checkuser
۲٬۳۶۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «یکى از منصبهاى حضرت عبّاس«ع»در عاشورا.اصل آبرسانى به تشنگان در تعالیم دینى...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
یکى از منصبهاى حضرت | یکى از منصبهاى حضرت عبّاس(ع)در عاشورا '''سقایی''' بود. | ||
در کربلا، آبرسانى به خیمهها و حرم | == فضیلت == | ||
اصل آبرسانى به تشنگان در تعالیم دینى بسیار پسندیده است. امام صادق(ع)فرموده است: «افضل الصّدقة ابراد کبد حرّاء» برترین صدقه،خنک کردن جگر سوخته و تشنه است.و نیز فرموده است:«من سقى الماء فى موضع یوجد فیه الماء کان کمن اعتق رقبة و من سقى الماء فى موضع لا یوجد فیه الماء کان کمن احیى نفسا و من احیى نفسا فکأنّما احیى النّاس جمیعا»هر که در جایى که آب هست مردم را سیراب کند،گویا بردهاى را آزاد کرده است و هر که آب دهد در جایى که آب نیست،گویا کسى را زنده ساخته است و کسى که یک نفر را زنده کند،گویا به همۀ مردم حیات بخشیده است.و در روایت دیگرى از امام باقر(ع)است که خداوند سقایى براى جگرهاى تشنه را دوست مىدارد:«انّ اللّه یحبّ ابراد الکبد الحرّاء». <ref>هر سه حدیث در وسائل الشیعة،ج ۶،ص ۳۳۰ و ۳۳۱.</ref> | |||
== سقای کربلا == | |||
در کربلا، آبرسانى به خیمهها و حرم [[حسین بن على (ع)|سیدالشهدا(ع)]] بر عهدۀ [[عباس ابن علی(ع)|اباالفضل(ع)]] بود و او را لقب «سقاى دشت کربلا»دادهاند، مثل لقب قمر بنى هاشم،یا علمدار حسین:«و کان العباس السّقاء،قمر بنى هاشم،صاحب لواء الحسین...» <ref>بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۴۰.</ref> | |||
در ایام عاشورا و محرّم نیز،عدّهاى به یاد آن حماسه و به نشانۀ سقایى حضرت عباس و تشنگى اهل بیت،به سقایى و آب دادن به مردم و دستههاى عزادار مىپردازند،چه با مشک،چه با آمادهسازى منبع آب در معابر عمومى،یا تهیۀ آب خنک.و این را پیروى از شیوۀ مردانگى علمدار کربلا مىدانند.البته سقّایى،به معناى فروش آب و تقسیم آب در خانهها هم به عنوان یک حرفه،گفته مىشده است.سقاى کربلا،آن چنان فتوّت داشت که با لب تشنه وارد فرات شد ولى خود،آب نخورد و ایثارگرى را به اوج رساند و عاقبت هم روز عاشورا،جان را در راه آبآورى براى ذرّیۀ تشنهکام پیامبر از دست داد و دستانش قلم شد و مشک پرآب را نتوانست به خیام حسینى برساند و در کنار فرات،بر خاک افتاد. | در ایام عاشورا و محرّم نیز،عدّهاى به یاد آن حماسه و به نشانۀ سقایى حضرت عباس و تشنگى اهل بیت،به سقایى و آب دادن به مردم و دستههاى عزادار مىپردازند،چه با مشک،چه با آمادهسازى منبع آب در معابر عمومى،یا تهیۀ آب خنک.و این را پیروى از شیوۀ مردانگى علمدار کربلا مىدانند.البته سقّایى،به معناى فروش آب و تقسیم آب در خانهها هم به عنوان یک حرفه،گفته مىشده است.سقاى کربلا،آن چنان فتوّت داشت که با لب تشنه وارد فرات شد ولى خود،آب نخورد و ایثارگرى را به اوج رساند و عاقبت هم روز عاشورا،جان را در راه آبآورى براى ذرّیۀ تشنهکام پیامبر از دست داد و دستانش قلم شد و مشک پرآب را نتوانست به خیام حسینى برساند و در کنار فرات،بر خاک افتاد. | ||
{ | <br /> | ||
{| | |||
|بر توسن موج خشم،آوا زده بود | |||
| | |||
|مانند على بر صف هیجا زده بود | |||
|- | |||
|آبى مگر آورد حرم را ز فرات | |||
| | |||
|سقّاى حسین،دل به دریا زده بود | |||
|- | |||
|سقّاى کربلا و علمدار شاه دین | |||
| | |||
|فرزند شیر حق و هُژَبرِ کُنامها | |||
|- | |||
|با کام تشنه آب ننوشیدى از فرات | |||
| | |||
|یاد لب حسین و دگر تشنهکامها | |||
|- | |||
|افسوس شد امید تو از آب، ناامید | |||
| | |||
|با اینکه شد ز جانب تو اهتمامها | |||
|- | |||
|دستت جدا شد از تن و دست خدا شدى | |||
| | |||
|حق در عوض سپرد به دستت زمامها <ref>سید رضا بهشتى«دریا».</ref> | |||
|} | |||
<br /> | |||
== سقاخانه == | |||
به محلّى که مخصوص آب دادن به عزاداران و هیأتهاست،یا به ظرف بزرگى از سنگ که مخصوص این کار،تراشیده مىشد،«سقّاخانه»گفته مىشد.به نوشتۀ لغت نامۀ دهخدا: | به محلّى که مخصوص آب دادن به عزاداران و هیأتهاست،یا به ظرف بزرگى از سنگ که مخصوص این کار،تراشیده مىشد،«سقّاخانه»گفته مىشد.به نوشتۀ لغت نامۀ دهخدا: | ||
محلّى که در آن آب ریزند که تشنگان خود را سیراب نمایند،جایى که در آنجا براى تشنگان آب ذخیره کنند و آنجا را متبرک دانند. | محلّى که در آن آب ریزند که تشنگان خود را سیراب نمایند،جایى که در آنجا براى تشنگان آب ذخیره کنند و آنجا را متبرک دانند. | ||
== منبع == | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=559291&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۲۲۶-۲۲۷.] | |||
== پینوشت == | |||
<references /> | |||