ابوالقاسم حسینجانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
===دست و دریا:===
===دست و دریا:===
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| کنار دل و دست و دریا ابو الفضل‌|تو را دیده‌ام بارها، یا ابو الفضل }}
{{ب| کنار دل و دست و دریا ابو الفضل‌|تو را دیده‌ام بارها، یا ابوالفضل }}


{{ب| تو از آب می‌آمدی مشک بر دوش‌|و من، در تو، غرق تماشا ابو الفضل }}
{{ب| تو از آب می‌آمدی مشک بر دوش‌|و من، در تو، غرق تماشا ابوالفضل }}


{{ب| اگر دست می‌داد، دل می‌بریدم‌|به دست تو، از هر دو دنیا ابو الفضل }}
{{ب| اگر دست می‌داد، دل می‌بریدم‌|به دست تو، از هر دو دنیا ابوالفضل }}


{{ب| دل از کودکی، از فرات آب می‌خورد|و تکلیف شب، آب، بابا ابو الفضل }}
{{ب| دل از کودکی، از فرات آب می‌خورد|و تکلیف شب، آب، بابا ابوالفضل }}


{{ب| تو لب تشنه پرپر شدی، شبنم اشک‌|به پای تو می‌ریزم، امّا ابو الفضل }}
{{ب| تو لب تشنه پرپر شدی، شبنم اشک‌|به پای تو می‌ریزم، امّا ابوالفضل }}


{{ب| فدک، مادری می‌کند کربلا را|غریبی تو هم مثل زهرا، ابو الفضل }}
{{ب| فدک، مادری می‌کند کربلا را|غریبی تو هم مثل زهرا، ابوالفضل }}


{{ب| تو را هر که دارد ز غم بی‌نیاز است‌|وفا، بعد از این نیست تنها ابو الفضل }}
{{ب| تو را هر که دارد ز غم بی‌نیاز است‌|وفا، بعد از این نیست تنها ابوالفضل }}


{{ب| تو با غیرت و آب و دست بریده‌|قیامت بپا می‌کنی، یا ابو الفضل  }}
{{ب| تو با غیرت و آب و دست بریده‌|قیامت بپا می‌کنی، یا ابوالفضل }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
===دست‌های تشنه:===
===دست‌های تشنه:===
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:


«آخر، چرا؟!»  
«آخر، چرا؟!»  




خط ۱۵۹: خط ۱۵۷:
اما، عشق حساب را خودخواهی می‌پندارد، خود را نمی‌بیند، او را می‌خواهد، او را می‌نگرد و کارش، «خاطر خواهی» است نه حساب و کتاب»،
اما، عشق حساب را خودخواهی می‌پندارد، خود را نمی‌بیند، او را می‌خواهد، او را می‌نگرد و کارش، «خاطر خواهی» است نه حساب و کتاب»،


«الهی، ان اخذتنی بجرمی، آخذتک بعفوک؛ و ان اخذتنی بذنوبی، اخذتک بمغفرتک؛ و ان ادخلتنی النار، اعلمت اهلها: انی احبک! ...»
«الهی، ان اخذتنی بجرمی، آخذتک بعفوک؛ و ان اخذتنی بذنوبی، اخذتک بمغفرتک؛ و ان ادخلتنی النار، اعلمت اهلها: انی احبک!...»
 
«خدایا، اگر جرم و گناهان مرا، در میان آوری، من نیز عفو و بخشش تو را به میان می‌کشم؛ و اگر مرا در آتش اندازی، در برابر همه‌ی اهل آتش اعلام خواهم کرد که دوستت دارم!؟ ...»
 


«خدایا، اگر جرم و گناهان مرا، در میان آوری، من نیز عفو و بخشش تو را به میان می‌کشم؛ و اگر مرا در آتش اندازی، در برابر همه‌ی اهل آتش اعلام خواهم کرد که دوستت دارم!؟...»




خط ۱۷۵: خط ۱۷۱:


چشم او را هم کم‌کم می‌شود باز کرد  
چشم او را هم کم‌کم می‌شود باز کرد  




خط ۱۹۶: خط ۱۹۰:


آبرویی است فرو هشته!
آبرویی است فرو هشته!




خط ۲۰۸: خط ۲۰۰:
ابو الفضل، کار خود را می‌کند، ماندن کار او نیست.
ابو الفضل، کار خود را می‌کند، ماندن کار او نیست.


دست از «آب» می‌شوید و از جان خویش نیز! ...  
دست از «آب» می‌شوید و از جان خویش نیز!...  




۳٬۴۸۸

ویرایش