۳٬۴۸۸
ویرایش
(←اشعار) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
نام او میرزا نصر اللّه با تخلّص «صبورى» فرزند میرزا ابوطالب خان عادل است. بنا به نوشتۀ مؤلّف تذکره مدینة الادب، سلسله نسب وى از طرف پدر به «انوشیروان» و از طرف مادر به «جابر بن عبداللّه انصارى» منتهى مىگردد. وى در سن ده سالگى عازم تهران مىشود و تحت کفالت برادر بزرگتر از خود میرزا محمد حسین خان -ملقب به «فخیم الملک»- قرار مىگیرد و به تحصیل علوم مقدماتى مىپردازد و خطّ نستعلیق را نیز از خوشنویس بنام، میرزا ابراهیم ساوجى -ملقب به «نایب الصّدر» و متخلص به «خلیل»- مىآموزد و در رشته شعر و ادب از محضر حضورى و محیط سود مىجوید. وى به خاطر گشادهدستى و سفرهدارى غالبا با تنگدستى دست به گریبان بوده است. روزى در محفلى که براى میر سید على اخوى، میرزا احمد خان اشترى -متخلص به «یکتا»- و محمد على مصاحبى نائینى -متخلص به «عبرت»- ترتیب مىدهد، به آنان پیشنهاد مىکند او را «ملک الادب» خطاب کنند و آنان مىپذیرند و از آن زمان به این لقب موسوم مىگردد. در زمان حکومت شعاع السّلطنه به شیراز و در دستگاه کمال السّلطنه -پیشکار شعاع السّلطنه- به مدت دو سال مشغول به کار مىشود و در همان ایام با شوریدۀ شیرازى آشنا مىشود و اخوانیّاتى در میانه آنان ردّ و بدل مىگردد. سپس به خاطر اطّلاعى که از فن معمارى داشته در وزارت عدلیه به عنوان «مصدّقى» مشغول به کار مىشود و تا پایان عمر با حقوق ناچیزى که دریافت مىکند به امرار معاش مىپردازد و سرانجام در سن 74 سالگى بدرود حیات مىگوید. <ref>تذکره مدینة | نام او میرزا نصر اللّه با تخلّص «صبورى» فرزند میرزا ابوطالب خان عادل است. بنا به نوشتۀ مؤلّف تذکره مدینة الادب، سلسله نسب وى از طرف پدر به «انوشیروان» و از طرف مادر به «جابر بن عبداللّه انصارى» منتهى مىگردد. وى در سن ده سالگى عازم تهران مىشود و تحت کفالت برادر بزرگتر از خود میرزا محمد حسین خان -ملقب به «فخیم الملک»- قرار مىگیرد و به تحصیل علوم مقدماتى مىپردازد و خطّ نستعلیق را نیز از خوشنویس بنام، میرزا ابراهیم ساوجى -ملقب به «نایب الصّدر» و متخلص به «خلیل»- مىآموزد و در رشته شعر و ادب از محضر حضورى و محیط سود مىجوید. وى به خاطر گشادهدستى و سفرهدارى غالبا با تنگدستى دست به گریبان بوده است. روزى در محفلى که براى میر سید على اخوى، میرزا احمد خان اشترى -متخلص به «یکتا»- و محمد على مصاحبى نائینى -متخلص به «عبرت»- ترتیب مىدهد، به آنان پیشنهاد مىکند او را «ملک الادب» خطاب کنند و آنان مىپذیرند و از آن زمان به این لقب موسوم مىگردد. در زمان حکومت شعاع السّلطنه به شیراز و در دستگاه کمال السّلطنه -پیشکار شعاع السّلطنه- به مدت دو سال مشغول به کار مىشود و در همان ایام با شوریدۀ شیرازى آشنا مىشود و اخوانیّاتى در میانه آنان ردّ و بدل مىگردد. سپس به خاطر اطّلاعى که از فن معمارى داشته در وزارت عدلیه به عنوان «مصدّقى» مشغول به کار مىشود و تا پایان عمر با حقوق ناچیزى که دریافت مىکند به امرار معاش مىپردازد و سرانجام در سن 74 سالگى بدرود حیات مىگوید. <ref>تذکره مدینة الادب، ج 1، ص 156.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==برگزیده آثار عاشورایى== | ==برگزیده آثار عاشورایى== | ||
=== اشعار === | ===اشعار=== | ||
==== ابیاتی برگزیده از یک مثنوى عاشورایى ==== | ====ابیاتی برگزیده از یک مثنوى عاشورایى==== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| شاهد عشّاق چو شمشیر آخت | شوق سر از پا نتواند شناخت }} | {{ب| شاهد عشّاق چو شمشیر آخت | شوق سر از پا نتواند شناخت }} | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 496-499.]] | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 496-499.]] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
ویرایش