۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سینه زنی و زنجیرزنی،''' از متداولترین مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) است که همراه نوحهخوانی انجام میشود. اصل این سنت، به ویژه در میان عربها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام اینگونه عزاداری، نوحههای سنگین انتخاب میگردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده میشود. | '''سینه زنی و زنجیرزنی،''' از متداولترین مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) است که همراه نوحهخوانی انجام میشود. اصل این سنت، به ویژه در میان عربها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام اینگونه عزاداری، نوحههای سنگین انتخاب میگردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده میشود. | ||
{{ جعبه اطلاعات آئین ها | |||
| عنوان = سینه زنی و زنجیرزنی | |||
| عرض = | |||
| تصویر1 = سینه زنی و زنجیرزنی.png | |||
| عرض تصویر1 = | |||
| زیرنویس1 = | |||
| تصویر2 = | |||
| عرض تصویر2 = | |||
| زیرنویس2 = | |||
| اطلاعات آئین = | |||
| زمان برگزاری = | |||
| مکان برگزاری = | |||
| گستره جغرافیایی = | |||
| منشأ تاریخی = | |||
| انواع = | |||
| اشیاء و نمادها = | |||
| وجه نمادین = | |||
| ادعیه = | |||
| اوراد و اشعار= | |||
| مؤسسه وابسته = | |||
| ثبت ملی = | |||
| پانویس جعبه = | |||
}} | |||
==شیوههای متفاوت زنجیرزنی و سینهزنی در مناطق مختلف== | ==شیوههای متفاوت زنجیرزنی و سینهزنی در مناطق مختلف== | ||
[[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی در شیراز.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی در شیراز <ref>[https://www.isna.ir/news/97062411820/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9 خبرگزاری ایسنا]</ref>]] | |||
در برخی مناطق، شیوه زنجیرزنی و سینهزنی متفاوت است و با حرکات و آواهای خاصی همراه است. برای مثال در شیراز، در گذشته حرکت دستههای سوگوار در دو نوبت انجام میگرفت؛ یک نوبت قبل از ظهر و نوبت دیگر شبها که گاهی تا نیمه شب طول میکشید. حرکت هر دسته، از مسجد محل شروع و به مسجد وکیل ختم میشد. پس از عزاداری در مسجد وکیل هم هر دسته به سمت محلهای خود برمیگشتند و متفرق میشدند. جلوی هر دسته، علمها، کتلها و بیرقها را میبردند و بعد، زنجیرزنها در دو صف مقابل هم، حرکت میکردند که نفرات اول هر دو صف، ریشسفیدها و بزرگترها بودند. زنجیرهای این اشخاص از برنج یا ورشو درست میشد که از زنجیرهای معمولی پر شاخهتر بود. در وسط دستههای زنجیرزن چند نوحهخوان میخواند و دسته جواب میداد. <ref>صبحدم، بینام، شیراز، فارس، 1346.</ref> | در برخی مناطق، شیوه زنجیرزنی و سینهزنی متفاوت است و با حرکات و آواهای خاصی همراه است. برای مثال در شیراز، در گذشته حرکت دستههای سوگوار در دو نوبت انجام میگرفت؛ یک نوبت قبل از ظهر و نوبت دیگر شبها که گاهی تا نیمه شب طول میکشید. حرکت هر دسته، از مسجد محل شروع و به مسجد وکیل ختم میشد. پس از عزاداری در مسجد وکیل هم هر دسته به سمت محلهای خود برمیگشتند و متفرق میشدند. جلوی هر دسته، علمها، کتلها و بیرقها را میبردند و بعد، زنجیرزنها در دو صف مقابل هم، حرکت میکردند که نفرات اول هر دو صف، ریشسفیدها و بزرگترها بودند. زنجیرهای این اشخاص از برنج یا ورشو درست میشد که از زنجیرهای معمولی پر شاخهتر بود. در وسط دستههای زنجیرزن چند نوحهخوان میخواند و دسته جواب میداد. <ref>صبحدم، بینام، شیراز، فارس، 1346.</ref> | ||
