۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
{{ب| دلم دیگر نمیخواهد نه دامی نه گریزی را | که مدتهاست در بند است صیاد عزیزی را }} | {{ب| دلم دیگر نمیخواهد نه دامی نه گریزی را | که مدتهاست در بند است صیاد عزیزی را }} | ||
{{ب| نگاهش آنقَدَر شعر و غزل دارد که جز چشمش| نمیفهمند دیگر واژههایم هیچ چیزی را }} | {{ب| نگاهش آنقَدَر شعر و غزل دارد که جز چشمش| نمیفهمند دیگر واژههایم هیچ چیزی را }} | ||
{{ب| همه دنیا زمین خورده به پای او همانجا که | به پا کردهست نامش سرزمین | {{ب| همه دنیا زمین خورده به پای او همانجا که | به پا کردهست نامش سرزمین عشقخیزی را }} | ||
{{ب| ببین بخت ما را رسیده تا به ما دنیا | عوض کردند رسم خوب ارباب و کنیزی را }} | {{ب| ببین بخت ما را رسیده تا به ما دنیا | عوض کردند رسم خوب ارباب و کنیزی را }} | ||
{{ب| ولیکن شکر ساقی را همان دادهست و در بزمش | به ما دادند هر شب چشمهای | {{ب| ولیکن شکر ساقی را همان دادهست و در بزمش | به ما دادند هر شب چشمهای بادهریزی را }} | ||
{{ب| نه ترس از زندگی دارم نه خوف مرگ در جانم | که حل کردهست چشمش هر غم ضد و نقیضی را }} | {{ب| نه ترس از زندگی دارم نه خوف مرگ در جانم | که حل کردهست چشمش هر غم ضد و نقیضی را }} | ||
{{ب| چه حرزی بهتر از اینکه خود معشوق میخواند | برای هر کدام از عاشقانش «اَلحفیظ»ی را }} | {{ب| چه حرزی بهتر از اینکه خود معشوق میخواند | برای هر کدام از عاشقانش «اَلحفیظ»ی را }} | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
{{ب| پریشان شد زمین، هفت آسمان پیچید و در هم شد | ولی از این جهان دارد دلی آشفتهتر زینب }} | {{ب| پریشان شد زمین، هفت آسمان پیچید و در هم شد | ولی از این جهان دارد دلی آشفتهتر زینب }} | ||
{{ب| در آن صحرا که هر کس را نصیبی از مصیبت شد | همه داغ جوان دیدند، اما بیشتر زینب }} | {{ب| در آن صحرا که هر کس را نصیبی از مصیبت شد | همه داغ جوان دیدند، اما بیشتر زینب }} | ||
{{ب| غروب از سر گذشت و سر گذشت و سرگذشتش را... | که دنیا خوب | {{ب| غروب از سر گذشت و سر گذشت و سرگذشتش را... | که دنیا خوب میداند چه آورده است بر زینب }} | ||
{{ب| زمانی را که دنیا در تب سجاد میسوزد | امامی نیست پرچم را برافرازد، مگر زینب }} | {{ب| زمانی را که دنیا در تب سجاد میسوزد | امامی نیست پرچم را برافرازد، مگر زینب }} | ||
{{ب| به حق که سفره زهرا چه مردان بزرگی را | نمک گیر خودش کرده..؛ پدر، همسر، پسر، زینب }} | {{ب| به حق که سفره زهرا چه مردان بزرگی را | نمک گیر خودش کرده..؛ پدر، همسر، پسر، زینب }} | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
{{ب| سر این حرف را نمیدانم، که؛ برادر! دوباره سقا باش! | {{ب| سر این حرف را نمیدانم، که؛ برادر! دوباره سقا باش! | ||
| ولی از لحن گفتنش پیداست، کودک خیمه تشنهتر شده است }} | | ولی از لحن گفتنش پیداست، کودک خیمه تشنهتر شده است }} | ||
{{ب| مقصد او فرات شد، میخواست، | {{ب| مقصد او فرات شد، میخواست، بیعلم بیسپاه با یک مشک | ||
| بخرد آبروی دنیا را، قدر یک قطره هم اگر شده است }} | | بخرد آبروی دنیا را، قدر یک قطره هم اگر شده است }} | ||
{{ب| پای یک رود حضرت دریا، نفسش را به آب میزد تا | {{ب| پای یک رود حضرت دریا، نفسش را به آب میزد تا | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
{{ب| چشم او خیمهگاه خورشید و از نگاهش حسین میبارد | {{ب| چشم او خیمهگاه خورشید و از نگاهش حسین میبارد | ||
| اینچنین شد که تیر حرمله هم، عاشق چشم این قمر شده است }} | | اینچنین شد که تیر حرمله هم، عاشق چشم این قمر شده است }} | ||
{{ب| بانگ | {{ب| بانگ «ادرک اخا» زمانی بود، که کمان ابرویی زمین افتاد | ||
| چه مراعات بینظیری شد، مشک را ساقیاش سپر شده است }} | | چه مراعات بینظیری شد، مشک را ساقیاش سپر شده است }} | ||
{{ب| چشم امید خیمه روی خاک، وای از لحظه نبودن تو | {{ب| چشم امید خیمه روی خاک، وای از لحظه نبودن تو | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
{{ب| صبح انسان طلوع میکند و پرچم تو بلند خواهد شد | {{ب| صبح انسان طلوع میکند و پرچم تو بلند خواهد شد | ||
| تا هنوز از گلوی حق جاریست خطبههای رسای حیدریت }} | | تا هنوز از گلوی حق جاریست خطبههای رسای حیدریت }} | ||
{{ب| کار دنیا تمام شد بانو، کار دنیای | {{ب| کار دنیا تمام شد بانو، کار دنیای بیحسین و علی | ||
| وقتی از دورها رسید به گوش رمز و راز شهید پروریات }} | | وقتی از دورها رسید به گوش رمز و راز شهید پروریات }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} |
ویرایش