۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''توسل،''' اصطلاحی در فرهنگ اسلامی ناظر به جستن وسیلهای برای جلب رضای خداوند. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است. توسل در میان فِرَق و اصناف مسلمانان، طی قرون مفهومی رایج بوده است، اما به خصوص نزد شیعۀ امامیه و تا اندازهای صوفیه اهمیتی افزون یافته است. از سدۀ 8 ق/14م، برخی از عالمان سلفگرا نسبت به توسل به تندی انتقاد کردند و همین امر نه تنها منازعاتی را میان شیعه و سلفیه، که میان گروههای معتدل اهل سنت و سلفیه را نیز برانگیخته است. به هر روی قرنها رواج توسل در جوامع اسلامی، تأثیری ماندگار در ادبیات و رسوم ملل مختلف مسلمان بر جای نهاده، و هنوز نیز رسمی زنده و پا برجا است. | '''توسل،''' اصطلاحی در فرهنگ اسلامی ناظر به جستن وسیلهای برای جلب رضای خداوند. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است. توسل در میان فِرَق و اصناف مسلمانان، طی قرون مفهومی رایج بوده است، اما به خصوص نزد شیعۀ امامیه و تا اندازهای صوفیه اهمیتی افزون یافته است. از سدۀ 8 ق/14م، برخی از عالمان سلفگرا نسبت به توسل به تندی انتقاد کردند و همین امر نه تنها منازعاتی را میان شیعه و سلفیه، که میان گروههای معتدل اهل سنت و سلفیه را نیز برانگیخته است. به هر روی قرنها رواج توسل در جوامع اسلامی، تأثیری ماندگار در ادبیات و رسوم ملل مختلف مسلمان بر جای نهاده، و هنوز نیز رسمی زنده و پا برجا است. | ||
==تحلیل مفهوم== | ==تحلیل مفهوم== | ||
ریشۀ «وسل» در زبانهای سامی، جز عربی، ریشۀ شناختهای نیست. تنها پیشینه برای آن در زبانهای باستانی سامی، کاربرد آن در کتیبههای جنوب عربستان است که در آن معنای «پیشکش کردن برای جلب خشنودی» را داشته است.<ref>زامیت، 433؛ قس: علی، 6 /185-186.</ref> | ریشۀ «وسل» در زبانهای سامی، جز عربی، ریشۀ شناختهای نیست. تنها پیشینه برای آن در زبانهای باستانی سامی، کاربرد آن در کتیبههای جنوب عربستان است که در آن معنای «پیشکش کردن برای جلب خشنودی» را داشته است.<ref>زامیت، 433؛ قس: علی، 6 /185-186.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۴: | ||
با آنکه اصطلاح توسل در همان سدههای نخست اسلامی، شکل گرفته، اما همپای آن، واژۀ توسل به معنای لغوی آن و در کاربردهای کاملاً روزمره و غیر دینی طی قرون همواره کاربرد داشته است.<ref>مثلاً نک: ''نهج البلاغة''، حکمتِ 396؛ ''الامامة''...، 2 /196؛ محاملی، همانجا؛ ابن جوزی، ''صفوة''...، 1 /464؛ ابو شامه، همانجا؛ ذهبی، 12 /430؛ ابشیهی، 1 /114.</ref> | با آنکه اصطلاح توسل در همان سدههای نخست اسلامی، شکل گرفته، اما همپای آن، واژۀ توسل به معنای لغوی آن و در کاربردهای کاملاً روزمره و غیر دینی طی قرون همواره کاربرد داشته است.<ref>مثلاً نک: ''نهج البلاغة''، حکمتِ 396؛ ''الامامة''...، 2 /196؛ محاملی، همانجا؛ ابن جوزی، ''صفوة''...، 1 /464؛ ابو شامه، همانجا؛ ذهبی، 12 /430؛ ابشیهی، 1 /114.</ref> | ||
==توسل در نصوص اسلامی== | ==توسل در نصوص اسلامی== | ||
===توسل در ''قرآن'' کریم=== | ===توسل در ''قرآن'' کریم=== | ||
واژۀ توسل واژهای قرآنی نیست، اما در متون تفسیری، برخی از آیات قرآنی به توسل بازگردانده شده است. برجستهترین نمونه، آیۀ «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اتَّقوا اللّٰهَ وَ ابْتَغوا اِلَیهِ الْوَسیلَةَ...»<ref>مائده/5/35.</ref> است که به روشنی از مؤمنان میخواهد تا برای پذیرش درخواستها، پیجوی «وسیله» به سوی خداوند باشند. دربارۀ چیستی این وسیله، در تفاسیر و احادیث به تفصیل سخن رفته است. کاربرد دیگر وسیله در ''قرآن'' کریم، به سبب سیاق متفاوت آن، زمینه ساز دو برداشت مختلف بوده است؛ عبارت «... الَّذینَ یَدْعونَ یَبْتَغونَ اِلى رَبِّهِمُ الْوَسیلَةَ...»<ref>اسراء/17/57.</ref> در اثنای سخن از دین ورزی مشرکان آمده است و بسیاری از مفسران، وسیله را در این سیاق به خدایان دروغین مربوط دانستهاند. برخی آن را به جاهلیت عرب، و به ملائکه که دختران خدا پنداشته میشدند، بازگرداندهاند<ref>طبری، ''تفسیر''، 15 /105-106.</ref> و برخی در اشاره به افکار یهودیان و مسیحیان، آن را به خدا انگاریِ عُزیر، عیسى و مادرش راجع دانستهاند<ref>همانجا.</ref>؛ در حالی که در یادکرد مستندات قرآنی توسل، مکرر به این آیه نیز تمسک شده، و از وسیله معنایی مثبت برداشت شده است.<ref>نک: تفاسیر مختلف، ذیل آیات.</ref> | واژۀ توسل واژهای قرآنی نیست، اما در متون تفسیری، برخی از آیات قرآنی به توسل بازگردانده شده است. برجستهترین نمونه، آیۀ «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اتَّقوا اللّٰهَ وَ ابْتَغوا اِلَیهِ الْوَسیلَةَ...»<ref>مائده/5/35.</ref> است که به روشنی از مؤمنان میخواهد تا برای پذیرش درخواستها، پیجوی «وسیله» به سوی خداوند باشند. دربارۀ چیستی این وسیله، در تفاسیر و احادیث به تفصیل سخن رفته است. کاربرد دیگر وسیله در ''قرآن'' کریم، به سبب سیاق متفاوت آن، زمینه ساز دو برداشت مختلف بوده است؛ عبارت «... الَّذینَ یَدْعونَ یَبْتَغونَ اِلى رَبِّهِمُ الْوَسیلَةَ...»<ref>اسراء/17/57.</ref> در اثنای سخن از دین ورزی مشرکان آمده است و بسیاری از مفسران، وسیله را در این سیاق به خدایان دروغین مربوط دانستهاند. برخی آن را به جاهلیت عرب، و به ملائکه که دختران خدا پنداشته میشدند، بازگرداندهاند<ref>طبری، ''تفسیر''، 15 /105-106.</ref> و برخی در اشاره به افکار یهودیان و مسیحیان، آن را به خدا انگاریِ عُزیر، عیسى و مادرش راجع دانستهاند<ref>همانجا.</ref>؛ در حالی که در یادکرد مستندات قرآنی توسل، مکرر به این آیه نیز تمسک شده، و از وسیله معنایی مثبت برداشت شده است.<ref>نک: تفاسیر مختلف، ذیل آیات.</ref> | ||
برخی آیات دیگر چون «... وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ...»<ref>نساء/4/64.</ref> و «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ...»<ref>آل عمران/3/103.</ref> نیز به عنوان مستندات قرآنی توسل یاد شدهاند<ref>مثلاً نک: جعفری، 25؛ عبدالسلام، 20-22.</ref> که با موضوع ارتباطی دورتر دارند. | برخی آیات دیگر چون «... وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ...»<ref>نساء/4/64.</ref> و «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ...»<ref>آل عمران/3/103.</ref> نیز به عنوان مستندات قرآنی توسل یاد شدهاند<ref>مثلاً نک: جعفری، 25؛ عبدالسلام، 20-22.</ref> که با موضوع ارتباطی دورتر دارند. | ||
