checkuser
۲٬۳۶۳
ویرایش
جز (←آثار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جیحون یزدی''' ( | '''جیحون یزدی''' (۱۲۵۰ ه. ق- ۱۳۰۲ ه. ق) از شعرای قرن سیزدهم و ابتدای قرن چهاردهم است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام =جیحون یزدی | | نام =جیحون یزدی | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| زمینه فعالیت =شعر و ادبیات | | زمینه فعالیت =شعر و ادبیات | ||
| ملیت =ایرانی | | ملیت =ایرانی | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد =۱۲۵۰ ه. ق | ||
| محل تولد =یزد | | محل تولد =یزد | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ =۱۳۰۲ ه. ق | ||
| محل مرگ =کرمان | | محل مرگ =کرمان | ||
| علت مرگ = | | علت مرگ = | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
|اتفاقات مهم = | |اتفاقات مهم = | ||
| نام دیگر = | | نام دیگر = | ||
|لقب = | |لقب =تاجالشعراء | ||
|بنیانگذار = | |بنیانگذار = | ||
| پیشه = | | پیشه = | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
محمد یزدى ملقب به نواب، مشهور به | محمد یزدى ملقب به نواب، مشهور به تاجالشعراء و متخلّص به «جیحون» بود. وى تحصیلات متداول را در زادگاهش یزد فراگرفت و به سبب آزردگىهایى که از همشهریانش داشت ترک وطن کرد و چندى در ایران، هندوستان و اسلامبول به اقامت داشت. وی سرانجام در کرمان اقامت گزید و در ۵۲ سالگى در همین شهر درگذشت.<ref name=":0">''سخنوران نامى معاصر ایران''، ج ۲، ص ۱۰۲۹.</ref> | ||
جیحون یزدى از شعراى آیینى در عصر ناصرى است. اگرچه او در غزل از سبک عراقى پیروى مىکند، ولى غالب شعرى او از لحاظ سبکشناسى، در سبک خراسانى شکل مىگیرد، خصوصا قصاید و مسمطات او که نشان مىدهد سرایندۀ آنها از ادامه دهندگان راه بانیان [[بازگشت ادبی|نهضت بازگشت ادبى]] است. وى در اغلب قالبها شعر سروده ولى در سرودن مسمط و قصیده تواناتر است. | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
محمد یزدی مجموعهای به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2367895&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author نمکدان]» دارد که به سبک گلستان سعدی نگاشته شدهاست.<ref name=":0" /> مسمط وى در منقبت امیرمومنان على(ع) از آثار منظوم آیینى به شمار میرود. علاوه بر آن چند مربع ترکیب و مثنوى و مخمس عاشورایى دارد که مورد استقبال محافل ادبی عاشورایی واقع شدهاست. | |||
از وی [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2570736&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان اشعار] <ref>به سال ۱۳۱۶ ه. ق در بمبئی و دوبار نیز در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۶۳ ه. ش در تهران به چاپ رسیدهاست.</ref> نیز منتشر شدهاست. | |||
==اشعار== | |||
===خطاب به هلال محرّم=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۷۵: | خط ۷۷: | ||
{{ب| دستی که آستین ورا بوسه داد چرخ|در قطع آن تو دامن کین بر کمر زدی }} | {{ب| دستی که آستین ورا بوسه داد چرخ|در قطع آن تو دامن کین بر کمر زدی }} | ||
{{ب| با «مُرّة بن منقذ» <ref> مرّة بن | {{ب| با «مُرّة بن منقذ» <ref> مرّة بن منقذالعبدی قاتل حضرت علیاکبر(ع) است.</ref> شدی یار پس ز مکر|نزد پدر عمود به فرق پسر زدی }} | ||
{{ب| تو خود همان مهی که به پیشانی حسین|با سنگ جور نقشهی شق القمر زدی }} | {{ب| تو خود همان مهی که به پیشانی حسین|با سنگ جور نقشهی شق القمر زدی }} | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===در شهادت حضرت على اصغر (ع)=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۹: | ||
{{ب| حلق وِرا خست و جست بر شه مظلوم | وز شه مظلوم، آن سه شعبۀ مسموم }} | {{ب| حلق وِرا خست و جست بر شه مظلوم | وز شه مظلوم، آن سه شعبۀ مسموم }} | ||
{{م| رد شد و، سر زد ز قلب احمد مرسل <ref>''دیوان کامل افصح المتکلمین میرزا جیحون''، تهران، کتابفروشى و چاپخانۀ برادران علمى، سال | {{م| رد شد و، سر زد ز قلب احمد مرسل <ref>''دیوان کامل افصح المتکلمین میرزا جیحون''، تهران، کتابفروشى و چاپخانۀ برادران علمى، سال ۱۳۳۶، ص ۳۸۱و ۳۸۲.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===در رثاى اهل بیت مطهر=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| اى فلک! تو با نیکان دایم از چهاى بدخواه؟ | عترت نبى، و آنگه مجلس عبید اللّه؟! }} | {{ب| اى فلک! تو با نیکان دایم از چهاى بدخواه؟ | عترت نبى، و آنگه مجلس عبید اللّه؟! }} | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۱: | ||
