حرمله بن کاهل اسدی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۲۳۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| دیگر فعالیت‌ها  =
| دیگر فعالیت‌ها  =
| منصب  =  
| منصب  =  
}}'''حَرمَلَة بن کاهِل اَسدی،''' یکی از سربازان و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] در کربلا و قاتل عبدالله بن حسین و عبدالله بن حسن بود. او بعد از قیام مختار کشته شد.
}}'''حَرمَلَة بن کاهِل اَسدی،''' یکی از سربازان و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] در کربلا و قاتل [[علی اصغر (ع)|عبدالله بن حسین]] و [[عبدالله بن حسن (ع)|عبدالله بن حسن]] بود. او بعد از قیام [[مختار ثقفى|مختار]] کشته شد.
==زندگینامه==
==زندگینامه==
حرملة بن کاهل (کاهن) بن جزار بن سلمة بن موقد اسدی والبی، از قبیله بنی‌اسد بود.   
حرملة بن کاهل (کاهن) بن جزار بن سلمة بن موقد اسدی والبی، از قبیله بنی‌اسد بود.   
==نقش در واقعه کربلا==
==نقش در واقعه کربلا==
===نقش در روز عاشورا===
===قتل علی‌ اصغر (ع)===
عبدالله‏ بن حسن مکنی به ابوبکر، فرزند امام حسن (ع)، در حالی‏که شمشیری در دست داشت، رجز می‌خواند و پس‌ از نبردی‌ دلاورانه‌ و شجاعانه توسط ‌عبدالله‏ بن‌ عقبه‌ غنوی‌ هدف‌ تیر قرار گرفته‌ و به‌ شهادت‌ رسید.<ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص248؛ نصوص من تاریخ ابی‏مخنف، ج۱، ص۵۰۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۶۸؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۰؛ تسمیه من قتل مع الحسین (ع)، ص۱۵۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۲.</ref> اگر چه شیخ مفید و ابو الفرج اصفهانی قاتل عبدالله‏ بن حسن (ع) را ‌عبدالله‏ بن‌ عقبه‌ غنوی‌ می‏‌دانند.<ref>- الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۲.</ref>  اما طبری و ابن‏اثیر معتقدند که قاتل او، حرملة بن کاهل بود و با تیر سمی او به شهادت رسید.<ref>-الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۴۷۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۳؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۹۲. </ref>
امام حسین (ع) قبل از رفتن به میدان، از خواهرش[[زینب (س)|‌ زینب (س)]] خواست‌ تا علی‌اصغر، طفل‌ خردسالش‌ را به‌ دست‌ او بدهد. امام در حالی‏که‌ می‌کوشید کودک‌ شیرخوار تشنه‌اش‌ را که‌ گریه‌ می‌کرد، آرام‌ کند و او را به ‌بازوهایش‌ فشار می‌داد تا آرام‌ گیرد و از او خداحافظی‌ کند، با تیری که حرملة‌ بن‌ کاهل‌ به ‏سوی‌ او پرتاب‌ کرد، کشته شد. تیر به‌ گلوی‌ کودک‌ نشست‌. خون‌ از گلویش‌ جوشید. امام‌ دست‌هایش‌ را با خون کودکش‌ پر کرد و به‌ آسمان‌ بلند کرد و به‌ درگاه‌ خدا برای‌ عدالت‌ و پاداش‌ رنج‌هایش‌ دعا کرد.<ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۴۵؛الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۱۰۱؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۰۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۸۹، ۴۴۸؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۰، ۲۵۳؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۴-۹۵.</ref>
===نقش در به شهادت رساندن علی‌ اصغر (ع)===
 
امام حسین (ع) قبل از رفتن به میدان، از خواهرش‌ زینب (س) خواست‌ تا علی‌اصغر، طفل‌ خردسالش‌ را به‌ دست‌ او بدهد. امام در حالی‏که‌ می‌کوشید کودک‌ شیرخوار تشنه‌اش‌ را که‌ گریه‌ می‌کرد، آرام‌ کند و او را به ‌بازوهایش‌ فشار می‌داد تا آرام‌ گیرد و از او خداحافظی‌ کند، با تیری که حرملة‌ بن‌ کاهل‌ به ‏سوی‌ او پرتاب‌ کرد، کشته شد. تیر به‌ گلوی‌ کودک‌ نشست‌. خون‌ از گلویش‌ جوشید. امام‌ دست‌هایش‌ را با خون کودک‌ مقتولش‌ پر کرد و به‌ آسمان‌ بلند کرد و به‌ درگاه‌ خدا برای‌ عدالت‌ و پاداش‌ رنج‌هایش‌ دعا کرد.<ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۴۵؛الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۱۰۱؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۰۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۸۹، ۴۴۸؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۰، ۲۵۳؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۴-۹۵.</ref>
در [[زیارت ناحیه مقدسه]] به او سلام داده و قاتلش نفرین شده است: «سلام بر عبدالله‏ بن حسین، کودک شیرخواره‏‌ای که تیر خورد و به شهادت رسید. خون را از خودش دور کرد و خونش به آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدر ذبح شد. خدا قاتل او حرملة‏ بن کاهل و همدستانش را لعنت کند.»
===در زیارت ناحیه مقدسه===
===قتل عبدالله‏ بن حسن===
در زیارت ناحیه مقدسه به او سلام داده و قاتلش نفرین شده است: سلام بر عبدالله‏ بن حسین، کودک شیرخواره‏‌ای که تیر خورد و به شهادت رسید. خون را از خودش دور کرد و خونش به آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدر ذبح شد. خدا قاتل او حرملة‏ بن کاهل و همدستانش را لعنت کند.  
عبدالله‏ بن حسن کوچک‌ترین فرزند امام حسن (ع)، در روز عاشورا و پس از شهادت همه اصحاب و خاندان هنگامی‏که امام حسین (ع)، غرق‌ خون‌ و زخمی برخاک‌ افتاده‌ بود، با شنیدن فریاد استغاثه امام، از خیمه بیرون دوید، در حالتی‌ از وحشت‌ و ترس ‌که‌ زنان‌ حرم‌ هم‌ نمی‌توانستند جلوی‌ او را بگیرند، خود را به امام رساند. امام‌ از او خواست‌ برگردد. عبدالله گفت‌: عمو جان‌ من‌ هرگز از شما جدا نمی‌شوم‌. در این هنگام ابجر بن‌ کعب تمیمی‌ شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد، آن پسر دست خود را حائل شمشیر کرد و دست‌ او قطع شد، چنان‏که دستش به پوست بند بود. عبدالله از درد فریاد کشید. امام او را در آغوش‌ گرفته‌ و دلداری‌ می‌داد. <ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۵۳؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۴۹۹-۵۰۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۱۱۶.</ref> ناگاه‌ حرملة بن کاهل تیری ‌به‌ سوی‌ او افکند و عبدالله در آغوش‌ عمویش‌ به‌ شهادت‌ رسید.<ref>- مقتل الحسین ابی‌مخنف، ص۲۴۹؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۱؛ انصار الحسین، محمدمهدی شمس‌الدین، ترجمه سیدناصر هاشم‌زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل، ۱۳۸۷ شمسی (ع)، ۱۴۸-۱۴۹.</ref> در زیارت ناحیه مقدسه قاتل عبدالله‏ بن حسن‏ بن علی (ع) لعنت شده است: «خداوند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند.»
===نقش در به شهادت رساندن عبدالله‏ بن حسن===
 
عبدالله‏ بن حسن کوچک‌ترین فرزند امام حسن (ع)، در روز عاشورا و پس از شهادت همه اصحاب و خاندان هنگامی‏که امام حسین (ع)، غرق‌ خون‌ و زخمی برخاک‌ افتاده‌ بود، با شنیدن فریاد استغاثه امام، از خیمه بیرون دوید، در حالتی‌ از وحشت‌ و ترس ‌که‌ زنان‌ حرم‌ هم‌ نمی‌توانستند جلوی‌ او را بگیرند، خود را به امام رساند. امام‌ از او خواست‌ برگردد. عبدالله گفت‌: عمو جان‌ من‌ هرگز از شما جدا نمی‌شوم‌. در این هنگام ابجر بن‌ کعب تمیمی‌ شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد، آن پسر دست خود را حائل شمشیر کرد و دست‌ او قطع شد، چنان‏که دستش به پوست بند بود. عبدالله از درد فریاد کشید. امام او را در آغوش‌ گرفته‌ و دلداری‌ می‌داد. <ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۲۵۳؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۴۹۹-۵۰۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۱۱۶.</ref> ناگاه‌ حرملة بن کاهل تیری ‌به‌ سوی‌ او افکند و عبدالله در آغوش‌ عمویش‌ به‌ شهادت‌ رسید.<ref>- مقتل الحسین ابی‌مخنف، ص۲۴۹؛ الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۱؛ انصار الحسین، محمدمهدی شمس‌الدین، ترجمه سیدناصر هاشم‌زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل، ۱۳۸۷ شمسی (ع)، ۱۴۸-۱۴۹.</ref>  
اگر چه شیخ مفید و ابو الفرج اصفهانی قاتل عبدالله‏ بن حسن (ع) را ‌[[عبدالله‏ بن‌ عقبه‌ غنوی‌]] می‏‌دانند.<ref>- الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۲۴۰؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۲.</ref>  اما طبری و ابن‏اثیر معتقدند که قاتل او، حرملة بن کاهل بود و با تیر سمی او به شهادت رسید.<ref>-الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۴۷۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۹۳؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۹۲. </ref>
در زیارت ناحیه مقدسه قاتل عبدالله‏ بن حسن‏ بن علی (ع) لعنت شده است: خداوند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند.
===قتل عباس‌ بن علی (ع)===
===نقش در به شهادت رساندن عباس‌ بن علی (ع)===
بنا به نقل بلاذری، حرمله در قتل [[عباس ابن علی(ع)|عباس‌ بن علی (ع)]] نیز سهیم بوده است.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۰۷، ج۱۱، ص۱۷۵. </ref> روز یازدهم [[محرم]]، عمر بن سعد دستور داد سرهای ۷۲ تن شهدای کربلا را از تن جدا کرده و به نزد [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله‌ بن زیاد]] به [[کوفه]] برند.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۵۰۳؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۶.</ref> سر عباس‌ بن علی (ع) توسط حرمله حمل می‌شد.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱۳، ص۲۵۶. </ref>
بنا به نقل بلاذری، حرمله در قتل عباس‌ بن علی (ع) نیز سهیم بوده است.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۰۷، ج۱۱، ص۱۷۵. </ref>
روز یازدهم محرم، عمر بن سعد دستور داد سرهای 72 تن شهدای کربلا را از تن جدا کرده و به نزد عبیدالله‌ بن زیاد به کوفه برند.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۲، ص۵۰۳؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۶.</ref> سر عباس‌ بن علی (ع) توسط حرمله حمل می‌شد.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۱۳، ص۲۵۶. </ref>


==مرگ==
==مرگ==
پس از واقعه کربلا او به کوفه آمد و در آنجا می‌زیست تا اینکه به دستور مختار کشته شد.  
