بستن سقاخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در گذشته، کسانی که سقاخانه داشتند، چند نفر از جوانان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و آشنایان و همسایگان می فرستادند و از آن ها پارچه های سیاه، می طلبیدند. هر کس مایل بود، پارچه سیاهی را تحویل پیک ها می داد. برخی از زنان هم سربندها و چادرهای سیاه خود را به عاریه می دادند تا سقاخانه را سیاهپوش کنند، سپس روز آخر محرم، سربند و لباس خود را به نیت تبرک پس می گرفتند.  
در گذشته، کسانی که سقاخانه داشتند، چند نفر از جوانان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و بستگانشان را به روال هر ساله به خانه های دوستان و آشنایان و همسایگان می فرستادند و از آن ها پارچه های سیاه، می‌طلبیدند. هر کس مایل بود، پارچه سیاهی را تحویل پیک ها می داد. برخی از زنان هم سربندها و چادرهای سیاه خود را به عاریه می دادند تا سقاخانه را سیاهپوش کنند، سپس روز آخر محرم، سربند و لباس خود را به نیت تبرک پس می گرفتند.  


پس از جمع آوری پارچه، تعدادی از جوانان، ابتدا وضو می گرفتند و سپس سقف و دیوارها و ستون های سقاخانه را سیاهپوش می کردند؛ در حالی که چند نفر با دود کردن اسفند و فرستادن صلوات و لعن کردن یزید و پاشیدن گلاب بر در و دیوار سقاخانه، خدمتگزاران عزاداری امام حسین (ع) را همراهی می کردند. <ref>کرزبر یاراحمدی، غلامحسین ، بصری، بروجرد، لرستان، 1381 و 1385.</ref> <ref>خرسندی، مهری، فیروزکوه، دماوند، تهران، 1348.</ref>
پس از جمع آوری پارچه، تعدادی از جوانان، ابتدا وضو می‌گرفتند و سپس سقف و دیوارها و ستون های سقاخانه را سیاهپوش می کردند؛ در حالی که چند نفر با دود کردن اسفند و فرستادن صلوات و لعن کردن یزید و پاشیدن گلاب بر در و دیوار سقاخانه، خدمتگزاران عزاداری امام حسین (ع) را همراهی می کردند. <ref>کرزبر یاراحمدی، غلامحسین ، بصری، بروجرد، لرستان، 1381 و 1385.</ref> <ref>خرسندی، مهری، فیروزکوه، دماوند، تهران، 1348.</ref>


در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده می کردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاق های خانه اش را به این کار اختصاص می داد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی می کردند و فقط فرش و پرده ها باقی می ماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه می پوشاندند. در بالای اتاق یک منبر چند پله ای قرار می دادند و آن را سیاهپوش می کردند. به این اتاق «سقاخانه» می گفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سال ها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی می ماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا می پرداختند. <ref>وکیلی، بی نام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref>
در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده می کردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاق های خانه اش را به این کار اختصاص می داد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی می کردند و فقط فرش و پرده ها باقی می ماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه می پوشاندند. در بالای اتاق یک منبر چند پله ای قرار می دادند و آن را سیاهپوش می کردند. به این اتاق «سقاخانه» می گفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سال ها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی می ماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا می پرداختند. <ref>وکیلی، بی نام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref>
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری