۳٬۴۸۸
ویرایش
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
رواج این سنت بدیع نمایشی در دورۀ صفوی را برخی دیوار نگارهها نیز تأیید میکنند. بر روی دیوار رواقها و ایوانهای برخی از امامزادگان و مزارات شخصیتهای دینی-مذهبی پراکنده در شهرها و روستاهای ایران نقاشیهایی از تصویرگران و شمایل سازان دورۀ صفوی بازمانده که پیکرههایی از قدیسان و معصومان و صحنههایی از وقایع مصیبت بار امام حسین (ع) و یاران اهل بیت او را در کربلا نشان میدهند. نمونهای از این دیوار نگارهها مجموعۀ نقاشیهایی از صحنههای گوناگون واقعۀ کربلا در شبستان امامزاده زید در اصفهان است که به نظر یدا گُدار ظاهراً در 1097ق/ 1686م، زمان شاه سلیمان (حک 1077-1105ق) صفوی ترسیم شده است.<ref>ص 343-348.</ref> اگر این تاریخ دقیق باشد، میتوان ادعا کرد که تصویرگران دورۀ صفوی با مشاهدۀ صحنههای نمایش تعزیه خوانی دربارۀ رویدادهای کربلا، این دیوار نگارهها را با الگوبر داری از آنها پدید آوردهاند.<ref>برای شرح مجالس تعزیهها و بازتاب و اثرات تعزیه خوانی بر دیوار نگارهها، نک: بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 3-7، نیز تعزیه خوانی، حدیث، 30-38.</ref> | رواج این سنت بدیع نمایشی در دورۀ صفوی را برخی دیوار نگارهها نیز تأیید میکنند. بر روی دیوار رواقها و ایوانهای برخی از امامزادگان و مزارات شخصیتهای دینی-مذهبی پراکنده در شهرها و روستاهای ایران نقاشیهایی از تصویرگران و شمایل سازان دورۀ صفوی بازمانده که پیکرههایی از قدیسان و معصومان و صحنههایی از وقایع مصیبت بار امام حسین (ع) و یاران اهل بیت او را در کربلا نشان میدهند. نمونهای از این دیوار نگارهها مجموعۀ نقاشیهایی از صحنههای گوناگون واقعۀ کربلا در شبستان امامزاده زید در اصفهان است که به نظر یدا گُدار ظاهراً در 1097ق/ 1686م، زمان شاه سلیمان (حک 1077-1105ق) صفوی ترسیم شده است.<ref>ص 343-348.</ref> اگر این تاریخ دقیق باشد، میتوان ادعا کرد که تصویرگران دورۀ صفوی با مشاهدۀ صحنههای نمایش تعزیه خوانی دربارۀ رویدادهای کربلا، این دیوار نگارهها را با الگوبر داری از آنها پدید آوردهاند.<ref>برای شرح مجالس تعزیهها و بازتاب و اثرات تعزیه خوانی بر دیوار نگارهها، نک: بلوکباشی، «شمایل نگاری...»، 3-7، نیز تعزیه خوانی، حدیث، 30-38.</ref> | ||
[[پرونده:تعزیه خوانی- دیوارنگاره.png|بندانگشتی|دیوار نگاره، امامزاده زید، اصفهان (گدار، 347).]] | |||
دیوار نگاره، امامزاده زید، اصفهان (گدار، 347). | |||
باتوجه به اطلاعات مستند از منابع یاد شده، بی تردید تعزیه خوانی راهی نسبتاً دراز پیموده تا به شکل یک نمایش کاملاً نظام یافته در دورۀ زندیان درآمده است. ممنون به درستی میگوید که تعزیه خوانی «عروسی حضرت قاسم»، که با مکالمات و شعر خوانی بسیار ظریف همراه است و در میان مجالس تعزیه از مجالس فرعی و گوشه به شمار میآید، باید بنا بر شواهد و قراین از مجموعۀ نمایشهای متأخرتر از نمایشهای اصلی، مانند تعزیۀ «شهادت حضرت امام حسین (ع)» ساخته شده باشد. از این رو تعزیه خوانی باید دورۀ تکوین و تحولی را در دورۀ صفوی و پس از آن پیموده باشد تا در دورۀ زندیان تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» را به نمایش گذارد.