۳٬۴۸۸
ویرایش
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در این دوره تعزیه خوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه (سل 1212-1250ق) که مردی مذهبی، یا متظاهر به مذهب بود، به تعزیه خوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. فتحعلی شاه که کالمار او را نخستین بانی بزرگ تعزیه معرفی میکند (ص 53)، سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، بهویژه تعزیۀ روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهۀ محرم در تکیهها یا حیاطهای خانههایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی برپا میکردند. انگیزههای این اشخاص در برپایی تعزیه با هم یکسان نبود. برخی به قصد و نیت عمل خیر و ادای دین مذهبی یا به جا آوردن نذر و سبک کردن بار معصیت و تلطیف روح؛ و برخی دیگر برای حفظ ظاهر و به دست آوردن اعتبار اجتماعی و تقویت نفوذ مذهبی خود در میان عامۀ مردم؛ گروهی به قصد رقابت با هم پالکیها و رقیبان سیاسی و حکومتی، یا به نمایش گذاشتن توانایی مالی و امکانات مادی خود؛ و دستهای هم برای سرگرمی به این کار روی میآوردند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی در...»، 22-23). | در این دوره تعزیه خوانی روند تحولی ویژه و شتابندهای را پیمود. فتحعلی شاه (سل 1212-1250ق) که مردی مذهبی، یا متظاهر به مذهب بود، به تعزیه خوانی علاقهای مخصوص نشان میداد. فتحعلی شاه که کالمار او را نخستین بانی بزرگ تعزیه معرفی میکند (ص 53)، سرپرستی امور عزاداری و تعزیه خوانی دربار و حکومت را در ماه محرم به چند تن از رجال درباری سپرده بود و در برخی مجالس تعزیه، بهویژه تعزیۀ روز تاسوعا و عاشورا حاضر میشد. برخی از رجال درباری و اعیان و اشراف مملکت هم در دهۀ محرم در تکیهها یا حیاطهای خانههایشان مجالس سوگ و تعزیه خوانی برپا میکردند. انگیزههای این اشخاص در برپایی تعزیه با هم یکسان نبود. برخی به قصد و نیت عمل خیر و ادای دین مذهبی یا به جا آوردن نذر و سبک کردن بار معصیت و تلطیف روح؛ و برخی دیگر برای حفظ ظاهر و به دست آوردن اعتبار اجتماعی و تقویت نفوذ مذهبی خود در میان عامۀ مردم؛ گروهی به قصد رقابت با هم پالکیها و رقیبان سیاسی و حکومتی، یا به نمایش گذاشتن توانایی مالی و امکانات مادی خود؛ و دستهای هم برای سرگرمی به این کار روی میآوردند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی در...»، 22-23). | ||
گزارشهای چند تن از مأموران سیاسی و نظامی و سیاحتگران خارجی از مراسم عزاداری محرم در آغاز دورۀ قاجار و زمان سلطنت فتحعلی شاه در ایران، ضمن روشن کردن وضع و چگونگی تعزیه خوانی در آن زمان، اطلاعات مهمی نیز از آداب و رفتار مذهبی عامۀ مردم و طبقات بالا به حجم اسناد مذهبی تاریخ ایران میافزاید. اندره دوپره و ج. م تانکُوانی، دو تن از اعضای هیئت فرانسوی ژنرال گاردان، اولی در کتاب «سفری به ایران در سالهای 1807، 1808 و | گزارشهای چند تن از مأموران سیاسی و نظامی و سیاحتگران خارجی از مراسم عزاداری محرم در آغاز دورۀ قاجار و زمان سلطنت فتحعلی شاه در ایران، ضمن روشن کردن وضع و چگونگی تعزیه خوانی در آن زمان، اطلاعات مهمی نیز از آداب و رفتار مذهبی عامۀ مردم و طبقات بالا به حجم