Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران نظرات، مدیران رابط کاربری، Moderators، پنهانگران، مدیران
۴٬۰۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==جابربن عبداللّه در منابع امامیه== | ==جابربن عبداللّه در منابع امامیه== | ||
شخصیت جابر در منابع رجالی امامیه محترم و تأیید شده است. وی از اصحاب ائمه،�از امام علی تا امام باقر علیهمالسلام، دانسته شده است ( رجوع کنید بهبرقی، ص 3، 7ـ9؛ طوسی، رجال ، ص 59، 93، 99، 111، 129) اما باید توجه داشت که جابر در زمان امامت امام سجاد از دنیا رفت و امام باقر هنگام مرگ جابر، در دورة کودکی یا نوجوانی به سر میبرد؛ از اینرو، نمیتوان جابر را از اصحاب امام باقر دانست ( رجوع کنید به خوئی، ج 4، ص 16؛ تستری، ج 2، ص 519 ـ521). در برخی منابع رجالی آمده است که جابر، به دلیل شهرت روایات در مدحش، نیازی به توثیق ندارد ( رجوع کنید بهمازندرانی حائری، ج 2، ص 212؛ خوئی، ج 4، ص 12، 15). گر چه جابر در ماجرای سقیفه از یاران حضرت علی نبود، چندی بعد به ایشان پیوست و از یاران وفادار و مخلص اهل بیت شد ( رجوع کنید به کشی، ص 38). کَشّی (ص 5)، جابر را از اعضای گروهی دانسته است که فدایی حضرت علی و همواره گوش به فرمان آن حضرت بودند. این گروه به «شُرطةالخمیس» شهرت داشتند ( رجوع کنید به برقی، ص 4).در نگاه جابر، حضرت علی چنان مقامی داشت که در زمان حیات پیامبر اکرم، میزان حق تلقی میشد و منافقان را با بغض داشتن به او میشناختند (کشی، ص40ـ41؛ نیز رجوع کنید به ابنعساکر، ج 42، ص 284). جابر از کوچههای مدینه میگذشت و در مجالس انصار شرکت میجست و به ایشان نصیحت میکرد که فرزندان خود را با دوستی علی علیهالسلام تربیت کنند و میگفت آنکس که علی را بهترین خلق خدا نداند، ناسپاسی کرده است (همان، ص 44). سخن معروف جابر در بارة حضرت علی («علیٌّ خیرالبشر»)، الهامبخش مؤلف شیعی به نام جعفربن احمد قمی شد تا در کتابش به نام نوادر الاثر فی علیّ خیرالبشر ، ثلث روایات خود را از جابر نقل کند (تستری، ج 2، ص 525).در واقعة کربلا و شهادت امام حسین علیهالسلام، جابربن عبداللّه از پیرمردان مدینه، و نگران ذریة رسول خدا بود. امام حسین در مقام احتجاج با لشکریان عبیداللّهبن زیاد، جابر را از جمله شاهدان سخن خود معرفی کرده است ( رجوع کنید به مفید، ج 2، ص 97؛ ابناثیر، 1385ـ1386، ج 4، ص 62). در اربعین شهادت امام حسین، جابر اولین زائر قبر امام بود (طوسی، مصباح ، ص 787؛ نیز رجوع کنید بهعمادالدین طبری، ص 74ـ 75). در آغاز امامت امام سجاد یاران وی انگشتشمار بودند و جابر نیز از اندک یاران آن امام بود و به سبب سالخوردگی از تعقیب حجاجبن یوسف در امان مانده بود (کشی، ص 123ـ124).ماجرای ملاقات جابربن عبداللّه با امام باقر در منابع گزارش شده است (از جمله رجوع کنید به ابنسعد، ج 5، ص 164). جابر از پیامبر اکرم شنیده بود که تو چندان عمر میکنی که فرزندی از ذریة من و همنام من را ملاقات میکنی، او شکافندة علم (یَبْقَرُالعلم بَقْراً) است، پس سلام مرا به او برسان ( رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 304، 450ـ469؛ مفید، ج 2، ص 159). جابر پیوسته در پی یافتن این فرزند بود تا جایی که در مسجد مدینه صدا میکرد: «یا باقَرالعلم»، سرانجام روزی محمدبن علی را یافت و سخن پیامبر را یادآور شد، کودک را بوسید و سلام پیامبر را به او رساند (کشی، ص 41ـ42؛ نیز رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 469ـ470؛ ابنعساکر، ج 54، ص 275ـ276).نام جابر در نقل احادیث مشهور شیعی آمده است، از جمله در نقل حدیث غدیر ( رجوع کنید به امینی، ج 1، ص 57ـ60)، حدیث ثقلین (صفّار قمی، ص 414)، حدیث «انامدینة العلم و علیٌ بابها» ( رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج 2، ص 34)، حدیث «منزلت» ( رجوع کنید بهابنبابویه، 1361 ش، ص 74)، حدیث «ردّ شمس» ( رجوع کنید به مفید، ج 1، ص 345ـ346) و حدیث «سدّالابواب» ( رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج 2، ص 189ـ190). همچنین وی راوی احادیثی بوده که در آن رسول خدا امامان پس از خود را نام برده ( رجوع کنید به ابنبابویه، 1363 ش، ج 1، ص 258ـ259؛ ابنشهر آشوب، ج 1، ص 282) و نیز ویژگیهای حضرت مهدی عجلاللّه تعالی فرجهالشریف�را شناسانده است ( رجوع کنید به ابنبابویه، 1363 ش، ج 1، ص 253، 286، 288).حدیث لوح از جمله احادیث مشهور است که جابر آن را روایت کرده و نامهای دوازده امام جانشین پیامبر در آن آمده است ( رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 527 ـ 528؛ ابنبابویه، 1363 ش، ج 1، ص 308ـ313). | شخصیت جابر در منابع رجالی امامیه محترم و تأیید شده است. وی از اصحاب ائمه،�از امام علی تا امام باقر علیهمالسلام، دانسته شده است ( رجوع کنید بهبرقی، ص 3، 7ـ9؛ طوسی، رجال ، ص 59، 93، 99، 111، 129) اما باید توجه داشت که جابر در زمان امامت امام سجاد از دنیا رفت و امام باقر هنگام مرگ جابر، در دورة کودکی یا نوجوانی به سر میبرد؛ از اینرو، نمیتوان جابر را از اصحاب امام باقر دانست ( رجوع کنید به خوئی، ج 4، ص 16؛ تستری، ج 2، ص 519 ـ521). در برخی منابع رجالی آمده است که جابر، به دلیل شهرت روایات در مدحش، نیازی به توثیق ندارد ( رجوع کنید بهمازندرانی حائری، ج 2، ص 212؛ خوئی، ج 4، ص 12، 15). گر چه جابر در ماجرای سقیفه از یاران حضرت علی نبود، چندی بعد به ایشان پیوست و از یاران وفادار و مخلص اهل بیت شد ( رجوع کنید به کشی، ص 38). کَشّی (ص 5)، جابر را از اعضای گروهی دانسته است که فدایی حضرت علی و همواره گوش به فرمان آن حضرت بودند. این گروه به «شُرطةالخمیس» شهرت داشتند ( رجوع کنید به برقی، ص 4).در نگاه جابر، حضرت علی چنان مقامی داشت که در زمان حیات پیامبر اکرم، میزان حق تلقی میشد و منافقان را با بغض داشتن به او میشناختند (کشی، ص40ـ41؛ نیز رجوع کنید به ابنعساکر، ج 42، ص 284). جابر از کوچههای مدینه میگذشت و در مجالس انصار شرکت میجست و به ایشان نصیحت میکرد که فرزندان خود را با دوستی علی علیهالسلام تربیت کنند و میگفت آنکس که علی را بهترین خلق خدا نداند، ناسپاسی کرده است (همان، ص 44). سخن معروف جابر در بارة حضرت علی («علیٌّ خیرالبشر»)، الهامبخش مؤلف شیعی به نام جعفربن احمد قمی شد تا در کتابش به نام نوادر الاثر فی علیّ خیرالبشر ، ثلث روایات خود را از جابر نقل کند (تستری، ج 2، ص 525). | ||
==جابر در کربلا== | |||
در واقعة کربلا و شهادت امام حسین علیهالسلام، جابربن عبداللّه از پیرمردان مدینه، و نگران ذریة رسول خدا بود. امام حسین در مقام احتجاج با لشکریان عبیداللّهبن زیاد، جابر را از جمله شاهدان سخن خود معرفی کرده است ( رجوع کنید به مفید، ج 2، ص 97؛ ابناثیر، 1385ـ1386، ج 4، ص 62). در اربعین شهادت امام حسین، جابر اولین زائر قبر امام بود (طوسی، مصباح ، ص 787؛ نیز رجوع کنید بهعمادالدین طبری، ص 74ـ 75). در آغاز امامت امام سجاد یاران وی انگشتشمار بودند و جابر نیز از اندک یاران آن امام بود و به سبب سالخوردگی از تعقیب حجاجبن یوسف در امان مانده بود (کشی، ص 123ـ124).ماجرای ملاقات جابربن عبداللّه با امام باقر در منابع گزارش شده است (از جمله رجوع کنید به ابنسعد، ج 5، ص 164). جابر از پیامبر اکرم شنیده بود که تو چندان عمر میکنی که فرزندی از ذریة من و همنام من را ملاقات میکنی، او شکافندة علم (یَبْقَرُالعلم بَقْراً) است، پس سلام مرا به او برسان ( رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 304، 450ـ469؛ مفید، ج 2، ص 159). جابر پیوسته در پی یافتن این فرزند بود تا جایی که در مسجد مدینه صدا میکرد: «یا باقَرالعلم»، سرانجام روزی محمدبن علی را یافت و سخن پیامبر را یادآور شد، کودک را بوسید و سلام پیامبر را به او رساند (کشی، ص 41ـ42؛ نیز رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 469ـ470؛ ابنعساکر، ج 54، ص 275ـ276).نام جابر در نقل احادیث مشهور شیعی آمده است، از جمله در نقل حدیث غدیر ( رجوع کنید به امینی، ج 1، ص 57ـ60)، حدیث ثقلین (صفّار قمی، ص 414)، حدیث «انامدینة العلم و علیٌ بابها» ( رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج 2، ص 34)، حدیث «منزلت» ( رجوع کنید بهابنبابویه، 1361 ش، ص 74)، حدیث «ردّ شمس» ( رجوع کنید به مفید، ج 1، ص 345ـ346) و حدیث «سدّالابواب» ( رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج 2، ص 189ـ190). همچنین وی راوی احادیثی بوده که در آن رسول خدا امامان پس از خود را نام برده ( رجوع کنید به ابنبابویه، 1363 ش، ج 1، ص 258ـ259؛ ابنشهر آشوب، ج 1، ص 282) و نیز ویژگیهای حضرت مهدی عجلاللّه تعالی فرجهالشریف�را شناسانده است ( رجوع کنید به ابنبابویه، 1363 ش، ج 1، ص 253، 286، 288).حدیث لوح از جمله احادیث مشهور است که جابر آن را روایت کرده و نامهای دوازده امام جانشین پیامبر در آن آمده است ( رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 527 ـ 528؛ ابنبابویه، 1363 ش، ج 1، ص 308ـ313). | |||
ویرایش