===توسل در احادیث=== | ===توسل در احادیث=== | ||
====توسل به پیامبر(ص)==== | ====توسل به پیامبر(ص)==== | ||
در حوزۀ حدیث اهل سنت، مهمترین روایت در این باره حکایت مرد نابینایی است که به حضور پیامبر (ص) آمد و از آن حضرت دربارۀ بازیافتن بیناییاش از خدا، «استشفاع کرد». حضرت نیز دعایی بدو آموختند که این عبارات در آن وجود داشت: «اللٰهم اِنی اسألک و اتوجه الیک بنبیک... یا محمد انی توجهت بک الی ربی...».<ref>نک: احمد بن حنبل، 4 /138؛ ترمذی، 5 /569؛ ابن ماجه، 1 /441؛ ابن خزیمه، 2 /225؛ حاکم، 1 /458، 700.</ref> | در حوزۀ حدیث اهل سنت، مهمترین روایت در این باره حکایت مرد نابینایی است که به حضور پیامبر (ص) آمد و از آن حضرت دربارۀ بازیافتن بیناییاش از خدا، «استشفاع کرد». حضرت نیز دعایی بدو آموختند که این عبارات در آن وجود داشت: «اللٰهم اِنی اسألک و اتوجه الیک بنبیک... یا محمد انی توجهت بک الی ربی...».<ref>نک: احمد بن حنبل، 4 /138؛ ترمذی، 5 /569؛ ابن ماجه، 1 /441؛ ابن خزیمه، 2 /225؛ حاکم، 1 /458، 700.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۰: | ||
هم زمان با وی تقیالدین سبکی (د 746ق)، از عالمان شافعی، باب 8 از کتاب ''شفاء السقام'' را به موضوع توسل به پیامبر (ص) اختصاص داد و ضمن تأکید بر اینکه جواز این توسل نزد همگی متدینان معلوم است و تا پیش از تشکیک ابن تیمیه، در این باره منکری وجود نداشته است.<ref>ص 160.</ref> وی سپس به دنبال منازعات مطرح شده در این باره، توسل به پیامبر(ص) را در 3 مقطع، پیش از خلق آن حضرت، در مدت زندگی آن حضرت، و پس از وفات آن حضرت تقسیم کرده، و ضمن تأکید بر جواز توسل به پیامبر (ص) در هر 3 مقطع، با نمونههایی از احادیث و روایات به تأیید دیدگاه خود پرداخته است.<ref>ص 161-168.</ref> وی کاربردهای اصطلاح توسل به پیامبر (ص) را از حیث معنا نیز بر چند نوع دانسته است: نوع اول به معنای طلب حاجت از خداوند به وجاهت یا برکت کسی یا چیزی، نوع دوم به معنای طلب دعا از فردی وجیه، و نوع سوم خواستن چیزی از پیامبر (ص) به این معنا که او میتواند با شفاعت نزد خداوند سبب برآورده شدن آن حاجت گردد و در تأیید هر نوع نیز به احادیثی استناد کرده است.<ref>ص 161، 169، 174.</ref> این طبقهبندی سبکی دربارۀ توسل به معنای عام خود نیز میتواند مصداق داشته باشد. | هم زمان با وی تقیالدین سبکی (د 746ق)، از عالمان شافعی، باب 8 از کتاب ''شفاء السقام'' را به موضوع توسل به پیامبر (ص) اختصاص داد و ضمن تأکید بر اینکه جواز این توسل نزد همگی متدینان معلوم است و تا پیش از تشکیک ابن تیمیه، در این باره منکری وجود نداشته است.<ref>ص 160.</ref> وی سپس به دنبال منازعات مطرح شده در این باره، توسل به پیامبر(ص) را در 3 مقطع، پیش از خلق آن حضرت، در مدت زندگی آن حضرت، و پس از وفات آن حضرت تقسیم کرده، و ضمن تأکید بر جواز توسل به پیامبر (ص) در هر 3 مقطع، با نمونههایی از احادیث و روایات به تأیید دیدگاه خود پرداخته است.<ref>ص 161-168.</ref> وی کاربردهای اصطلاح توسل به پیامبر (ص) را از حیث معنا نیز بر چند نوع دانسته است: نوع اول به معنای طلب حاجت از خداوند به وجاهت یا برکت کسی یا چیزی، نوع دوم به معنای طلب دعا از فردی وجیه، و نوع سوم خواستن چیزی از پیامبر (ص) به این معنا که او میتواند با شفاعت نزد خداوند سبب برآورده شدن آن حاجت گردد و در تأیید هر نوع نیز به احادیثی استناد کرده است.<ref>ص 161، 169، 174.</ref> این طبقهبندی سبکی دربارۀ توسل به معنای عام خود نیز میتواند مصداق داشته باشد. | ||
====توجه به کسانی جز پیامبر (ص)==== | ====توجه به کسانی جز پیامبر (ص)==== | ||
نخستین نمونه از این گونه توسل در احادیث اهل سنت، حدیثی نبوی است که در آن دعایی از پیامبر (ص) به مؤمنان آموخته شده، و در متن آن، مفهوم توسل با تعبیر «الٰلهم اِنی اسألک بحق السائلین علیک...» آمده است.<ref>احمد بن حنبل، 3 /21؛ علی بن جعد، 299؛ ابن ماجه، 1 /256؛ ابن ابی شیبه، 6 /25.</ref> در اینجا نوعی توسل به «درخواست کنندگان» از درگاه الٰهی دیده میشود.<ref>برای بازتاب آن در منابع فقهی، مثلاً نک: ابن عابدین، 6 /397.</ref> | نخستین نمونه از این گونه توسل در احادیث اهل سنت، حدیثی نبوی است که در آن دعایی از پیامبر (ص) به مؤمنان آموخته شده، و در متن آن، مفهوم توسل با تعبیر «الٰلهم اِنی اسألک بحق السائلین علیک...» آمده است.<ref>احمد بن حنبل، 3 /21؛ علی بن جعد، 299؛ ابن ماجه، 1 /256؛ ابن ابی شیبه، 6 /25.</ref> در اینجا نوعی توسل به «درخواست کنندگان» از درگاه الٰهی دیده میشود.<ref>برای بازتاب آن در منابع فقهی، مثلاً نک: ابن عابدین، 6 /397.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۰: | ||
در منابع اهل سنت حتى حنابله، به مناسبتهای مختلف، از جمله در سخن از آداب استسقاء، سخن از جواز و حتى استحباب توسل به صالحان آمده است. در این باره به یادداشتی از احمد بن حنبل خطاب به شاگردش مروذی و نیز گفتاری از ابراهیم حربی عالم اصحاب حدیث خراسان به طور خاص استناد شده است.<ref>مثلاً نک: ابن مفلح، 2 /127؛ مرداوی، 2 /456؛ حطاب، 4 /405-406.</ref> محمود سعید ممدوح از عالمان اهل سنت، با استناد به مجموعهای از احادیث، به تأیید جواز توسل به انبیا و صالحان پرداخته است.<ref>نک: ص 32، 87 بب .</ref> | در منابع اهل سنت حتى حنابله، به مناسبتهای مختلف، از جمله در سخن از آداب استسقاء، سخن از جواز و حتى استحباب توسل به صالحان آمده است. در این باره به یادداشتی از احمد بن حنبل خطاب به شاگردش مروذی و نیز گفتاری از ابراهیم حربی عالم اصحاب حدیث خراسان به طور خاص استناد شده است.<ref>مثلاً نک: ابن مفلح، 2 /127؛ مرداوی، 2 /456؛ حطاب، 4 /405-406.</ref> محمود سعید ممدوح از عالمان اهل سنت، با استناد به مجموعهای از احادیث، به تأیید جواز توسل به انبیا و صالحان پرداخته است.<ref>نک: ص 32، 87 بب .</ref> | ||
====توسل به ''قرآن'' کریم و دیگر کتب آسمانی==== | ====توسل به ''قرآن'' کریم و دیگر کتب آسمانی==== | ||
