محمد رضا آقاسی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

{{ب| خون اصغر آسمان را سیر کرد|خواب زینب را چه خوش تعبیر کرد <ref>شب شعر عاشورا؛ به ص 17 و 18.</ref> }}

{{ب| زهره منظومه‌ی زهرا حسین‌|کشته‌ی افتاده به صحرا حسین }}

{{ب| دست صبا زلف ترا شانه کرد|بر سر نی خنده‌ی مستانه کرد }}

{{ب| چیست لب خشک و ترک خورده‌ات‌|چشمه‌ای از زخم نمک خورده‌ات }}

{{ب| روشنی خلوت شبهای من‌|بوسه بزن بر تب لبهای من }}

{{ب| تا ز غم غربت تو تب کنم‌|یاد پریشانی زینب کنم }}

{{ب| آه از آن لحظه که بر سینه‌ات‌|بوسه نشاندند لب تیرها }}

{{ب| آه از آن لحظه که بر پیکرت‌|زخم کشیدند به شمشیرها }}

{{ب| آه از آن لحظه که اصغر شکفت‌|در هدف چشم کمانگیرها }}

{{ب| آه از آن لحظه که سجّاد شد|هم نفس ناله‌ی زنجیرها  }}

{{ب| قوم به حج رفته، به حج رفته‌اند|بی‌تو در این بادیه، کج رفته‌اند }}

{{ب| کعبه تویی کعبه به جز سنگ نیست‌|آینه‌ای مثل تو بی‌رنگ نیست }}

{{ب| آینه‌ی رهگذر صوفیان‌|سنگ، نصیب گذر کوفیان }}

{{ب| کوفه دم از مهر و وفا می‌زدند|شام تو را سنگ جفا می‌زدند }}

{{ب| کوفه اگر آینه‌ات را شکست‌|شام از این واقعه طرفی نبست }}

{{ب| کوفه اگر تیغ و تبر زین شود|شام اگر یکسره آذین شود }}

{{ب| مرگ اگر اسب مرا زین کند|خون مرا تیغ تو تضمین کند }}

{{ب| آتش پرهیز نبرّد مرا|تیغ اجل نیز نبرّد مرا }}

{{ب| بی‌سر و سامان توام یا حسین‌|دست به دامان توام یا حسین }}

{{ب| جان علی سلسله بندم مکن‌|گردم از خاک بلندم مکن }}

{{ب| عاقبت این عشق هلاکم کند|در گذر کوی تو خاکم کند }}

{{ب| تربت تو بوی خدا می‌دهد|بوی حضور شهدا می‌دهد  }}

{{ب| ساقی لب تشنه لبی باز کن‌|سفره نان و رطبی باز کن }}

{{ب| شمه‌ای از درد دلت بازگو|نکته‌ای از نقطه‌ی آغاز گو }}

{{ب| قوم به حج رفته چو باز آمدند|بر سر نعشت به نماز آمدند }}

{{ب| قوم به حج رفته ترا کشته‌اند|پنجه به خوناب تو آغشته‌اند }}

{{ب| سامریان شعبده بازی کنند|نفی رسولان حجازی کنند  }}

{{ب| مشعر حق عزم منا کرده‌ای‌|کعبه شش گوشه بنا کرده‌ای }}

{{ب| تیر، تنت را به مصاف آمده است‌|تیغ، سرت را به طواف آمده است }}

{{ب| چیست شفا بخش دل ریش ما|مرهم زخم و غم و تشویش ما }}

{{ب| چیست بجز یاد گل روی تو|سجده به محراب دو ابروی تو }}

{{ب| بر سر نی زلف رها کرده‌ای‌|با جگر شیعه چه‌ها کرده‌ای }}

{{ب| باز که هنگامه برانگیختی‌|بر جگر شیعه نمک ریختی }}

{{ب| کو کفنی تا که بپوشم تنت‌|تا گیرم دامنه‌ی دامنت  }}

{{ب| حج تو هر چند که تأخیر داشت‌|لاکن هفتاد و دو تکبیر داشت }}

{{ب| آری هفتاد دو دو لبیک گو|عزم وضو کرده به خون گلو }}

{{ب| اینان هفتاد و دو قربانی‌اند|کز اثر باده‌ی تو فانی‌اند  }}