حسین پژمان بختیاری‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۴۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ اوت ۲۰۱۹
خط ۹۷: خط ۹۷:
==== مکتب حسین (ع) ====
==== مکتب حسین (ع) ====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| این ماه، ماه ماتم سبط پیمبر است‌|یا ماه سربلندی فرزند حیدر است؟ }}
{{ب| این ماه،ماه ماتم سبط پیمبرست؟ | یا ماه سربلندى فرزند حیدرست؟ }}


{{ب| شیر اوژنی <ref>شیر اوژن: شیر افکن.</ref> که بر تن و فرق مبارکش‌|از زخم تیر، جوشن <ref>جوشن: زره، جمع آن جواشن.</ref> و از تیغ، مغفر <ref>مغفر: کلاهخود.</ref> است }}
{{ب| شیر اوژَنى که بر تن و فرق مبارکش | از زخم تیرْ جوشن و از تیغْ مغفرست }}


{{ب| در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل، منال‌|کز آن شکست، باده‌ی فتحش به ساغر است }}
{{ب| آن کو نهال دین محمد ز خون او | سیراب گشت و سایه فکن گشت و بَروَرست }}


{{ب| سر لوح فتح نامه‌ی او شد، شکست او|مرد حق ار شکسته شود هم، مظفّر است }}
{{ب| در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل منال | کز آن شکست بادۀ فتحش به ساغرست }}


{{ب| امروز عید فتح حسین است و آل او|زاری مکن که خسته‌ی شمشیر و خنجر است }}
{{ب| سر لوح فتحْ‌نامۀ او شد شکستِ او | مرد حق ار شکسته شود،هم مظفّرست }}


{{ب| او کشته گشت و ملّت اسلام زنده شد|این کشته از هزار جهان زنده، برتر است }}
{{ب| امروز عید فتح حسین است و آل او | زارى مکن که خستۀ شمشیر و خنجرست }}


{{ب| او کشته نیست، زنده‌ی اعصار و قرنهاست‌|کش <ref>کش: که او را.</ref> نام نیک تا به ابد زیب دفتر است }}
{{ب| او کشته گشت و ملت اسلام زنده شد | وین کشته از هزار جهان زنده،برترست }}


{{ب| مرگ از برای ماست نه در خورد او که ما|ترسان ز محشریم و وی آن سوی محشر است }}
{{ب| شیرین،شهادتى که به اسلام داد جان | فرخنده،رفتنى که چنین هستى آورست }}


{{ب| خواری و سرشکستگی آرد قبول ظلم‌|او تا جهان به جاست عزیز است و سرور است }}
{{ب| او کشته نیست،زندۀ اعصار و قرن‌هاست | کِش نام نیک تا به ابد زیب دفترست }}


{{ب| آن آهنین جگر که ز تصویر تیغ او|تب لرزه، مر سپاه عدو را به پیکر است  }}
{{ب| از خونِ آن حسین،حسینى دگر بزاد | وین نقش جاودانه از آن روى و منظرست }}


{{ب| مظلوم نیست، خانه برانداز ظالم است‌|لب تشنه نیست، ساقی تسنیم <ref>تسنیم: نامه چشمه در بهشت است. کوثر: اسم نهری در بهشت است. و نیز به معنی هر چیز فراوان و زیاد. شخصی جلیل القدر و پرخیر و برکت را هم می‌گوید.</ref> و کوثر است }}
{{ب| مرگ از براى ماست نه درخوردِ او،که ما | ترسان ز محشریم و،وى آن سوىِ محشرست }}


{{ب| مظلوم نی، که رایت پیروزمند او|پیوسته بر بسیط زمین سایه گستر است }}
{{ب| چندین ز تشنه‌کامى و مظلومى‌اش مگوى | کو شَهْم <ref>شَهْم:دلیر،بزرگ و سَرور.</ref> و قادرست،نه مسکین و مضطرست }}


{{ب| آن کس که بی‌سپاه زند بر سپاه خصم‌|دریای لشکر است، نه محتاج لشکر است }}
{{ب| خوارىّ و سرشکستگى آرد قبول ظلم | او تا جهان به جاست عزیزست و سَرورست }}


{{ب| دیندار باش و عدل گزین باش و مرد باش‌|کاین مکتب گزیده‌ی سبط پیمبر است }}
{{ب| آن آهنینْ جگر که ز تصویر تیغ او | تبْ لرزه مر سپاه عدو را به پیکرست }}


{{ب| در راه دوست تکیه، به شمشیر تیز کن‌|کاری که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن  }}
{{ب| مظلوم نیست،خانه برانداز ظالم‌ست | لبْ‌تشنه نیست،ساقى تسنیم و کوثرست }}
{{پایان شعر}}
 
{{ب| مظلومْ نى،که رایت پیروزمند او | پیوسته بر بسیط زمین سایه گسترست }}
 
{{ب| آن کس که بى‌سپاه زند بر سپاه خصم | دریاى لشکرست،نه محتاج لشکرست }}
 
{{ب| آن کو به پاى خویشتن آید به قتلگاه | مرگ ستمگرست،نه مرد ستَمْبَرست }}
 
{{ب| چون کودکان گمشده گریان مباش از آنک | او شاهْ مرد و،قصّۀ او مردپرورست }}
 
{{ب| بر ابن سعد و ابن زیادست و بر یزید | ار گریه جایزست،وگر نوحه درخورست }}
 
{{ب| کآن جمع تیره بخت پلید جهول را | دنیا نماند و،کیفر عقبى مقررست }}
 
{{ب| او کشته شد که دین نبى جاودان شود | جان جهان فداش که بى‌مثلْ گوهرست }}
 
{{ب| زارى مکن به ماتم سلطان دین از آنک | در سوگ مرد،شیوۀ مردانه خوشترست }}
 
{{ب| رو کسب فخر و فیض کن از مکتب حسین | کان مکتبت به دولت جاوید رهبرست }}
 
{{ب| در راه حفظ میهن و آیین و دین و داد | باش آن چنان که زادۀ زهراى اطهرست }}
 
{{ب| آیین سربلندى و هنجار نام و ننگ | در مکتب حسین،نه در جاى دیگرست }}
 
{{ب| تسخیر کاخ عزّت و طىّ طریق حق | صعب است و پر مخاطره،امّا میسّرست }}
 
{{ب| دیندار باش و عدلْ گزین باش و مرد باش | کاین مکتبِ گزیدۀ سبط پیمبرست }}


{{ب| در راه دوست تکیه به شمشیر تیز کن | کارى که کرد شاه شهیدان،تو نیز کن <ref>دیوان پژمان بختیارى،ص 8 تا 11.</ref> }}




{{پایان شعر}}


==منابع==
==منابع==
۳٬۴۸۸

ویرایش

منوی ناوبری