در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع میشدند و جداگانه دستهبندی میشدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا میاندار انتخاب میشد. علمدار، علم سیاه به دست میگرفت و افراد دور او حلقه میزدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را میگرفت و با دست راست خود سینه میزد و همه متصل به هم دایرهوار با نظم و ترتیب خاصی حرکت میکردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست میگذاشت و به جلو میپرید. علمدار در وسط با یک دست علم را میگرفت و با دست دیگر به سینه میزد و میگفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه میزدند و به او جواب میدادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار میگفت: «حسین شهید»، آنها میگفتند: «آقام شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را میخواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا میبردند و سر و دست را با هم پایین میآوردند و دستها را محکم به سینه میزدند و میگفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» میخواند، عبارت بودند از: <ref>وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا. </ref> | در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع میشدند و جداگانه دستهبندی میشدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا میاندار انتخاب میشد. علمدار، علم سیاه به دست میگرفت و افراد دور او حلقه میزدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را میگرفت و با دست راست خود سینه میزد و همه متصل به هم دایرهوار با نظم و ترتیب خاصی حرکت میکردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست میگذاشت و به جلو میپرید. علمدار در وسط با یک دست علم را میگرفت و با دست دیگر به سینه میزد و میگفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه میزدند و به او جواب میدادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار میگفت: «حسین شهید»، آنها میگفتند: «آقام شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را میخواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا میبردند و سر و دست را با هم پایین میآوردند و دستها را محکم به سینه میزدند و میگفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» میخواند، عبارت بودند از: <ref>وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا. </ref> | ||
[[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی در تاکستان.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی در تاکستان <ref>[https://www.jamaran.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-132/351445-%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1-%D8%B2%D9%86%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA وب سایت جماران]</ref>]] | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| بر خاکیان ز عالم بالا صدا زدند | اول صلا به سلسله انبیا زدند}} | {{ب| بر خاکیان ز عالم بالا صدا زدند | اول صلا به سلسله انبیا زدند}} | ||
خط ۱۵: | خط ۳۹: | ||
در شهرستان ملایر، مراسم عزاداری دهه محرم، از شب اول با نواختن طبل به آگاهی مردم میرسید. عزاداران با شنیدن صدای طبل به حسینیهها میرفتند و پس از گرد آمدن جمعیت، مراسم عزاداری داخل حسینیهها برگزار میشد. این مراسم تا شب پنجم محرم در محوطه حسینیه ادامه مییافت و از شب ششم محرم، عزاداری به سطح شهر کشیده میشد. <ref>همان. </ref> | در شهرستان ملایر، مراسم عزاداری دهه محرم، از شب اول با نواختن طبل به آگاهی مردم میرسید. عزاداران با شنیدن صدای طبل به حسینیهها میرفتند و پس از گرد آمدن جمعیت، مراسم عزاداری داخل حسینیهها برگزار میشد. این مراسم تا شب پنجم محرم در محوطه حسینیه ادامه مییافت و از شب ششم محرم، عزاداری به سطح شهر کشیده میشد. <ref>همان. </ref> | ||
