عبدالرحمن‌ بن‌ عروه‌ غفاری‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عبدالله و عبدالرحمن‌ بن عُروة (عزره) بن حراق‌ غِفاری از قبیله بنی غفار منسوب به غفار بن ملیل، تیره‌ای از کنانه و از اعراب عدنانی می‌باشند که در کوفه ساکن بودند. نام عروه، عبدالعزی بن حُرّ بن حارثه بن غفار بود. آل‌غِفاری از محبین به خاندان امیرالمؤمنین علی (ع) و از منسوبین به ابوذر غفاری هستند. جدشان حراق از اصحاب و همراهان امیرالمؤمنین علی (ع) بود که در کنار امام در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان جنگیده بود. <ref>انصار الحسین (ع)، ص110-111. </ref>
'''عبدالرحمن‌ بن عُروة (عزره) بن حراق‌ غِفاری،''' از قبیله بنی غفار منسوب به غفار بن ملیل، تیره‌ای از کنانه و از اعراب عدنانی که در کوفه ساکن بودند. عبدالرحمن‌ در نخستین روزهای حضور امام حسین (ع) در کربلا به امام پیوست.


{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
| عنوان              =
| تصویر              =
| اندازه تصویر      =
|توضیح تصویر        =
| نام کامل          =عبدالرحمن‌ بن عُروة (عزره) بن حراق‌ غِفاری
| لقب                =
| نسب                =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ تولد        =
| شهر تولد          =
| کشور تولد          =
| محل زندگی          = کوفه
| تاریخ وفات/شهادت  =
| شهر وفات/شهادت    =
| نحوه وفات/شهادت    =
| مدفن              =
| از یاران          =
| فعالیت‌های اجتماعی  =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| آثار              =
| نقش های برجسته              =از اصحاب امام حسین (ع)
}}


عبدالرحمن‌ از مردان سخاوتمند، بخشنده، دلیرو پاک‌باز، جنگ‌آزموده و فداکار، شیفته و دلباخته اهل‌بیت، زمان‌شناس و دشمن‌شناس بودند. <ref>آینه‌داران افتاب، ج2، ص763-764.</ref> این دو برادر از شجاعان کوفه بودند.
عبدالرحمن‌ در نخستین روزهای حضور امام حسین (ع) در کربلا به امام پیوست.
صبح عاشورا هر دو با هم‌ نزد امام‌ حسین (ع) آمدند و اظهار کردند: دشمن‌ نزدیک‌ شده‌ است‌، اجازه‌ دهید ما پیش‌ روی‌ شما بجنگیم‌ تا کشته‌ شویم‌. امام‌ فرمود: ”مَرحباً بِکم اُدنوا مِنّی‌“ <ref>انساب الاشراف، ج3، ص198؛ تاریخ طبری، ج5، ص442. </ref> خوش آمدید. نزدیک آیید. جمله امام نشان می‌دهد که آنان مقام و منزلت و قربی نزد امام داشته‌اند.
خوارزمی‌ گفت‌وگوی‌ این‌دو برادر را با امام طولانی‌تر آورده‌ است‌. آنان‌ با گریه‌ نزد آن‌ حضرت‌ آمدند. امام‌ فرمود: برای‌ چه‌ می‌گریید؟ شما تا ساعتی‌ دیگر چشمان‌تان‌ روشن‌ خواهد شد. گفتند: ما برای‌ خود گریه‌ نمی‌کنیم‌. برای‌ شما می‌گرییم‌ که‌ دشمن،‌ این‌گونه‌ شما را در محاصره‌ گرفته‌ است‌. امام‌ فرمود: ”فَجَزاکُمَا اللهُ یا بَنی اَخی بِوَجدِکُما مِن ذالِکَ وَ مُواساتِکُما اِیای بِاَنفُسِکُما اَحسَنَ جَزاءَ المُتَّقینَ“ <ref>مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24؛ مثیرالاحزان، ص212. </ref> ای فرزندان برادرم! خدا شما را به‌خاطر این‌ همه ‌یاری‌، بهترین‌ پاداشی‌ که‌ به‌ متقین‌ می‌دهد، عطا کند! امام حسین (ع) آنان را اهل مواسات معرفی کرد و دعای محشور شدن با متقین را بدرقه راهشان ساخت.
پس‌ از حکایت‌ گریه‌ کردن‌ و پاسخ‌ امام‌، این‌ دو جوان‌ طبق‌ رسم‌ عرب‌ سلام‌ خداحافظی‌ دادند: ” السلام‌ علیک‌ یابن‌ رسول‌ الله“ امام‌ پاسخ‌ داد: ”و علیکما السلام‌ و رحمة‌ الله“ آنان‌ به‌ میدان‌ رفتند ودوشادوش هم جنگیدند. در میدان نبرد عبدالله مصرعی از یک بیت شعر را می‌خواند و برادرش مصرع دوم را پاسخ می‌داد:


==زندگینامه==
نام عروه، عبدالعزی بن حُرّ بن حارثه بن غفار بود. آل‌ غِفاری از محبین به خاندان امام علی (ع) و از منسوبین به ابوذر غفاری هستند. جدشان حراق از اصحاب و همراهان امام علی (ع) بود که در کنار امام علی (ع) در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان جنگیده بود. <ref>انصار الحسین (ع)، ص110-111. </ref>
عبدالرحمن‌ از مردان سخاوتمند، بخشنده، دلیر و پاک‌باز، جنگ‌آزموده و فداکار، شیفته و دلباخته اهل‌ بیت، زمان‌شناس و دشمن‌شناس بود. <ref>آینه‌داران آفتاب، ج2، ص763-764.</ref> عبدالله از شجاعان کوفه بود.
==نقش در واقعه کربلا==
صبح عاشورا نزد امام‌ حسین (ع) آمد و اظهار کرد: دشمن‌ نزدیک‌ شده‌ است‌، اجازه‌ دهید پیش‌ روی‌ شما بجنگم‌ تا کشته‌ شوم‌. امام‌ حسین (ع) فرمود: ”مَرحباً بِکم اُدنوا مِنّی‌“ <ref>انساب الاشراف، ج3، ص198؛ تاریخ طبری، ج5، ص442. </ref> خوش آمدی. نزدیک آی. جمله امام حسین (ع) نشان می‌دهد که عبدالرحمن‌ مقام و منزلت و قربی نزد امام حسین (ع) داشت.
خوارزمی‌ گفت‌وگوی‌ عبدالرحمن‌ را با امام حسین (ع) طولانی‌تر آورده‌ است‌. او با گریه‌ نزد آن‌ حضرت‌ آمد. امام‌ حسین (ع) فرمود: برای‌ چه‌ می‌گریی؟ تا ساعتی‌ دیگر چشمانت روشن‌ خواهد شد. گفت: من برای‌ خود گریه‌ نمی‌کنم‌. برای‌ شما می‌گریم‌ که‌ دشمن،‌ این‌گونه‌ شما را در محاصره‌ گرفته‌ است‌. امام‌ حسین (ع) فرمود: ”فَجَزاکُمَا اللهُ یا بَنی اَخی بِوَجدِکُما مِن ذالِکَ وَ مُواساتِکُما اِیای بِاَنفُسِکُما اَحسَنَ جَزاءَ المُتَّقینَ“ <ref>مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23-24؛ مثیرالاحزان، ص212. </ref> ای فرزند برادرم! خدا تو را به‌ خاطر این‌ همه ‌یاری‌، بهترین‌ پاداشی‌ که‌ به‌ متقین‌ می‌دهد، عطا کند! امام حسین (ع) او را اهل مواسات معرفی کرد و دعای محشور شدن با متقین را بدرقه راهش ساخت.
پس‌ از حکایت‌ گریه‌ کردن‌ و پاسخ‌ امام‌ حسین (ع)، عبدالرحمن‌ طبق‌ رسم‌ عرب‌ سلام‌ خداحافظی‌ داد: ”السلام‌ علیک‌ یابن‌ رسول‌ الله“ امام‌ حسین (ع) پاسخ‌ داد: ”و علیکما السلام‌ و رحمة‌ الله“ عبدالرحمن‌ به‌ میدان‌ رفت. در میدان نبرد عبدالله این اشعار را می‌خواند:


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۳۱: خط ۴۹:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
بنی‌ غفار خوب می‌دانند و اهل خندف و بنی‌ نزار هم آگاهند که با شمشیرهای جان‌شکاف و دشمن‌شکار با تبه‌کاران و ستم‌پیشه‌گان می‌جنگم.
بنی‌غفار خوب می‌دانند و اهل خندف و بنی‌نزار هم آگاهند که ما با شمشیرهای جان‌شکاف و دشمن‌شکار با تبه‌کاران و ستم‌پیشه‌گان می‌جنگیم.