<ref>همانجا؛ نیز بلوکباشی، همان، 24.</ref> | باتوجه به اطلاعات مستند از منابع یاد شده، بی تردید تعزیه خوانی راهی نسبتاً دراز پیموده تا به شکل یک نمایش کاملاً نظام یافته در دورۀ زندیان درآمده است. ممنون به درستی میگوید که تعزیه خوانی «عروسی حضرت قاسم»، که با مکالمات و شعر خوانی بسیار ظریف همراه است و در میان مجالس تعزیه از مجالس فرعی و گوشه به شمار میآید، باید بنا بر شواهد و قراین از مجموعۀ نمایشهای متأخرتر از نمایشهای اصلی، مانند تعزیۀ «شهادت حضرت امام حسین (ع)» ساخته شده باشد. از این رو تعزیه خوانی باید دورۀ تکوین و تحولی را در دورۀ صفوی و پس از آن پیموده باشد تا در دورۀ زندیان تعزیۀ «عروسی حضرت قاسم» را به نمایش گذارد.<ref>همانجا؛ نیز بلوکباشی، همان، 24.</ref> | ||
==تعزیه خوانی در دورۀ قاجار== | ==تعزیه خوانی در دورۀ قاجار== | ||
در این دوره تعزیه خوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه (سل 1212-1250ق) که مردی مذهبی، یا متظاهر به مذهب بود، به تعزیه خوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. فتحعلی شاه که کالمار او را نخستین بانی بزرگ تعزیه معرفی میکند<ref>ص 53.</ref>، سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، به ویژه تعزیۀ روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهۀ محرم در تکیهها یا حیاطهای خانههایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی بر پا میکردند. انگیزههای این اشخاص در برپایی تعزیه با هم یکسان نبود. برخی به قصد و نیت عمل خیر و ادای دین مذهبی یا به جا آوردن نذر و سبک کردن بار معصیت و تلطیف روح؛ و برخی دیگر برای حفظ ظاهر و به دست آوردن اعتبار اجتماعی و تقویت نفوذ مذهبی خود در میان عامۀ مردم؛ گروهی به قصد رقابت با هم پالکیها و رقیبان سیاسی و حکومتی، یا به نمایش گذاشتن توانایی مالی و امکانات مادی خود؛ و دستهای هم برای سرگرمی به این کار روی میآوردند.<ref>بلوکباشی، «تعزیه خوانی در...»، 22-23.</ref> | در این دوره تعزیه خوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه (سل 1212-1250ق) که مردی مذهبی، یا متظاهر به مذهب بود، به تعزیه خوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. فتحعلی شاه که کالمار او را نخستین بانی بزرگ تعزیه معرفی میکند<ref>ص 53.</ref>، سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، به ویژه تعزیۀ روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهۀ محرم در تکیهها یا حیاطهای خانههایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی بر پا میکردند. انگیزههای این اشخاص در برپایی تعزیه با هم یکسان نبود. برخی به قصد و نیت عمل خیر و ادای دین مذهبی یا به جا آوردن نذر و سبک کردن بار معصیت و تلطیف روح؛ و برخی دیگر برای حفظ ظاهر و به دست آوردن اعتبار اجتماعی و تقویت نفوذ مذهبی خود در میان عامۀ مردم؛ گروهی به قصد رقابت با هم پالکیها و رقیبان سیاسی و حکومتی، یا به نمایش گذاشتن توانایی مالی و امکانات مادی خود؛ و دستهای هم برای سرگرمی به این کار روی میآوردند.<ref>بلوکباشی، «تعزیه خوانی در...»، 22-23.</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۲: | ||
==ویژگیهای تعزیه خوان== | ==ویژگیهای تعزیه خوان== | ||
شعر دانی، درست خوانی و بیان صحیح اشعار، داشتن چند دانگ صدای خوش، آگاهی از موسیقی و شناخت کم و بیش دستگاهها، مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی، نکته پردازی و بداهه گویی، تیزهوشی و موقع شناسی، از عمدهترین ویژگیهای یک شبیه خوان برجسته و خوب بوده است. تعزیه خوانانی که دارای این ویژگیها، یا شماری از آنها بودند، میتوانستند به خوبی و با مهارت نقش شخصیتها را در تعزیه بنمایانند و با ارائۀ نقشی قوی روی احساس تماشاچیان اثر بگذارند و در ذهن آنها ایجاد ایهام بکنند و در آنها شور برانگیزند.<ref>بلوکباشی، «تأملی...»، 19.</ref> تعزیه گردانان میکوشیدند تا افراد دستههای تعزیۀ خود را از میان کسانی که دارای این ویژگیها، یا برخی از آنها بودند، انتخاب کنند. تعزیه گردانها معمولاً نقش شخصیتهای گروه موافق خوان، بهویژه امام خوان و شهادت خوان را به افرادی میسپردند که در میان مردم به دینداری و تقوا و خوشنامی و اخلاق نیک معروف باشند و شمایل آنها با نقشی که ایفا میکنند، کم و بیش متناسب باشد.<ref>برای وصف شمایل شبیهها، نک: مستوفی، 1/ 289-290.</ref> | شعر دانی، درست خوانی و بیان صحیح اشعار، داشتن چند دانگ صدای خوش، آگاهی از موسیقی و شناخت کم و بیش دستگاهها، مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی، نکته پردازی و بداهه گویی، تیزهوشی و موقع شناسی، از عمدهترین ویژگیهای یک شبیه خوان برجسته و خوب بوده است. تعزیه خوانانی که دارای این ویژگیها، یا شماری از آنها بودند، میتوانستند به خوبی و با مهارت نقش شخصیتها را در تعزیه بنمایانند و با ارائۀ نقشی قوی روی احساس تماشاچیان اثر بگذارند و در ذهن آنها ایجاد ایهام بکنند و در آنها شور برانگیزند.<ref>بلوکباشی، «تأملی...»، 19.</ref> تعزیه گردانان میکوشیدند تا افراد دستههای تعزیۀ خود را از میان کسانی که دارای این ویژگیها، یا برخی از آنها بودند، انتخاب کنند. تعزیه گردانها معمولاً نقش شخصیتهای گروه موافق خوان، بهویژه امام خوان و شهادت خوان را به افرادی میسپردند که در میان مردم به دینداری و تقوا و خوشنامی و اخلاق نیک معروف باشند و شمایل آنها با نقشی که ایفا میکنند، کم و بیش متناسب باشد.<ref>برای وصف شمایل شبیهها، نک: مستوفی، 1/ 289-290.</ref> | ||
[[پرونده:تعزیه خوانی- زنان.png|بندانگشتی|یکی از زنان تعزیه گردان (تعزیه چرخان)، کاخ موزۀ گلستان]] | |||
یکی از زنان تعزیه گردان (تعزیه چرخان)، کاخ موزۀ گلستان | |||
از استادان برجستۀ تعزیه خوانی و از تعلیم دهندگان موسیقی و آواز به برخی شبیه خوانان بزرگ میتوان به استاد علی حسین قزوینی و میرزا حسن قزوینی اشاره کرد. این دو استادِ تعزیه خوان شاگردانی بنام مانند ملا عبدالکریم جناب، حاجی قربان خان شاهی و ابوالحسن اقبال آذر، از تعزیه خوانان معروف تکیۀ دولت را تربیت کردند. یکی دیگر از این گروه حسینعلی نکیسا بود که موسیقی و آواز را نزد استاد میرزا بابا (احتمالاً همان میرزا بابا نایب تفریشی تعزیه خوان) آموخته بود.<ref>مشحون، 58-60، 64، نیز برای استادان موسیقی شبیه خوان دورۀ قاجار، نک: ص 58-68؛ خالقی، 1/ 349-352؛ شهیدی، 686-687، جم.</ref> | از استادان برجستۀ تعزیه خوانی و از تعلیم دهندگان موسیقی و آواز به برخی شبیه خوانان بزرگ میتوان به استاد علی حسین قزوینی و میرزا حسن قزوینی اشاره کرد. این دو استادِ تعزیه خوان شاگردانی بنام مانند ملا عبدالکریم جناب، حاجی قربان خان شاهی و ابوالحسن اقبال آذر، از تعزیه خوانان معروف تکیۀ دولت را تربیت کردند. یکی دیگر از این گروه حسینعلی نکیسا بود که موسیقی و آواز را نزد استاد میرزا بابا (احتمالاً همان میرزا بابا نایب تفریشی تعزیه خوان) آموخته بود.<ref>مشحون، 58-60، 64، نیز برای استادان موسیقی شبیه خوان دورۀ قاجار، نک: ص 58-68؛ خالقی، 1/ 349-352؛ شهیدی، 686-687، جم.</ref> | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۲۶: | ||
به نظر همایونی این گروهِ «تعزیه گردانان دربار ناصری از مردم بریده بودند و خود جزو عملۀ خلوت و سرگرمی دربار و دستگاه حکومت شده بودند». آنان «هر تعزیه را برای اجرا چنان میپرداخته و آماده میکردهاند و به اجرا در میآوردهاند که پسند خاطر مهر مظاهر درباریان افتد». عمل این تعزیه گردانان «تعزیه را از اصل و ذات و طبیعت مردمی خود که مذهبی و ملی بوده، به پدیدهای صرفاً اشرافی و درباری مبدل میساخته است».<ref>گفتارها، 64.</ref> | به نظر همایونی این گروهِ «تعزیه گردانان دربار ناصری از مردم بریده بودند و خود جزو عملۀ خلوت و سرگرمی دربار و دستگاه حکومت شده بودند». آنان «هر تعزیه را برای اجرا چنان میپرداخته و آماده میکردهاند و به اجرا در میآوردهاند که پسند خاطر مهر مظاهر درباریان افتد». عمل این تعزیه گردانان «تعزیه را از اصل و ذات و طبیعت مردمی خود که مذهبی و ملی بوده، به پدیدهای صرفاً اشرافی و درباری مبدل میساخته است».<ref>گفتارها، 64.</ref> | ||
[[پرونده:Taziye6.jpg|بندانگشتی|مجلسی از تعزیه خوانی]] | |||
مجلسی از تعزیه | |||
بی تردید تعزیه گردانان دورۀ قاجار، بهویژه دورۀ ناصری، افزون بر توسعۀ کیفی و کمی متن تعزیه نامهها و تلاش در نوآوری در شیوۀ اجرایی-نمایشی تعزیه خوانی، تا توانستند به شکوه و جلال تعزیه خوانیها افزودند و این نمایش آیینی را باب طبع مشکل پسند شاه و درباریان در آوردند. خوجکو در وصف یکی از مجالس تعزیه خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان ایلچی مینویسد: این لوکولوس، فرمانده سپاه روم ایرانی (مقصود تعزیه گردان است) 80 تخته شال کشمیر رضایی و جواهرات، از جمله جواهرات عاریت گرفته شده از حرم شاه -که قیمتشان به نیم کرور (حدود 3 میلیون فرانک) میرسید- در برابر چشمان مردم به نمایش گذاشت. به نظر تهرانیان اهل تفنن، حتى جلال و شکوه اپرای بزرگ پاریس که مایۀ تحسین فرانسویها است، در برابر آن حقیر مینمود! اما این تجمل به سبب فقدان کامل آرایۀ صحنه به چشم نمیآمد.<ref>نک: مقدمه، 21-22.</ref> | بی تردید تعزیه گردانان دورۀ قاجار، بهویژه دورۀ ناصری، افزون بر توسعۀ کیفی و کمی متن تعزیه نامهها و تلاش در نوآوری در شیوۀ اجرایی-نمایشی تعزیه خوانی، تا توانستند به شکوه و جلال تعزیه خوانیها افزودند و این نمایش آیینی را باب طبع مشکل پسند شاه و درباریان در آوردند. خوجکو در وصف یکی از مجالس تعزیه خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان ایلچی مینویسد: این لوکولوس، فرمانده سپاه روم ایرانی (مقصود تعزیه گردان است) 80 تخته شال کشمیر رضایی و جواهرات، از جمله جواهرات عاریت گرفته شده از حرم شاه -که قیمتشان به نیم کرور (حدود 3 میلیون فرانک) میرسید- در برابر چشمان مردم به نمایش گذاشت. به نظر تهرانیان اهل تفنن، حتى جلال و شکوه اپرای بزرگ پاریس که مایۀ تحسین فرانسویها است، در برابر آن حقیر مینمود! اما این تجمل به سبب فقدان کامل آرایۀ صحنه به چشم نمیآمد.<ref>نک: مقدمه، 21-22.</ref> | ||
==آداب تعزیه خوانی== | ==آداب تعزیه خوانی== | ||
تعزیه خوانیها معمولاً روی سکو یا صفّۀ میان صحن تکیهها، روی بام مسطح و برجستۀ آب انبار حسینیهها، روی تختگاهی که از الوار و تیر چوبی روی حوض سراها، کاروانسراها و خانهها میزدند، در صحن امامزادهها، در فضای گورستانها و در باغچه یا جلوخان قهوهخانههای بزرگ اجرا میشد. این صحنهها همه در فضای باز بودند و زمانی که محرم و صفر به زمستان و ماههای بارانی، یا به تابستان و فصل گرما میافتاد، برای دور نگهداشتن فضای تعزیه خوانی از برف و باران و سرما و تابش آفتاب روز (در صورتی که تعزیه خوانی در روز اجرا میشد) در محل تعزیه خوانی چادر برمیافراشتند. این چادرها را از انواع کشمیرها و پارچههای گران قیمت که مؤمنان میدادند، میدوختند و آنها را با پوست حیوانات که «به رویشان زرهها، خنجرها، سپرها و انواع اسلحه آویزان کرده» بودند، میآراستند.<ref>فلاندن، 101.</ref> | تعزیه خوانیها معمولاً روی سکو یا صفّۀ میان صحن تکیهها، روی بام مسطح و برجستۀ آب انبار حسینیهها، روی تختگاهی که از الوار و تیر چوبی روی حوض سراها، کاروانسراها و خانهها میزدند، در صحن امامزادهها، در فضای گورستانها و در باغچه یا جلوخان قهوهخانههای بزرگ اجرا میشد. این صحنهها همه در فضای باز بودند و زمانی که محرم و صفر به زمستان و ماههای بارانی، یا به تابستان و فصل گرما میافتاد، برای دور نگهداشتن فضای تعزیه خوانی از برف و باران و سرما و تابش آفتاب روز (در صورتی که تعزیه خوانی در روز اجرا میشد) در محل تعزیه خوانی چادر برمیافراشتند. این چادرها را از انواع کشمیرها و پارچههای گران قیمت که مؤمنان میدادند، میدوختند و آنها را با پوست حیوانات که «به رویشان زرهها، خنجرها، سپرها و انواع اسلحه آویزان کرده» بودند، میآراستند.<ref>فلاندن، 101.</ref> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۵۵: | ||
