرار داد<ref>رجوع کنید به ابنعساکر، ج ۴۳، ص ۲۲۴ـ۲۲۵.</ref>. گفته شده است اثر انبان آذوقهاى که براى ایتام و مساکین بر پشتش حمل میکرد، در روز شهادت آشکار بود<ref>ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۷۳.</ref>. | ||
==امامت== | ==امامت== | ||
نص و تعیین الهى، به اعتقاد شیعه، از جمله شروط اساسى و ضرورى براى اثبات امامت هر امامى است. این نص درباه امام حسین(ع) نیز به طرق مختلف وارد شده است. از آن جمله است حدیث مشهورى از پیامبر که بر امامت حسنین دلالت دارد<ref>رجوع کنید به قاضى نعمان، ج ۱، ص ۳۷؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۱۱؛ خزاز رازى، ص ۱۱۷؛ مفید، ج ۲، ص ۳۰؛ نیز رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. افزون بر این، احادیثى از پیامبر رسیده است که درآنها به تعداد امامان و امامت امام | نص و تعیین الهى، به اعتقاد شیعه، از جمله شروط اساسى و ضرورى براى اثبات امامت هر امامى است. این نص درباه امام حسین(ع) نیز به طرق مختلف وارد شده است. از آن جمله است حدیث مشهورى از پیامبر که بر امامت حسنین دلالت دارد<ref>رجوع کنید به قاضى نعمان، ج ۱، ص ۳۷؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۱۱؛ خزاز رازى، ص ۱۱۷؛ مفید، ج ۲، ص ۳۰؛ نیز رجوع کنید به حسنبن على*، امام.</ref>. افزون بر این، احادیثى از پیامبر رسیده است که درآنها به تعداد امامان و امامت امام على(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و نُه تن از فرزندان حسینبن على تصریح شده است<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ۱، ص ۲۵۷ـ۲۵۸؛ خزاز رازى، ص ۱۳ـ۱۴، ۲۳، ۲۸ـ۲۹، و جاهاى دیگر؛ نیز براى روایاتى مشابه از امام على و امام حسن علیهماالسلام رجوع کنید به خزاز رازى، ص ۲۱۷، ۲۲۱ـ۲۲۳.</ref>. | ||
دلیل دیگر، وصیت امام حسن درباره جانشینى امام حسین پس از وى و سفارش به محمد حنفیه به پیروى از آن حضرت است<ref>رجوع کنید به ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۱۹؛ کلینى، ج ۱، ص ۳۰۱ـ۳۰۲؛ خزاز رازى، ص ۲۲۹؛ فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۴۲۱ـ۴۲۳؛ نیز براى اعتراف محمد حنفیه به امامت آن حضرت رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۴۲۳.</ref>. مفید<ref>ج ۲، ص ۳۰ـ۳۱.</ref> بر آن است که با توجه به ادله مذکور، امامت امام حسین(ع) ثابت و قطعى است گرچه آن حضرت، به سبب تقیه و التزام به صلح و ترک مخاصمه<ref>هُدْنه.</ref>، آشکارا به امامتِ خود دعوت، نکرد؛ اما پس از مرگ معاویه و اتمام دوره ترک مخاصمه، امامت را علنى کرد<ref>نیز رجوع کنید به فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۴۲۳ـ۴۲۴.</ref>. علم به جمیع شئون و معارف دین به شکل تام و کامل نیز از لوازم امامت است؛ از اینرو، امام على(ع) از او، همچنان که از امام حسن، خواست براى مردم سخنرانى کند تا بعدها قریشیان او را به نداشتن علم منسوب نکنند<ref>رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۴۲۵؛ همان، ۱۳۵۷ش، ص ۳۰۷ـ۳۰۸.</ref>. | دلیل دیگر، وصیت امام حسن درباره جانشینى امام حسین پس از وى و سفارش به محمد حنفیه به پیروى از آن حضرت است<ref>رجوع کنید به ابناعثم کوفى، ج ۴، ص ۳۱۹؛ کلینى، ج ۱، ص ۳۰۱ـ۳۰۲؛ خزاز رازى، ص ۲۲۹؛ فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۴۲۱ـ۴۲۳؛ نیز براى اعتراف محمد حنفیه به امامت آن حضرت رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۴۲۳.</ref>. مفید<ref>ج ۲، ص ۳۰ـ۳۱.</ref> بر آن است که با توجه به ادله مذکور، امامت امام حسین(ع) ثابت و قطعى است گرچه آن حضرت، به سبب تقیه و التزام به صلح و ترک مخاصمه<ref>هُدْنه.</ref>، آشکارا به امامتِ خود دعوت، نکرد؛ اما پس از مرگ معاویه و اتمام دوره ترک مخاصمه، امامت را علنى کرد<ref>نیز رجوع کنید به فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۴۲۳ـ۴۲۴.</ref>. علم به جمیع شئون و معارف دین به شکل تام و کامل نیز از لوازم امامت است؛ از اینرو، امام على(ع) از او، همچنان که از امام حسن، خواست براى مردم سخنرانى کند تا بعدها قریشیان او را به نداشتن علم منسوب نکنند<ref>رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۴۲۵؛ همان، ۱۳۵۷ش، ص ۳۰۷ـ۳۰۸.</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۹: | ||
در منابع حدیثى شیعه و سنّى مناقب و فضائلى خاص درباره امام حسین(ع)، از زمان ولادت تا شهادت آن حضرت، نقل شده است. از جمله گفته شده است که دوران «حمل» وى شش ماه بود که نظیر آن پیشتر تنها درباره عیسیبن مریم یا یحییبن زکریا رخ داده بود<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۵؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۶؛ دلائل الامامة، ص۱۷۷؛ نیز رجوع کنید به ابنبابویه،۱۳۶۳ش ب، ج۱، ص۴۶۱؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۹۲.</ref>. | در منابع حدیثى شیعه و سنّى مناقب و فضائلى خاص درباره امام حسین(ع)، از زمان ولادت تا شهادت آن حضرت، نقل شده است. از جمله گفته شده است که دوران «حمل» وى شش ماه بود که نظیر آن پیشتر تنها درباره عیسیبن مریم یا یحییبن زکریا رخ داده بود<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۵؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۶؛ دلائل الامامة، ص۱۷۷؛ نیز رجوع کنید به ابنبابویه،۱۳۶۳ش ب، ج۱، ص۴۶۱؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۹۲.</ref>. | ||
===آیات منسوب به امام حسین(ع)=== | |||
=== آیات منسوب به امام حسین(ع) === | |||
در منابع حدیث و تفاسیر شیعه نیز آیاتى از قرآن درباره امام حسین(ع) تأویل یا تطبیق<ref>در اینباره رجوع کنید به جرى و انطباق*.</ref> شده است. از جمله آیه ۱۵ سوره احقاف که در آن از مادر باردارى سخن گفته شده است که با رنج کودک خویش را حمل میکند و با درد او را به دنیا میآورد. این آیه ناظر به فاطمه زهرا(س) دانسته شده که در دوران حمل فرزندش خبر شهادت او را از پیامبر از طریق جبرئیل شنید و غمگین شد<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابنقولویه، ص ۱۲۲؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۶؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۵۷؛ نیز رجوع کنید به قمى، ج ۲، ص ۲۹۷.</ref>. | در منابع حدیث و تفاسیر شیعه نیز آیاتى از قرآن درباره امام حسین(ع) تأویل یا تطبیق<ref>در اینباره رجوع کنید به جرى و انطباق*.</ref> شده است. از جمله آیه ۱۵ سوره احقاف که در آن از مادر باردارى سخن گفته شده است که با رنج کودک خویش را حمل میکند و با درد او را به دنیا میآورد. این آیه ناظر به فاطمه زهرا(س) دانسته شده که در دوران حمل فرزندش خبر شهادت او را از پیامبر از طریق جبرئیل شنید و غمگین شد<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۶۴؛ ابنقولویه، ص ۱۲۲؛ ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، ج ۱، ص ۲۰۶؛ ابنشهرآشوب، ج ۴، ص ۵۷؛ نیز رجوع کنید به قمى، ج ۲، ص ۲۹۷.</ref>. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
- و آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره فجر<ref>قمى، ج ۲، ص ۴۲۲؛ مجلسى، ج ۲۴، ص ۹۳؛ نیز رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ص ۱۲۳؛ فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۰۸، ج ۱۰، ص ۷۳۰، که سوره فجر سوره امام حسین علیهالسلام شمرده شده است.</ref>. | - و آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره فجر<ref>قمى، ج ۲، ص ۴۲۲؛ مجلسى، ج ۲۴، ص ۹۳؛ نیز رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ص ۱۲۳؛ فضلبن حسن طبرسى، ۱۴۰۸، ج ۱۰، ص ۷۳۰، که سوره فجر سوره امام حسین علیهالسلام شمرده شده است.</ref>. | ||
=== ثواب زیارت === | ===ثواب زیارت=== | ||
براى زیارت امام حسین فضیلتهاى بسیارى ذکر شده و در احادیث منقول از پیامبر و امامان شیعه بر آن تأکید بسیار گردیده است<ref>براى روایات فضیلت زیارت امام حسین و زیارتنامههاى آن حضرت رجوع کنید به علوى شجرى، ص ۲۸ـ۹۴؛ ابنقولویه، ص ۲۲۰، ۴۳۹؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۶، ص ۴۲ـ ۶۹.</ref>، همچنانکه براى تربت آن حضرت فضائل بسیارى یاد کردهاند<ref>رجوع کنید به تربت*.</ref>. | براى زیارت امام حسین فضیلتهاى بسیارى ذکر شده و در احادیث منقول از پیامبر و امامان شیعه بر آن تأکید بسیار گردیده است<ref>براى روایات فضیلت زیارت امام حسین و زیارتنامههاى آن حضرت رجوع کنید به علوى شجرى، ص ۲۸ـ۹۴؛ ابنقولویه، ص ۲۲۰، ۴۳۹؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۶، ص ۴۲ـ ۶۹.</ref>، همچنانکه براى تربت آن حضرت فضائل بسیارى یاد کردهاند<ref>رجوع کنید به تربت*.</ref>. | ||
==سخنان امام== | ==سخنان امام== | ||
