۶٬۰۷۷
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←حسین زنده رودی) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
حسین زندهرودی برای نخستین بار در آثاری که در حدود سال 8331 عرضه کرد هنر عامیانه مذهبی را بکار گرفت و امکانات بصری بـالقوه آن را نشان داد. زنده رودی در ابتدای کار سقاخانه با نقشهای متأثر از فاجعه کربلا آغاز کرد ولی پس از مدتی به «خوشنویسی» پرداخت. حتی برخی معتقد هستند که اساساً وی کارش را با بازی با خطاطی ایرانی شروع کرد. در هـر حـال با وجود اینکه وی ذاتاً خطاط نبود، با کوشش و صرف وقت فراوان، ترکیبات موزون و مواجی از پاره کلمات به هم زنجیر شده در زمینهای از رنگهای پراکنده و پدید آورد. آثار اولیهاش از سـطحهای سازنده هندسیای شکل میگرفت که از نوشته و نقش و نگارها و رنگهای درخشان پوشیده میشدند. روشی که بعدها در کار فرامرز پیلارام ماندگار شد. او نیز مدتها با همین سطوح مشغول بود، اگرچه بـا دقـتی بیشتر از زندهرودی، جاهایی را از نوشته پر میکرد. | حسین زندهرودی برای نخستین بار در آثاری که در حدود سال 8331 عرضه کرد هنر عامیانه مذهبی را بکار گرفت و امکانات بصری بـالقوه آن را نشان داد. زنده رودی در ابتدای کار سقاخانه با نقشهای متأثر از فاجعه کربلا آغاز کرد ولی پس از مدتی به «خوشنویسی» پرداخت. حتی برخی معتقد هستند که اساساً وی کارش را با بازی با خطاطی ایرانی شروع کرد. در هـر حـال با وجود اینکه وی ذاتاً خطاط نبود، با کوشش و صرف وقت فراوان، ترکیبات موزون و مواجی از پاره کلمات به هم زنجیر شده در زمینهای از رنگهای پراکنده و پدید آورد. آثار اولیهاش از سـطحهای سازنده هندسیای شکل میگرفت که از نوشته و نقش و نگارها و رنگهای درخشان پوشیده میشدند. روشی که بعدها در کار فرامرز پیلارام ماندگار شد. او نیز مدتها با همین سطوح مشغول بود، اگرچه بـا دقـتی بیشتر از زندهرودی، جاهایی را از نوشته پر میکرد. | ||
امّا زندهرودی در جستجوی تغییر و تحول در کار خود بود. او کمکم شکلهای محدودکننده هندسی را رها کرده و به عنصر خطاطی روی آورد؛ و خطاطی را امّا نه در بعد خوشنویسانهاش که در حـال و هـوای کـلی ترکیببندی حروف منفرد و کلمات و جـملات، بـیآنکه بـخواهد معنا و مفهومی ادبی را در آن میان تعقیب کند، بکار گرفت. شاید بتوان گفت که زنده رودی شیفته سیاهمشقهای قدیمی شده بود. در این سـمیر، زنـدهرودی کـمکم در جرگهای از هنرمندان معاصر ایران جای گرفت که آثـار آنها ترکیبی از نقاشی و خط (و یا خط و نقاشی) است. | امّا زندهرودی در جستجوی تغییر و تحول در کار خود بود. او کمکم شکلهای محدودکننده هندسی را رها کرده و به عنصر خطاطی روی آورد؛ و خطاطی را امّا نه در بعد خوشنویسانهاش که در حـال و هـوای کـلی ترکیببندی حروف منفرد و کلمات و جـملات، بـیآنکه بـخواهد معنا و مفهومی ادبی را در آن میان تعقیب کند، بکار گرفت. شاید بتوان گفت که زنده رودی شیفته سیاهمشقهای قدیمی شده بود. در این سـمیر، زنـدهرودی کـمکم در جرگهای از هنرمندان معاصر ایران جای گرفت که آثـار آنها ترکیبی از نقاشی و خط (و یا خط و نقاشی) است. |