مرثیه خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۸
جز
خط ۹: خط ۹:
ادبیات عاشورایی و به ویژه مراثی ارزشمند آن، در زمره غنی‌ترین و حماسی‌ترین ذخیره‌های فکری و احساسی به شمار می‌روند. شاعران مراثی و اشعار عاشورایی را می‌توان به دو گروه طبقه‌بندی کرد؛ گروهی که با پرداختن به جنبه تاریخی، روحی و عاطفی رخداد، هم خود را صرف سوگواره‌نگاری و مقتل‌نگاری منظوم می‌سازند و خواننده را داغدار و مصیبت‌زده می‌کنند. نوع دوم گروهی که علاوه بر داشتن نگاه سوگوارانه و گریه‌آمیز به ماجرا، از زاویه ظلم‌ستیزی به آن می‌نگرند. این گروه ضمن نشان دادن واقعه کربلا، به چرایی رخ دادن ماجرا نیز می‌پردازند و ازاین‌رو دیدگاه شعر عاشورایی، ظلم‌ستیزی، دفاع از مظلوم، ایثار، حقیقت‌جویی و نظایر آن است.  
ادبیات عاشورایی و به ویژه مراثی ارزشمند آن، در زمره غنی‌ترین و حماسی‌ترین ذخیره‌های فکری و احساسی به شمار می‌روند. شاعران مراثی و اشعار عاشورایی را می‌توان به دو گروه طبقه‌بندی کرد؛ گروهی که با پرداختن به جنبه تاریخی، روحی و عاطفی رخداد، هم خود را صرف سوگواره‌نگاری و مقتل‌نگاری منظوم می‌سازند و خواننده را داغدار و مصیبت‌زده می‌کنند. نوع دوم گروهی که علاوه بر داشتن نگاه سوگوارانه و گریه‌آمیز به ماجرا، از زاویه ظلم‌ستیزی به آن می‌نگرند. این گروه ضمن نشان دادن واقعه کربلا، به چرایی رخ دادن ماجرا نیز می‌پردازند و ازاین‌رو دیدگاه شعر عاشورایی، ظلم‌ستیزی، دفاع از مظلوم، ایثار، حقیقت‌جویی و نظایر آن است.  


به روایت ابن طاووس در «لهوف»، پس از واقعه عاشورا، زنان شهدا و اهل بیت (ع) نخستین مرثیه‌سرایانی بودند که بر سر اجساد مطهر حاضر شدند، فریاد کشیدند و بر صورت‌هایشان سیلی زدند و به نوحه و مرثیه‌خوانی پرداختند که دوست و دشمن را به گریه درآوردند. <ref>سید بن طاووس، 1389، ص 179-185.</ref> به دنبال آن، هنگامی که کاروان اسرا وارد کوفه شد، مردم شهر بر اثر دیدن حال و روز اهل بیت (ع) منقلب شدند و گریان و نالان نوحه‌ها سردادند. سپس امام سجاد (ع)، حضرت زینب (س)، فاطمه صغری (س) و ام‌کلثوم (س) هر کدام سخنرانی کردند و پس از سخنان کوبنده‌شان در برابر کوفیان عهدشکن، به مرثیه‌خوانی پرداختند. <ref>همان، ص 199-217.</ref> همچنین فرماندار مدینه، عمرو بن سعید بن عاص نامه‌ای از ابن زیاد مبنی بر شهادت امام حسین (ع) و شرح حال اهل بیت (ع) دریافت کرد تا خبر را به یزید برساند. وی با شنیدن این خبر در مسجد بالای منبر رفت و خبر را به اطلاع مردم مدینه رساند. در این هنگام صدای شیون و زاری از آل بنی‌هاشم به هوا خاست و آن‌ها مراسم سوگواری و عزا برگزار کردند و زینب، دختر عقیل بن ابی‌طالب هم نوحه‌خوانی کرد. <ref>همان، ص 229-231.</ref> آن هنگام که چشمان زینب (س) در کاخ یزید به سر بریده برادرش حسین (ع) افتاد و با ناله‌ای حزین شروع به نوحه‌گری کرد، مجلس عزایی دیگر برگزار شد؛ به طوری که به غیر از یزید، همه حضار مجلس را به گریه انداخت. در آن هنگام یکی از زنان بنی‌هاشم که در خانه یزید زندگی می گرد نیز شروع به گریه و نوحه‌خوانی کرد. پس از آن روز، یزید فرمان داد اهل بیت (ع) را در مکانی که نه از سرما در امان بودند و نه از گرما، مسکن دهند. در این مدت، خاندان اهل بیت و دیگر اسرا هماره مشغول نوحه‌سرایی و عزاداری برای امام حسین (ع) بودند. <ref>همان، ص 224 و 225. </ref>  
به روایت ابن طاووس در «لهوف»، پس از واقعه عاشورا، زنان شهدا و اهل بیت (ع) نخستین مرثیه‌سرایانی بودند که بر سر اجساد مطهر حاضر شدند، فریاد کشیدند و بر صورت‌هایشان سیلی زدند و به نوحه و مرثیه‌خوانی پرداختند که دوست و دشمن را به گریه درآوردند. <ref>سید بن طاووس، 1389، ص 179-185.</ref> به دنبال آن، هنگامی که کاروان اسرا وارد کوفه شد، مردم شهر بر اثر دیدن حال و روز اهل بیت (ع) منقلب شدند و گریان و نالان نوحه‌ها سردادند. سپس امام سجاد (ع)، حضرت زینب (س)، فاطمه صغری (س) و ام‌کلثوم (س) هر کدام سخنرانی کردند و پس از سخنان کوبنده‌شان در برابر کوفیان عهدشکن، به مرثیه‌خوانی پرداختند. <ref>همان، ص 199-217.</ref> همچنین فرماندار مدینه، عمرو بن سعید بن عاص نامه‌ای از ابن زیاد مبنی بر شهادت امام حسین (ع) و شرح حال اهل بیت (ع) دریافت کرد تا خبر را به یزید برساند. وی با شنیدن این خبر در مسجد بالای منبر رفت و خبر را به اطلاع مردم مدینه رساند. در این هنگام صدای شیون و زاری از آل بنی‌هاشم به هوا خاست و آن‌ها مراسم سوگواری و عزا برگزار کردند و زینب، دختر عقیل بن ابی‌طالب هم نوحه‌خوانی کرد. <ref>همان، ص 229-231.</ref> آن هنگام که چشمان زینب (س) در کاخ یزید به سر بریده برادرش حسین (ع) افتاد و با ناله‌ای حزین شروع به نوحه‌گری کرد، مجلس عزایی دیگر برگزار شد؛ به طوری که به غیر از یزید، همه حضار مجلس را به گریه انداخت. در آن هنگام یکی از زنان بنی‌هاشم که در خانه یزید زندگی می کرد نیز شروع به گریه و نوحه‌خوانی کرد. پس از آن روز، یزید فرمان داد اهل بیت (ع) را در مکانی که نه از سرما در امان بودند و نه از گرما، مسکن دهند. در این مدت، خاندان اهل بیت و دیگر اسرا هماره مشغول نوحه‌سرایی و عزاداری برای امام حسین (ع) بودند. <ref>همان، ص 224 و 225. </ref>  


مشهور است که در بازگشت از شام به عراق، اهل بیت (ع) از راهنمای قافله خواستند تا آن‌ها را از مسیر کربلا عبور دهد. وقتی به آن سرزمین رسیدند، مشاهده کردند که پیش از آنان جابر بن عبدالله انصاری نیز همراه عده‌ای از بنی‌هاشم به زیارت مرقد امام حسین (ع) آمده است. با پیوستن کاروان اهل بیت (ع) به جابر و همراهانش، جملگی در کربلا جمع شدند و به گریه و سوگواری و سینه‌زنی پرداختند. مجلس عزاداری تا چند روز ادامه داشت. همچنین، زمانی که کاروان اسرای اهل بیت (ع) از کربلا به حوالی مدینه رسید، «بشیر بن جذلم» به فرموده علی بن الحسین (ع)  به شهر مدینه می‌رود تا خبر شهادت حسین بن علی (ع) و یاران و اهل بیتش را به مردم مدینه اعلان کند. پس از آنکه بشیر به شهر مدینه می‌رسد، وارد مسجد می‌شود و قصیده‌ای را با صدای محزون برای مردم می‌خواند. مردم با ناله و شیون و واویلا گویان به سوی کاروان اسرا که بیرون مدینه اتراق کرده بودند، می‌روند. همگی گرد حضرت سجاد (ع) حلقه می‌زنند و گریان و تسلیت‌گویان همراه ایشان به عزاداری می‌پردازند. سپس امام سخنرانی کوبنده‌ای ایراد می‌فرمایند و مردم به شدت گریه می‌کنند. پس از آن، اهل بیت (ع) همراه مردم وارد شهر می‌شوند و در آنجا هم مجلس سوگ و عزا برپا می‌دارند. <ref>همان، ص 265-267.</ref> همچنین در مقاتل الطالبین آمده است که ام البنین در بقیع به عزا می‌پرداختند. <ref>اصفهانی، 1372، ص 85. </ref>  
مشهور است که در بازگشت از شام به عراق، اهل بیت (ع) از راهنمای قافله خواستند تا آن‌ها را از مسیر کربلا عبور دهد. وقتی به آن سرزمین رسیدند، مشاهده کردند که پیش از آنان جابر بن عبدالله انصاری نیز همراه عده‌ای از بنی‌هاشم به زیارت مرقد امام حسین (ع) آمده است. با پیوستن کاروان اهل بیت (ع) به جابر و همراهانش، جملگی در کربلا جمع شدند و به گریه و سوگواری و سینه‌زنی پرداختند. مجلس عزاداری تا چند روز ادامه داشت. همچنین، زمانی که کاروان اسرای اهل بیت (ع) از کربلا به حوالی مدینه رسید، «بشیر بن جذلم» به فرموده علی بن الحسین (ع)  به شهر مدینه می‌رود تا خبر شهادت حسین بن علی (ع) و یاران و اهل بیتش را به مردم مدینه اعلان کند. پس از آنکه بشیر به شهر مدینه می‌رسد، وارد مسجد می‌شود و قصیده‌ای را با صدای محزون برای مردم می‌خواند. مردم با ناله و شیون و واویلا گویان به سوی کاروان اسرا که بیرون مدینه اتراق کرده بودند، می‌روند. همگی گرد حضرت سجاد (ع) حلقه می‌زنند و گریان و تسلیت‌گویان همراه ایشان به عزاداری می‌پردازند. سپس امام سخنرانی کوبنده‌ای ایراد می‌فرمایند و مردم به شدت گریه می‌کنند. پس از آن، اهل بیت (ع) همراه مردم وارد شهر می‌شوند و در آنجا هم مجلس سوگ و عزا برپا می‌دارند. <ref>همان، ص 265-267.</ref> همچنین در مقاتل الطالبین آمده است که ام البنین در بقیع به عزا می‌پرداختند. <ref>اصفهانی، 1372، ص 85. </ref>  
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری