۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هادی | '''هادی خورشاهیان،''' در نیمه شهریور ماه 1352 شمسی در گنبد کاووس به دنیا آمد، ولی به خاطر اصالت خراسانی و سالهای رشد و نمویش در نیشابور، او را باید شاعری خراسانی دانست. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = هادی خورشاهیان | |||
| تصویر = هادی خورشاهیان.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت =ایرانی | |||
| تاریخ تولد = شهریور ماه 1352 ه.ش | |||
| محل تولد = گنبد کاووس | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = نیشابور | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==آثار هادی خورشاهیان== | |||
از سال 1370 تا به امروز از هادی خورشاهیان آثار بسیاری در مطبوعات به چاپ رسیده است و تاکنون شصت عنوان از کتابهایش نیز به زیور طبع آراسته شده است. در حوزههای شعر، داستان، نقد ادبی، ترجمه، تحقیق و ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارد و در این حوزهها جوایزی نیز دریافت کرده است. | |||
خورشاهیان دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی است و سالهاست در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول خدمت است. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> | |||
==اشعار== | |||
تَرَکهای لبهای تواند | |||
من که بلندتر از نام تو | من که بلندتر از نام تو | ||
سروی نشنیدهام. | سروی نشنیدهام. | ||
درهها | درهها | ||
ترکهای لبهای تواند. | ترکهای لبهای تواند. | ||
میخواستم بیایم | میخواستم بیایم | ||
دستهایت را ببوسم | دستهایت را ببوسم | ||
امّا سوارها آمدند. | امّا سوارها آمدند. | ||
نیزهها | نیزهها | ||
در برابر آفتاب ایستاده بودند. | در برابر آفتاب ایستاده بودند. | ||
من هنوز | من هنوز | ||
پشت همان تخته سنگ | پشت همان تخته سنگ | ||
پنهان شدهام. | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| نگاه کرد، وَ چشمش به آن سپاه افتاد | نگاه مرد به آن سایه سیاه افتاد }} | |||
{{ب| دلش گرفت و به یاد پدر که در دل شب | سپرده بود غم خویش را به چاه افتاد }} | |||
{{ب| نگاه کرد وَ دستی به یال اسب کشید | وَ بعد رو به سپاهِ سیاه راه افتاد }} | |||
{{ب| شب سیاه به پایان رسید و چادر شب | درست اول وقت از سر پگاه افتاد }} | |||
{{ب| نگاه کرد، به سمتی که خیمه غمزده بود | به یاد خاطره خوب گاهگاه افتاد }} | |||
{{ب| صلواة ظهر زمین خورد اسب او در دشت | به روی خاک در آن لحظه قرص ماه افتاد }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| برنمیداشت قدم از قدم امّا اسبش | دیده بود آن طرف رود چه آیا اسبش؟ }} | |||
{{ب| رود سهل است، نمیرفت دو گام آن سوتر | بود اگر آن طرف حادثه، دریا، اسبش }} | |||
{{ب| خیره میشد به لب آب ببیند، او را | دوست میداشت به اندازه دنیا، اسبش }} | |||
{{ب| مرد میدید که در خلوت و تنهایی شب | فکر میکرد به تنهایی فردا، اسبش }} | |||
{{ب| مرد با داغی لب، گردن او را بوسید | حرف میزد چقَدَر با هیجان با اسبش }} | |||
{{ب| خواهرش چشم به آن سوی جهان دوخته است | مرد میآید از آن رود روان یا اسبش؟ }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== |
ویرایش