۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==بستن سقاخانه در بروجرد== | ==بستن سقاخانه در بروجرد== | ||
در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده میکردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاقهای خانهاش را به این کار اختصاص میداد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی میکردند و فقط فرش و پردهها باقی میماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه میپوشاندند. | در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده میکردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاقهای خانهاش را به این کار اختصاص میداد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی میکردند و فقط فرش و پردهها باقی میماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه میپوشاندند. | ||
[[پرونده:سقاخانه در بروجرد.jpg|بندانگشتی|[http:// | [[پرونده:سقاخانه در بروجرد.jpg|بندانگشتی|[http://www.irna.ir/lorestan/fa/News/83032835 بستن سقاخانه در بروجرد]]] | ||
در بالای اتاق یک منبر چند پلهای قرار میدادند و آن را سیاهپوش میکردند. به این اتاق «سقاخانه» میگفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سالها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی میماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا میپرداختند. <ref>وکیلی، بینام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref> | در بالای اتاق یک منبر چند پلهای قرار میدادند و آن را سیاهپوش میکردند. به این اتاق «سقاخانه» میگفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سالها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی میماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا میپرداختند. <ref>وکیلی، بینام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref> | ||
===عزاداری سقایان=== | ===عزاداری سقایان=== | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
بعد از پوشاندن لباس سقایی به کودک و ختم قصیده، مراسم با دعا و فاتحهخوانی پایان مییافت. سپس بر سر و روی حاضران گلاب میپاشیدند و کام همه را شیرین میکردند. آنگاه از سوی خانوادهای که کودک آنها به کسوت سقایی درآمده بود، تمام حاضران اطعام میشدند و به سرپرست هیئت سقایی، هدیهای تقدیم میکردند. | بعد از پوشاندن لباس سقایی به کودک و ختم قصیده، مراسم با دعا و فاتحهخوانی پایان مییافت. سپس بر سر و روی حاضران گلاب میپاشیدند و کام همه را شیرین میکردند. آنگاه از سوی خانوادهای که کودک آنها به کسوت سقایی درآمده بود، تمام حاضران اطعام میشدند و به سرپرست هیئت سقایی، هدیهای تقدیم میکردند. | ||
آن کودک از آن روز تا آخر عمر به طور رسمی سقا محسوب میشد و جزء اعضای هیئت سقایی به شمار میآمد و موظف بود در هر مکان و زمان که مجلس عزاداری سقایی برپا میشود، ادای وظیفه کند. | آن کودک از آن روز تا آخر عمر به طور رسمی سقا محسوب میشد و جزء اعضای هیئت سقایی به شمار میآمد و موظف بود در هر مکان و زمان که مجلس عزاداری سقایی برپا میشود، ادای وظیفه کند. | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
اصغر شعاع، علی آنیزاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 29-32. | اصغر شعاع، علی آنیزاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 29-32. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
ویرایش