۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در میان مسلمانان پنجه فلزی با نقش پنجه، مظهر قدرت و نمادی از اولیاء انگاشته میشود و آن را به مثابه طلسم، حرز، تعویذ دفع شر و چشم بد و حفظ سلامت و خوشبختی به کار میبرند. در برخی سرزمینهای اسلامی پنجهای را که معمولا از طلا یا نقره میساختند و یا نقش پنجهای را که بر روی مدال کنده کاری میکردند، دست فاطمه مینامیدند که شیعیان آن را نمادی از 5 تن میپندارند.<ref>E12, x501؛ 459/ ERE , III.</ref> کارادوو طلسم «دست فاطمه» رایج در میان مسیحیان را برگرفته از فرهنگ مذهبی شیعیان و صورتی دیگر از پنجه مظهر متن دانسته است. به نظر او پیشینه این نماد به دوره پیش از اسلام میرسد و احتمالا بیانگر مفهوم خورشید است؛ در ادبیات هندو نیز پرتو خورشید به انگشتان دست یا پنجه تشبیه شده است.<ref>126/IV.</ref> در ادبیات فارسی هم پرتو خورشید را به «پنجه» تشبیه کردهاند و میگویند در «پنجه خورشید» یا «پنجه آفتاب»، «چون به قصد رقص گردد پای کوبان سرو او/ آسمان از پنجه خورشید دستک میزند».<ref>آنندراج 945 / 2.</ref> پرتوهای خورشید، نماد خدای آتن، به پنجههایی ختم میشود که بر قدرت آفرینندگی او دلالت دارد.<ref>هال، همانجا.</ref> | در میان مسلمانان پنجه فلزی با نقش پنجه، مظهر قدرت و نمادی از اولیاء انگاشته میشود و آن را به مثابه طلسم، حرز، تعویذ دفع شر و چشم بد و حفظ سلامت و خوشبختی به کار میبرند. در برخی سرزمینهای اسلامی پنجهای را که معمولا از طلا یا نقره میساختند و یا نقش پنجهای را که بر روی مدال کنده کاری میکردند، دست فاطمه مینامیدند که شیعیان آن را نمادی از 5 تن میپندارند.<ref>E12, x501؛ 459/ ERE , III.</ref> کارادوو طلسم «دست فاطمه» رایج در میان مسیحیان را برگرفته از فرهنگ مذهبی شیعیان و صورتی دیگر از پنجه مظهر متن دانسته است. به نظر او پیشینه این نماد به دوره پیش از اسلام میرسد و احتمالا بیانگر مفهوم خورشید است؛ در ادبیات هندو نیز پرتو خورشید به انگشتان دست یا پنجه تشبیه شده است.<ref>126/IV.</ref> در ادبیات فارسی هم پرتو خورشید را به «پنجه» تشبیه کردهاند و میگویند در «پنجه خورشید» یا «پنجه آفتاب»، «چون به قصد رقص گردد پای کوبان سرو او/ آسمان از پنجه خورشید دستک میزند».<ref>آنندراج 945 / 2.</ref> پرتوهای خورشید، نماد خدای آتن، به پنجههایی ختم میشود که بر قدرت آفرینندگی او دلالت دارد.<ref>هال، همانجا.</ref> | ||
پنجه فلزی نصب شده بر سر پرچمها، علمها و علامتهای چند تیغه در دستههای عزاداری را شیعیان عموم مظهری از 5 تن و یا دست بریده حضرت ابوالفضل عباس (ع)<ref>بلوکباشی، نخل گردانی، 100؛ نیز نک: ه د، عباس، علم، علامت.</ref> و مسلمانان جنوب هند نمادی از دست علی، فاطمه و عباس علمدار (ع) میدانند. هندیان مسلمان پنجهای را در روزهای اول، سوم یا چهارم محرم به هنگامی که | پنجه فلزی نصب شده بر سر پرچمها، علمها و علامتهای چند تیغه در دستههای عزاداری را شیعیان عموم مظهری از 5 تن و یا دست بریده حضرت ابوالفضل عباس (ع)<ref>بلوکباشی، نخل گردانی، 100؛ نیز نک: ه د، عباس، علم، علامت.</ref> و مسلمانان جنوب هند نمادی از دست علی، فاطمه و [[عباس فرزند علی (ع)|عباس]] علمدار (ع) میدانند. هندیان مسلمان پنجهای را در روزهای اول، سوم یا چهارم محرم به هنگامی که «[[عاشورا]] خانهها» را میآرایند، کنار علم میگذارند و زیارت میکنند.<ref>شریف، 160-159.</ref> ایرانیان مقیم ترکیه در ایام [[محرم]] علمی به نام علم پیامبر (ص) را در دستهها میگردانند. روی پارچههای این علم نقش پنجهای همراه کتیبههایی گلدوزی شده است.<ref>اند، 241.</ref> هریک از حسینیههای هزاره جات افغانستان در علم بزرگ و کوچک دارد که علم بزرگ را در بیرون، و علم کوچک را در داخل حسینیه میگذارند. بر سر علم کوچک پنجهای مسی نصب کردهاند که روی آن آیههایی از قرآن مجید حک شده است، هزارهها این پنجه را همچون دیگر شیعیان نمادی از دست علمدار کربلا، حضرت عباس (ع) میدانند و در پای آن عزاداری و حاجتخواهی میکنند.<ref>فرهنگ، 308.</ref> | ||
