۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
امروزه در این شب، مراسمی ساده و غمانگیز برپا میشود و عزاداران با لباسهای سیاه، شمعی روشن در دست میگیرند و نوحههای غمانگیز میخوانند و دسته دسته در معابر حرکت میکنند و هر چند قدم، مدتی مینشینند و آرام و غمناک میگریند. در این مراسم سینهزنی نمیشود و علم و بیرق نیز حرکت داده نمیشود. <ref>جعفری، بینام، ساری، 1377. جعفرزاده، مصطفی، دستجرد، قم، 1354.</ref> | امروزه در این شب، مراسمی ساده و غمانگیز برپا میشود و عزاداران با لباسهای سیاه، شمعی روشن در دست میگیرند و نوحههای غمانگیز میخوانند و دسته دسته در معابر حرکت میکنند و هر چند قدم، مدتی مینشینند و آرام و غمناک میگریند. در این مراسم سینهزنی نمیشود و علم و بیرق نیز حرکت داده نمیشود. <ref>جعفری، بینام، ساری، 1377. جعفرزاده، مصطفی، دستجرد، قم، 1354.</ref> | ||
==شام غریبان در روستای سوهان طالقان== | ==شام غریبان در روستای سوهان طالقان== | ||
البته در بعضی مناطق ایران دستههای سینهزنی هم همراه با شمع افروزی وجود دارد. مثلاً در روستای سوهان طالقان در گذشته در غروب شام غریبان، عدهای از جوانان دسته دسته سینهزنی راه میانداختند و در گرگ و میش هوا به در خانههای آبادی میرفتند و مرثیهای را با این مطلع میخواندند: «امشب شب شام است، شب شام غریبان است.» صاحبخانه هم بر حسب رسمی قدیمی، مقداری نان، پنیر، عسل، کره، تخممرغ پخته و گردو داخل مجمعه عزاداران میگذاشت و به سرگروه سینهزنان تقدیم میکرد. سرگروه با دعای خیر برای اهل خانه خوراکیها را به «کیسهدار» میداد و کیسهدار خوراکیها را در کیسههای مخصوص میریخت. به این ترتیب جوانان تا پاسی از شب، نذریهای تمام خانهها را جمع میکردند و به مسجد بازمیگشتند و در انتها، نذورات میان عزاداران حاضر در مسجد محل تقسیم میشد. <ref>سادات کیانی، بینام، طالقان، البرز، 1348.</ref> | البته در بعضی مناطق ایران دستههای سینهزنی هم همراه با شمع افروزی وجود دارد. مثلاً در روستای سوهان طالقان در گذشته در غروب شام غریبان، عدهای از جوانان دسته دسته سینهزنی راه میانداختند و در گرگ و میش هوا به در خانههای آبادی میرفتند و مرثیهای را با این مطلع میخواندند: «امشب شب شام است، شب شام غریبان است.» صاحبخانه هم بر حسب رسمی قدیمی، مقداری نان، پنیر، عسل، کره، تخممرغ پخته و گردو داخل مجمعه عزاداران میگذاشت و به سرگروه سینهزنان تقدیم میکرد. سرگروه با دعای خیر برای اهل خانه خوراکیها را به «کیسهدار» میداد و کیسهدار خوراکیها را در کیسههای مخصوص میریخت. به این ترتیب جوانان تا پاسی از شب، نذریهای تمام خانهها را جمع میکردند و به مسجد بازمیگشتند و در انتها، نذورات میان عزاداران حاضر در مسجد محل تقسیم میشد. <ref>سادات کیانی، بینام، طالقان، البرز، 1348.</ref> |
ویرایش