۳٬۴۸۸
ویرایش
خط ۸: | خط ۸: | ||
کالمار مراسم شیعی را یکی از ابزارهای مورد استفاده صفویان در ترویج تشیع میداند و به غلبه یافتن مراسم عزاداری از دوره ترویج شیعیگری اشاره کرده و مینویسد: | کالمار مراسم شیعی را یکی از ابزارهای مورد استفاده صفویان در ترویج تشیع میداند و به غلبه یافتن مراسم عزاداری از دوره ترویج شیعیگری اشاره کرده و مینویسد: | ||
{{گفتاورد|از دوره ترویج شیعیگری، معمولا روحیه غالب بر مراسم، سوگواری شهادت حضرت علی در بیست و یکم ماه رمضان و از همه بالاتر عزاداری بر قتل امام حسین و سایر شهدای کربلا حداقل در دهه اول محرم بوده است. این مراسم، زمینه توسعه مراسم مذهبی شیعیان را آماده میکند. آنها پس از توسعه در منشأ و محیط عربی خود و اشاعه در مناطق ترکی ایرانی (در بین تمام جوامع سنی، غلات شیعی و یا سایر جنبشهای غیر رسمی) تحت حکومت صفویان تحول عمیقتری پیدا کردند. آنها به نوعی عامل شتابدهنده و محرک احساسات رنجآلود شدند و به طور وسیعی در بین تودههای شیعی شایع شدند و توانستند همیشه به عنوان شیوههایی برای رسیدن به هدفهای سیاسی به کار گرفته شوند.<ref>همان: 39.</ref>}} | {{گفتاورد|از دوره ترویج شیعیگری، معمولا روحیه غالب بر مراسم، سوگواری شهادت حضرت علی در بیست و یکم ماه رمضان و از همه بالاتر عزاداری بر قتل امام حسین و سایر شهدای کربلا حداقل در دهه اول محرم بوده است. این مراسم، زمینه توسعه مراسم مذهبی شیعیان را آماده میکند. آنها پس از توسعه در منشأ و محیط عربی خود و اشاعه در مناطق ترکی ایرانی (در بین تمام جوامع سنی، غلات شیعی و یا سایر جنبشهای غیر رسمی) تحت حکومت صفویان تحول عمیقتری پیدا کردند. آنها به نوعی عامل شتابدهنده و محرک احساسات رنجآلود شدند و به طور وسیعی در بین تودههای شیعی شایع شدند و توانستند همیشه به عنوان شیوههایی برای رسیدن به هدفهای سیاسی به کار گرفته شوند.<ref>همان: 39.</ref>}} | ||
سپس به بررسی مراسم شیعی قبل از دوره شاه عباس اول میپردازد و از گزارش ممبره به عنوان نخستین گزارش قابل اعتنا درباره تشیع صفوی یاد میکند. در ادامه به تاریخ مراسم شیعی در دوره سلطنت شاه عباس میپردازد و رشد و گسترش این مراسم را تحت حمایتهای شخص شاه و بر اساس گزارشهای سفرنامهنویسان روایت میکند. به نظر کالمار، توسعه عزاداری در آن مقطع، کاملا متأثر از سیاستهای حکومت بوده است: | سپس به بررسی مراسم شیعی قبل از دوره شاه عباس اول میپردازد و از گزارش ممبره به عنوان نخستین گزارش قابل اعتنا درباره تشیع صفوی یاد میکند. در ادامه به تاریخ مراسم شیعی در دوره سلطنت شاه عباس میپردازد و رشد و گسترش این مراسم را تحت حمایتهای شخص شاه و بر اساس گزارشهای سفرنامهنویسان روایت میکند. به نظر کالمار، توسعه عزاداری در آن مقطع، کاملا متأثر از سیاستهای حکومت بوده است: | ||
خط ۱۸: | خط ۱۵: | ||
او درگیری گروههای رقیب «حیدری» و «نعمتی» و جنبه تماشایی و نظامی یافتن آیینها که در دعوت رسمی شاه و دربار از اروپاییان مصداق مییافت را از ویژگیهای مهم عزاداری در آن مقطع میداند. در ادامه، کالمار سنت برگزاری عزاداری محرم به مدت 10 روز را متأثر از سنت ایرانی نوروز دانسته و مینویسد: | او درگیری گروههای رقیب «حیدری» و «نعمتی» و جنبه تماشایی و نظامی یافتن آیینها که در دعوت رسمی شاه و دربار از اروپاییان مصداق مییافت را از ویژگیهای مهم عزاداری در آن مقطع میداند. در ادامه، کالمار سنت برگزاری عزاداری محرم به مدت 10 روز را متأثر از سنت ایرانی نوروز دانسته و مینویسد: | ||
حداقل از زمانی که شاه عباس پایتخت را به اصفهان منتقل کرد (به تدریج از سال 1005 ق/ 7-1596 م) مراسم محرم در مرکز توجه زندگی اجتماعی مذهبی ایرانیان قرار گرفت. اما اهمیت این مراسم با گسترش عزاداری بر شهادت امام حسین (عاشورا) به 10 روز اول ماه محرم که روزگار قبل از صفویان نبود، یا شواهدی بر وجود آن در دست نیست، تقویت شد. گرچه توضیح قانع کنندهای در این مورد در دست نداریم، به نظر خود من مراسم سنتی ایرانی که بر طبق تقویم شمسی برگزار میشده، در این مورد بیتأثیر نبوده است. همان طور که مسعودی (متوفا به سال 954م) خاطر نشان کرده، نوروز را به طور گستردهای در جهان ترکی ایرانی و در بسیاری از سرزمینهای اسلامی (عراق، سوریه، مصر، آفریقای شرقی) جشن میگرفتنر که هیچ ربطی به سال قمری اسلامی نداشت. نوروز که ریشه در تفکر شاهنشاهی داشت، برای همه ایرانیان به صورت مهمترین جشن سال باقی ماند.<ref>همان: 54.</ref> | {{گفتاورد| | ||
حداقل از زمانی که شاه عباس پایتخت را به اصفهان منتقل کرد (به تدریج از سال 1005 ق/ 7-1596 م) مراسم محرم در مرکز توجه زندگی اجتماعی مذهبی ایرانیان قرار گرفت. اما اهمیت این مراسم با گسترش عزاداری بر شهادت امام حسین (عاشورا) به 10 روز اول ماه محرم که روزگار قبل از صفویان نبود، یا شواهدی بر وجود آن در دست نیست، تقویت شد. گرچه توضیح قانع کنندهای در این مورد در دست نداریم، به نظر خود من مراسم سنتی ایرانی که بر طبق تقویم شمسی برگزار میشده، در این مورد بیتأثیر نبوده است. همان طور که مسعودی (متوفا به سال 954م) خاطر نشان کرده، نوروز را به طور گستردهای در جهان ترکی ایرانی و در بسیاری از سرزمینهای اسلامی (عراق، سوریه، مصر، آفریقای شرقی) جشن میگرفتنر که هیچ ربطی به سال قمری اسلامی نداشت. نوروز که ریشه در تفکر شاهنشاهی داشت، برای همه ایرانیان به صورت مهمترین جشن سال باقی ماند.<ref>همان: 54.</ref>}} | |||
در ادامه مقاله، به دیگر مراسم شیعی آن دوره نظیر قربانی کردن شتر در عید قربان و عمرکشان اشاره کرده و تغییرات آیین عزاداری در دوره پس از شاه عباس را مرور میکند. در بخش پایانی مقاله، کالمار به بررسی جایگاه و کارکرد سیاسی عزاداری عاشورا و موضع علمای معاصر صفویان نسبت به آن و نیز وجوه اجتماعی این مراسم نظیر سنت نذر میپردازد. | در ادامه مقاله، به دیگر مراسم شیعی آن دوره نظیر قربانی کردن شتر در عید قربان و عمرکشان اشاره کرده و تغییرات آیین عزاداری در دوره پس از شاه عباس را مرور میکند. در بخش پایانی مقاله، کالمار به بررسی جایگاه و کارکرد سیاسی عزاداری عاشورا و موضع علمای معاصر صفویان نسبت به آن و نیز وجوه اجتماعی این مراسم نظیر سنت نذر میپردازد. |
ویرایش