پس از واقعه کربلا او به کوفه آمد و در آنجا می‌زیست تا اینکه به دستور مختار کشته شد. منهال‌ بن عمرو اسدی در مورد دستگیری و قتل حرمله گوید: پس از اعمال حج و زیارت مدینه، عازم کوفه شدم. در آن زمان مختار مشغول قلع و قمع قاتلین شهدای کربلا بود. چون با مختار رفاقت قدیمی داشتم، به قصد دیدار با مختار سوار بر مرکبم شدم و به سوی او شتافتم. او را در خارج خانه‌اش با گروهی دیدم. تا چشم مختار به من افتاد، گفت: چرا تا به حال به دیدن ما نیامدی و به خاطر پیروزیمان تبریک و تهنیت نگفتی؟ گفتم به حج سفر کرده بودم. با او به راه افتادم تا به محله ”کناسه“ رسیدیم. چون او را از مخفیگاه حرمله آگاه کرده بودند، چند تن از افرادش را به جستجوی حرمله فرستاده بود و خود در کناسه ماند. دیری نپایید که مأموران به سرعت برگشتند و با خوشحالی فریاد زدند: بشارت ای امیر! حرمله دستگیر شد. حرمله را کشان کشان نزد مختار آوردند. مختار با دیدن قیافه وحشت‌زده او گفت: خدا را شکر که به چنگم افتادی. جلاد به دستور مختار ابتدا دست‌ها و پاهایش را قطع کرد و سپس تنش را در آتش سوزاند.
منهال‌ بن عمرو اسدی در مورد دستگیری و قتل حرمله گوید: پس از اعمال حج و زیارت مدینه، عازم کوفه شدم. در آن زمان مختار مشغول قلع و قمع قاتلین شهدای کربلا بود. چون با مختار رفاقت قدیمی داشتم، به قصد دیدار با مختار سوار بر مرکبم شدم و به سوی او شتافتم. او را در خارج خانه‌اش با گروهی دیدم. تا چشم مختار به من افتاد، گفت: چرا تا به حال به دیدن ما نیامدی و به خاطر پیروزیمان تبریک و تهنیت نگفتی؟ گفتم به حج سفر کرده بودم. با او به راه افتادم تا به محله ”کناسه“ رسیدیم. چون او را از مخفیگاه حرمله آگاه کرده بودند، چند تن از افرادش را به جستجوی حرمله فرستاده بود و خود در کناسه ماند. دیری نپایید که مأموران به سرعت برگشتند و با خوشحالی فریاد زدند: بشارت ای امیر! حرمله دستگیر شد. حرمله را کشان کشان نزد مختار آوردند. مختار با دیدن قیافه وحشت‌زده او گفت: خدا را شکر که به چنگم افتادی. جلاد به دستور مختار ابتدا دست‌ها و پاهایش را قطع کرد و سپس تنش را در آتش سوزاند.
==نفرین امام سجاد (ع) برای حرمله==
===نفرین امام سجاد (ع) برای حرمله===
منهال بم عمرو اسدی گوید: هنگامی که حرمله می‌سوخت، گفتم: سبحان‌الله! مختار گفت: چرا تسبیح گفتی؟ پاسخ دادم در مدینه خدمت امام سجاد (ع) رسیدم، ایشان از حرمله پرسید، عرض کردم که او هنوز زنده است. امام دست‌هایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا سوزش شمشیر و آتش را بر او بچشان! مختار با شنیدن نفرین امام در حق حرمله، از اسبش پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجده‌اش را طولانی کرد. سپس برخاست و سوار شد و به من گفت: امروز را به جهت توفیقی که خداوند نصیبم کرده، باید روزه شکر بگیرم. جسد حرمله نیز به ذغال تبدیل شده بود.  
منهال گوید هنگامی که حرمله می‌سوخت، گفتم: سبحان‌الله! مختار گفت: چرا تسبیح گفتی؟ پاسخ دادم در مدینه خدمت امام سجاد (ع) رسیدم، ایشان از حرمله پرسید، عرض کردم که او هنوز زنده است. امام دست‌هایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا سوزش شمشیر و آتش را بر او بچشان! مختار با شنیدن نفرین امام در حق حرمله، از اسبش پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجده‌اش را طولانی کرد. سپس برخاست و سوار شد و به من گفت: امروز را به جهت توفیقی که خداوند نصیبم کرده، باید روزه شکر بگیرم. جسد حرمله نیز به ذغال تبدیل شده بود.  
==منبع==
==منبع==


* مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۱۹۲-۱۹۴.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۱۹۲-۱۹۴.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==

منوی ناوبری