توسل به ''قرآن'' کریم در میان مسلمانان سابقهای کهن دارد. در حدیثی از امام علی (ع) اشاره شده است که ''قرآن'' برترین چیزی است که میتوان بدان توسل جست<ref>آمدی، 4 /302.</ref>، و شرفالدین بوصیری<ref>د 694ق.</ref> از عالمان اهل سنت کتابی با عنوان ''التوسل بالقرآن'' تألیف کرده است.<ref>GAL, 314/1؛ نیز نک: ابن بطوطه، 1 /159.</ref> در مواردی از توسل به ''تورات'' و ''انجیل'' توسط پیروان ادیان دیگر نیز سخن رفته است.<ref>مثلاً نک: خصیبی، 44؛ ابنکثیر، 13 /36.</ref> | توسل به ''قرآن'' کریم در میان مسلمانان سابقهای کهن دارد. در حدیثی از امام علی (ع) اشاره شده است که ''قرآن'' برترین چیزی است که میتوان بدان توسل جست<ref>آمدی، 4 /302.</ref>، و شرفالدین بوصیری<ref>د 694ق.</ref> از عالمان اهل سنت کتابی با عنوان ''التوسل بالقرآن'' تألیف کرده است.<ref>GAL, 314/1؛ نیز نک: ابن بطوطه، 1 /159.</ref> در مواردی از توسل به ''تورات'' و ''انجیل'' توسط پیروان ادیان دیگر نیز سخن رفته است.<ref>مثلاً نک: خصیبی، 44؛ ابنکثیر، 13 /36.</ref> | ||
====توسل به اعمال و حسنات==== | ====توسل به اعمال و حسنات==== | ||
در حدیثی مشهور از امام علی (ع) در منابع شیعه و غیر شیعه آمده است که برترین آنچه میتوان بدان توسل جست 10 چیز است: ایمان به خدا و رسولش، جهاد در راه خدا، برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، روزه داری، حج خانۀ خدا، صلۀ رحم، صدقه دادن در نهان، اعمال معروف و راستگویی.<ref>اهوازی، 13؛ اسکافی، 281؛ ''نهجالبلاغة''، خطبۀ 110؛ کراجکی، 70-71.</ref> در احادیث دیگر از توسل به طاعت خدا<ref>آمدی، 3 /276.</ref>، به تقوا<ref>همو، 2 /591.</ref> و به استغفار<ref>همو، 6 /165.</ref> نیز سخن رفته است. در منابع اهل سنت، توسل به اعمال صالح<ref>ابن کثیر، 2 /137.</ref>، به جهاد و نماز<ref>طبری، ''تاریخ''، 3 /411.</ref> و به طور کلی به علم و عبادت و مکارم شریعت<ref>راغب، 561.</ref> در نوشتههای عالمان -و نه در متون احادیث- آمده است. | در حدیثی مشهور از امام علی (ع) در منابع شیعه و غیر شیعه آمده است که برترین آنچه میتوان بدان توسل جست 10 چیز است: ایمان به خدا و رسولش، جهاد در راه خدا، برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، روزه داری، حج خانۀ خدا، صلۀ رحم، صدقه دادن در نهان، اعمال معروف و راستگویی.<ref>اهوازی، 13؛ اسکافی، 281؛ ''نهجالبلاغة''، خطبۀ 110؛ کراجکی، 70-71.</ref> در احادیث دیگر از توسل به طاعت خدا<ref>آمدی، 3 /276.</ref>، به تقوا<ref>همو، 2 /591.</ref> و به استغفار<ref>همو، 6 /165.</ref> نیز سخن رفته است. در منابع اهل سنت، توسل به اعمال صالح<ref>ابن کثیر، 2 /137.</ref>، به جهاد و نماز<ref>طبری، ''تاریخ''، 3 /411.</ref> و به طور کلی به علم و عبادت و مکارم شریعت<ref>راغب، 561.</ref> در نوشتههای عالمان -و نه در متون احادیث- آمده است. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۲: | ||
بر پایۀ آنچه در احادیث وارد شده، در منابع فقهی نیز بر مسنون بودن توسل به حسنات و نیز توسل به پیامبر (ص) و صالحان، تأکید شده است.<ref>مثلاً حجاوی، 2 /84.</ref> | بر پایۀ آنچه در احادیث وارد شده، در منابع فقهی نیز بر مسنون بودن توسل به حسنات و نیز توسل به پیامبر (ص) و صالحان، تأکید شده است.<ref>مثلاً حجاوی، 2 /84.</ref> | ||
==توسل در اندیشه و آراء عالمان مسلمان== | ==توسل در اندیشه و آراء عالمان مسلمان== | ||
===توسل و ائمه امامیه=== | ===توسل و ائمه امامیه=== | ||
گذشته از فرقهها و گرایشهای غالیانهای که در سدههای آغازین اسلام شکل گرفته بودند و شخصیت امام علی (ع) و دیگر امامان را آمیزهای از الوهیت و جسمانیت تصور میکردند<ref>خیاط، 234-235.</ref>، گرایش امامیه به خصوص از سدۀ 3ق و هم زمان با شروع غیبت امام دوازدهم (ع)، با زدودن عقاید غالیانه نسبت به ائمه و با رد انتساب علم غیب و قدرت فوق بشری به امامان کوشیدند تا به مفهوم عنایت الهی بر وجود امام به منزله لطفی برای امکان قرب و قبولی طاعات تأکید کنند.<ref>طبرسی، 288/2؛ نیز نک: هد، امامت.</ref> در نظر امامیه، ائمه ذاتا عامل رستگاری و نجات از کیفر گناهان نیستند<ref>طباطبایی، 295/10-296.</ref>؛ با این حال نقش امام در جهان بینی امامیه به گونهای شکل گرفته که نه تنها با توسل به ائمه امکان نجات از کیفر گناهان فراهم میگردد، بلکه توسل به امام از ارکان نجات و رستگاری به شمار میرود.<ref>اصفهانی، 352/1.</ref> | گذشته از فرقهها و گرایشهای غالیانهای که در سدههای آغازین اسلام شکل گرفته بودند و شخصیت امام علی (ع) و دیگر امامان را آمیزهای از الوهیت و جسمانیت تصور میکردند<ref>خیاط، 234-235.</ref>، گرایش امامیه به خصوص از سدۀ 3ق و هم زمان با شروع غیبت امام دوازدهم (ع)، با زدودن عقاید غالیانه نسبت به ائمه و با رد انتساب علم غیب و قدرت فوق بشری به امامان کوشیدند تا به مفهوم عنایت الهی بر وجود امام به منزله لطفی برای امکان قرب و قبولی طاعات تأکید کنند.<ref>طبرسی، 288/2؛ نیز نک: هد، امامت.</ref> در نظر امامیه، ائمه ذاتا عامل رستگاری و نجات از کیفر گناهان نیستند<ref>طباطبایی، 295/10-296.</ref>؛ با این حال نقش امام در جهان بینی امامیه به گونهای شکل گرفته که نه تنها با توسل به ائمه امکان نجات از کیفر گناهان فراهم میگردد، بلکه توسل به امام از ارکان نجات و رستگاری به شمار میرود.<ref>اصفهانی، 352/1.</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۵۹: | ||
استشفاع یا توسل به شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) در کنار مفاهیمی چون استغاثه و توجه، از جمله مصادیق توسل به شمار میآید.<ref>برای تفصیل، نک: هد، شفاعت.</ref> | استشفاع یا توسل به شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) در کنار مفاهیمی چون استغاثه و توجه، از جمله مصادیق توسل به شمار میآید.<ref>برای تفصیل، نک: هد، شفاعت.</ref> | ||
===توسل و دعا=== | ===توسل و دعا=== | ||