ای قوم از پاک‌سیرتان و نکوکارزیستگان دفاع کنید و با شمشیرها و نیزه‌های بیدادسوز، حریم ابرار و اخیار را پاس بدارید.
ای قوم از پاک‌سیرتان و نکوکارزیستگان دفاع کنید و با شمشیرها و نیزه‌های بیدادسوز، حریم ابرار و اخیار را پاس بدارید.


آنان عاشقانه و خالصانه در نبردی شکوهمند در کنار هم به‌ شهادت‌ رسیدند. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص198؛ تاریخ طبری، ج5، ص442-443. </ref>
عبدالرحمن‌ عاشقانه و خالصانه در نبردی شکوهمند به‌ شهادت‌ رسید. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص198؛ تاریخ طبری، ج5، ص442-443. </ref>
 
 
ابومخنف‌ این‌ حکایت‌ را برای‌ دو نفر دیگر با نام‌های‌ سیف‌ بن‌ حارث‌ همدانی‌ و مالک‌ بن‌ عبدالله بن‌ سُریع که‌ عموزاده‌ و از یک‌ مادر بودند، نقل‌ کرده‌ است‌.
 


عبدالرحمن‌ به هنگام شهادت 23 سال سن داشت.‌ شیخ طوسی و سید محسن امین نام او را در شمار اصحاب امام حسین (ع) ذکر نموده‌اند. <ref>رجال طوسی، ص77؛ اعیان الشیعه، ج1، ص611.</ref>
عبدالرحمن‌ به هنگام شهادت 23 سال سن داشت.‌ شیخ طوسی و سید محسن امین نام او را در شمار اصحاب امام حسین (ع) ذکر نموده‌اند. <ref>رجال طوسی، ص77؛ اعیان الشیعه، ج1، ص611.</ref>
 
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به او سلام داده شده است:  ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ و عَبدِالرَّحمانِ اِبنَی عُروَةِ بنِ حَراقِ الغِفارِیین“ <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ طبری، ج5، ص442؛ رجال طوسی، ص77؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23؛ اللهوف، ص137؛ جمهرة النسب، ص156؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص113؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص72؛ البدایه و النهایه، ج8، ص184؛ نهایة الارب، ج7، ص191؛ بحار الانوار، ج45، ص71،29؛ اعیان الشیعه، ج1، ص611؛ منتهی الآمال، ج1، ص358؛ انصار الحسین (ع)، ص110-111؛ وسیله الدارین، ص179؛ تنقیح المقال، ج2، ص142؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص191؛ قاموس الرجال، ج6، ص514؛ معجم رجال الحدیث، ج10، ص254؛ جلاء العیون، ص40؛ نقد الرجال، ص186؛ نفس المهموم، ص127؛ فرسان الهیجاء، ج1، ص233.</ref>
 
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به آن دو سلام داده شده است:  ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ و عَبدِالرَّحمانِ اِبنَی عُروَةِ بنِ حَراقِ الغِفارِیین“ <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ طبری، ج5، ص442؛ رجال طوسی، ص77؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص23؛ اللهوف، ص137؛ جمهرة النسب، ص156؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص113؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص72؛ البدایه و النهایه، ج8، ص184؛ نهایة الارب، ج7، ص191؛ بحار الانوار، ج45، ص71،29؛ اعیان الشیعه، ج1، ص611؛ منتهی الآمال، ج1، ص358؛ انصار الحسین (ع)، ص110-111؛ وسیله الدارین، ص179؛ تنقیح المقال، ج2، ص142؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص191؛ قاموس الرجال، ج6، ص514؛ معجم رجال الحدیث، ج10، ص254؛ جلاء العیون، ص40؛ نقد الرجال، ص186؛ نفس المهموم، ص127؛ فرسان الهیجاء، ج1، ص233.</ref>
 
 
==منبع==
==منبع==
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 321-323.
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 321-323.
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
[[رده: شهدای صبح عاشورا]]
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری