۳٬۴۸۸
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
آقاى سید محمد على گلابزاده در مقدمه مجموعۀ شعرى او «یاسها و داسها» مىنویسد: | آقاى سید محمد على گلابزاده در مقدمه مجموعۀ شعرى او «یاسها و داسها» مىنویسد: | ||
«...آنچه شعر «ارفع» را از سایر شاعران معاصر متمایز مىسازد این است که او همان قدر به زیبایى کلام اهمیت مىدهد که به محتوى و معانى. به عبارت دیگر وى آن چنان در تلفیق این دو توفیق داشت که حتى اهل نظر مىماندند که او در سرایش آن شعر، اولویّت را به زیبایى کلام و همآغوشى دلنشین و شیرین واژهها داده، یا به صلابت و سنگینى و محتوایى مولاناگون؟». <ref>یاسها و | «...آنچه شعر «ارفع» را از سایر شاعران معاصر متمایز مىسازد این است که او همان قدر به زیبایى کلام اهمیت مىدهد که به محتوى و معانى. به عبارت دیگر وى آن چنان در تلفیق این دو توفیق داشت که حتى اهل نظر مىماندند که او در سرایش آن شعر، اولویّت را به زیبایى کلام و همآغوشى دلنشین و شیرین واژهها داده، یا به صلابت و سنگینى و محتوایى مولاناگون؟». <ref>یاسها و داسها، سید محمود توحیدى (ارفع)، ص 15.</ref> | ||
خانم پروین سلاجقه دربارۀ او مىنگارد: | خانم پروین سلاجقه دربارۀ او مىنگارد: | ||
«تأثیر غزل پیشینیان به ویژه نزدیکى به زبان سعدى در عاشقانهها، مولانا در عارفانهها، بیدل و صائب در مضمونپردازى، تعبیرات و ترکیبات شاعرانه در آثار او مشهود است ولى در نهایت مىتوان گفت که سبک شخصى اوست که با آمیزش تجربههاى گذشته و دغدغههاى زمانۀ نو و نظر به آفاق شعر معاصر حرف اوّل را مىزند، همچنین واژگان و فضاى نمادین اشعار به بسیارى از غزلها، خاصیّتى «فرا زمانى» بخشیده و چاشنى عشق و عرفان در این میان بر غناى محتوایى اشعار او افزوده است. شعر (ارفع) آینهاى است که در صداقت خویش، زشتى و زیبایى را آنگونه که هست مىنمایاند و در ژرف ساخت خود عالمى عارى از دورنگى و پلیدى را به نمایش بگذارد، عالمى که جلوههاى معشوق ازلى در هر گوشۀ آن پدیدار است». <ref> | «تأثیر غزل پیشینیان به ویژه نزدیکى به زبان سعدى در عاشقانهها، مولانا در عارفانهها، بیدل و صائب در مضمونپردازى، تعبیرات و ترکیبات شاعرانه در آثار او مشهود است ولى در نهایت مىتوان گفت که سبک شخصى اوست که با آمیزش تجربههاى گذشته و دغدغههاى زمانۀ نو و نظر به آفاق شعر معاصر حرف اوّل را مىزند، همچنین واژگان و فضاى نمادین اشعار به بسیارى از غزلها، خاصیّتى «فرا زمانى» بخشیده و چاشنى عشق و عرفان در این میان بر غناى محتوایى اشعار او افزوده است. شعر (ارفع) آینهاى است که در صداقت خویش، زشتى و زیبایى را آنگونه که هست مىنمایاند و در ژرف ساخت خود عالمى عارى از دورنگى و پلیدى را به نمایش بگذارد، عالمى که جلوههاى معشوق ازلى در هر گوشۀ آن پدیدار است». <ref>همان، ص 51 و 52.</ref> | ||
در این غزل ناب و پرشور عاشورایى که سرشار از جلوههاى بدیع خیال و لبریز از فضاى زیباى تصویرى است، توانایىهاى این شاعر غزلسراى کرمانى را مىتوان به تماشا نشست و بر این حقیقت تلخ اعتراف کرد که در گوشه و کنار این خاک پهناور سخنوران بزرگى زندگى مىکنند که آثارشان از آثار مطرح شعراى پرآوازۀ روزگار ما چیزى کم ندارد و تنها گناهشان این است که در تهران زندگى نمىکنند و نامشان بر سر زبانها نیست! | در این غزل ناب و پرشور عاشورایى که سرشار از جلوههاى بدیع خیال و لبریز از فضاى زیباى تصویرى است، توانایىهاى این شاعر غزلسراى کرمانى را مىتوان به تماشا نشست و بر این حقیقت تلخ اعتراف کرد که در گوشه و کنار این خاک پهناور سخنوران بزرگى زندگى مىکنند که آثارشان از آثار مطرح شعراى پرآوازۀ روزگار ما چیزى کم ندارد و تنها گناهشان این است که در تهران زندگى نمىکنند و نامشان بر سر زبانها نیست! | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
{{ب| گفتم:چرا خون مىچکید از چوب محمل؟ | سر کوفت بر دیوار و از گفتن ابا داشت }} | {{ب| گفتم:چرا خون مىچکید از چوب محمل؟ | سر کوفت بر دیوار و از گفتن ابا داشت }} | ||
{{ب| مهتاب دیشب تا طلوع صبح(ارفع)! | واکربلا!واکربلا!واکربلا داشت <ref> | {{ب| مهتاب دیشب تا طلوع صبح(ارفع)! | واکربلا!واکربلا!واکربلا داشت <ref>همان، ص 158 و 159.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 560-562.]] | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 560-562.]] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
ویرایش