مسلم بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مارس ۲۰۱۸
جز
خط ۶۹: خط ۶۹:


===نامه‌ به امام‌ حسین‌ (ع)===
===نامه‌ به امام‌ حسین‌ (ع)===
مسلم ‌بن عقیل‌ که‌ مسلمانی‌ پرهیزکار و پاک‌دل‌ بود؛ مسلمانی‌ که‌ رعایت‌ مقررات‌ دین‌ و گفته‌ پیامبر (ص) را از هر چیز مهم‌تر می‌شمرد و خود هرگز با نفاق‌ و دورنگی‌ زندگی‌ نکرده‌ بود، گمان‌ نمی‌کرد که‌ مسلمانی‌ پیمان ‌ببندد و سپس‌ به‌ عهدی‌ که‌ بسته‌ است،‌ وفا نکند. او باور نمی‌کرد که‌ این‌ چندین‌ هزار نفر که‌ چنین‌ مشتاقانه‌ و با هیجان‌ به‌ خاطر بیعت‌ با او یکدیگر را کنار می‌زنند، روزی‌ از گرد وی‌ پراکنده‌ شوند. به‌ همین‌ سبب‌ وقتی‌ استقبال‌ مردم‌ شهر را دید، طی نامه‌ای که توسط‌ یکی‌ از رهبران‌ مورد اعتماد شیعیان‌ کوفه‌ یعنی‌ عابس ‌بن ابی شبیب‌ شاکری به‌ امام‌ حسین (ع) فرستاد، امام را به کوفه فراخواند <ref>تاریخ طبری، ج5، ص375؛ ابصار العین فی انصار الحسین، ج1، ص80؛ شهداء اهل البیت (ع)، ص15.</ref> و از هماهنگی آنان برای ورود امام نوشت.  <ref>انساب الاشراف، ج2، ص342؛ تاریخ طبری، ج5، ص347-348؛ مروج الذهب، ج3، 248.</ref> متن نامه مسلم چنین است: ”هیچ‌گاه‌ نماینده‌ یک‌ گروه‌ به ‌همراهان‌ خودش‌ دروغ‌ نمی‌گوید. تمام‌ مردم‌ کوفه‌ با شمایند و تاکنون‌ هجده‌ هزار نفر از آنان‌ با من‌ دست‌ بیعت ‌فشرده‌اند. به‌ محض‌ این‌که‌ نامه‌ من‌ را دریافت‌ داشتید، با شتاب‌ تمام‌ به‌ سوی‌ کوفه‌ حرکت‌ کنید.“ <ref>تاریخ طبری، ج5، ص375.</ref>
مسلم ‌بن عقیل‌ که‌ مسلمانی‌ پرهیزکار و پاک‌دل‌ بود؛ مسلمانی‌ که‌ رعایت‌ مقررات‌ دین‌ و گفته‌ پیامبر (ص) را از هر چیز مهم‌تر می‌شمرد و خود هرگز با نفاق‌ و دورنگی‌ زندگی‌ نکرده‌ بود، گمان‌ نمی‌کرد که‌ مسلمانی‌ پیمان ‌ببندد و سپس‌ به‌ عهدی‌ که‌ بسته‌ است،‌ وفا نکند. او باور نمی‌کرد که‌ این‌ چندین‌ هزار نفر که‌ چنین‌ مشتاقانه‌ و با هیجان‌ به‌ خاطر بیعت‌ با او یکدیگر را کنار می‌زنند، روزی‌ از گرد وی‌ پراکنده‌ شوند. به‌ همین‌ سبب‌ وقتی‌ استقبال‌ مردم‌ شهر را دید، طی نامه‌ای که توسط‌ یکی‌ از رهبران‌ مورد اعتماد شیعیان‌ کوفه‌ یعنی‌ [[عابس‌ بن ‌ابی‌ شبیب‌ شاکری‌|عابس ‌بن ابی شبیب‌ شاکری]] به‌ امام‌ حسین (ع) فرستاد، امام را به کوفه فراخواند <ref>تاریخ طبری، ج5، ص375؛ ابصار العین فی انصار الحسین، ج1، ص80؛ شهداء اهل البیت (ع)، ص15.</ref> و از هماهنگی آنان برای ورود امام حسین (ع) نوشت.  <ref>انساب الاشراف، ج2، ص342؛ تاریخ طبری، ج5، ص347-348؛ مروج الذهب، ج3، 248.</ref> متن نامه مسلم ن عقیل چنین است: ”هیچ‌گاه‌ نماینده‌ یک‌ گروه‌ به ‌همراهان‌ خودش‌ دروغ‌ نمی‌گوید. تمام‌ مردم‌ کوفه‌ با شمایند و تاکنون‌ هجده‌ هزار نفر از آنان‌ با من‌ دست‌ بیعت ‌فشرده‌اند. به‌ محض‌ این‌که‌ نامه‌ من‌ را دریافت‌ داشتید، با شتاب‌ تمام‌ به‌ سوی‌ کوفه‌ حرکت‌ کنید.“ <ref>تاریخ طبری، ج5، ص375.</ref>