در روستای خمس خلخال تا روز پنجم محرم، شبها عزاداران در هیئتهای خود به عزاداری میپرداختند و از شب ششم دستههای عزاداری، سینهزنان و زنجیرزنان به سمت مسجد حرکت میکردند. عزاداران سه هیئت معروف این شهر، با تشکیل دسته بزرگی از سوگواران، اعم از سینهزن و زنجیرزن، به طرف امامزاده سید ابراهیم حرکت میکردند. تعدادی علمدار نیز دسته را همراهی میکردند که بزرگترین علم موسوم به علم حضرت ابوالفضل (ع)، در جلوی عزاداران قرار داشت. نخستین گروه عزادار، پیشکسوتان و ریشسفیدان بودند که در جلوی دسته حرکت میکردند و آهسته و آرام بر سینه میزدند. پس از پیشکسوتان، جوانان زنجیرزن و بعد از آن سینهزنان با صفوفی منظم به عزاداری میپرداختند و سرانجام نوجوانان و کودکان و زنان نذردار با پای پیاده پا به پای مردان، مسیر حرکت تا امامزاده ابراهیم را طی میکردند. برخی از زنان هم که نذر داشتند، با شربت از عزاداران پذیرایی میکردند. | در روستای خمس خلخال تا روز پنجم محرم، شبها عزاداران در هیئتهای خود به عزاداری میپرداختند و از شب ششم دستههای عزاداری، سینهزنان و زنجیرزنان به سمت مسجد حرکت میکردند. عزاداران سه هیئت معروف این شهر، با تشکیل دسته بزرگی از سوگواران، اعم از سینهزن و زنجیرزن، به طرف امامزاده سید ابراهیم حرکت میکردند. تعدادی علمدار نیز دسته را همراهی میکردند که بزرگترین علم موسوم به علم حضرت ابوالفضل (ع)، در جلوی عزاداران قرار داشت. نخستین گروه عزادار، پیشکسوتان و ریشسفیدان بودند که در جلوی دسته حرکت میکردند و آهسته و آرام بر سینه میزدند. پس از پیشکسوتان، جوانان زنجیرزن و بعد از آن سینهزنان با صفوفی منظم به عزاداری میپرداختند و سرانجام نوجوانان و کودکان و زنان نذردار با پای پیاده پا به پای مردان، مسیر حرکت تا امامزاده ابراهیم را طی میکردند. برخی از زنان هم که نذر داشتند، با شربت از عزاداران پذیرایی میکردند. | ||
[[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی در خلخال.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی در خلخال <ref>[http://www.irna.ir/ardebil/fa/News/82681644 خبرگزاری ایرنا]</ref>]] | |||
در مسیر حرکت به طرف امامزاده آقا سید ابراهیم، عزاداران به هر محله، قبرستان و حسینیهای که میرسیدند، صلوات میفرستادند و فاتحه میخواندند و فریاد «حسین وای» سرمیدادند. نوازندگان شیپور هم با نواختن آهنگ حزین عزا، مقدم آنان را گرامی میداشتند. با نزدیک شدن به امامزاده، علمداران سر علمهایشان را به نشانه احترام و تسلیت به امامزاده پایین میآوردند و عزاداران با نظم وارد صحن میشدند و آن را سه مرتبه دور میزدند و سوگنامهای میخواندند و با همان نظم و ترتیب، صحن امامزاده را ترک میکردند و سینهزنان به حسینیه خود بازمیگشتند. این عزاداری تا شب تاسوعای حسینی ادامه مییافت. <ref>خالقی، ناصر، خمس، خلخال، اردبیل، 1376.</ref> | در مسیر حرکت به طرف امامزاده آقا سید ابراهیم، عزاداران به هر محله، قبرستان و حسینیهای که میرسیدند، صلوات میفرستادند و فاتحه میخواندند و فریاد «حسین وای» سرمیدادند. نوازندگان شیپور هم با نواختن آهنگ حزین عزا، مقدم آنان را گرامی میداشتند. با نزدیک شدن به امامزاده، علمداران سر علمهایشان را به نشانه احترام و تسلیت به امامزاده پایین میآوردند و عزاداران با نظم وارد صحن میشدند و آن را سه مرتبه دور میزدند و سوگنامهای میخواندند و با همان نظم و ترتیب، صحن امامزاده را ترک میکردند و سینهزنان به حسینیه خود بازمیگشتند. این عزاداری تا شب تاسوعای حسینی ادامه مییافت. <ref>خالقی، ناصر، خمس، خلخال، اردبیل، 1376.</ref> | ||
===مراسم سینهزنی و دمام زنی در حسینیههای بندر ریگ=== | ===مراسم سینهزنی و دمام زنی در حسینیههای بندر ریگ=== | ||
از شب پنجم محرم به مدت سیزده شب متوالی، مراسم سینهزنی و | [[پرونده:مراسم سینه زنی و دمام زنی در حسینیه های بندر ریگ.jpg|بندانگشتی|مراسم سینه زنی و دمام زنی در حسینیه های بندر ریگ <ref>[http://www.iribnews.ir/fa/news/1828658/%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AC-%D9%88-%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87-%E2%80%8C%D8%B2%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%B4%D9%87%D8%B1 خبرگزاری صدا و سیما]</ref>]] | ||