ادعیه بی شماری وجود دارند که در آنها توسل به اسماء الهی و اعمال صالح شخص مؤمن برای قبولی دعا و برطرف شدن حاجات صورت میگیرد. با این حال آنچه که در مباحث مربوط به توسل و دعا بیشتر توجه شده است، توسل به دعای صالحان برای برطرف شدن حاجت و یا شفاعت است. توسل به دعای صالحان از مهمترین مصادیق توسل به شمار میرود، چنان که برخی توسل را به معنای طلب دعا تعریف کردهاند<ref>حسینی، 21.</ref> و برترین نوع آن توسل به دعای پیامبران و انبیای خاص خداوند است.<ref>امینی، 145/5.</ref> در آیات قرآنی نیز اشاراتی به این گونه توسل شده است.<ref>نساء/64/4؛ منافقون/563.</ref> | ادعیه بی شماری وجود دارند که در آنها توسل به اسماء الهی و اعمال صالح شخص مؤمن برای قبولی دعا و برطرف شدن حاجات صورت میگیرد. با این حال آنچه که در مباحث مربوط به توسل و دعا بیشتر توجه شده است، توسل به دعای صالحان برای برطرف شدن حاجت و یا شفاعت است. توسل به دعای صالحان از مهمترین مصادیق توسل به شمار میرود، چنان که برخی توسل را به معنای طلب دعا تعریف کردهاند<ref>حسینی، 21.</ref> و برترین نوع آن توسل به دعای پیامبران و انبیای خاص خداوند است.<ref>امینی، 145/5.</ref> در آیات قرآنی نیز اشاراتی به این گونه توسل شده است.<ref>نساء/64/4؛ منافقون/563.</ref> | ||
در پی شکل گیری بحثهایی درباره جواز توسل به دعای پیامبر (ص)، آن را اغلب به 3 گونه تقسیم بندی کردهاند: نخست توسل به دعای آن حضرت در زمان حیات وی که تمامی گرایشهای اسلامی در صحت این موارد توافق دارند؛ دیگری توسل به دعای نبی پس از رحلت او در روز قیامت که با توسل به دعای پیامبر (ص) به معنی شفاعت خواستن از وی در روز قیامت هم معنی است؛ سومین مورد، مربوط به توسل به دعای پیامبر (ص) در حیات برزخی ایشان است.<ref>ابن مرزوق، 191۔ 194.</ref> اغلب گرایشهای اسلامی مشروعیت هر 3 مورد یاد شده را قبول دارند و تنها حالت سوم است که عامل برخی از اختلافات شده است.<ref>نک: ادامه مقاله.</ref> | در پی شکل گیری بحثهایی درباره جواز توسل به دعای پیامبر (ص)، آن را اغلب به 3 گونه تقسیم بندی کردهاند: نخست توسل به دعای آن حضرت در زمان حیات وی که تمامی گرایشهای اسلامی در صحت این موارد توافق دارند؛ دیگری توسل به دعای نبی پس از رحلت او در روز قیامت که با توسل به دعای پیامبر (ص) به معنی شفاعت خواستن از وی در روز قیامت هم معنی است؛ سومین مورد، مربوط به توسل به دعای پیامبر (ص) در حیات برزخی ایشان است.<ref>ابن مرزوق، 191۔ 194.</ref> اغلب گرایشهای اسلامی مشروعیت هر 3 مورد یاد شده را قبول دارند و تنها حالت سوم است که عامل برخی از اختلافات شده است.<ref>نک: ادامه مقاله.</ref> | ||
===توسل نزد صوفیه=== | ===توسل نزد صوفیه=== | ||
توسل در میان صوفیه از مهمترین روشهای سلوک معنوی به شمار میرود. اساس سلوک طریقه اویسیه که به شیخ و پیری معین انتساب نداشتند، توسل به روحانیت رسول اکرم (ص) بود. صوفیانی چون بهاء الدین نقشبند که از روحانیت خواجه عبدالخالق غجدوانی بهره میگرفته، و زین الدین ابوبکر تایبادی که با توسل به روحانیت احمد جام ژنده پیل منازل سلوک را طی کرده است، از این شمار هستند.<ref>جامی، 384-385، 498.</ref> توسل در میان دیگر گرایشهای صوفیه نیز اهمیت دارد. از نظر صوفیه اولیای الهی -که همان مشایخ صوفیه هستند- بالاترین منزلت را نزد خداوند و به قیاس با زندگی روزمره، همان طور که برای رفع نیازهای زندگی گریزی از توسل به وسایل نیست، در حل مشکلات معنوی نیز شایسته است به روحانیت اولیا توسل شود.<ref>یافعی، 273.</ref> بیشتر مسائل مربوط به توسل در نزد صوفیه به همان ترتیبی است که در شرایط و موارد توسل از آنها یاد شده است. با این حال نقش حائز اهمیت مشایخ و اولیای صوفیه به گونهای است که توسل به این اولیا را از مباحث بحث برانگیز و مورد اختلاف میان صوفیان و متشرعان کرده است. | توسل در میان صوفیه از مهمترین روشهای سلوک معنوی به شمار میرود. اساس سلوک طریقه اویسیه که به شیخ و پیری معین انتساب نداشتند، توسل به روحانیت رسول اکرم (ص) بود. صوفیانی چون بهاء الدین نقشبند که از روحانیت خواجه عبدالخالق غجدوانی بهره میگرفته، و زین الدین ابوبکر تایبادی که با توسل به روحانیت احمد جام ژنده پیل منازل سلوک را طی کرده است، از این شمار هستند.<ref>جامی، 384-385، 498.</ref> توسل در میان دیگر گرایشهای صوفیه نیز اهمیت دارد. از نظر صوفیه اولیای الهی -که همان مشایخ صوفیه هستند- بالاترین منزلت را نزد خداوند و به قیاس با زندگی روزمره، همان طور که برای رفع نیازهای زندگی گریزی از توسل به وسایل نیست، در حل مشکلات معنوی نیز شایسته است به روحانیت اولیا توسل شود.<ref>یافعی، 273.</ref> بیشتر مسائل مربوط به توسل در نزد صوفیه به همان ترتیبی است که در شرایط و موارد توسل از آنها یاد شده است. با این حال نقش حائز اهمیت مشایخ و اولیای صوفیه به گونهای است که توسل به این اولیا را از مباحث بحث برانگیز و مورد اختلاف میان صوفیان و متشرعان کرده است. | ||
برخی از فرق صوفیه بر نقش معنوی توسل به شیخ طریقة خود تأکید ویژهای دارند. برای نمونه در میان طریقههای معاصر صوفیه، تجانیه پیروان شیخ احمد تجانی، بر توسل به شیخ طریقه خود تأکیدی فراوان دارند. آنان شیخ احمد را خاتم اولیا میدانند و توسل به روحانیت شیخ را اساسیترین راه نجات و رستگاری به شمار میآورند.<ref>فوتی، 5/2، 17؛ تریمینگام، 108.</ref> | برخی از فرق صوفیه بر نقش معنوی توسل به شیخ طریقة خود تأکید ویژهای دارند. برای نمونه در میان طریقههای معاصر صوفیه، تجانیه پیروان شیخ احمد تجانی، بر توسل به شیخ طریقه خود تأکیدی فراوان دارند. آنان شیخ احمد را خاتم اولیا میدانند و توسل به روحانیت شیخ را اساسیترین راه نجات و رستگاری به شمار میآورند.<ref>فوتی، 5/2، 17؛ تریمینگام، 108.</ref> | ||
ابوالحسن شاذلی درباره جواز توسل و شفاعت، مردم را به دو دسته تقسیم میکند: از نظر او دستهای از مردم هستند که هنوز اندیشه و افکار آنان درباره توحید شکل کامل نگرفته است و میان شک و یقین سرگشتهاند. شاذلی توسل را برای این دسته از مردم شایسته نمیداند، چه، بیم آن دارد که به اشتباه وسیلهها را عامل و فاعل رستگاری بدانند و نیز فراموش کنند که توسل بدون داشتن عمل صالح سودمند نیست. در مقابل دسته دیگر مردم که به درجهای رسیدهاند که توحید و محبت به خداوند در وجود آنها شکل گرفته است، در صورت توسل به شخص یا عملی دچار گمراهی نمیگردند و از این رو توسل برای آنان جایز است.<ref>نک: عمار، 255-256.</ref> | ابوالحسن شاذلی درباره جواز توسل و شفاعت، مردم را به دو دسته تقسیم میکند: از نظر او دستهای از مردم هستند که هنوز اندیشه و افکار آنان درباره توحید شکل کامل نگرفته است و میان شک و یقین سرگشتهاند. شاذلی توسل را برای این دسته از مردم شایسته نمیداند، چه، بیم آن دارد که به اشتباه وسیلهها را عامل و فاعل رستگاری بدانند و نیز فراموش کنند که توسل بدون داشتن عمل صالح سودمند نیست. در مقابل دسته دیگر مردم که به درجهای رسیدهاند که توحید و محبت به خداوند در وجود آنها شکل گرفته است، در صورت توسل به شخص یا عملی دچار گمراهی نمیگردند و از این رو توسل برای آنان جایز است.<ref>نک: عمار، 255-256.</ref> | ||