مسلم‌ روز پانزدهم‌ رمضان‌ عازم‌ کوفه‌ شد و روز پنجم‌ شوال‌ وارد کوفه‌ گشت‌ و یک‌ ماه‌ و هفت‌ روز وقت ‌صرف‌ کرد و پس‌ از بررسی‌های‌ طولانی‌ و همه‌ جانبه‌ در دوازدهم‌ ذی‌القعده‌ یعنی‌ 27 روز قبل‌ از شهادتش‌ به ‌امام‌ حسین (ع) نامه‌ نوشت‌. نامه‌ در روز هشتم‌ ذی‌حجه‌ به‌ دست‌ آن حضرت رسید و امام که‌ از احساسات‌ عمیق‌ کوفیان‌ مطمئن ‌شده‌ بود، تصمیم‌ به‌ حرکت‌ به‌ سوی‌ عراق‌ گرفت‌. طبیعی‌ است‌ که‌ امام به گزارش‌ مأمور مورد اعتمادش‌ اطمینان‌ کند.  
مسلم‌ روز پانزدهم‌ رمضان‌ عازم‌ کوفه‌ شد و روز پنجم‌ شوال‌ وارد کوفه‌ گشت‌ و یک‌ ماه‌ و هفت‌ روز وقت ‌صرف‌ کرد و پس‌ از بررسی‌های‌ طولانی‌ و همه‌ جانبه‌ در دوازدهم‌ ذی‌القعده‌ یعنی‌ 27 روز قبل‌ از شهادتش‌ به ‌امام‌ حسین (ع) نامه‌ نوشت‌. نامه‌ در روز هشتم‌ ذی‌حجه‌ به‌ دست‌ آن حضرت رسید و امام که‌ از احساسات‌ عمیق‌ کوفیان‌ مطمئن ‌شده‌ بود، تصمیم‌ به‌ حرکت‌ به‌ سوی‌ عراق‌ گرفت‌. طبیعی‌ است‌ که‌ امام به گزارش‌ مأمور مورد اعتمادش‌ اطمینان‌ کند.
 
===نامه یزید به عبیدالله بن زیاد===
===نامه یزید به عبیدالله بن زیاد===
نعمان‌ بن بشیر حاکم‌ کوفه‌ گفت‌: من‌ جز با کسی‌ که‌ با من‌ پیکار کند، جنگ‌ نخواهم‌ کرد و جز بر کسی‌ که‌ بر من ‌حمله‌ کند، حمله‌ نخواهم‌ کرد و کسی‌ را به‌ تهمت‌ و سوءظنی‌ نمی‌گیرم‌، ولی‌ هر کس‌ بیعت‌ خود را بشکند و آشکارا رویاروی‌ من‌ قرار گیرد، تا هنگامی‌ که‌ دسته‌ شمشیرم‌ در دستم‌ باشد، با او جنگ‌ خواهم‌ کرد، هر چند تنها باشم‌. او همچنین مردم‌ را از آشوب‌ و فتنه‌ برحذر داشت‌. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص356؛ الفتوح، ج5، ص35.</ref> طرفداران‌ بنی ‌امیه‌ مانند عمر بن سعد، محمد بن اشعث‌، عبدالله بن ‌مسلم‌ بن سعید حضرمی طی‌ نامه‌ای اوضاع کوفه را به اطلاع‌ یزید رساندند و اقدامات مسلم و ناتوانی نعمان بن بشیر‌ را خبر دادند. <ref>الاخبار الطوال، ص231؛ الفتوح، ج5، ص35.</ref> ‌یزید نیز در پی درخواست طرفداران بنی ‌امیه و شامیان <ref>الامامه و السیاسه، ج2، ص4.