از امام حسین(ع) سخنان زیادى بر جاى نمانده، که مهمترین علت آن، وضع خاص جهان اسلام در آن دوره و تنگناهاى شدیدى بوده که نظام حاکم اموى، هم براى عترت پیامبر و هم براى شیعیانشان، ایجاد میکرده است. به جز خطبهها و سخنان امام در ماجراى قیام عاشورا<ref>براى مجموعهاى از این اقوال رجوع کنید به روائعالحکمة، ص ۲۷۲ـ۳۱۱؛ نجمى، ۱۳۷۸ش.</ref>، برخى سخنان پراکنده از آن حضرت | از امام حسین(ع) سخنان زیادى بر جاى نمانده، که مهمترین علت آن، وضع خاص جهان اسلام در آن دوره و تنگناهاى شدیدى بوده که نظام حاکم اموى، هم براى عترت پیامبر و هم براى شیعیانشان، ایجاد میکرده است. به جز خطبهها و سخنان امام در ماجراى قیام عاشورا<ref>براى مجموعهاى از این اقوال رجوع کنید به روائعالحکمة، ص ۲۷۲ـ۳۱۱؛ نجمى، ۱۳۷۸ش.</ref>، برخى سخنان پراکنده از آن حضرت از جمله سخنان حکمتآمیزى از امام درباره انصاف خلق<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۲؛ براى فهرستى از سخنان حکیمانه و مواعظ منقول از امام رجوع کنید به عطاردیقوچانى، ج ۳، ص ۱۴۳ـ۱۵۲، ۲۶۲ـ۳۱۱.</ref> در متون کهن اهلسنّت و شیعه هست. همچنین است سخن مشهور آن حضرت در تأکید بر آزادگى، خطاب به سپاه اموى هنگامى که قصد حمله به خیام امام را داشتند و آن حضرت توان مقابله نداشت، با این مضمون که ''اگر دین ندارید، دست کم آزاده باشید''<ref>براى نقلهاى گوناگون آن رجوع کنید به دینورى، ص ۳۰۰؛ ابناعثم کوفى، ج ۵، ص ۱۱۷؛ طبرى، ج ۵، ص ۴۵۰؛ ابوالفرج اصفهانى، ص ۷۹؛ ابنطاووس، ۱۴۱۷، ص ۷۱.</ref>.برخى از دعاهاى امام حسین(ع) در منابع کهن نقل شده است<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۱۳؛ ابنابیشیبه، ج ۲، ص ۲۰۰، ج ۷، ص ۱۱۳؛ حمیرى، ص ۱۵۷ـ ۱۵۸.</ref>. | ||
از راویان امام، فرزندان آن حضرت، امام سجاد(ع) و دخترش فاطمه، بیشترین روایت را از او نقل کردهاند<ref>رجوع کنید به دولابى، ص ۱۲۵ـ ۱۳۱؛ نیز براى فهرست روایات این دو از امام حسین علیهالسلام رجوع کنید به عطاردیقوچانى، ج۳، ص۳۸۲ـ۳۸۳، ۳۹۲ـ۳۹۳.</ref>. بر مبناى استقصاى عطاردیقوچانى<ref>ج ۳، ص ۳۱۴ـ۴۱۸.</ref> شمار راویانى که از وى حدیث نقل کردهاند، افزون بر دویست و پنجاه تناند<ref>براى اسامى شمارى از راویان امام در منابع کهن رجوع کنید به ابنحنبل، همانجا؛ دولابى، ص ۱۳۱ـ۱۳۵؛ طبرانى؛ مزّى، ۱۴۲۲؛ همان، ۱۴۰۳، همانجاها.</ref>. طوسى، برپایه مبناى خاص خود در کتاب رجال<ref>ص ۹۹ـ۱۰۶.</ref>، نام قریب به صد تن را به عنوان اصحاب آن حضرت فهرست کرده است که برخى از آنان در شمار اصحاب رسول خدا، امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و امام حسن علیهمالسلام بوده و غالبا در کربلا وى را همراهى کرده و همانجا به شهادت رسیدهاند. | |||
=== دعای عرفه === | ===دعای عرفه=== | ||
از مشهورترین آنها، دعاى عرفه است که متنى طولانى دارد و از ادعیه مشهور شیعه به شمار میرود و مضامین عرفانى بلندى در آن دیده میشود <ref>رجوع کنید به ابنطاووس، 1414ـ1415، ج 2، ص 74ـ87؛ نیز رجوع کنید به حکمتنامه امام حسین علیهالسلام، ج 1، ص 508ـ547؛ براى مجموعهاى از دعاهاى مروى از امام حسین رجوع کنید به همان، ج 1، ص 486ـ592.</ref>. | از مشهورترین آنها، [[دعای عرفه امام حسین (ع)|دعاى عرفه]] است که متنى طولانى دارد و از ادعیه مشهور شیعه به شمار میرود و مضامین عرفانى بلندى در آن دیده میشود <ref>رجوع کنید به ابنطاووس، 1414ـ1415، ج 2، ص 74ـ87؛ نیز رجوع کنید به حکمتنامه امام حسین علیهالسلام، ج 1، ص 508ـ547؛ براى مجموعهاى از دعاهاى مروى از امام حسین رجوع کنید به همان، ج 1، ص 486ـ592.</ref>. | ||
