مکتب سقاخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ دسامبر ۲۰۱۸
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
ولی شروع رسمی «سقاخانه» را با تابلوهایی می‌دانند که‌ از‌ نخستین «سیاه مشق» های زنده رودی فاصله گرفت. خطوط بـیرون اجـسام و افراد، نظمی هندسی یـافته بـود. کلمات زمینه با دقت بیشتری نوشته (به تصویر صفحه مراجعه شود) شده بود‌. محدوده‌ مربع‌ها و مستطیل‌ها و دایره‌ها رنگی شده بود: سرخ، سبز و زرد روشن و گاه آبی ملایم که به همراهی سـیاه، مـجموعه رنگ‌های ماه‌های عزاداری را تداعی می‌کرد. بیننده از تماشای این کارهای‌ زنده‌رودی‌ به‌ یاد حرم و تکیه و حسینیه می‌افتاد‌. بقول‌ امامی‌، «حال و هوایی کارها همین بود»؛ حال و هوای کارها مذهبی بود امّا نـه در حـد مسجد امـام (شاه) اصفهان، رفیع و فخیم، نه‌ در‌ حد‌ مسجد شهید مطهری (سپه‌سالار) تهران، سترگ و غیرشخصی؛ بلکه‌ نزدیک‌ و آشنا در حـد سقاخانه سر گذر. بر همین اساس بود که نام «سقاخانه» برای شـروع آثار، تـوسط وی انتخاب شد‌، اگرچه‌ این‌ نام‌گذاری، بقول خودش «گروهی را خوش و جمعی را ناخوش» آمد‌. البته باز هم بقول خـودش «‌در هـر حال این نام به کار رفت؛ و کدام نام است که در‌ آغاز‌ جامع‌ و کـامل بـاشد و هـمه را راضی کند. هر نام در ابتدا صرفاً‌ وسیله‌ای‌ است برای یاد کردن و مشخص و ممتاز ساختن شـخصی یا شئی از اشخاص و اشیا دیگر و در پایان‌ می‌شود‌ دربرگیرنده‌ همه صفات نیک و بد صـاحب‌نام.»  بدین‌سان حرکت و یا بـه اصـطلاح مکتب «سقاخانه‌» پا‌ گرفت‌ و شور و هیجانی برانگیخت.
ولی شروع رسمی «سقاخانه» را با تابلوهایی می‌دانند که‌ از‌ نخستین «سیاه مشق» های زنده رودی فاصله گرفت. خطوط بـیرون اجـسام و افراد، نظمی هندسی یـافته بـود. کلمات زمینه با دقت بیشتری نوشته (به تصویر صفحه مراجعه شود) شده بود‌. محدوده‌ مربع‌ها و مستطیل‌ها و دایره‌ها رنگی شده بود: سرخ، سبز و زرد روشن و گاه آبی ملایم که به همراهی سـیاه، مـجموعه رنگ‌های ماه‌های عزاداری را تداعی می‌کرد. بیننده از تماشای این کارهای‌ زنده‌رودی‌ به‌ یاد حرم و تکیه و حسینیه می‌افتاد‌. بقول‌ امامی‌، «حال و هوایی کارها همین بود»؛ حال و هوای کارها مذهبی بود امّا نـه در حـد مسجد امـام (شاه) اصفهان، رفیع و فخیم، نه‌ در‌ حد‌ مسجد شهید مطهری (سپه‌سالار) تهران، سترگ و غیرشخصی؛ بلکه‌ نزدیک‌ و آشنا در حـد سقاخانه سر گذر. بر همین اساس بود که نام «سقاخانه» برای شـروع آثار، تـوسط وی انتخاب شد‌، اگرچه‌ این‌ نام‌گذاری، بقول خودش «گروهی را خوش و جمعی را ناخوش» آمد‌. البته باز هم بقول خـودش «‌در هـر حال این نام به کار رفت؛ و کدام نام است که در‌ آغاز‌ جامع‌ و کـامل بـاشد و هـمه را راضی کند. هر نام در ابتدا صرفاً‌ وسیله‌ای‌ است برای یاد کردن و مشخص و ممتاز ساختن شـخصی یا شئی از اشخاص و اشیا دیگر و در پایان‌ می‌شود‌ دربرگیرنده‌ همه صفات نیک و بد صـاحب‌نام.»  بدین‌سان حرکت و یا بـه اصـطلاح مکتب «سقاخانه‌» پا‌ گرفت‌ و شور و هیجانی برانگیخت.
===حسین زنده رودی===
===حسین زنده رودی===
[[پرونده:حسین زنده رودی.jpg|بندانگشتی|حسین زنده رودی]]
حسین زنده‌رودی برای‌ نخستین بار‌ در آثاری که در حدود سال 8331 عرضه کرد هنر عامیانه مذهبی را بکار‌ گرفت‌ و امکانات بصری بـالقوه آن را نشان داد. زنده رودی در ابتدای کار سقاخانه‌ با‌ نقش‌های‌ متأثر از فاجعه کربلا آغاز کرد ولی پس از مدتی به «خوشنویسی» پرداخت. حتی‌ برخی‌ معتقد هستند که اساساً وی کارش را با بازی با خطاطی ایرانی شروع‌ کرد‌. در‌ هـر حـال با وجود اینکه وی ذاتاً خطاط نبود، با کوشش و صرف وقت فراوان، ترکیبات‌ موزون‌ و مواجی از پاره کلمات به هم زنجیر شده در زمینه‌ای از رنگ‌های‌ پراکنده‌ و پدید‌ آورد. آثار اولیه‌اش‌ از سـطح‌های سازنده هندسی‌ای شکل می‌گرفت که‌ از‌ نوشته‌ و نقش و نگارها و رنگ‌های درخشان پوشیده می‌شدند. روشی که بعدها در کار فرامرز‌ پیلارام‌ ماندگار شد. او نیز مدت‌ها با همین سطوح مشغول بود، اگرچه بـا دقـتی بیشتر از زنده‌رودی‌، جاهایی‌ را از نوشته پر می‌کرد.
حسین زنده‌رودی برای‌ نخستین بار‌ در آثاری که در حدود سال 8331 عرضه کرد هنر عامیانه مذهبی را بکار‌ گرفت‌ و امکانات بصری بـالقوه آن را نشان داد. زنده رودی در ابتدای کار سقاخانه‌ با‌ نقش‌های‌ متأثر از فاجعه کربلا آغاز کرد ولی پس از مدتی به «خوشنویسی» پرداخت. حتی‌ برخی‌ معتقد هستند که اساساً وی کارش را با بازی با خطاطی ایرانی شروع‌ کرد‌. در‌ هـر حـال با وجود اینکه وی ذاتاً خطاط نبود، با کوشش و صرف وقت فراوان، ترکیبات‌ موزون‌ و مواجی از پاره کلمات به هم زنجیر شده در زمینه‌ای از رنگ‌های‌ پراکنده‌ و پدید‌ آورد. آثار اولیه‌اش‌ از سـطح‌های سازنده هندسی‌ای شکل می‌گرفت که‌ از‌ نوشته‌ و نقش و نگارها و رنگ‌های درخشان پوشیده می‌شدند. روشی که بعدها در کار فرامرز‌ پیلارام‌ ماندگار شد. او نیز مدت‌ها با همین سطوح مشغول بود، اگرچه بـا دقـتی بیشتر از زنده‌رودی‌، جاهایی‌ را از نوشته پر می‌کرد.


منوی ناوبری