===نقد توسل از سوی سلفیه=== | ===نقد توسل از سوی سلفیه=== | ||
درباره توسل تا پیش از ابن تیمیه (د 728 ق) به طور مستقیم به بحث و گفت و گوی نظری پرداخته نشده است و به بابی با عنوان توسل در کتابهای کلامی یا حدیثی یا در ضمن ردیه نگاشتهها برنمی خوریم. ابن تیمیه و سپس پیروان وی موسوم به سلفیه تاکنون، به طور پیگیر به نقد توسل پرداخته، و گونههایی از آن را نامشروع، بدعت و حتی مستلزم شرک دانستهاند. آنان در یک دستهبندی برگرفته از احادیث، توسل را یا به اعمال و رفتار نیک افراد میدانند، یا به معنای واسطه قرار دادن شخصی دیگر -اعم از زنده یا مرده- که در این صورت نیز نقش آن شخص یا صرفا در حد دعای خیری است که به درگاه خدا انجام میدهد، یا آن شخص خود واسطه میان خدا و بندگان قرار گرفته، به ذات او متوسل میشود. | درباره توسل تا پیش از ابن تیمیه (د 728 ق) به طور مستقیم به بحث و گفت و گوی نظری پرداخته نشده است و به بابی با عنوان توسل در کتابهای کلامی یا حدیثی یا در ضمن ردیه نگاشتهها برنمی خوریم. ابن تیمیه و سپس پیروان وی موسوم به سلفیه تاکنون، به طور پیگیر به نقد توسل پرداخته، و گونههایی از آن را نامشروع، بدعت و حتی مستلزم شرک دانستهاند. آنان در یک دستهبندی برگرفته از احادیث، توسل را یا به اعمال و رفتار نیک افراد میدانند، یا به معنای واسطه قرار دادن شخصی دیگر -اعم از زنده یا مرده- که در این صورت نیز نقش آن شخص یا صرفا در حد دعای خیری است که به درگاه خدا انجام میدهد، یا آن شخص خود واسطه میان خدا و بندگان قرار گرفته، به ذات او متوسل میشود. | ||
خط ۹۲: | خط ۷۹: | ||
بحث و گفت و گو درباره توسل در سدههای اخیر تحت تأثیر جریان رو به رشد وهابیت بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته، و ردیه نویسی از هر دو سوی موافق و مخالف بسیار رونق داشته است.<ref>برای نمونه، نک: امین، 241 بب؛ قس: عبداللطیف، 241 بب .</ref> | بحث و گفت و گو درباره توسل در سدههای اخیر تحت تأثیر جریان رو به رشد وهابیت بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته، و ردیه نویسی از هر دو سوی موافق و مخالف بسیار رونق داشته است.<ref>برای نمونه، نک: امین، 241 بب؛ قس: عبداللطیف، 241 بب .</ref> | ||
==توسل در تحقق تاریخی== | ==توسل در تحقق تاریخی== | ||
مجموعه رفتارهایی که میتوان آن را مصداقی از توسل دانست، از گذشته تا به امروز در جوامع گوناگون به شیوههای مختلف انجام گرفته، و نمایانگر آداب و رسوم جاری در میان مردم است. سرچشمه توسل اعتقادات دینی است که با توجه به گستره اسلام و وجود مذاهب و مکاتب مختلف، به طور طبیعی نمودهایی پر تنوع یافته است. | مجموعه رفتارهایی که میتوان آن را مصداقی از توسل دانست، از گذشته تا به امروز در جوامع گوناگون به شیوههای مختلف انجام گرفته، و نمایانگر آداب و رسوم جاری در میان مردم است. سرچشمه توسل اعتقادات دینی است که با توجه به گستره اسلام و وجود مذاهب و مکاتب مختلف، به طور طبیعی نمودهایی پر تنوع یافته است. | ||
جدا از روایات و اقوال پر شماری که درباره توسل در سطح مفاهیم نظری وجود دارد، روایات بسیاری یافت میشود که نمونههای عملی توسل را در میان مردم مسلمان از سدههای نخست نشان میدهد. توسل یکی از روشهای مرسوم ارتباط با پروردگار در میان مسلمانان است که نزد مذاهب مختلف اسلامی دیده میشود. از عالمان اهل سنت، کسانی چون سبکی (سده 8 ق) و سمهودی (سده 10 ق) به رواج عملی گونههایی از توسل که به صور مختلف انجام میشده است، اشاره دارند و آثاری در این زمینه تألیف نمودهاند.<ref>نک: سبکی، 160؛ سمهودی، 1371/3.</ref> در این اعمال تقرب به خداوند اصلیترین مؤلفهای است که مورد توجه متوسلان است. | جدا از روایات و اقوال پر شماری که درباره توسل در سطح مفاهیم نظری وجود دارد، روایات بسیاری یافت میشود که نمونههای عملی توسل را در میان مردم مسلمان از سدههای نخست نشان میدهد. توسل یکی از روشهای مرسوم ارتباط با پروردگار در میان مسلمانان است که نزد مذاهب مختلف اسلامی دیده میشود. از عالمان اهل سنت، کسانی چون سبکی (سده 8 ق) و سمهودی (سده 10 ق) به رواج عملی گونههایی از توسل که به صور مختلف انجام میشده است، اشاره دارند و آثاری در این زمینه تألیف نمودهاند.<ref>نک: سبکی، 160؛ سمهودی، 1371/3.</ref> در این اعمال تقرب به خداوند اصلیترین مؤلفهای است که مورد توجه متوسلان است. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۰۶: | ||
در مجالس خصوصی که در منازل انجام میشود، از گذشته چنین مرسوم بود که با قرار دادن نوعی از چراغ، همچون چراغ زنبوری مردم را از برقراری مجلس دعا آگاه میساختند که امروزه این عمل به وسیله لامپهای نئون تعبیه شده بر روی یک پایه صورت میگیرد. در مراسم دعای توسل علاوه بر دعوتهای خصوصی، این چراغها بیانگر دعوت عام است.<ref>برای چگونگی انجام این دعا در برخی از شهرها، نک: طباطبایی، 634.</ref> به جز دعای توسل، از قدیم دعا برای توسل در اشکال گوناگون بوده که برای نمونه میتوان به دعای امام جعفر صادق (ع) اشاره کرد که در الکافی کلینی آمده است.<ref>نک: 75/4.</ref> | در مجالس خصوصی که در منازل انجام میشود، از گذشته چنین مرسوم بود که با قرار دادن نوعی از چراغ، همچون چراغ زنبوری مردم را از برقراری مجلس دعا آگاه میساختند که امروزه این عمل به وسیله لامپهای نئون تعبیه شده بر روی یک پایه صورت میگیرد. در مراسم دعای توسل علاوه بر دعوتهای خصوصی، این چراغها بیانگر دعوت عام است.<ref>برای چگونگی انجام این دعا در برخی از شهرها، نک: طباطبایی، 634.</ref> به جز دعای توسل، از قدیم دعا برای توسل در اشکال گوناگون بوده که برای نمونه میتوان به دعای امام جعفر صادق (ع) اشاره کرد که در الکافی کلینی آمده است.<ref>نک: 75/4.</ref> | ||