</ref> و نیز صلاحدید مشاور رومی خود سرجون، نعمان بن بشیر را عزل و عبیدالله بن زیاد را که‌ والی‌ بصره‌ بود، هم‌زمان به‌ حکومت کوفه‌ منصوب‌ و او را مأمور ساخت تا مسلم را از کوفه بیرون راند یا بکشد. <ref>الاخبار الطوال، ص231-232؛ تاریخ طبری، ج5، ص356-357؛ الفتوح، ج5، ص36-37.</ref> متن نامه یزید چنین است‌: ”طرفداران‌ من‌ در کوفه‌، به‌ من‌ گزارش‌ داده‌اند که‌ مسلم‌ بن عقیل‌ در کوفه‌ مردم‌ را گرد آورده‌ و می‌خواهد پیوند وحدت‌ مسلمین‌ را بر هم‌ زند. بنابراین‌ پس‌ از قرائت‌ این‌ نامه‌ به‌ سوی‌ کوفه‌ رهسپار شو و مسلم‌ را به‌ هر حیله‌ که‌ مقدور باشد دستگیر کرده‌، سپس‌ وی‌ را به‌ بند افکن‌ یا به‌ قتل‌ برسان‌ و یا از کوفه‌ اخراج‌ نما. والسلام“. <ref>الاخبار الطوال، ص231؛ تاریخ طبری، ج5، ص356-357، 348؛ الفتوح، ج5، ص36-37؛ ارشاد، ج2، ص42-43.</ref>  
نعمان‌ بن بشیر حاکم‌ کوفه‌ گفت‌: من‌ جز با کسی‌ که‌ با من‌ پیکار کند، جنگ‌ نخواهم‌ کرد و جز بر کسی‌ که‌ بر من ‌حمله‌ کند، حمله‌ نخواهم‌ کرد و کسی‌ را به‌ تهمت‌ و سوءظنی‌ نمی‌گیرم‌، ولی‌ هر کس‌ بیعت‌ خود را بشکند و آشکارا رویاروی‌ من‌ قرار گیرد، تا هنگامی‌ که‌ دسته‌ شمشیرم‌ در دستم‌ باشد، با او جنگ‌ خواهم‌ کرد، هر چند تنها باشم‌. او همچنین مردم‌ را از آشوب‌ و فتنه‌ برحذر داشت‌. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص356؛ الفتوح، ج5، ص35.</ref> طرفداران‌ بنی ‌امیه‌ مانند عمر بن سعد، محمد بن اشعث‌، عبدالله بن ‌مسلم‌ بن سعید حضرمی طی‌ نامه‌ای اوضاع کوفه را به اطلاع‌ یزید رساندند و اقدامات مسلم و ناتوانی نعمان بن بشیر‌ را خبر دادند. <ref>الاخبار الطوال، ص231؛ الفتوح، ج5، ص35.</ref> ‌یزید نیز در پی درخواست طرفداران بنی ‌امیه و شامیان <ref>الامامه و السیاسه، ج2، ص4.</ref> و نیز صلاحدید مشاور رومی خود سرجون، نعمان بن بشیر را عزل و عبیدالله بن زیاد را که‌ والی‌ بصره‌ بود، هم‌زمان به‌ حکومت کوفه‌ منصوب‌ و او را مأمور ساخت تا مسلم را از کوفه بیرون راند یا بکشد. <ref>الاخبار الطوال، ص231-232؛ تاریخ طبری، ج5، ص356-357؛ الفتوح، ج5، ص36-37.</ref> متن نامه یزید چنین است‌: ”طرفداران‌ من‌ در کوفه‌، به‌ من‌ گزارش‌ داده‌اند که‌ مسلم‌ بن عقیل‌ در کوفه‌ مردم‌ را گرد آورده‌ و می‌خواهد پیوند وحدت‌ مسلمین‌ را بر هم‌ زند. بنابراین‌ پس‌ از قرائت‌ این‌ نامه‌ به‌ سوی‌ کوفه‌ رهسپار شو و مسلم‌ را به‌ هر حیله‌ که‌ مقدور باشد دستگیر کرده‌، سپس‌ وی‌ را به‌ بند افکن‌ یا به‌ قتل‌ برسان‌ و یا از کوفه‌ اخراج‌ نما. والسلام“. <ref>الاخبار الطوال، ص231؛ تاریخ طبری، ج5، ص356-357، 348؛ الفتوح، ج5، ص36-37؛ ارشاد، ج2، ص42-43.</ref>