۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
===دست و دریا:=== | ===دست و دریا:=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| کنار دل و دست و دریا ابو الفضل|تو را دیدهام بارها، یا | {{ب| کنار دل و دست و دریا ابو الفضل|تو را دیدهام بارها، یا ابوالفضل }} | ||
{{ب| تو از آب میآمدی مشک بر دوش|و من، در تو، غرق تماشا | {{ب| تو از آب میآمدی مشک بر دوش|و من، در تو، غرق تماشا ابوالفضل }} | ||
{{ب| اگر دست میداد، دل میبریدم|به دست تو، از هر دو دنیا | {{ب| اگر دست میداد، دل میبریدم|به دست تو، از هر دو دنیا ابوالفضل }} | ||
{{ب| دل از کودکی، از فرات آب میخورد|و تکلیف شب، آب، بابا | {{ب| دل از کودکی، از فرات آب میخورد|و تکلیف شب، آب، بابا ابوالفضل }} | ||
{{ب| تو لب تشنه پرپر شدی، شبنم اشک|به پای تو میریزم، امّا | {{ب| تو لب تشنه پرپر شدی، شبنم اشک|به پای تو میریزم، امّا ابوالفضل }} | ||
{{ب| فدک، مادری میکند کربلا را|غریبی تو هم مثل زهرا، | {{ب| فدک، مادری میکند کربلا را|غریبی تو هم مثل زهرا، ابوالفضل }} | ||
{{ب| تو را هر که دارد ز غم بینیاز است|وفا، بعد از این نیست تنها | {{ب| تو را هر که دارد ز غم بینیاز است|وفا، بعد از این نیست تنها ابوالفضل }} | ||
{{ب| تو با غیرت و آب و دست بریده|قیامت بپا میکنی، یا | {{ب| تو با غیرت و آب و دست بریده|قیامت بپا میکنی، یا ابوالفضل }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===دستهای تشنه:=== | ===دستهای تشنه:=== | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
«آخر، چرا؟!» | «آخر، چرا؟!» | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۷: | ||
اما، عشق حساب را خودخواهی میپندارد، خود را نمیبیند، او را میخواهد، او را مینگرد و کارش، «خاطر خواهی» است نه حساب و کتاب»، | اما، عشق حساب را خودخواهی میپندارد، خود را نمیبیند، او را میخواهد، او را مینگرد و کارش، «خاطر خواهی» است نه حساب و کتاب»، | ||
«الهی، ان اخذتنی بجرمی، آخذتک بعفوک؛ و ان اخذتنی بذنوبی، اخذتک بمغفرتک؛ و ان ادخلتنی النار، اعلمت اهلها: انی احبک! ...» | «الهی، ان اخذتنی بجرمی، آخذتک بعفوک؛ و ان اخذتنی بذنوبی، اخذتک بمغفرتک؛ و ان ادخلتنی النار، اعلمت اهلها: انی احبک!...» | ||
«خدایا، اگر جرم و گناهان مرا، در میان آوری، من نیز عفو و بخشش تو را به میان میکشم؛ و اگر مرا در آتش اندازی، در برابر همهی اهل آتش اعلام خواهم کرد که دوستت دارم!؟...» | |||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۱: | ||
چشم او را هم کمکم میشود باز کرد | چشم او را هم کمکم میشود باز کرد | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۰: | ||
آبرویی است فرو هشته! | آبرویی است فرو هشته! | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۰: | ||
ابو الفضل، کار خود را میکند، ماندن کار او نیست. | ابو الفضل، کار خود را میکند، ماندن کار او نیست. | ||
دست از «آب» میشوید و از جان خویش نیز! ... | دست از «آب» میشوید و از جان خویش نیز!... | ||
ویرایش