اسناد مذهبی تاریخ ایران میافزاید. اندره دوپره و ج. م تانکُوانی، دو تن از اعضای هیئت فرانسوی ژنرال گاردان، اولی در کتاب «سفری به ایران در سالهای 1807، 1808 و 1809م 1» و دومی در کتاب «داستان سفری به ایران 2» (در 1223ق/ 1808م)، شرح چگونگی اجرای برخی تعزیهها را در تهران میآورند و تانکوانی دربارۀ نمایش «پنج مجلس آخر» در میدان روبهروی کوشک شاه، در کاخ گلستان توضیحاتی میدهد (نک: پیترسن، 67-68؛ چلکوفسکی، «کتابشناسی»، 259). | ||
جیمز موریه، مأمور نظامی-سیاسی دولت انگلیس در ایران، در مدت حدود 8 سال اقامت در این سرزمین، شرحی از مراسم عزاداری و تعزیه خوانی در تهران را در گزارش سفرهایش در 1223-1224ق/ 1808-1809م و 1225-1231ق/ 1810-1815م، در دو سفرنامۀ جداگانه میآورد (برای اطلاعات بیشتر، نک: بلوکباشی، تعزیه خوانی، حدیث، 100-102). وی در نخستین سفرنامهاش، «سفری در ایران...»، به اجرای 3 مجلس تعزیه در حضور فتحعلی شاه: تعزیههای «شهادت طفلان زینب»، «بازار شام» و «شهادت امام» در روزهای 8 و 9 و 10 محرم 1224 اشاره میکند و وصفی کوتاه از آنها میآورد (برای شرح به تفصیل 3 مجلس تعزیه خوانی، نک: ص 185-198؛ نیز نک: بلوکباشی، «تعزیه خوانی در»، 34-43). | |||
گاسپار دروویل، افسر نظامی فرانسوی که در 1227-1228ق/ 1812-1813م در ایران بوده است، در سفرنامهاش ضمن شرح عزاداری و تعزیه خوانی در روز دهم ماه محرم در تهران به نمایش تعزیۀ شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا در برابر شاه اشاره میکند (ص 159). از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایرانشناس لهستانی کنسول روسیه در ایران از 1246 تا 1256ق/ 1830 تا 1840م بود که در بیشتر مجالس تعزیه خوانی درباری و اعیان و اشراف شرکت میکرد. او نخستین کسی بود که به ارزش تعزیه نامه پی برد و کاملترین مجموعهای حاوی 33 مجلس تعزیه از معین البکای دربار فتحعلی شاه، به نام حسین علی خواجه، مشهور به تعزیه گو و سرایندۀ برخی از مجالس این مجموعه را خرید (نک: مقدمه، 35؛ نیز چلکوفسکی، همانجا). خوجکو دو مجلس «پیغمبر خدا» و «رحلت پیغمبر» را از این مجموعه با ویرایش فارسی در 1852م در پاریس چاپ و منتشر کرد و 5 تعزیه نامه را هم به زبان فرانسه ترجمه، و با مقدمهای جامع و تحلیلی در کتابی با عنوان «تئاتر ایرانی: منتخب تعزیهها 1» در 1878م منتشر کرد (چلکوفسکی، همان، 259-260). خوجکو در مقدمه به دو هفته تعزیه خوانی در خانۀ میرزا ابوالحسن خان، نخستین ایلچی ایران در انگلیس و وزیر امور خارجۀ وقت (1239-1250ق)، اشاره میکند و مینویسد: او نذر کرده بود تا برای شفای پسرش تعزیه خوانی بکند؛ از این رو در محرم 1249/ مۀ 1833، نذرش را با برپایی مجلس تعزیه خوانی باشکوهی در حیاط خانهاش ادا کرد (نک: مقدمه، 21، نیز 32: عنوانهای 33 مجلس تعزیۀ مجموعۀ خوجکو). | |||
گاسپار دروویل، افسر نظامی فرانسوی که در 1227-1228ق/1812-1813م در ایران بوده است، در سفرنامهاش ضمن شرح عزاداری و تعزیه خوانی در روز دهم ماه محرم در تهران به نمایش تعزیۀ شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا در برابر شاه اشاره میکند (ص 159). از شیفتگان نمایش سنتی تعزیه، الکساندر خوجکو، ایرانشناس لهستانی کنسول روسیه در ایران از 1246 تا 1256ق/1830 تا 1840م بود که در بیشتر مجالس تعزیه خوانی درباری و اعیان و اشراف شرکت میکرد. او نخستین کسی بود که به ارزش | |||
در طول حدود 150 سال سلطنت خاندان قاجار در ایران، دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه (1264-1313ق)، دورۀ توسعه و شکوه و جلال تعزیه خوانی در ایران، به ویژه در تهران، بوده است. ناصرالدین شاه به مراسم تعزیه خوانی بسیار علاقه نشان میداد و در محرم هر سال اگر در تهران به سر میبرد، برای دیدن شبیه خوانی به تکیههای حکومتی، و اگر در ییلاق و بیرون از شهر تهران بود، به تکیهها و حسینیههای محلی میرفت. او کارگزاران و مسئولان برپایی مجالس تعزیههای درباری را در مجلل ساختن محیط تعزیه خوانی و جذاب کردن صحنههای وقایع ترغیب و تشویق میکرد. به نوشتۀ عبدالله مستوفی، «ناصرالدین شاه که از همهچیز وسیلۀ تفریح میتراشید، در این کار هم سعی فراوان به خرج داد و شبیه خوانی را وسیلۀ اظهار تجمل و نمایش شکوه و جلال سلطنتش کرد و آن را به مقام صنعت [= هنر] رساند» (1/ 288). | در طول حدود 150 سال سلطنت خاندان قاجار در ایران، دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه (1264-1313ق)، دورۀ توسعه و شکوه و جلال تعزیه خوانی در ایران، به ویژه در تهران، بوده است. ناصرالدین شاه به مراسم تعزیه خوانی بسیار علاقه نشان میداد و در محرم هر سال اگر در تهران به سر میبرد، برای دیدن شبیه خوانی به تکیههای حکومتی، و اگر در ییلاق و بیرون از شهر تهران بود، به تکیهها و حسینیههای محلی میرفت. او کارگزاران و مسئولان برپایی مجالس تعزیههای درباری را در مجلل ساختن محیط تعزیه خوانی و جذاب کردن صحنههای وقایع ترغیب و تشویق میکرد. به نوشتۀ عبدالله مستوفی، «ناصرالدین شاه که از همهچیز وسیلۀ تفریح میتراشید، در این کار هم سعی فراوان به خرج داد و شبیه خوانی را وسیلۀ اظهار تجمل و نمایش شکوه و جلال سلطنتش کرد و آن را به مقام صنعت [= هنر] رساند» (1/ 288). | ||
ناصرالدین شاه که گنجایش تکیۀ حاج میرزا آقاسی، تکیۀ دولت قدیم را در پذیرش انبوه مردم علاقهمند به تعزیه کافی و مناسب نمیدانست و مشتاق عمارتی مجلل برای تعزیه خوانی بود، دستور ساختن تکیۀ دولت جدید را همراه با احداث بنای | ناصرالدین شاه که گنجایش تکیۀ حاج میرزا آقاسی، تکیۀ دولت قدیم را در پذیرش انبوه مردم علاقهمند به تعزیه کافی و مناسب نمیدانست و مشتاق عمارتی مجلل برای تعزیه خوانی بود، دستور ساختن تکیۀ دولت جدید را همراه با احداث بنای شمس العماره به معیر الممالک بزرگ داد (نک: معیر الممالک، 43). او ساختن تکیه را پس از اتمام شمس العماره، ظاهراً در 1285ق/ 1868م در ضلع شمالی فضای سبزه میدان و در جنوب شمس العماره شروع کرد و برخلاف نظر بسیاری از نویسندگان، در 1290ق، پیش از نخستین سفر شاه به اروپا و دیدار از آلبرت هال لندن، به پایان رساند (برای تفصیل، نک: شهیدی، 183، 220). تکیۀ دولت جدید به جز مدتی کوتاه در زمان مظفرالدین شاه -که برای پارهای تعمیرات تعطیل شده بود- تا زمان خلع محمدعلی شاه در 1327ق/ 1909م دایر بود و هرساله در محرم مراسم عزاداری و تعزیه خوانی در آن بر پا میشد. ظاهراً در 1329 یا 1330ش آن را خراب کردند (برای اطلاعات بیشتر دربارۀ تکیۀ دولت و تکیههای دیگر تهران، نک: بلوکباشی، «تعزیه خوانی در»، 24-27، «توصیفی از...»، 84-85، حاشیههای 2-3؛ شهیدی، 178-184، 220، حاشیههای 34-36، نیز ص 244-250، 254، حاشیههای 7-14؛ نیز نک: ه د، تکیه). | ||
اولین سال تعزیه خوانی در تکیۀ دولت ظاهراً در محرم 1291 بوده است. پس از یک وقفۀ دوساله، اجرای تعزیهها تا مرگ ناصرالدین شاه در 1313ق، هرساله ادامه داشت و سال به سال میکوشیدند تا بر شکوه و و جلال آن بیفزایند (شهیدی، 183). | اولین سال تعزیه خوانی در تکیۀ دولت ظاهراً در محرم 1291 بوده است. پس از یک وقفۀ دوساله، اجرای تعزیهها تا مرگ ناصرالدین شاه در 1313ق، هرساله ادامه داشت و سال به سال میکوشیدند تا بر شکوه و و جلال آن بیفزایند (شهیدی، 183). تعزیه گردانان تکیۀ دولت میکوشیدند تا فضای صحنههای برخی از مجالس را پر هیجان و کم و بیش نزدیک به واقعیت نشان دهند. مثلاً، شبیه جبرائیل را لباس حریر میپوشاندند و بال و پر به او میآویختند و به هنگام فرود آمدن او از آسمان، او را با طنابی از بالای چادر یا بام خانۀ مجاور پایین میآوردند. یا مثلاً در تعزیۀ «بلقیس و سلیمان»، آوردن حجلۀ عروس از آسمان را توسط دیوان با فرود آوردن حجله با ریسمانهایی چند به زمین نشان میدادند (باستان، شم 9، ص 14). | ||
به طور کلی تعزیه خوانی در دربار ناصرالدین شاه و فرزندش مظفرالدین شاه «اسیر پیرایههای زرین ظاهری» در فرونشاندن «کیف و لذت و تنوعطلبی درباریان» شده بود. از این رو، تعزیه خوانی | به طور کلی تعزیه خوانی در دربار ناصرالدین شاه و فرزندش مظفرالدین شاه «اسیر پیرایههای زرین ظاهری» در فرونشاندن «کیف و لذت و تنوعطلبی درباریان» شده بود. از این رو، تعزیه خوانی بنا بر دیدگاهی «از مسیر طبیعی خود» -که همانا زمینۀ بومی و مردمی آن بود- خارج شد (همایونی، گفتارها...، 45). همین تغییر مسیر نیز موجب دگرگونیهایی در این هنر سنتی شد و دیدگاهی نو در سنت تعزیه نامه نویسی و اجرای تعزیه پدید آورد و تعزیه خوانی را از شکل قدسی مآبانۀ سنتی اولیهاش درآورد و متحول کرد (نک: دنبالۀ مقاله). | ||
پیش از راه یافتن تجمل و زرق و برق در تعزیه خوانیهای درباری و دولتی، تودۀ مردم در تکیههای محلههای خود که قبلاً «تعزیههای عامیانۀ قدیمی خود را میخواندند، از حیث نسخه و تجمل به بزرگان تأسی جسته و هریک به فراخور توانایی اهل محل بیش و کم تجمل و شکوه را» در تعزیه خوانی وارد کردند، بهطوری که در «اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تعزیه خوانی تجمل و تفریحش بیش از عزاداری شده» بود (مستوفی، همانجا). | پیش از راه یافتن تجمل و زرق و برق در تعزیه خوانیهای درباری و دولتی، تودۀ مردم در تکیههای محلههای خود که قبلاً «تعزیههای عامیانۀ قدیمی خود را میخواندند، از حیث نسخه و تجمل به بزرگان تأسی جسته و هریک به فراخور توانایی اهل محل بیش و کم تجمل و شکوه را» در تعزیه خوانی وارد کردند، بهطوری که در «اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تعزیه خوانی تجمل و تفریحش بیش از عزاداری شده» بود (مستوفی، همانجا). | ||
==تعزیه خوانان== | ==تعزیه خوانان== | ||