از شب پنجم محرم به مدت سیزده شب متوالی، مراسم سینهزنی و دمامزنی در حسینیههای بندر ریگ برقرار بود. در گذشته، پیش از مراسم سینهزنی، به دلیل نبودن امکانات صوتی، با زدن سنج و دمام، مردم شهر را از شروع مراسم سینهزنی آگاه میساختند. حدود نیم ساعت، دمامزنی میشد و سپس شخصی به نام «پیشخوان» با آهنگی سنگین و کند شروع به نوحهخوانی میکرد. سینهزنها اطراف او حلقه میزدند و با جلو و عقب بردن پاها در جهت مخالف عقربههای ساعت، دور نوحهخوان میچرخیدند. به این صورت که یک بار، پای راست را به طرف داخل حلقه و متمایل به سمت راست حرکت میدادند و همزمان با کوبیدن پا به زمین، دست خود را بر سینه میزدند، بار دوم پای چپ را به طرف بیرون حلقه متمایل به سمت راست حرکت میدادند و دوباره همزمان با رسیدن پا به زمین سینه میزدند. به تدریج آهنگ نوحه تندتر و در نتیجه حرکات نیز سریعتر میشد. وقتی حلقه به بزرگترین اندازه ممکن میرسید، نوحهخوان وارد میشد و در جای پیشخوان قرار میگرفت و با آهنگی تندتر و صدایی گرمتر، مراسم سینهزنی را دنبال میکرد. بعد از این حلقه بزرگ، حلقهای کوچکتر در اطراف نوحهخوان شکل میگرفت. با بزرگتر شدن حلقه دوم، حلقه سوم شکل میگرفت. تعداد حلقهها به طور معمول به ده تا سیزده حلقه میرسید. | |||
در مرحله اول نوحهخوانی، سینهزنها با دو ضرب سینه میزدند و در برخی نوحهها سینهزنان با جوابهای یکسان، نوحهخوان را همراهی میکردند. پس از نیم ساعت، سینهزنی وارد مرحله دوم میشد و نوحهخوان با گفتن کلمه «واحد»، به آگاهی سینهزنان میرساند که از این به بعد باید به هنگام حرکت پای راست فقط با یک ضرب سینه بزند. نوحهخوانی در این قسمت به صورت فردی از سوی نوحهخوان اجرا میشد و در اصطلاح به این نوحه «واحد» میگفتند. | در مرحله اول نوحهخوانی، سینهزنها با دو ضرب سینه میزدند و در برخی نوحهها سینهزنان با جوابهای یکسان، نوحهخوان را همراهی میکردند. پس از نیم ساعت، سینهزنی وارد مرحله دوم میشد و نوحهخوان با گفتن کلمه «واحد»، به آگاهی سینهزنان میرساند که از این به بعد باید به هنگام حرکت پای راست فقط با یک ضرب سینه بزند. نوحهخوانی در این قسمت به صورت فردی از سوی نوحهخوان اجرا میشد و در اصطلاح به این نوحه «واحد» میگفتند. | ||
خط ۳۰: | خط ۵۴: | ||
مراسم یزله که یکی از قدیمیترین مراسم عزاداری در استان بوشهر به حساب میآید، در گذشته تا شب تاسوعا در تمام حسینیههای بندر ریگ ادامه داشت. هر شب پس از سینه زدن در حسینیهها، سینهزنها در میدان «طاق» جمع میشدند که تعداد آنها متجاوز از یازده گروه یزله میشد. این جمعیت بزرگ عزاداران در میدان طاق به صورت قطاری بزرگ درمیآمدند و یزله بزرگی تشکیل میدادند و سینه میزدند. <ref>موسوی، سید غلامحسین، بندر ریگ، بوشهر، 1381.</ref> | مراسم یزله که یکی از قدیمیترین مراسم عزاداری در استان بوشهر به حساب میآید، در گذشته تا شب تاسوعا در تمام حسینیههای بندر ریگ ادامه داشت. هر شب پس از سینه زدن در حسینیهها، سینهزنها در میدان «طاق» جمع میشدند که تعداد آنها متجاوز از یازده گروه یزله میشد. این جمعیت بزرگ عزاداران در میدان طاق به صورت قطاری بزرگ درمیآمدند و یزله بزرگی تشکیل میدادند و سینه میزدند. <ref>موسوی، سید غلامحسین، بندر ریگ، بوشهر، 1381.</ref> | ||
===مراسم سینهزنی در بلیان کازرون=== | ===مراسم سینهزنی در بلیان کازرون=== | ||
[[پرونده:مراسم سینه زنی در کازرون.jpg|بندانگشتی|مراسم سینه زنی در کازرون <ref>[https://www.mehrnews.com/news/4096398/%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%DA%86%DA%A9-%DA%86%DA%A9%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B2%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B2%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%D8%B4%D8%AF خبرگزاری مهر]</ref>]] | |||