علاوه بر دعای معروف توسل، برای توسل جستن و طلب شفاعت کردن راههای گوناگونی وجود دارد. همچون رفتن به زیارت به قصد طلب حاجت، بر پا داشتن عزاداری بزرگان دین برای رفع بلا و برآورده شدن حاجات، نذر کردن چیزی به نام ایشان و یا برای مرقدشان، به جا آوردن نماز توسل در میان نمازهای مستحب برای توسل به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع). مردم ضمن توسل به بزرگان دین در بیان نیاز به یاری ایشان به هنگام شیوع بیماریهای مهلکی چون وبا و طاعون و یا خشکسالی نذر میکردند تا بلا و مصیبت رفع شود.<ref>شکور زاده، 33.</ref> همچنین مسافران، برای به سلامت رسیدن نیز متوسل میشدهاند و برای رسیدن به مقصد نذر میکردهاند.<ref>سرنا، 275 ,271.</ref> | علاوه بر دعای معروف توسل، برای توسل جستن و طلب شفاعت کردن راههای گوناگونی وجود دارد. همچون رفتن به زیارت به قصد طلب حاجت، بر پا داشتن عزاداری بزرگان دین برای رفع بلا و برآورده شدن حاجات، نذر کردن چیزی به نام ایشان و یا برای مرقدشان، به جا آوردن نماز توسل در میان نمازهای مستحب برای توسل به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع). مردم ضمن توسل به بزرگان دین در بیان نیاز به یاری ایشان به هنگام شیوع بیماریهای مهلکی چون وبا و طاعون و یا خشکسالی نذر میکردند تا بلا و مصیبت رفع شود.<ref>شکور زاده، 33.</ref> همچنین مسافران، برای به سلامت رسیدن نیز متوسل میشدهاند و برای رسیدن به مقصد نذر میکردهاند.<ref>سرنا، 275 ,271.</ref> | ||
برای توسل گاه مراسم سفره بر پا میکنند. سفرهها نیز به نیت رفع پریشانی، سلامت مسافر، قرض، ناخوشی، زیارت، رفع اختلافات خانوادگی و دیگر حاجات انداخته میشود.<ref>شریعت زاده، 389؛ نوبان، 46-49.</ref> برای این سفرهها آدابی مثل خواندن نماز و روضه و اشعاری به قصد توسل وجود دارد.<ref>شکور زاده، 25، 29؛ هدایت، 59-60؛ نفیسی، همانجا.</ref> | برای توسل گاه مراسم سفره بر پا میکنند. سفرهها نیز به نیت رفع پریشانی، سلامت مسافر، قرض، ناخوشی، زیارت، رفع اختلافات خانوادگی و دیگر حاجات انداخته میشود.<ref>شریعت زاده، 389؛ نوبان، 46-49.</ref> برای این سفرهها آدابی مثل خواندن نماز و روضه و اشعاری به قصد توسل وجود دارد.<ref>شکور زاده، 25، 29؛ هدایت، 59-60؛ نفیسی، همانجا.</ref> | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۴۲: | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/936215 ابوشامه، عبدالرحمان، ''کتاب الروضتین فی اخبار الدولتین''، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، 1997م.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/936215 ابوشامه، عبدالرحمان، ''کتاب الروضتین فی اخبار الدولتین''، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، 1997م.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/571855 ابونعیم اصفهانی، احمد، ''حلیة الاولیاء''، قاهره، 1351ق/1932م.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/571855 ابونعیم اصفهانی، احمد، ''حلیة الاولیاء''، قاهره، 1351ق/1932م.] | ||
*احمد بن حنبل، ''مسند''، قاهره، 1313ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/528095 احمد بن حنبل، ''مسند''، قاهره، 1313ق.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/509695 اسکافی، محمد، ''المعیار و الموازنة''، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، 1402ق/1981م.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/509695 اسکافی، محمد، ''المعیار و الموازنة''، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، 1402ق/1981م.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1767089 ''الامامة و السیاسة''، منسوب به ابن قتیبه، به کوشش علی شیری، بیروت، 1990م.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1767089 ''الامامة و السیاسة''، منسوب به ابن قتیبه، به کوشش علی شیری، بیروت، 1990م.] | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۴۸: | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1144353 بخاری، محمد، ''صحیح''، به کوشش مصطفى دیب البغا، بیروت، 1407ق/1987م.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1144353 بخاری، محمد، ''صحیح''، به کوشش مصطفى دیب البغا، بیروت، 1407ق/1987م.] | ||
*بزار، احمد، ''المسند''، به کوشش محفوظ الرحمان زین الله، بیروت/ مدینه، 1409ق. | *بزار، احمد، ''المسند''، به کوشش محفوظ الرحمان زین الله، بیروت/ مدینه، 1409ق. | ||
*بیهقی، احمد، ''السنن الکبرى''، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، مکه، 1414ق/1994م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1731585 بیهقی، احمد، ''السنن الکبرى''، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، مکه، 1414ق/1994م.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/5466349 ترمذی، محمد، ''السنن''، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، 1357ق/1938م بب .] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/5466349 ترمذی، محمد، ''السنن''، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، 1357ق/1938م بب .] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3012556 ''تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس''، بیروت، دارالفکر.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3012556 ''تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس''، بیروت، دارالفکر.] | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۶۸: | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1096040 سیوطی، ''الدر المنثور''، بیروت، 1993م.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1096040 سیوطی، ''الدر المنثور''، بیروت، 1993م.] | ||
*شوکانی، محمد، ''الدر النضید''، بیروت، دارالندوة الجدیده. | *شوکانی، محمد، ''الدر النضید''، بیروت، دارالندوة الجدیده. | ||
*طبرانی، سلیمان، ''المعجم الاوسط''، به کوشش طارق عوضالله محمد و عبدالمحسن ابراهیم حسینی، قاهره، 1415ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1085022 طبرانی، سلیمان، ''المعجم الاوسط''، به کوشش طارق عوضالله محمد و عبدالمحسن ابراهیم حسینی، قاهره، 1415ق.] | ||
*همو، ''المعجم الکبیر''، به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی، موصل، 1404ق/1983م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/500440 همو، ''المعجم الکبیر''، به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی، موصل، 1404ق/1983م.] | ||