تعزیه خوانها مانند روضه خوانان واقعهگو، از فراز سکوی تکیه -که نقشی همانند منبر در مسجد دارد- تاریخ قدسی وقایع مذهبی و چگونگی مصائب اهل بیت پیامبر(ص) را با کمک کلمات و حرکات برای مردم روایت میکنند. وظیفۀ تعزیه خوان نقل تاریخ مذهبی و واقعۀ کربلا با زبان شعر و به شیوۀ نقالی و با حرکات سنجیدۀ نمایشی است. مردم آنچه را که از مصائب امام حسین(ع) و خاندانش در پای منبر روضه خوان شنیدهاند، با چشم خود در پای سکوی تعزیه خوانی میبینند و در ذهن مجسم میکنند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی، سازگاری...»، 32، نیز نک: تعزیه خوانی، حدیث، 66). | تعزیه خوانها مانند روضه خوانان واقعهگو، از فراز سکوی تکیه -که نقشی همانند منبر در مسجد دارد- تاریخ قدسی وقایع مذهبی و چگونگی مصائب اهل بیت پیامبر(ص) را با کمک کلمات و حرکات برای مردم روایت میکنند. وظیفۀ تعزیه خوان نقل تاریخ مذهبی و واقعۀ کربلا با زبان شعر و به شیوۀ نقالی و با حرکات سنجیدۀ نمایشی است. مردم آنچه را که از مصائب امام حسین (ع) و خاندانش در پای منبر روضه خوان شنیدهاند، با چشم خود در پای سکوی تعزیه خوانی میبینند و در ذهن مجسم میکنند (بلوکباشی، «تعزیه خوانی، سازگاری...»، 32، نیز نک: تعزیه خوانی، حدیث، 66). | ||
تعزیه خوانان بنابر نقشی که در مجالس گوناگون تعزیه برعهده میگیرند، به چند گروه تقسیم میشوند: عمدهترین تعزیه خوانان که نقشهای اصلی را در تعزیههای واقعه دارند «مؤالف خوان» یا «موافق خوان» و «مخالف خوان» یا «اشقیا خوان» خوانده میشوند. نقشهای دیگر به دو دسته تقسیم میشوند: «میانه حال خوان»، و تعزیه خوانهایی که در شبیه حیوانات، نقش ایفا میکنند. این نقشها در تعزیهها از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردارند. در این مبحث به نقشهای مختلف در | تعزیه خوانان بنابر نقشی که در مجالس گوناگون تعزیه برعهده میگیرند، به چند گروه تقسیم میشوند: عمدهترین تعزیه خوانان که نقشهای اصلی را در تعزیههای واقعه دارند «مؤالف خوان» یا «موافق خوان» و «مخالف خوان» یا «اشقیا خوان» خوانده میشوند. نقشهای دیگر به دو دسته تقسیم میشوند: «میانه حال خوان»، و تعزیه خوانهایی که در شبیه حیوانات، نقش ایفا میکنند. این نقشها در تعزیهها از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردارند. در این مبحث به نقشهای مختلف در هر یک از این دسته نقش آفرینان به اختصار میپردازیم: | ||
مؤالف خوانان، طیف گستردهای از تعزیه خوانان را شامل میشوند: | مؤالف خوانان، طیف گستردهای از تعزیه خوانان را شامل میشوند: | ||
#امام خوان یا اولیا خوان، تعزیه خوانانی که در نقش و شبیه امام حسین(ع)، امامان، پیامبر(ص) و پیامبران دیگر | #امام خوان یا اولیا خوان، تعزیه خوانانی که در نقش و شبیه امام حسین (ع)، امامان، پیامبر (ص) و پیامبران دیگر در میآیند؛ | ||
#شهادت خوان، تعزیه خوانانی که نقش حضرت عباس، حضرت | #شهادت خوان، تعزیه خوانانی که نقش حضرت عباس، حضرت علی اکبر، حضرت قاسم، حرّ و جز آنان بر عهده دارند؛ | ||
#مظلوم خوان، تعزیه خوانانی که در شبیه یاران و اصحاب امام حسین(ع) و امامان دیگر ظاهر میشوند، مانند هانی، حبیب بن مظاهر و جز آنها. | #مظلوم خوان، تعزیه خوانانی که در شبیه یاران و اصحاب امام حسین (ع) و امامان دیگر ظاهر میشوند، مانند هانی، حبیب بن مظاهر و جز آنها. | ||
مخالف خوانان، به تعزیه خوانانی اطلاق میشود که نقش اشقیا را در 3 دستۀ «شمر خوان»، «تخت | مخالف خوانان، به تعزیه خوانانی اطلاق میشود که نقش اشقیا را در 3 دستۀ «شمر خوان»، «تخت خوان» و «عرب» بر عهده دارند: شمر خوانان، شبیه سرداران سپاه اشقیا، مانند شمر، مرحب خیبری، عمرو بن عبدود و جز آنها را مینمایانند. کاربرد اصطلاح «شمر خوان» برای شخصیتهای مختلف اشقیا به این سبب بوده است که اولاً شمر خوان تعزیۀ شهادت امام حسین (ع) معمولاً در تعزیههای دیگر نیز نقش شخصیتهای شقی و مخالف را برعهده میگرفت؛ ثانیاً، همۀ شبیههایی که نقش شخصیتهای شقی را برعهده داشتند، لباسی شبیه لباس شمر میپوشیدند؛ ثالثاً، همۀ اشقیا در بد ذاتی، قساوت و بیرحمی دنبالهرو شمر بودند؛ و رابعاً همۀ آنها در آهنگ بیان اشعار و کلمات و نعره کشیدن و لاف زدن و اُشْتُلم از شمر تقلید میکردند. | ||
تخت خوان، تعزیه خوانانی هستند که نقش شاهان و خلفای ستمگر و امیران بزرگ سپاه را که | تخت خوان، تعزیه خوانانی هستند که نقش شاهان و خلفای ستمگر و امیران بزرگ سپاه را که تخت نشینی و اریکه داری نمادی از منصب آنان بود، ایفا میکنند، مانند معاویه، یزید، ابن زیاد، ابن سعد و جز آنها. | ||
عرب، تعزیه خوانانی هستند که شبیه سپاهیان اشقیا و افراد لشکر کفر را در مجالس تعزیه درمیآورند. تعزیه خوانان این دستۀ مخالف خوان گفت و شنود نمیکنند و شعری نمیخوانند، اما مسلح به | عرب، تعزیه خوانانی هستند که شبیه سپاهیان اشقیا و افراد لشکر کفر را در مجالس تعزیه درمیآورند. تعزیه خوانان این دستۀ مخالف خوان گفت و شنود نمیکنند و شعری نمیخوانند، اما مسلح به جنگ افزار و چوب و چماق و نیزهاند. کم و بیش بودن شمار آنها در هر تعزیه، اهمیت و شکوه آن تعزیه را نشان میدهد. | ||
مخالف خوانان دیگری هم در برخی از مجالس تعزیه هستند که نقش شخصیتهایی درجۀ دوم، مانند خولی، سنان، حرمله و جز آنها را برعهده دارند. نقش این افراد بسیار کوتاه است و مکالماتشان چندان به درازا نمیکشد. | مخالف خوانان دیگری هم در برخی از مجالس تعزیه هستند که نقش شخصیتهایی درجۀ دوم، مانند خولی، سنان، حرمله و جز آنها را برعهده دارند. نقش این افراد بسیار کوتاه است و مکالماتشان چندان به درازا نمیکشد. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۸۵: | ||
زنانه خوان، یا زن خوان، مردان تعزیه خوانی هستند که در پوشش زنان درمیآیند و در دستۀ مؤالف خوان شبیه حضرت فاطمه، حضرت زینب، ام کلثوم و جز آنها، و در دستۀ اشقیا خوان، شبیه زن شمر و زن خولی، از همسران اشقیا که دوستدار امام و اهل بیت بودند، و شبیه جعده، همسر امام حسن (ع) و دختر یزید، یا هند جگرخوار، از زنان دشمن را درمیآورند. | زنانه خوان، یا زن خوان، مردان تعزیه خوانی هستند که در پوشش زنان درمیآیند و در دستۀ مؤالف خوان شبیه حضرت فاطمه، حضرت زینب، ام کلثوم و جز آنها، و در دستۀ اشقیا خوان، شبیه زن شمر و زن خولی، از همسران اشقیا که دوستدار امام و اهل بیت بودند، و شبیه جعده، همسر امام حسن (ع) و دختر یزید، یا هند جگرخوار، از زنان دشمن را درمیآورند. | ||
زن خوانان، یا | زن خوانان، یا زن پوشان دستۀ مؤالف خوان را معمولاً از جوانان ریز اندام و ظریف که صدایی زیر و نازک و لطیف داشتند، انتخاب میکردند. زن پوشان چهرۀ خود را در پس روبندۀ سیاه یا سبز از چشم بینندگان پوشیده میداشتند. | ||
بچه خوان، دستهای دیگر از تعزیه خوانان در دو دستۀ مؤالف خوان و مخالف خوان هستند که نقش شخصیتهای کودک پسر و دختر را در تعزیهها ایفا میکنند. بچه خوانان معمولاً از میان کودکان و نوجوانانی که صدایی خوش داشتند، انتخاب میشدند تا اشعار بیان حال خود را با آهنگ و نوای خوش بخوانند. | بچه خوان، دستهای دیگر از تعزیه خوانان در دو دستۀ مؤالف خوان و مخالف خوان هستند که نقش شخصیتهای کودک پسر و دختر را در تعزیهها ایفا میکنند. بچه خوانان معمولاً از میان کودکان و نوجوانانی که صدایی خوش داشتند، انتخاب میشدند تا اشعار بیان حال خود را با آهنگ و نوای خوش بخوانند. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۹۱: | ||
بنابر قولی -که سند معتبر تاریخی در تأیید آن ارائه نشده است- در قدیم نقش زنان تعزیه را در مجالس تعزیه خوانیهای بوشهر زنان ایفا میکردند (غفاری، مقدمه...، 4). همین خبر را عیناً نویسندگانی دیگر نیز نقل کردهاند. مثلاً در کتاب تعزیه در استان بوشهر (نک: عرفان، 17) با ارجاع به کتاب دریانوردی ایرانیان، نوشتۀ اسماعیل رائین به آن اشاره شده است، در صورتی که در این کتاب اشارهای به نقش زنان در تعزیه خوانی بوشهر نشده است. اگر این گزارش صحت داشته باشد، درخواهیم یافت که تعزیه خوانی در خطۀ بوشهر صورتی متحولتر از تعزیه خوانی در خاستگاههای جغرافیایی تعزیه خوانی داشته، و دور و فارغ از تعصبات مذهبیِ مانع ایفای نقش توسط زنان در تعزیه بوده است. | بنابر قولی -که سند معتبر تاریخی در تأیید آن ارائه نشده است- در قدیم نقش زنان تعزیه را در مجالس تعزیه خوانیهای بوشهر زنان ایفا میکردند (غفاری، مقدمه...، 4). همین خبر را عیناً نویسندگانی دیگر نیز نقل کردهاند. مثلاً در کتاب تعزیه در استان بوشهر (نک: عرفان، 17) با ارجاع به کتاب دریانوردی ایرانیان، نوشتۀ اسماعیل رائین به آن اشاره شده است، در صورتی که در این کتاب اشارهای به نقش زنان در تعزیه خوانی بوشهر نشده است. اگر این گزارش صحت داشته باشد، درخواهیم یافت که تعزیه خوانی در خطۀ بوشهر صورتی متحولتر از تعزیه خوانی در خاستگاههای جغرافیایی تعزیه خوانی داشته، و دور و فارغ از تعصبات مذهبیِ مانع ایفای نقش توسط زنان در تعزیه بوده است. | ||
تعزیه خوانان میانه حال، کسانی بودند که در تعزیهها نقش حوریان بهشتی، فرشتگان، جنیان، فرنگی و جز آن را برعهده دارند. پسران جوان و نوجوان شبیه فرشتگان عادی، و مردان میانسال شبیه فرشتگان مقرب، مانند جبرائیل، اسرافیل و میکائیل را | تعزیه خوانان میانه حال، کسانی بودند که در تعزیهها نقش حوریان بهشتی، فرشتگان، جنیان، فرنگی و جز آن را برعهده دارند. پسران جوان و نوجوان شبیه فرشتگان عادی، و مردان میانسال شبیه فرشتگان مقرب، مانند جبرائیل، اسرافیل و میکائیل را در میآورند. این گروه تعزیه خوان معمولاً توریِ گَردی به رنگ آبی یا صورتی بر روی چهره میانداختند و هریک از آنها معمولاً از رنگ لباس و توری صورت مشخص میشدند. حوریان و فرشتگان معمولاً از گروه تعزیه خوانان صامت بودند، فقط سر دستۀ آنها به هنگام ضرورت چند بیت شعر میخواند. | ||
شبیه جانوران، در برخی تعزیهها حیواناتی مانند اسب، شیر، شتر، استر، کبوتر و هدهد نقشهای کوچکی دارند که در مجالس تعزیه از خود آنها استفاده میکنند. در تعزیههایی که حیوانها | شبیه جانوران، در برخی تعزیهها حیواناتی مانند اسب، شیر، شتر، استر، کبوتر و هدهد نقشهای کوچکی دارند که در مجالس تعزیه از خود آنها استفاده میکنند. در تعزیههایی که حیوانها گفت و گو دارند، افرادی در پوست حیوانها میروند، یا از لباس یا نشانی که نماد حیوان است، استفاده میکنند (برای توضیح مفصل دربارۀ هریک از این گروههای تعزیه خوان، نک: شهیدی، 325-344). | ||
==تعزیه خوانی زنانه== | ==تعزیه خوانی زنانه== | ||
دستههای تعزیه خوان زنانهای هم بودند که در اجرای تعزیهها نقش مردان را زنان ایفا میکردند. این نوع تعزیه خوانیها معمولاً در تهران و در خانههای رجال و اعیان، بهویژه در خانۀ زنان دربار قاجار | دستههای تعزیه خوان زنانهای هم بودند که در اجرای تعزیهها نقش مردان را زنان ایفا میکردند. این نوع تعزیه خوانیها معمولاً در تهران و در خانههای رجال و اعیان، بهویژه در خانۀ زنان دربار قاجار بر پا میشد (مونسالدوله، 106). بنابر گزارش پناهی سمنانی، در شهر سمنان نیز تعزیه خوانی زنانه در برخی خانهها متداول بود و چند تن روضه خوان زن مانند ملا بلقیس، ملا صغرى و ملا شاه زینب از معروفترین تعزیه خوانان زن سمنان بودند (ص 288). | ||
محل اجرای تعزیه خوانیهای زنانه در تهران و بنا بر اطلاعات موجود در دو محل، یکی خانۀ منیر السلطنه (باغ منیریه)، زن ناصرالدین شاه و مادر کامران میرزا نایب السلطنه، و یکی دیگر در خانۀ ماه تابان خانم، قمر السلطنه (ساختمان بهارستان کنونی)، دختر فتحعلی شاه و همسر سپهسالار بود (مونسالدوله، همانجا). ماه تابان خانم در 10 روز اول محرم هر سال تعزیه خوانی در خانهاش راه میانداخت (همانجا؛ بلاغی، 210). تعزیهگردان تعزیهها خود او، یا ملانسا، روضه خوانی از اهالی کاشان بود (همایونی، «شبیه خوانی...»، 559). این شاهزاده خانم به هنگام تعزیهگردانی دامنی چیندار کوتاهِ تا روی زانو و ارخالقی ترمه یا اطلس میپوشید و چادرنمازی بلند بر سر و کفش چرم ساغری به پا میکرد و عصای آبنوس کوتاه مرصعی به دست میگرفت و زنان تعزیه خوان و دستۀ موزیک را هدایت میکرد (مونس الدوله، 105). | محل اجرای تعزیه خوانیهای زنانه در تهران و بنا بر اطلاعات موجود در دو محل، یکی خانۀ منیر السلطنه (باغ منیریه)، زن ناصرالدین شاه و مادر کامران میرزا نایب السلطنه، و یکی دیگر در خانۀ ماه تابان خانم، قمر السلطنه (ساختمان بهارستان کنونی)، دختر فتحعلی شاه و همسر سپهسالار بود (مونسالدوله، همانجا). ماه تابان خانم در 10 روز اول محرم هر سال تعزیه خوانی در خانهاش راه میانداخت (همانجا؛ بلاغی، 210). تعزیهگردان تعزیهها خود او، یا ملانسا، روضه خوانی از اهالی کاشان بود (همایونی، «شبیه خوانی...»، 559). این شاهزاده خانم به هنگام تعزیهگردانی دامنی چیندار کوتاهِ تا روی زانو و ارخالقی ترمه یا اطلس میپوشید و چادرنمازی بلند بر سر و کفش چرم ساغری به پا میکرد و عصای آبنوس کوتاه مرصعی به دست میگرفت و زنان تعزیه خوان و دستۀ موزیک را هدایت میکرد (مونس الدوله، 105). |
ویرایش