مسلمانان جزیره سوماترای اندونزی در ماه محرم- که آن را «سورا» (احتمالا برگرفته از عاشورا) مینامند، پنجهای چوبی را شب هنگام با پارچه و برگ و گل میپوشانند. آنان این پنجه را مظهر انگشتان امام حسین (ع) میدانند.<ref>شهرستانی، 262-363؛ نیز نک: بلوکباشی، همان. 28-29.</ref> | مسلمانان جزیره سوماترای اندونزی در ماه محرم- که آن را «سورا» (احتمالا برگرفته از عاشورا) مینامند، پنجهای چوبی را شب هنگام با پارچه و برگ و گل میپوشانند. آنان این پنجه را مظهر انگشتان [[حسین بن على (ع)|امام حسین]] (ع) میدانند.<ref>شهرستانی، 262-363؛ نیز نک: بلوکباشی، همان. 28-29.</ref> | ||
روز سوم محرم در دربار ناصرالدین شاه علمی به نام علم شاه -که بر سر آن پنجه بزرگ ساخته از زرناب نصب گردیده بود- به اندرون میآوردند و زنان دربار در پای آن عزاداری، سینهزنی و نوحهخوانی میکردند. سپس گروهی علم شاه را به حرکت درآورده، به تکیه دولت (ه م) میبردند و مراسم عزاداری و تعزیه خوانی در پای آن اجرا میگردید.<ref>معیرالممالک، 106.</ref> | روز سوم محرم در دربار [[ناصرالدین شاه حسینی|ناصرالدین شاه]] علمی به نام علم شاه -که بر سر آن پنجه بزرگ ساخته از زرناب نصب گردیده بود- به اندرون میآوردند و زنان دربار در پای آن عزاداری، [[سینه زنى|سینهزنی]] و [[نوحه خوانی|نوحهخوانی]] میکردند. سپس گروهی علم شاه را به حرکت درآورده، به تکیه دولت (ه م) میبردند و مراسم عزاداری و [[تعزیه خوانی]] در پای آن اجرا میگردید.<ref>معیرالممالک، 106.</ref> | ||
جریده (ه م) های کاشان همه دارای نشانی از دو دست فلزی با 5 انگشت بسته هستند. این دو دست یا پنجه را بر سر برگهای دو سوی جریده نصب کردهاند که آنها را مظهر دستهای از تن جدا شده حضرت ابوالفضل (ع) میدانند.<ref>معتمدی، 55981.</ref> | جریده (ه م) های کاشان همه دارای نشانی از دو دست فلزی با 5 انگشت بسته هستند. این دو دست یا پنجه را بر سر برگهای دو سوی جریده نصب کردهاند که آنها را مظهر دستهای از تن جدا شده حضرت [[ابوالفضل]] (ع) میدانند.<ref>معتمدی، 55981.</ref> | ||
شیعیان به نیت برآورده شدن حاجات و گشایش گره از کارشان پنجههایی ساخته شده از طلا یا نقره و یا فلزهای دیگر را به در و ضریح امام زادگان و پنجره و دیوار سقاخانهها (ه م) دخیل میبندند. بر سر برخی گنبدها و گلدستههای امام زادگان و مساجد پنجههایی با انگشتان گشوده یا بسته، احتمالا به نشانه قدرت و شوکت الهی، یا «خمسة طیبه» کار گذاشتهاند. در درون جامهای برنجین یا مسین برخی سقاخانهها با سقاهای دستههای سینه زنی محرم نیز پنجههای فلزی نصب میگردد که آن را نماد دست سقای کربلا حضرت ابوالفضل (ع) میدانند.<ref>یادداشتهای مؤلف.</ref> | شیعیان به نیت برآورده شدن حاجات و گشایش گره از کارشان پنجههایی ساخته شده از طلا یا نقره و یا فلزهای دیگر را به در و ضریح امام زادگان و پنجره و دیوار سقاخانهها (ه م) دخیل میبندند. بر سر برخی گنبدها و گلدستههای امام زادگان و مساجد پنجههایی با انگشتان گشوده یا بسته، احتمالا به نشانه قدرت و شوکت الهی، یا «خمسة طیبه» کار گذاشتهاند. در درون جامهای برنجین یا مسین برخی سقاخانهها با سقاهای [[دستههاى عزادارى|دستههای سینه زنی]] محرم نیز پنجههای فلزی نصب میگردد که آن را نماد دست سقای کربلا حضرت ابوالفضل (ع) میدانند.<ref>یادداشتهای مؤلف.</ref> | ||
پنجههای فلزی همواره رایج ترین طلسمهای دفع چشم زخم در میان مردم مشرق زمین بوده است.<ref>جودائیکا. 999/VI.</ref> شیعیان نقش پنجه روی کاغذ و پارچه را برای دفع چشم زخم و دور کردن گزند و بلا همراه خود میکردند و یا در خانههای خود میآویختند.<ref>یادداشتهای مؤلف.</ref> در فاس، مراکش زنان در هریک از زیارتگاهها پنجههایی را نصب میکردند. در قبایل بربر، پسران حلقهای به شکل پنجه به گوش راستشان میآویختند. در قدیم کمتر خانه یا دکانی در شهرهای مراکش یافت میشد که به در و دیوار آنها پنجه نصب نگردیده باشد.<ref>وسترمارک، 29.</ref> | پنجههای فلزی همواره رایج ترین طلسمهای دفع چشم زخم در میان مردم مشرق زمین بوده است.<ref>جودائیکا. 999/VI.</ref> شیعیان نقش پنجه روی کاغذ و پارچه را برای دفع چشم زخم و دور کردن گزند و بلا همراه خود میکردند و یا در خانههای خود میآویختند.<ref>یادداشتهای مؤلف.</ref> در فاس، مراکش زنان در هریک از زیارتگاهها پنجههایی را نصب میکردند. در قبایل بربر، پسران حلقهای به شکل پنجه به گوش راستشان میآویختند. در قدیم کمتر خانه یا دکانی در شهرهای مراکش یافت میشد که به در و دیوار آنها پنجه نصب نگردیده باشد.<ref>وسترمارک، 29.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
*[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8483 منبع مقاله: دائرهالمعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8483 منبع مقاله: دائرهالمعارف بزرگ اسلامی] | ||
*[http://ensani.ir/fa/article/232184/%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82%D8%AA-%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C وب سایت پرتال جامع علوم انسانی] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/592986 وب سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران] | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
*أنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیانی، تهران، 1375ش. | *أنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیانی، تهران، 1375ش. | ||
*بلوکباشی، علی، مفاهیم و نمادگارها در طریقت | *[http://ensani.ir/fa/article/232184/%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82%D8%AA-%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C بلوکباشی، علی، مفاهیم و نمادگارها در طریقت قادری، مردم شناسی و فرهنگ عامه و فرهنگ عامه ایران، تهران، 1356ش، شمه 3] | ||
*همو، نرررز، جشن نوزایی آفرینش، تهران، 1380ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/637189 همو، نخل گردانی: تهران، 1380ش.] | ||
*بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، 1922م: همو، التفهیم، به کوشش جلال الدین همایی، تهران، 1318ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/618129 همو، نرررز، جشن نوزایی آفرینش، تهران، 1380ش.] | ||
*تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، 1376ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/520782 بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، 1922م] | ||
*حافظ، دیوان، به کوشش محمد تزیینی و قاسم غنی، تهران. زوار. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/884972 همو، التفهیم، به کوشش جلال الدین همایی، تهران، 1318ش.] | ||
*سعدی، گلستان، به کوشش عبدالعظیم گرگانی، تهران، 1310ش: شهرستانی، صالح. عزای حسین(ع)، از زمان آدم (ع) تا زمان ما، تهران، 1393 شیخ الاسلام محمد، راهنمای مذهب شافعی، تهران، | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/546138 تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، 1376ش.] | ||
*قرآن مجید کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمه احمد تفضلی و ژاله آموزگار، تهران 1368ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2004036 حافظ، دیوان، به کوشش محمد تزیینی و قاسم غنی، تهران. زوار.] | ||
*معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان، تهران، 1378ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/592986 سعدی، گلستان، به کوشش عبدالعظیم گرگانی، تهران، 1310ش] | ||
*معیرالممالک دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1351ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/535043 شهرستانی، صالح. عزای حسین(ع)، از زمان آدم (ع) تا زمان ما، تهران، 1393] | ||
*مال، جیمز، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، 1380 ش. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3371037 شیخ الاسلام محمد، راهنمای مذهب شافعی، تهران، 1337ش] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/656925 فرهنگ، محمدحسین، جامعه شناسی و مردم شناسی شیعیان افغانستان، قم، 1380ش.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/546430 قرآن مجید کریستن سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمه احمد تفضلی و ژاله آموزگار، تهران 1368ش.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/5862439 معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان، تهران، 1378ش.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/879109 معیرالممالک دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1351ش.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/634630 مال، جیمز، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، 1380 ش.] | |||
*یادداشتهای مؤلف [علی بلوکباشی] | *یادداشتهای مؤلف [علی بلوکباشی] | ||
ویرایش