*طبری، ''تاریخ''، بیروت، 1407ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/706922 طبری، ''تاریخ''، بیروت، 1407ق.] | ||
*همو، ''التفسیر''، بیروت، 1405ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/883315 همو، ''التفسیر''، بیروت، 1405ق.] | ||
*طوسی، محمد، ''الامالی''، قم، 1413ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/801179 طوسی، محمد، ''الامالی''، قم، 1413ق.] | ||
*همو، ''التبیان''، به کوشش قصیر عاملی، نجف، 1383ق/1964م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/5620805 همو، ''التبیان''، به کوشش قصیر عاملی، نجف، 1383ق/1964م.] | ||
*طیالسی، سلیمان، ''المسند''، بیروت، دارالمعرفه. | *طیالسی، سلیمان، ''المسند''، بیروت، دارالمعرفه. | ||
*عبدالسلام، عمر، ''مخالفة الوهابیة للقرآن و السنة''، بیروت، 1416ق/1995م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/4162128 عبدالسلام، عمر، ''مخالفة الوهابیة للقرآن و السنة''، بیروت، 1416ق/1995م.] | ||
*علی، جواد، ''المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام''، بیروت/ بغداد، 1968م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/633648 علی، جواد، ''المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام''، بیروت/ بغداد، 1968م.] | ||
*علی بن جعد، ''المسند''، به کوشش عامر احمد حیدر، بیروت، 1410ق/1990م. | *علی بن جعد، ''المسند''، به کوشش عامر احمد حیدر، بیروت، 1410ق/1990م. | ||
*''قرآن'' کریم. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/4280577 ''قرآن'' کریم.] | ||
*قرطبی، محمد، ''الجامع لاحکام القرآن''، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، 1972م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/621022 قرطبی، محمد، ''الجامع لاحکام القرآن''، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، 1972م.] | ||
*قمی، علی، ''تفسیر''، به کوشش موسوی جزایری، قم، 1387ق/1968م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/808030 قمی، علی، ''تفسیر''، به کوشش موسوی جزایری، قم، 1387ق/1968م.] | ||
*کراجکی، محمد، ''معدن الجواهر''، به کوشش احمد حسینی، قم، 1394ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/502271 کراجکی، محمد، ''معدن الجواهر''، به کوشش احمد حسینی، قم، 1394ق.] | ||
*کلینی، محمد، ''الکافی''، بهکوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1391ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2213657 کلینی، محمد، ''الکافی''، بهکوشش علیاکبر غفاری، تهران، 1391ق.] | ||
*کوفی، محمد، ''مناقب امیرالمؤمنین (ع)''، به کوشش محمدباقر محمودی، قم، 1412ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/552148 کوفی، محمد، ''مناقب امیرالمؤمنین (ع)''، به کوشش محمدباقر محمودی، قم، 1412ق.] | ||
*لالکایی، هبةالله، ''کرامات الاولیاء''، به کوشش احمد سعدالحمان، ریاض، 1412ق. | *لالکایی، هبةالله، ''کرامات الاولیاء''، به کوشش احمد سعدالحمان، ریاض، 1412ق. | ||
*مبارکفوری، محمد عبدالرحمان، ''تحفة الاحوذی''، بیروت، دارالکتب العلمیه. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2117677 مبارکفوری، محمد عبدالرحمان، ''تحفة الاحوذی''، بیروت، دارالکتب العلمیه.] | ||
*محاملی، حسین، ''الامالی''، به کوشش ابراهیم قیسی، دمام، 1412ق. | *محاملی، حسین، ''الامالی''، به کوشش ابراهیم قیسی، دمام، 1412ق. | ||
*مرداوی، علی، ''الانصاف''، به کوشش محمدحامد فقی، بیروت، 1406ق/1986م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/933123 مرداوی، علی، ''الانصاف''، به کوشش محمدحامد فقی، بیروت، 1406ق/1986م.] | ||
*مفید، محمد، ''المسائل العکبریة''، قم،1413ق. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/541749 مفید، محمد، ''المسائل العکبریة''، قم،1413ق.] | ||
*ممدوح، محمود سعید، ''رفع المنارة''، عمان، 1416ق/1915م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2601475 ممدوح، محمود سعید، ''رفع المنارة''، عمان، 1416ق/1915م.] | ||
*میبدی، احمد، ''کشف الاسرار''، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، 1361ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1759514 میبدی، احمد، ''کشف الاسرار''، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، 1361ش.] | ||
*''نهجالبلاغة.'' | *''[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3097840 نهجالبلاغة.]'' | ||
*واقدی، محمد، ''فتوح الشام''، بیروت، دارالجیل. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/933119 واقدی، محمد، ''فتوح الشام''، بیروت، دارالجیل.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/547512 ابن جبیر، محمد، رحلة، بیروت، دار احیاء التراث العربی.] | |||
* | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/809143 ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقة، به کوشش عبد الرحمان ترکی و کامل محمد خراط، بیروت، 1997 م.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/536144 ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، 1988م.] | |||
*ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقة، به کوشش عبد الرحمان ترکی و کامل محمد خراط، بیروت، 1997 م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2127109 ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه.] | ||
*ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، 1988م. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1317773 احمد بن محمود، تاریخ ملازاده، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، 1339 ش.] | ||
*ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/534911 اولیویه، سفرنامه، ترجمه محمد طاهر میرزا، به کوشش غلامرضا ورهرام، تهران، 1371 ش.] | ||
* | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1931823 بلخی، محمود، بحر الاسرار، بخش سفرنامه هند و سیلان، کراچی، 1980م.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/536518 تاج السلطنه، خاطرات، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، 1361ش.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/893754 جنید شیرازی، ابوالقاسم، شد الازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1338ش.] | |||
*اولیویه، سفرنامه، ترجمه محمد طاهر میرزا، به کوشش غلامرضا ورهرام، تهران، 1371 ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/928653 دارمی، عبدالله، السنن، به کوشش فراز احمد زمرلی و خالد السبع علمی، بیروت، 1407ق.] | ||
* | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2152645 دلاواله، پیترو، سفرنامه، ترجمه شعاع الدین شفا، تهران، 1348ش.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/938116 زرقانی، محمد، شرح على المواهب اللدنیة، بیروت، 1393ق/1972م.] | |||
*تاج السلطنه، خاطرات، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، 1361ش. | |||
*جنید شیرازی، ابوالقاسم، شد الازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1338ش. | |||
* | |||
*دلاواله، پیترو، سفرنامه، ترجمه شعاع الدین شفا، تهران، 1348ش. | |||
*زرقانی، محمد، شرح على المواهب اللدنیة، بیروت، 1393ق/1972م. | |||
*زین، عبد المنعم، وسیلة المؤمنین، بیروت، 1414ق/ 1994م. | *زین، عبد المنعم، وسیلة المؤمنین، بیروت، 1414ق/ 1994م. | ||
* | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1941104 سمهودی، على، وفاء الوفاء باخبار دار مصطفی، بیروت، 1404ق/1984م.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/549456 شریعت زاده، علی اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371ش.] | |||
*شریعت زاده، علی اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3409782 شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363ش.] | ||
*شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/550207 شیل، م. ن.، خاطرات، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، 1362 ش.] | ||
*شیل، م. ن.، خاطرات، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، 1362 ش. | |||
*طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامه اردکان، تهران، 1381 ش. | *طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامه اردکان، تهران، 1381 ش. | ||
*علامه حلی، حسن، کشف الیقین، به کوشش محمد حسن حسین آبادی، تهران، 1411ق/1991م. | *علامه حلی، حسن، کشف الیقین، به کوشش محمد حسن حسین آبادی، تهران، 1411ق/1991م. | ||
خط ۲۳۶: | خط ۲۱۵: | ||
*قمی، عباس، مفاتیح الجنان، بیروت، 1414ق/1995م. | *قمی، عباس، مفاتیح الجنان، بیروت، 1414ق/1995م. | ||
*کلاویخو، را سفرنامه، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران، 1337ش. | *کلاویخو، را سفرنامه، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران، 1337ش. | ||
* | * | ||
*کوکلانی، طوطی، «اماکن نظر کرده سبزوار»، فردوسی، تهران، 1347 ش، شم 874. | *کوکلانی، طوطی، «اماکن نظر کرده سبزوار»، فردوسی، تهران، 1347 ش، شم 874. | ||
*لهسایی زاده، عبدالعلی و عبدالنبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تهران، 1370ش. | *لهسایی زاده، عبدالعلی و عبدالنبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تهران، 1370ش. | ||
خط ۲۵۰: | خط ۲۲۹: | ||
*همو، قاعدة جلیلة فی التوسل و الوسیلة، به کوشش زهیر شاویش، بیروت، 1390ق/1970م. | *همو، قاعدة جلیلة فی التوسل و الوسیلة، به کوشش زهیر شاویش، بیروت، 1390ق/1970م. | ||
*امین، محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبد الوهاب، قم، نشر کتابخانه بزرگ اسلامی. | *امین، محسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبد الوهاب، قم، نشر کتابخانه بزرگ اسلامی. | ||
*رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، بیروت، دار المعرفه | *رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، بیروت، دار المعرفه. | ||
* | * | ||
*طبرانی، سلیمان، المعجم الصغیر، به کوشش محمد شکور محمود حاج امریر، بیروت، 1405ق/1985م. | *طبرانی، سلیمان، المعجم الصغیر، به کوشش محمد شکور محمود حاج امریر، بیروت، 1405ق/1985م. | ||
*عبداللطیف، محمد، دعاوى المناوئین الدعوة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ریاض، 1412ق. | *عبداللطیف، محمد، دعاوى المناوئین الدعوة الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ریاض، 1412ق. | ||
* | * | ||
*نبهانی، یوسف، شواهد الحق فی الاستعانة بسید الخلق، بیروت، 1417ق. | *نبهانی، یوسف، شواهد الحق فی الاستعانة بسید الخلق، بیروت، 1417ق. | ||
*هیثمی، علی، مجمع الزوائد، بیروت، 1988م. | *هیثمی، علی، مجمع الزوائد، بیروت، 1988م. | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۴۵: | ||
*حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران، 1411ق/1990م. | *حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران، 1411ق/1990م. | ||
*حسینی، عبدالله، کاسح الالغام الکفریة، قاهره، مکتبة الشعب. | *حسینی، عبدالله، کاسح الالغام الکفریة، قاهره، مکتبة الشعب. | ||
*خیاط، عبدالکریم، الانتصار، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه. | *خیاط، عبدالکریم، الانتصار، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه. | ||
*طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین. | *طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین. | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۵۱: | ||
*فوتی، عمر، «الرماح»، در حاشیه جواهر المعانی، بیروت، 1393ق/ 1973م. | *فوتی، عمر، «الرماح»، در حاشیه جواهر المعانی، بیروت، 1393ق/ 1973م. | ||
*قاضی نعمان، شرح الأخبار، به کوشش محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. | *قاضی نعمان، شرح الأخبار، به کوشش محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. | ||
* | * | ||
*کتاب سلیم بن قیس، به کوشش محمد باقر انصاری، قم، 1415ق. | *کتاب سلیم بن قیس، به کوشش محمد باقر انصاری، قم، 1415ق. | ||
*نعمانی، محمد، الغیبة، به کوشش فارس حسون، قم، 1422ق. | *نعمانی، محمد، الغیبة، به کوشش فارس حسون، قم، 1422ق. | ||
خط ۲۸۷: | خط ۲۶۵: | ||
==پینوشت== | ==پینوشت== | ||
<references /><br /> | |||
[[رده:مفاهیم]] | [[رده:مفاهیم]] | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم اسلامی]] | ||
[[رده:مفاهیم در بین ادیان و مذاهب]] | [[رده:مفاهیم در بین ادیان و مذاهب]] | ||
ویرایش