=== روایات اعتقادی === | ===روایات اعتقادی=== | ||
روایاتى از امام در موضوعات اعتقادى، غالبآً در منابع | روایاتى از امام در موضوعات اعتقادى، غالبآً در منابع شیعى مانند توحید<ref>رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۹؛ ابنشعبه، ص ۲۴۴ـ۲۴۵؛ ابنعساکر، ج ۱۴، ص ۱۸۳ـ۱۸۴.</ref>، امامت<ref>صفار قمى، ص ۳۲؛ کلینى، ج ۱، ص ۳۹۸ـ۳۹۹.</ref>، مناقب اهلبیت<ref>برقى، ج ۱، ص ۶۱؛ صفار قمى، ص ۴۷۲؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۲۵۳ـ۲۵۴؛ احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۲۲ـ۲۳.</ref>، غیبت<ref>ابن ابیزینب، ص ۲۱۳؛ ابنبابویه، ۱۳۶۳ش ب، ج ، ص ۲۶۴ـ۲۶۹، ۳۱۶ـ ۳۱۸؛ طوسى، ۱۴۱۱، ص ۱۹۰ـ۱۹۱.</ref>، ویژگیهاى شیعه<ref>برقى، ج ۱، ص ۱۴۷، ۱۶۳ـ۱۶۴؛ عیاشى، ج ۱، ص ۱۸۵.</ref> و صفات مؤمن<ref>ابنبابویه، ۱۴۱۷، ص ۲۰۰؛ مجلسى، ج ۷۱، ص ۳۱۵.</ref> ، نقل شده است. پارهاى مناظرات و احتجاجات نیز از آن حضرت نقل شده که مشتمل بر اثبات حقانیت و فضائل [[اهل بیت (ع)|اهلبیت(ع)]] است<ref>رجوع کنید به احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۱۳ـ۲۶.</ref>. روایاتى نیز درباره فضائل قرآن<ref>رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۶۱۱ـ۶۱۳.</ref> و تفسیر پارهاى آیات در شأن اهلبیت<ref>رجوع کنید به عیاشى، ج ۲، ص ۳۳۷ـ۳۳۸؛ کلینى، ج ۸، ص ۲۴۴ـ۲۴۵؛ ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۴۲ـ ۴۳؛ همان، ۱۳۵۷ش، ص ۹۰ـ۹۱؛ حسکانى، ج ۱، ص۵۶۰.</ref> از آن حضرت وارد شده است.از امام حسین(ع)، روایاتى در برخى ابواب فقه نیز نقل شده است<ref>براى نمونه رجوع کنید به صنعانى، ج ۳، ص ۵۳۲ـ۵۳۳، ج ۴، ص ۲۱۴؛ ابن ابیشیبه، ج ۱، ص ۳۵۵، ج ۲، ص ۲۰۰، ج ۷، ص ۳۸۸، ۶۱۹؛ عطاردیقوچانى، ج ۳، ص ۲۲۰ـ۲۶۰.</ref>. | ||
=== روایات اخلاقی === | ===روایات اخلاقی=== | ||
در موضوعات اخلاقى نیز احادیثى از امام حسین(ع) نقل کردهاند<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج ۴، ص ۸۱؛ بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. اشعارى نیز به امام منسوب است که معروفترین آنها ابیاتى است که امام درباره محبت خود به دخترش [[سکینه]] و مادر سکینه، رباب، سروده است<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۰؛ ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص۲۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۲، ص۱۴۰.</ref>. همچنین شعرى است که امام در آخرین روزها در بیوفایى روزگار به زبان آورده است<ref>رجوع کنید به طبرى، ج ۵، ص ۴۲۰؛ براى مجموعه اشعار منتسب به امام رجوع کنید به حکمتنامه امام حسین علیهالسلام، ج ۲، ص ۳۳۸ـ ۴۲۰؛ همچنین براى تحلیل کلى از اشعار امام و مضامین آنها رجوع کنید به همان، ج ۲، ص ۳۳۰ـ۳۳۶.</ref>. امام حسین از راویان سخنان پیامبر و پدرش امام علیبن ابیطالب(ع) و مادرش فاطمه زهرا(س) است که در مجموعههاى حدیثى اهلسنّت گردآمده است<ref>رجوع کنید به ابنحنبل، ج ۱، ص ۲۰۲؛ دولابى، ص ۱۲۵ـ ۱۳۳، ۱۳۷ـ ۱۳۸؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۲۷ـ۱۳۶؛ مزّى، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۶۵ـ ۶۷؛ براى فهرستى از کسانى که امام از آنها روایت کرده است رجوع کنید به همان، ۱۴۲۲، ج ۶، ص ۳۹۷.</ref>. | در موضوعات اخلاقى نیز احادیثى از امام حسین(ع) نقل کردهاند<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج ۴، ص ۸۱؛ بهاءالدین اربلى، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. اشعارى نیز به امام منسوب است که معروفترین آنها ابیاتى است که امام درباره محبت خود به دخترش [[سکینه]] و مادر سکینه، رباب، سروده است<ref>رجوع کنید به ابنسعد، ج ۶، ص ۴۰۰؛ ابنقتیبه، ۱۹۶۰، ص۲۱۳؛ بلاذرى، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج۲، ص۱۴۰.</ref>. همچنین شعرى است که امام در آخرین روزها در بیوفایى روزگار به زبان آورده است<ref>رجوع کنید به طبرى، ج ۵، ص ۴۲۰؛ براى مجموعه اشعار منتسب به امام رجوع کنید به حکمتنامه امام حسین علیهالسلام، ج ۲، ص ۳۳۸ـ ۴۲۰؛ همچنین براى تحلیل کلى از اشعار امام و مضامین آنها رجوع کنید به همان، ج ۲، ص ۳۳۰ـ۳۳۶.</ref>. امام حسین از راویان سخنان پیامبر و پدرش امام علیبن ابیطالب(ع) و مادرش فاطمه زهرا(س) است که در مجموعههاى حدیثى اهلسنّت گردآمده است<ref>رجوع کنید به ابنحنبل، ج ۱، ص ۲۰۲؛ دولابى، ص ۱۲۵ـ ۱۳۳، ۱۳۷ـ ۱۳۸؛ طبرانى، ج ۳، ص ۱۲۷ـ۱۳۶؛ مزّى، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۶۵ـ ۶۷؛ براى فهرستى از کسانى که امام از آنها روایت کرده است رجوع کنید به همان، ۱۴۲۲، ج ۶، ص ۳۹۷.</ref>. | ||
===کتب منتشر شده=== | |||
=== کتب منتشر شده === | |||
سخنان امام حسین(ع) تاکنون در چند مجموعه منتشر شده، که از آن جمله است: [[موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام|موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)]]<ref>قم ۱۳۷۴ش.</ref>، [[مسند الامام الشهید ابی عبدالله الحسین بن علی علیهما السلام|مسند الامام الشهید ابیعبدالله الحسینبن على(ع)]]<ref>تهران ۱۳۷۶ش.</ref>، و حکمتنامه امام حسین(ع)<ref>قم ۱۳۸۵ش.</ref>. | سخنان امام حسین(ع) تاکنون در چند مجموعه منتشر شده، که از آن جمله است: [[موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام|موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)]]<ref>قم ۱۳۷۴ش.</ref>، [[مسند الامام الشهید ابی عبدالله الحسین بن علی علیهما السلام|مسند الامام الشهید ابیعبدالله الحسینبن على(ع)]]<ref>تهران ۱۳۷۶ش.</ref>، و حکمتنامه امام حسین(ع)<ref>قم ۱۳۸۵ش.</ref>. | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۰۹: | ||
[[رده:شهدای بنیهاشم]] | [[رده:شهدای بنیهاشم]] | ||
[[رده:اهل بیت]] | [[رده:اهل بیت]] | ||
[[en:Hussain ibn Ali]] | [[en:Hussain ibn Ali]] | ||
[[رده:شهیدان کربلا]] | |||
[[رده:شهیدان عاشورا]] |