در بلیان کازرون تا شب هفتم، عزاداری در مسجد انجام و نوحههایی درباره مصیبت مسلم بن عقیل و طفلانش خوانده میشد و عزاداران هم به سینهزنی میپرداختند. اما از شب هفتم محرم، عزاداران از مسجد بیرون میآمدند و در کوچههای بلیان به عزاداری میپرداختند. با نزدیک شدن به روز عاشورا، مراسم پر شکوهتر و جمعیت زیادتر میشد و در شب دهم این کار به اوج خود میرسید. <ref>مؤدبی، بینام، کازرون، فارس، 1347.</ref> | در بلیان کازرون تا شب هفتم، عزاداری در مسجد انجام و نوحههایی درباره مصیبت مسلم بن عقیل و طفلانش خوانده میشد و عزاداران هم به سینهزنی میپرداختند. اما از شب هفتم محرم، عزاداران از مسجد بیرون میآمدند و در کوچههای بلیان به عزاداری میپرداختند. با نزدیک شدن به روز عاشورا، مراسم پر شکوهتر و جمعیت زیادتر میشد و در شب دهم این کار به اوج خود میرسید. <ref>مؤدبی، بینام، کازرون، فارس، 1347.</ref> | ||
===مراسم سینهزنی در شوشتر=== | ===مراسم سینهزنی در شوشتر=== | ||
[[پرونده:مراسم سینهزنی در شوشتر.jpg|بندانگشتی|مراسم سینهزنی در شوشتر <ref>[https://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-94/315103-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D8%B4%D8%AA%D8%B1 خبرگزاری ایلنا]</ref>]] | |||
در شوشتر از روز هفتم ماه محرم -که آب را بر آل حسین (ع) بستند- تا شب دهم مراسم دید و بازدید هیئتها و عزاداران محلههای مختلف شهر با همدیگر آغاز میشد. دستههای سینهزن و زنجیرزن هر محله با حمل پرچمی که نشانه محله آنها بود، در کوچهها به راه میافتادند و وارد هر کوچه یا محلهای که میشدند مورد استقبال و احترام اهالی آن محله قرار میگرفتند. برخی از نذر داران جلوی هیئتهای مهمان، گاو و گوسفند قربانی میکردند. با غروب آفتاب نیز عزاداران محله میزبان با مشعلهای فروزان با چراغهای پر نور و لامپهای الوان پایهدار از عزاداران مهمان استقبال میکردند. | در شوشتر از روز هفتم ماه محرم -که آب را بر آل حسین (ع) بستند- تا شب دهم مراسم دید و بازدید هیئتها و عزاداران محلههای مختلف شهر با همدیگر آغاز میشد. دستههای سینهزن و زنجیرزن هر محله با حمل پرچمی که نشانه محله آنها بود، در کوچهها به راه میافتادند و وارد هر کوچه یا محلهای که میشدند مورد استقبال و احترام اهالی آن محله قرار میگرفتند. برخی از نذر داران جلوی هیئتهای مهمان، گاو و گوسفند قربانی میکردند. با غروب آفتاب نیز عزاداران محله میزبان با مشعلهای فروزان با چراغهای پر نور و لامپهای الوان پایهدار از عزاداران مهمان استقبال میکردند. | ||
خط ۳۸: | خط ۶۴: | ||
===چلابزنی=== | ===چلابزنی=== | ||
در شهر دزفول در هر تکیه یا هر مسجدی بعد از روضهخوانی، جوانان به شکل یک دایره، زنجیروار به هم متصل میشدند؛ به طوری که هر نفر با یک دستش از کمر، نفر جلویی را میگرفت و با دست دیگرش سینه میزد که به آن چلاب یا چولاب میگفتند. چلابزنها | در شهر دزفول در هر تکیه یا هر مسجدی بعد از روضهخوانی، جوانان به شکل یک دایره، زنجیروار به هم متصل میشدند؛ به طوری که هر نفر با یک دستش از کمر، نفر جلویی را میگرفت و با دست دیگرش سینه میزد که به آن چلاب یا چولاب میگفتند. چلابزنها هنگام سینهزنی یک پای خود را بلند میکردند و محکم بر زمین میکوبیدند و دایرهوار چرخ میزدند. نوحهگیر هم در وسط سینهزنان یا چلابزنان قرار میگرفت. به این طریقه سینهزنی، چلاب زدن میگفتند. <ref>افشاریانزاده، عبدالرحیم، دزفول، خوزستان، 1351.</ref> | ||
نمونهای از نوحههایی که در این مراسم خوانده میشد، از این قرار بود: | نمونهای از نوحههایی که در این مراسم خوانده میشد، از این قرار بود: |
ویرایش