{{ب| از اسیرىاش بگذر، بر غریبىاش منگر | حکم قتل او از چیست؟ لا اله الا اللّه! }} | {{ب| از اسیرىاش بگذر، بر غریبىاش منگر | حکم قتل او از چیست؟ لا اله الا اللّه! }} | ||
{{ب| از مراثىات «جیحون»! شد دل ملایک خون | طبع تو بلند، اما زین فسانه کن کوتاه <ref>''همان''، ص | {{ب| از مراثىات «جیحون»! شد دل ملایک خون | طبع تو بلند، اما زین فسانه کن کوتاه <ref>''همان''، ص ۳۷۳ و ۳۷۴.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===در شهادت حضرت حرّ=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۵: | ||
{{ب| زیرلب، خندان سوى جنّات رفت | از صفت بگسست و، سوى ذات رفت }} | {{ب| زیرلب، خندان سوى جنّات رفت | از صفت بگسست و، سوى ذات رفت }} | ||
{{ب| طبع «جیحون» تا که حر را بنده شد | از مقالش، صفحه مشک آکنده شد <ref>''همان''، ص | {{ب| طبع «جیحون» تا که حر را بنده شد | از مقالش، صفحه مشک آکنده شد <ref>''همان''، ص ۳۵۴ تا ۳۵۷.</ref> }} | ||
{{شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{ب| شاه لاهوت گذر خسرو ناسوت گذار|گشت چون بیکس و شد بر زبر اسب سوار }} | {{ب| شاه لاهوت گذر خسرو ناسوت گذار|گشت چون بیکس و شد بر زبر اسب سوار }} | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۴۳: | ||
{{ب| همه بر دورهی او اشک فشان جمع شدند|بال و پر ریخته پروانهی آن شمع شدند }} | {{ب| همه بر دورهی او اشک فشان جمع شدند|بال و پر ریخته پروانهی آن شمع شدند }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| در یمینش به گلو بوسهزنان خواهر او|در یسارش به سمّ اسب رخ دختر او }} | {{ب| در یمینش به گلو بوسهزنان خواهر او|در یسارش به سمّ اسب رخ دختر او }} | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۴۹: | ||
{{ب| آن یکی گفت: مرا بر که سپاری آخر|و آن دگر گفت که: خود رای چه داری آخر }} | {{ب| آن یکی گفت: مرا بر که سپاری آخر|و آن دگر گفت که: خود رای چه داری آخر }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| شه به صد جهد برون زد علم از عالم جسم|لیکن افتاد دل عالم روحش به طلسم }} | {{ب| شه به صد جهد برون زد علم از عالم جسم|لیکن افتاد دل عالم روحش به طلسم }} | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۵۵: | ||
{{ب| گفت: «لا حول و لا قوّة الّا باللّه»|که چو از جسم جَهَم روح مرا بندد راه }} | {{ب| گفت: «لا حول و لا قوّة الّا باللّه»|که چو از جسم جَهَم روح مرا بندد راه }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| شد به میدان و محاسن به کف دست نهاد|گفت ای قوم اگرم باز ندانید نژاد }} | {{ب| شد به میدان و محاسن به کف دست نهاد|گفت ای قوم اگرم باز ندانید نژاد }} | ||
خط ۲۷۱: | خط ۲۶۱: | ||
{{ب| هست آیا ز شما کس که کند یاری من|یا نخواهد ز پس عزّت من خواری من }} | {{ب| هست آیا ز شما کس که کند یاری من|یا نخواهد ز پس عزّت من خواری من }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| عوض یاری او سنگ زدندش به جبین|خون پیشانی او رفت به گردون ز زمین }} | {{ب| عوض یاری او سنگ زدندش به جبین|خون پیشانی او رفت به گردون ز زمین }} | ||
خط ۲۸۱: | خط ۲۶۸: | ||
{{ب| ناگهان خصم زدش تیغ بدان سان بر فرق|که شد از ضربهی وی برنس <ref>برنس: کلاه، کلاه دراز.</ref> او در خون غرق }} | {{ب| ناگهان خصم زدش تیغ بدان سان بر فرق|که شد از ضربهی وی برنس <ref>برنس: کلاه، کلاه دراز.</ref> او در خون غرق }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| آمد از زخم فزون از زبر اسب به زیر|جسمش از نیزه چو در بیشه نهان گردد شیر }} | {{ب| آمد از زخم فزون از زبر اسب به زیر|جسمش از نیزه چو در بیشه نهان گردد شیر }} | ||
خط ۲۹۳: | خط ۲۷۸: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج۱، ص ۳۶۶-۳۷۰.]] | ||
*[[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۹۳۴-۹۳۶.]] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |