خاکى شیرازى: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
==زندگینامه==
==زندگینامه==


نامش محمد ابراهیم قاری و به روایتى متخلص به «خاکى»، مردی با صلاح و تقوی و یکی از دراویش و شعر بود. او از علم قرائت و جفر و غیره اطّلاع داشته است و مراثی بسیاری گفته است. شعر ملا ابراهیم طبع و قدر منظوم کردن داشته و به واسطه قدس و زهد، غیر از مراثى تلاشی برای سرودن در سبک‌های دیگر نداشته است....» <ref>''حدیقة الشعراء،ج 1،ص 522 و 523.''</ref> خاکی به سال 1286 ه. ق. رحلت کرده و جنازه‌اش را در وادی السّلام نجف اشرف مدفون است. [شاعر دیگرى با همین عنوان (خاکى شیرازى) در شیراز مى‌زیسته که نامش میرزا محمد امین بوده و به سال 1250 ه.ق در تهران درگذشته است. <ref>''تذکره مرآت الفصاحة،ص 180.''</ref>]
نامش محمد ابراهیم قاری و به روایتى متخلص به «خاکى»، مردی با صلاح و تقوی و یکی از دراویش و شعر بود. او از علم قرائت و جفر و غیره اطّلاع داشته است و مراثی بسیاری گفته است. شعر ملا ابراهیم طبع و قدر منظوم کردن داشته و به واسطه قدس و زهد، غیر از مراثى تلاشی برای سرودن در سبک‌های دیگر نداشته است....» <ref>''حدیقة الشعراء، ج 1،ص 522 و 523.''</ref> خاکی به سال 1286 ه. ق. رحلت کرده و جنازه‌اش را در وادی السّلام نجف اشرف مدفون است. [شاعر دیگرى با همین عنوان (خاکى شیرازى) در شیراز مى‌زیسته که نامش میرزا محمد امین بوده و به سال 1250 ه.ق در تهران درگذشته است. <ref>''تذکره مرآت الفصاحة، ص 180.''</ref>]


==آثار==
==آثار==
خط ۶۰: خط ۶۰:
{{ب|شنیده‌اید که کردند تیربارانش |ندیده‌اید به یاران و عترتش چه رسید}}  
{{ب|شنیده‌اید که کردند تیربارانش |ندیده‌اید به یاران و عترتش چه رسید}}  


{{ب|شنیده‌اید که از خون سر نمود وضو |ندیده‌اید که چون در سجود سر بخشید! <ref>''همان،ص 178.''</ref>}}  
{{ب|شنیده‌اید که از خون سر نمود وضو |ندیده‌اید که چون در سجود سر بخشید! <ref>''همان،  ص 178.''</ref>}}  
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


خط ۷۲: خط ۷۲:




{{ب|شیرخدا به راحت <ref>''خاکى شیرازى از کجا دریافته است که امیر مومنان على (ع) در جریان مصائب و شهادت حضرت سید الشهداء (ع) در امن و راحت و آسایش بوده است؟!این شیوه سخن گفتن دور از ادب و خلاف واقع است. او مى‌توانست بگوید: شیر خدا نبود که آلود گرگ چرخ دندان به خون یوسف کنعان کربلا شاعران آیینى ما باید بایدها و نبایدهاى شعر آیینى را دقیقا مراعات کنند و از این‌گونه سخن گفتن بپرهیزند. [البته شاید منظور شاعر از «راحت»، همان غنودن به خواب مرگ و شهادت باشد.]''</ref> و آلوده گرگ چرخ| دندان به خون یوسف کنعان کربلا}}  
{{ب|شیرخدا به راحت <ref>''خاکى شیرازى از کجا دریافته است که امیر مومنان على (ع) در جریان مصائب و شهادت حضرت سید الشهداء (ع) در امن و راحت و آسایش بوده است؟! این شیوه سخن گفتن دور از ادب و خلاف واقع است. او مى‌توانست بگوید: شیر خدا نبود که آلود گرگ چرخ دندان به خون یوسف کنعان کربلا شاعران آیینى ما باید بایدها و نبایدهاى شعر آیینى را دقیقا مراعات کنند و از این‌گونه سخن گفتن بپرهیزند. [البته شاید منظور شاعر از «راحت»، همان غنودن به خواب مرگ و شهادت باشد.]''</ref> و آلوده گرگ چرخ| دندان به خون یوسف کنعان کربلا}}  
{{پایان شعر}}{{شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
{{ب|مسجد به دیر و سَبحه به زنّار شد بدل | چون شد فسرده شمع شبستان کربلا }}
{{ب|مسجد به دیر و سَبحه به زنّار شد بدل | چون شد فسرده شمع شبستان کربلا }}
خط ۸۶: خط ۸۶:
{{ب|اى زادۀ زیاد، کجا مى‌رود زِ یاد | ظلمى که از تو رفت به سلطان کربلا}}  
{{ب|اى زادۀ زیاد، کجا مى‌رود زِ یاد | ظلمى که از تو رفت به سلطان کربلا}}  


{{ب|تا روز حشر لعنت حق بر یزید باد | «هل من مَزید» نار بر او مزید باد! <ref>''تذکره مرآة الفصاحه،ص 179.''</ref>}}
{{ب|تا روز حشر لعنت حق بر یزید باد | «هل من مَزید» نار بر او مزید باد! <ref>''تذکره مرآة الفصاحه، ص 179.''</ref>}}


{{پایان شعر}}***
{{پایان شعر}}***
خط ۹۳: خط ۹۳:
{{ب|مظلوم کربلا! سر و جانم فداى تو | نبود به جان تو به سرم جز هواى تو}}  
{{ب|مظلوم کربلا! سر و جانم فداى تو | نبود به جان تو به سرم جز هواى تو}}  


{{ب|هر صبح و شام و روز و شب و سال و ماه عمر | چون نى‌نوا کنم ز غم نینواى تو <ref>''حدیقة الشعراء،ج 1،ص 523.''</ref>}}  
{{ب|هر صبح و شام و روز و شب و سال و ماه عمر | چون نی نوا کنم ز غم نینواى تو <ref>''حدیقة الشعراء، ج 1،ص 523.''</ref>}}  


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
{{ب|محبوب قلوب عالمین است حسین | زینت ده بزم شور و شین است حسین}}
{{ب|محبوب قلوب عالمین است حسین | زینت ده بزم شور و شین است حسین}}


{{ب|امروز اگر نجات فردا طلبى | مى‌دان به یقین همه حسین است حسین <ref>''همان.''</ref> }}
{{ب|امروز اگر نجات فردا طلبى | مى‌دان به یقین همه حسین است حسین <ref>''همان''</ref> }}


{{ب|به کربلا ز نجف یا على!تعال تعال <ref>''در متن آمده:ز کربلا به نجف....''</ref>| ببین به حال حسین و بر او بنال بنال}}  
{{ب|به کربلا ز نجف یا على! تعال تعال <ref>''در متن آمده: ز کربلا به نجف....''</ref>| ببین به حال حسین و بر او بنال بنال}}  


{{ب|مه محرمش از تشنگى چو ماه صیام | بر او قتال حلال و حرام آب زلال!}}  
{{ب|مه محرمش از تشنگى چو ماه صیام | بر او قتال حلال و حرام آب زلال!}}  
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
{{ب|هزار و نهصد و پنجاه زخم بر بدنش |نه سر عمامه نه تن سر ز ظلم اهل ضلال...}}  
{{ب|هزار و نهصد و پنجاه زخم بر بدنش |نه سر عمامه نه تن سر ز ظلم اهل ضلال...}}  


{{ب|به پیشگاه خسان صف‌زنان نگر ز جفا| سر برهنه و روى گشاده عترت و آل <ref>''در حاشیه نسخه،مولف با خط ریز و رنگ پریده نوشته:«باقى این مرثیه را حاجى ملا اسماعیل بلبل دارد،باید ان شاء اللّه گرفته شود.»(ر.ک:حدیقة الشعراء،ج 1،ص 523.)''</ref> }}
{{ب|به پیشگاه خسان صف‌زنان نگر ز جفا| سر برهنه و روى گشاده عترت و آل <ref>''در حاشیه نسخه، مولف با خط ریز و رنگ پریده نوشته: «باقى این مرثیه را حاجى ملا اسماعیل بلبل دارد، باید ان شاء اللّه گرفته شود.»(ر.ک: حدیقة الشعراء، ج 1،ص 523.)''</ref> }}


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
۳٬۴۸۸

ویرایش

منوی ناوبری