به هر روی، این دسته شبیهها یا تعزیههای فرعی حرکت و دیدگاهی نو در سنت تعزیه نویسی و تعزیه خوانی پدید آورد و تعزیه را از شکل آغازین و قدسی مآبانۀ سنتیاش درآورد و متحول کرد. بکتاش در «پدیدار شناسی تعزیه» به درستی شبیههای خندهدار و نشاط انگیزی مانند «عروسی رفتن فاطمۀ زهرا (ع)» و «شهادت یحیی بن زکریا» را زادۀ عوامل مذهبی و فرزند بلافصل آن، اما جدا از آن و با زمینۀ غیر مذهبی میداند و یکی را «تفسیر حزن انگیز زندگی» و دیگری را «تفسیر طنز آمیز آن» معرفی میکند و مینویسد: «شبیه مضحک دروازهای به سوی یک نمایش ایرانی آزاد از دین میگشود و با اصول نمایشی تعزیه از لحاظ معرفی و شناسایی اشخاص، زمان و مکان و تغییرات آن و کیفیت فاصلهها و رابطههای اجزا و پیوستگی و گسستگی تماشاچیان با نمایش، میرفت که تماشای جدیدی برپایۀ سادگی و پیراستگی عوامل انسانی صحنه با غنا و آراستگی تخیل تماشاچیان خود به وجود آورد». به این طریق بود که «ظرفیت نمایشی تعزیه» در یک دوره از تاریخ تعزیه هم زمان با تعزیه خوانیها در تکیۀ دولت و با ساختن و نمایش مجالس فرعی شاد، کمال و تمامیت یافت و «عامل کمدی و یا روایی در جهت گیری کلی شبیه و یا در بافت اساسی آن وارد شد.<ref>همو، 5، 6، 12.</ref> | به هر روی، این دسته شبیهها یا تعزیههای فرعی حرکت و دیدگاهی نو در سنت تعزیه نویسی و تعزیه خوانی پدید آورد و تعزیه را از شکل آغازین و قدسی مآبانۀ سنتیاش درآورد و متحول کرد. بکتاش در «پدیدار شناسی تعزیه» به درستی شبیههای خندهدار و نشاط انگیزی مانند «عروسی رفتن فاطمۀ زهرا (ع)» و «شهادت یحیی بن زکریا» را زادۀ عوامل مذهبی و فرزند بلافصل آن، اما جدا از آن و با زمینۀ غیر مذهبی میداند و یکی را «تفسیر حزن انگیز زندگی» و دیگری را «تفسیر طنز آمیز آن» معرفی میکند و مینویسد: «شبیه مضحک دروازهای به سوی یک نمایش ایرانی آزاد از دین میگشود و با اصول نمایشی تعزیه از لحاظ معرفی و شناسایی اشخاص، زمان و مکان و تغییرات آن و کیفیت فاصلهها و رابطههای اجزا و پیوستگی و گسستگی تماشاچیان با نمایش، میرفت که تماشای جدیدی برپایۀ سادگی و پیراستگی عوامل انسانی صحنه با غنا و آراستگی تخیل تماشاچیان خود به وجود آورد». به این طریق بود که «ظرفیت نمایشی تعزیه» در یک دوره از تاریخ تعزیه هم زمان با تعزیه خوانیها در تکیۀ دولت و با ساختن و نمایش مجالس فرعی شاد، کمال و تمامیت یافت و «عامل کمدی و یا روایی در جهت گیری کلی شبیه و یا در بافت اساسی آن وارد شد.<ref>همو، 5، 6، 12.</ref> | ||
[[پرونده:Taziye7.jpg|بندانگشتی|مجلس تعزیه در فضای باز- روستای فش از توابع شهرستان کنگاور]] | |||
پرویز ممنون شبیه «مالیات گرفتن جناب معین البکا» که آن را «تعزیۀ تعزیه گردانان» مینامد، و تعزیه نامۀ «تعزیۀ ناصرالدین شاه» را نمونههای برجسته و یگانۀ «تعزیههای مضحک» با مضمونی غیر مذهبی و در مسیر تحول به سوی پدید آمدن یک درام اصیل ملی دانسته است. تعزیۀ «مالیات گرفتن...» در اواخر دورۀ قاجار و «تعزیۀ ناصرالدین شاه» پس از مرگ او نوشته شد و هر دو در مجموعۀ تعزیه نامههای چرولی 1<ref>گردآورده میان سالهای 1329- 1331ش.</ref> آمده است.<ref>«معرفی...»، 8، 14، 17.</ref> عباس بنی صدر در رسالۀ دکتری خود تعزیۀ «مالیات گرفتن...» را نوشتۀ معین البکای کاشانی (میر عزا) در هجو معین البکای تهرانی (میرزا محمدباقر)، و فرخ غفاری آن را اثری مشخص در مخالفت و دشمنی با تعزیه و تعزیه خوانی دانسته است.<ref>نک: غفاری، «دربارۀ...»، 140، 142.</ref> | پرویز ممنون شبیه «مالیات گرفتن جناب معین البکا» که آن را «تعزیۀ تعزیه گردانان» مینامد، و تعزیه نامۀ «تعزیۀ ناصرالدین شاه» را نمونههای برجسته و یگانۀ «تعزیههای مضحک» با مضمونی غیر مذهبی و در مسیر تحول به سوی پدید آمدن یک درام اصیل ملی دانسته است. تعزیۀ «مالیات گرفتن...» در اواخر دورۀ قاجار و «تعزیۀ ناصرالدین شاه» پس از مرگ او نوشته شد و هر دو در مجموعۀ تعزیه نامههای چرولی 1<ref>گردآورده میان سالهای 1329- 1331ش.</ref> آمده است.<ref>«معرفی...»، 8، 14، 17.</ref> عباس بنی صدر در رسالۀ دکتری خود تعزیۀ «مالیات گرفتن...» را نوشتۀ معین البکای کاشانی (میر عزا) در هجو معین البکای تهرانی (میرزا محمدباقر)، و فرخ غفاری آن را اثری مشخص در مخالفت و دشمنی با تعزیه و تعزیه خوانی دانسته است.<ref>نک: غفاری، «دربارۀ...»، 140، 142.</ref> | ||
اندک اندک اینگونه تعزیههای کوتاه تاریخی-افسانهای نشاطانگیز و مضحک، یا غم انگیز و حزن آور که مقبول طبع مردم بود، جایگاه و ارزش ویژهای در سنت تعزیه خوانی یافت. تعزیه سازان با توجه به استقبال مردم از این گوشهها و پیش واقعهها، متن آنها را گسترش دادند و شاخ و برگهایی به داستانهای آنها افزودند و بسیاری از آنها را به صورت تعزیهای مستقل درآوردند. | اندک اندک اینگونه تعزیههای کوتاه تاریخی-افسانهای نشاطانگیز و مضحک، یا غم انگیز و حزن آور که مقبول طبع مردم بود، جایگاه و ارزش ویژهای در سنت تعزیه خوانی یافت. تعزیه سازان با توجه به استقبال مردم از این گوشهها و پیش واقعهها، متن آنها را گسترش دادند و شاخ و برگهایی به داستانهای آنها افزودند و بسیاری از آنها را به صورت تعزیهای مستقل درآوردند. | ||
==پیوند تعزیه با مذهب== | ==پیوند تعزیه با مذهب== | ||
تعزیه خوانی در بیرون از حوزۀ مسجد و منبر و دور از قلمرو نفوذ دستگاه رسمی مذهب و نظر و رأی جامعۀ روحانی ایران، در میان تودۀ مردم شکل گرفت و بر بنیاد عقاید مذهبی عامه و روایتهای مقتلها و افسانهها و باورهای عمومی مردم پرورش یافت. از این رو، تعزیه خوانی دستاورد جهان بینی و شیوۀ تفکر و احساس درونی تودۀ مردم جامعهای است که فرهنگی مذهبی و اندیشهای رمز گرا و حماسه ساز بر ذهنیت آن جامعه استیلا داشته است.<ref>بلوکباشی، «تعزیه خوانی، سازگاری»، 33.</ref> | تعزیه خوانی در بیرون از حوزۀ مسجد و منبر و دور از قلمرو نفوذ دستگاه رسمی مذهب و نظر و رأی جامعۀ روحانی ایران، در میان تودۀ مردم شکل گرفت و بر بنیاد عقاید مذهبی عامه و روایتهای مقتلها و افسانهها و باورهای عمومی مردم پرورش یافت. از این رو، تعزیه خوانی دستاورد جهان بینی و شیوۀ تفکر و احساس درونی تودۀ مردم جامعهای است که فرهنگی مذهبی و اندیشهای رمز گرا و حماسه ساز بر ذهنیت آن جامعه استیلا داشته است.<ref>بلوکباشی، «تعزیه خوانی، سازگاری»، 33.</ref> |
ویرایش